در حال بارگذاری ...
نادر برهانی مرند در نشست تحلیل ساختار، محتوا و جایگاه ادبیات نمایشی در رادیو عنوان کرد:

مرگ نمایش رادیویی فرا رسیده است اگر...
ضرورت کشف زیبایی‌شناسی صدا و نقش آن در خلاقیت نمایشی

ادبیات نمایشی در رادیو، موضوع چهارمین پنل از مجموعه نشست تحلیل ساختار، محتوا و جایگاه ادبیات نمایشی در رادیو بود که با سخنرانی نادر برهانی مرند برگزار شد.

به گزارش ایران تئاتر این هم‌اندیشی دو روزه به همت دانشگاه سوره و با همکاری اداره کل هنرهای نمایشی رادیو و رادیو نمایش برگزار شد. در این مطلب محتوای سخنرانی چهارمین جلسه از این هم‌اندیشی بازتاب می‌یابد که موضوع آن ادبیات نمایشی در رادیو بود.

نادر برهانی مرند در رشته نمایش با گرایش ادبیات نمایشی دارای مدرک کارشناسی است و مدرک کارشناسی ارشد خود را با گرایش بازیگری و کارگردانی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر تهران دریافت نموده‌است. او در طول دوران فعالیت خود در حوزه رادیو مسئولیت مدیریت گروه نمایش و ادبیات رادیو نمایش را بر عهده داشته است و تحولات پایدار بسیاری را در رادیو رقم زده است. 

 

کشف زیبایی‌شناسی صدا و نقش آن در خلاقیت نمایشی

نادر برهانی مرند سخنان خود را این‌گونه آغاز کرد: «در این نشست من در مورد دو موضوع صحبت می‌کنم. یکی از پرسش‌های دانشجویان هنر این است که چگونه می‌توان به حوزه نمایش رادیویی ورود کرد؟ دوستان جوان و دانشجویان هنگام مواجه شدن با این پرسش باید با خود کنار بیایند و تکلیفشان را مشخص کنند. آنها باید ببینند که آیا واقعا می‌خواهند فقط به یک نمایشگر رادیویی تبدیل شوند و یک کارمند موفق در رادیو باشند یا می‌خواهند وارد این حوزه شوند و زیبایی‌شناسی صدا و نقش آشکار و پنهان صوت در خلاقیت‌های نمایشی را فرا بگیرند؟ من پیشنهاد می‌کنم که جوانان به دنبال هدف دوم یعنی شناخت ناشناخته‌های دنیای صدا باشند و به فراگیری دانسته‌های لازم برای پرورش خلاقیت خود بپردازند. آنها نباید فقط به دنبال این باشند که به یک نمایشگر تبدیل شوند. باید با ظرایف زیبایی‌شناسی صوت آشنا شوند و از عرصه صدا شناخت کافی داشته باشند. نمایشنامه‌نویسی که در عرصه صدا با محدودیت ویژه آن فعالیت کند و زیر و بم این عرصه را فرا بگیرد از هنرمندان فعال در سایر عرصه‌ها متمایز خواهد بود.»

او در ادامه به تجربیات خود در این زمینه اشاره کرد: «مثلا من خودم وقتی وارد رادیو شدم و سردبیری برنامه‌های جدی رادیو را بر عهده گرفتم بیشمار تجربه در طی سالیان متمادی در من رسوب کرد که بعدا در تئاتر به کمکم آمد. هنگام فعالیت در عرصه تئاتر خیلی‌ها به من می‌گفتند تو در آثارت کار خاصی نمی‌کنی اما نمی‌دانیم چرا آثار تو متفاوت با سایر آثار است. این امر به آن دلیل بود که من با زشتی و زیبایی‌های صدا به خوبی آشنا بودم و جزئیات آن را می‌شناختم. به همین دلیل هنگام تولید تئاتر به جنبه صوتی اثر بسیار اهمیت می‌دادم و حداقل یک روز کامل از روزهای پیش از اجرا را به بررسی کیفیت خروجی صدای نمایش اختصاص می‌دادم. مثلا باندهای صوتی و نوع خروجی صدای نمایش را به دقت بررسی می‌کردم. هنگام انجام این کار گاه تمهیداتی را برای داشتن خروجی بهتر صدا به کار می‌بستم. به طور مثال در یکی از نخستین نمایش‌های خود یعنی چیستا باندهای صوتی سالن نمایش را به جای محل نصب رایج و همیشگی در کنار پای تماشاگران قرار دادم.»

