جزئیات چگونگی اجراهای صحنه ای پروژۀ «نخل سرخ» در گفتگو با سعید اسدی :
تئاتر حس ملموسی را به مفهوم مقاومت القا میکند
تور اجرا برای سراسر کشور
ایران تئاتر: تئاتر هنری است که در ارتباط مستقیم با مخاطب است و با جلوههای جادویی خود تأثیر بیشتری میگذارد؛ بنابراین تئاتر حس نزدیک و ملموسی را به فضا و مفهوم مقاومت القا میکند.
امروز دیگر همگان به این مهم، اذعان دارند که در جاریساختن مفاهیم فرهنگی در رگهای جامعه و دستیابی یک کشور به توسعهای با ثباتِ دائمی، ابزار قدرتمندی همچون هنر میتواند پا به عرصه گذاشته و زیربنایی محکم و قابل اعتماد برای آن شود.
در این میان تئاتر، هنری با جذابیتهای جادویی و شگفتانگیز یکی از قدرتمندترین این امکان ها است؛ هنری که چهره به چهرهی مخاطب تا آنجا پیش میرود که مفهومِ اثر را در عمیقترین بخش وجودی او، جای میدهد. شاید به همین علت است که مفاهیم والای فرهنگ مقاومت و بازآفرینی رخدادهای هشت سال دفاع مقدس در قالب پروژهای تحت عنوان «نخل سرخ» ، از متن تا اجرا در قالب این هنر والا در کشور، در حال اجراییشدن است.
«نخل سرخ» با هدف نهادینه کردن و غنیساختن فرهنگ والای مقاومت و نیز غنای متون و ادبیات نمایشی در حوزۀ مقاومت از سوی اداره کل هنرهای نمایشی کشور مطرح و اجرا شده است.برای اطلاع از چگونگی اجرای این طرح در مرحله صحنه ، با سعید اسدی، مدیر این پروژه و مدیر دفتر انتشارات و پژوهش ادارهکل هنرهای نمایشی گفتگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید :
در ابتدا توضیحی درباره روند کلی پروژه «نخل سرخ» از ابتدای شروع تا حال حاضر بفرمایید.
«نخل سرخ» در ابتدا پروژهای در مورد تولید نمایش بود. البته این پروژه بهنوعی برای پوشش دادن خلأ جشنواره فتح خرمشهر که به دلیل شرایط کرونا برگزار نشد، شکل پیدا کرد. بهواسطه اعلامی که اتفاق افتاد، بیش از ۱۰۰ طرح دریافت کردیم که این ۱۰۰ طرح توسط گروه کارشناسیِ که کارگروهِ بررسی آثار پروژه بودند شامل: نصرالله قادری، سید حسین فدایی حسین و بنده بررسی شد و درنهایت ۱۵ طرح که حائز ویژگی و کیفیت لازم بودند، انتخاب و وارد فرایند بازنگری و نوشتن شدند. البته تعدادی از این کارها در ادامه کار به دلیل اینکه شرایط لازم را نداشتند به سرانجام نرسیدند و درنهایت ۱۱ نمایشنامه از میان این آثار، تولید شدند که در سه مجلد به چاپ رسید، رونمایی شد و در اختیار هنرمندان و جامعه قرار گرفت. پسازآن، قرار شد آثار تولیدشده به اجرا هم نزدیک شوند؛ به همین خاطر استان خوزستان و استانهایی که در جوار آن بودند، انتخاب شدند. از میان هنرمندان این استانها تعدادی از کارگردانان دعوت به کار شدند و متون به آنها ارائه شد و پشتیبانی لازم جهت شروع تولید این کار انجام شد و درنهایت 6 اثر نمایشی از این متنها آماده شدند. البته باید هفت کار میبود که متأسفانه به علت ابتلای یکی از کارگردانان و گروهش به بیماری کرونا در تولید اثر تأخیر به وجود آمد؛ اما آثار در مرحله نهایی هستند. ما برای اینکه بتوانیم از کیفیت آثار مطلع شویم، سفرهایی را به این شهرها انجام دادیم. در این سفرها گفتگوهای فنی و کارشناسانهای انجام شد که امیدواریم نتیجه آن اجراهای خوبی باشد که نهتنها در شهر و استان خودشان بلکه در تور تئاتر ایران به اجرا برسند.
با توجه به اینکه محور کلی این پروژه در ارتباط با مقاومت است، فکر میکنید کارگردانان چقدر در اجرا به محتوا نزدیک شدند؟
خوشبختانه متونی که برای اجرا انتخاب شدند و ما آنها را به شکل زنده روی صحنه دیدیم و حتی برخی شکل کامل اجرا را هم به ما نشان دادند (چون ما در حال حاضر اجراهای در حال تمرین را میبینیم) از کیفیت نسبتاً مطلوبی برخوردار بودند. طبیعتاً اجراها از سطح یکسانی