پس از آن برهانی مرند از گستردگی حوزه صدا در دنیای هنر سخن گفت: «بخشی از موفقیت فیلم‌های هالیوودی مدیون صداگذاری‌های حرفه‌ای آنها است. اگر جهان صدا را بشناسید امکان روایت جذاب‌تری از قصه را فرا خواهید گرفت تا در تئاتر از آن استفاده کنید. من همیشه در مورد جنبه صوتی آثار خود چه موسیقی و چه صدا بسیار جدی و سختگیر بودم و به این مسئله اهمیت فراوانی می‌دادم. اکنون بحث صدا در دنیای هنر بسیار جدی است و این بحث در دانشگاه‌های معتبر جهان تدریس می‌شود. حتی اگر شما به عنوان دانشجوی هنر امروز جذب رادیو نشوید و فردا به عنوان نمایشگر فعالیت نکنید، با شناخت دنیای صدا وارد عرصه بسیار جذابی خواهید شد که می‌توانید از دانسته‌های خود در این عرصه بعدها در سایر رشته‌های هنری بهره ببرید.»

 

تقویت حس تخیل مخاطب

نادر برهانی مرند در دامه سخنان خود ویژگی‌های مهم نمایش رادیویی و نمایشنامه این قبیل آثار را برشمرد: «وقتی صحبت از نمایشنامه در نمایش رادیویی می‌کنیم باید دو ویژگی مهم را مد نظر قرار دهیم. یکی بحث مخیل یا مصور نوشتن است؛ به آن معنی که نوشته ما با توجه به محدودیت ذاتی رادیو یعنی نبود تصویر باید نوشته‌ای باشد که برای شنیدن نوشته می‌شود. در عین حال باید متن نمایش رادیویی به گونه‌ای باشد که مخاطب بتواند آن را تصور کند و در ذات خود تصویری از اتفاقات آن داشته باشد. اوج کار هنرمندانه ما آن است که در یک نمایش رادیویی مخاطب بتواند جزئیات آن را به راحتی تصور و تخیل کند. دیگر ویژگی مهم نمایش رادیویی یعنی ویژگی دوم نمایشنامه میزان جذابیت آن برای مخاطب است. در رادیو فرصت چندانی برای جذب مخاطب وجود ندارد و یک نمایش رادیویی باید در همان ابتدا بر شنونده تاثیر بگذارد. پس نویسنده نمایشنامه باید قصه را طوری طرح کند که در همان دقایق اول قلاب را بیاندازد و مخاطب را شکار کند. اگر در کوتاه‌ترین زمان ممکن همان یعنی یکی دو دقیقه اول نمایش بتوانیم مخاطب را جذب کنیم، یعنی به عنوان نویسنده یک نمایش رادیویی موفق عمل کردیم. در غیر این صورت مخاطب قصه رادیویی را رها کرده، پیچ رادیو را می‌بندد و به دنبال کار دیگری می‌رود یا جذب سایر رسانه‌ها از قبیل تلویزیون می‌شود.»

او در مورد ذات مینیمال نمایش رادیویی این گونه توضیح داد: «اساسا رادیو محل اطناب نیست و باید در کوتاه‌ترین زمان ممکن ماجراها را طرح کنیم و به بیان داستان بپردازیم؛ در حالی که در نمایش صحنه‌ای فرصت بیشتری برای انجام این کار وجود دارد. در کل نمایش رادیویی مینیمالیستی‌تر از نمایش صحنه‌ای است. نمایش رادیویی نمی‌تواند به موضوعات پیچیده بپردازد، چون فرصت آن را ندارد. شاید به همین دلیل است که رادیو مخاطب عام‌تری نسبت به تئاتر دارد. البته نباید مخاطب عام را دست کم گرفت و هوش او را پایین تصور کرد. خودم معتقدم تمام مخاطبان ما در هر عرصه‌ای کاملا جدی هستند و نباید هیچ مخاطبی را کم‌هوش و بی‌دانش تصور کنیم. در کل من اعتقاد دارم که ما باید همیشه مخاطب آثارمان را از خودمان باهوش‌تر تصور کنیم و حداکثر تلاش را برای جلب نظر و توجه مخاطب به کار گیریم.»

 

فرصت کوتاه نمایش رادیویی برای تاثیرگذاری بر مخاطب

نادر برهانی مرند شیوه شخصیت‌پردازی در نمایش رادیویی را چنین توصیف کرد: «ما در نمایش رادیویی برخلاف نمایش‌ صحنه‌ای فرصتی برای شخصیت‌پردازی نداریم. به همین دلیل شاید نتوان به قدر کافی شخصیت‌های عمیقی خلق کرد که این امر ناشی از فرصت محدود رادیو و محدودیت‌های این رسانه است. در این رسانه به جای تمرکز بر شخصیت و شخصیت‌پردازی بیشتر باید بر موقعیت و خلق موقعیت تمرکز داشت. نمایشنامه رادیویی برخلاف فیلمنامه سینمایی یا تلویزیونی نمی‌تواند تعدد شخصیتی یا مکانی و موقعیتی داشته باشد و از این لحاظ بسیار محدودتر است. در رادیو مکان‌های متعدد نیاز به تصویرسازی متفاوتی دارند و برخلاف سینما یا تلویزیون تمام مکان‌ها را نمی‌توان به تصویر کشید. در کل نمایشنامه یک نمایش رادیویی به فیلمنامه یک فیلم سینمایی یا تلویزیونی نزدیک‌تر است تا به نمایشنامه تئاتری که قرار است روی صحنه اجرا شود. کسانی که بر نمایش رادیویی مسلط باشند می‌توانند به فیلمنامه‌نویسان چیره‌دستی در سینما و تلویزون تبدیل شوند؛ چون در نمایش رادیویی می‌توان شخصیت‌پردازی را به خوبی تجربه کرد و آموخت.»

از آنجا که برهانی مرند خود سال‌ها به عنوان سردبیر برنامه‌های رادیویی فعالیت کرده است، در بخشی از سخنان خود به شرح مختصر وظایف سردبیر رادیویی پرداخت: «من معتقدم سردبیر در رادیو همان کاری را می‌کند که دراماتورژ در تئاتر صحنه‌ای انجام می‌دهد. سردبیر تنها یک کنترل‌چی محتوایی نیست. او باید سعی کند تا متون آماده شده برای اجرای رادیویی تا حد امکان جذاب‌ و پر مخاطب باشد. سردبیر در رادیو حلقه واسط نویسنده و کارگردان است.»

 

نویسندگان نمایش رادیویی شهروندان درجه دو و سه

تادر برهانی مرند در ادامه گفته‌های خود به نکات بسیار خوبی در مورد نقش نویسندگان نمایش رادیویی در شکل‌گیری این قبیل آثار و نوع برخوردی که در رادیو با آنها می‌شود اشاره کرد. مسلما نویسندگانی که تجربه نوشتن نمایش رادیویی را در کارنامه دارند و به نوعی سینه سوخته محسوب می‌شوند، سخنان او را با گوشت و پوست خود لمس کرده‌اند: «نویسنده نمایش رادیویی نباید فقط با سردبیر در ارتباط باشد؛ او باید از نزدیک فرآیند ساخت و اجرای نمایشی که نمایشنامه آن را نوشته است، مشاهده و تجربه کند. حاصل این کار ساخت کارهای بهتر و جذاب‌تر خواهد بود. اگرچه رکن رکین نمایش‌های رادیویی نویسنده است، اما در رادیوی ما او معمولا شهروند درجه دو یا سه نمایش رادیویی محسوب می‌شود و آن‌چنان که باید جدی گرفته نمی‌شود. نویسندگان ما همیشه با واسطه با نمایش رادیویی در ارتباط قرار می‌گیرند و معمولا برخلاف کارگردان و بازیگر برای حضور در کار باید همیشه از سوی رادیو آفیش شوند. در حالی که آنها کار اصلی را در نمایش رادیویی بر عهده دارند و باید بی‌واسطه با پروژه تولید کار در ارتباط باشند. نویسنده نمایش رادیویی باید حتما در پروژه تولید نمایش حضور داشته باشد و نباید او را ایزوله کرد. در تئاتر و رادیو هر چه فاصله نویسنده با تولید و عوامل تولید نمایش کمتر باشد نتایج بهتری حاصل می‌شود.»

او همچنین به توانایی‌های مهمی که یک نویسنده نمایش رادیویی می‌تواند از آنها بهره‌مند باشد اشاره کرد: «یکی از توانمندی‌های نویسنده نمایش رادیویی که با کسب تجربه می‌تواند صاحب آن شود این است که چگونه بهترین کلمات را برای تصویرسازی برای مخاطب استفاده کند. دایره کلمات یک نمایشنامه‌نویس در نمایش رادیویی بسیار بیشتر از نمایشنامه‌نویس آثار صحنه‌ای یا هنرمندان فیلمنامه‌نویس است. مثلا برای اشاره به درخت در یک نمایش رادیویی می‌توان از درختی نام برد که در منطقه خاصی از کشور می‌روید. با این کار نویسنده علاوه بر توصیف درخت با زبان بی‌زبانی محل وقوع داستان را نیز به مخاطب القا می‌کند و تصاویری را در ذهن او به وجود می‌آورد. نمایشنامه‌نویسی که بتواند با کلمات خود کارکردهای زبان را بیش از همه به چالش بکشد در ردیف متبحرترین نمایشنامه‌نویسان قرار می‌گیرد. نویسندگانی که دغدغه زبان و کلام دارند، در نمایش رادیویی فرصت آموختن نکات و ریزه‌کاری‌های بیشتری در این زمینه خواهند داشت. مرحوم رادی عرصه نمایش رادیویی را بسیار دوست داشت، چون دغدغه زبان داشت و معتقد بود بچه‌های رادیو کارهایی که می‌نویسد را بهتر از نمایشگران صحنه اجرا می‌کنند. او معمار و نقاش واژگان بود و اعتقاد داشت بازیگران رادیو در اجرای کارهایش عملکرد موفق‌تری نسبت به دیگر بازیگران دارند.»

 

توجه به صدا و تمرکز بر آن در نمایش رادیویی

نادر برهانی مرند در بخش پایانی سخنان خود بار دیگر بر وسواسی که در زمینه کیفیت صدای آثار نمایشی دارد تاکید کرد و به بیان یکی از خاطرات خود پرداخت: «برای دراماتورژی نمایش مرگ دستفروش نوشته آرتور میلر من متن آن را بازنویسی کردم و چون به امر صدا مسلط بودم بسیاری از بخش‌های این نمایش را حذف کردم. این کار اگرچه یک ریسک بزرگ بود اما نتیجه داد. این موفقیت به دلیل قدرت پرداختی بود که رادیو به من آموخت. من در مجموع حدود 68 صفحه از این نمایش را حذف کردم و کسی نتوانست به من خرده بگیرد که چطور جرات کردی این تعداد صفحه از این نمایش معروف را کنار بگذاری؟ رادیو به من یاد داد که با ایجاد تغییر در متن جهان این نمایش را به یک جهان معاصر برای مخاطب امروز تبدیل کنم. من تمام این را مدیون رادیو هستم؛ چون رادیو به من یاد داد با کمترین واژه بتوانم بیشترین تصویر را خلق کنم و والاترین مفهوم را به مخاطب منتقل نمایم.

 

جلسه پرسش و پاسخ با نادر برهانی مرند

پس از پایان یافتن سخترانی نوبت به پاسخ دادن به پرسش های حضار و شنوندگان رسید. یکی از پرسش‌های مطرح شده این بود: چرا با وجودی که سعی می‌کنم برای نمایش رادیویی نمایشنامه بنویسم نتیجه نهایی بیشتر به یک فیلمنامه شباهت می‌یابد و جنبه تصویری آن بر جنبه شنیداری مسلط می‌شود؟ نادر برهانی مرند به این پرسش چنین پاسخ داد: «مشکل اصلی در نویسنده نیست بلکه در پلات یا طرح نمایش است. این مشکل موجب می‌شود شما هر چه سعی می‌کنید شنیداری بنویسید حاصل کار تصویری می‌شود. شخصیت‌پردازی و نوع پیشبرد قصه در دو رسانه رادیو و تلویزیون کاملا متفاوت است و باید به آن توجه داشت تا حاصل کار شبیه به هم نشود. نمایشنامه رادیویی قصه‌ای را روایت می‌کند که قرار است شنیده و در عین حال فهمیده شود؛ در حالی که در فیلمنامه شما چیزی را به مخاطب نشان می‌دهید. به این ترتیب کاملا مشخص است که شما باید کدام ایده داستانی را برای کدام رسانه تبدیل به درام و قصه ‌کنید. پس اگر نتیجه کار شما بیشتر تصویری است تا صوتی باید اشکال کار را در داستان نمایش جستجو کنید و قصه‌ای را برای تبدیل به نمایش رادیویی برگزینید که قابلیت بیشتری برای شنیدن داشته باشد.

نادر برهانی مرند پس از پاسخ به پرسش‌های شنوندگان برای جمع‌بندی سخنرانی خود از وضعیت کنونی نمایش رادیویی ایران و سرنوشت محتوم آن سخن گفت و این نوع از نمایش را در حال مرگ توصیف کرد: «عده‌ای می‌پرسند که آیا مرگ نمایش رادیویی فرا رسیده است؟ پاسخ من به این پرسش مثبت است و می‌گویم بله مرگ نمایش رادیویی فرا رسیده است و اگر فکر عاجلی به حال آن نکنیم، به زودی دیگر چیزی به نام نمایش رادیویی وجود نخواهد داشت. ادامه دادن نمایش رادیویی به شکل روزمره و روتین به معنی ادامه حیات آن نیست؛ بلکه باید با شناخت مخاطب و استفاده از تکنولوژی روز و داشتن نگاه هوشمندانه، این بیمار در حال مرگ را نجات داد. باید مدیران مبتکر و دلسوزی مثل آقای سوهانی بیشتر شوند تا بتوان فکری به حال نمایش رادیویی ایران که اکنون در پایان راه است نمود. چنین بحث‌هایی که امروز انجام شد باید بیشتر شوند و از حوزه نظر به عمل برسیم تا نمایش رادیویی را به شکل خلاقانه و در فضای جدید با استفاده از تکنیک‌های معاصر و روز دنبال کنیم و این راه را ادامه دهیم.»

در مطالب بعدی ایران تئاتر به سایر پنل‌های مجموعه نشست تحلیل ساختار، محتوا و جایگاه ادبیات نمایشی در رادیو خواهیم پرداخت و محتوای سخنرانی کارشناسان این ‌هم‌اندیشی را در ایران تئاتر بازتاب خواهیم داد.




مطالب مرتبط

پیام تسلیت مدیرکل هنرهای نمایشی

زنده‌یاد میرزایی هنرمندی موثر در روند جریان‌سازی شبیه‌خوانی بود
پیام تسلیت مدیرکل هنرهای نمایشی

زنده‌یاد میرزایی هنرمندی موثر در روند جریان‌سازی شبیه‌خوانی بود

مدیرکل هنرهای نمایشی، طی پیامی درگذشت زنده‌یاد نصرت‌الله میرزایی را تسلیت گفت. کاظم نظری زنده‌یاد میرزایی را از شبیه‌خوانان پیشکسوت شهر خمین دانست که بخش مهمی از روند جریان‌سازی در هنر ارزشمند شبیه‌خوانی این سرزمین کهن محسوب می‌شد.

|

آمار فروش نمایش سالن‌های دولتی اعلام شد

نمایش «گالیله» با سه اجرا 300 میلیون فروخت
آمار فروش نمایش سالن‌های دولتی اعلام شد

نمایش «گالیله» با سه اجرا 300 میلیون فروخت

آمار فروش نمایش‌های‌ مجموعه تئاتر شهر، تالار هنر و تماشاخانه سنگلج تا پایان روز جمعه 31 فروردین‌ ۱۴۰3 اعلام شد. طبق اعلام اداره کل هنرهای نمایشی نمایش «گالیله» به کارگردانی شهاب‌الدین حسین‌پور با مجموع 3 اجرا و میزبانی از یک هزار و 382 مخاطب توانست به فروشی معادل 312 میلیون و 300 ...

|

جریانی هنری که به راه افتاده است

بیم و امید گروه‌های تئاتر استانی از اجرا در پایتخت
جریانی هنری که به راه افتاده است

بیم و امید گروه‌های تئاتر استانی از اجرا در پایتخت

در حالی که این روزها سه نمایش از شهرهای شیراز، بهبهان و ماهشهر با حمایت اداره‌کل هنرهای نمایشی در تهران در حال اجرای عمومی هستند، کارگردان‌های این آثار، ضمن امیدواری به ادامه و استمرار این جریان، از سختی‌های حضور گروه‌های تئاتری استان‌ها در پایتخت می‌گویند.

|

گفت‌وگو با کاظم نظری، مدیرکل هنر‌های نمایشی

از عملکرد شورای ارزشیابی و نظارت تا پای کار بودن مدیران تئاتری
گفت‌وگو با کاظم نظری، مدیرکل هنر‌های نمایشی

از عملکرد شورای ارزشیابی و نظارت تا پای کار بودن مدیران تئاتری

کاظم نظری با اشاره به عملکرد مثبت شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش و نبود نگاه شخصی و سلیقه‌ای در بررسی آثار، از پای کار بودن همه مدیران تئاتری سخن گفت.

|

با رویکرد پذیرش آثار بیشتر خارجی

زنجان، چشم انتظار برگزاری سومین جشنواره پانتومیم است
با رویکرد پذیرش آثار بیشتر خارجی

زنجان، چشم انتظار برگزاری سومین جشنواره پانتومیم است

دبیر جشنواره بین‌المللی پانتومیم اعلام کرد برنامه‌ریزی‌ها برای سومین دوره این رویداد تئاتری انجام شده و امید است شهر زنجان در مهر 1403، میزبان آثاری بیشتر از هنرمندان خارجی باشد.

|

نظرات کاربران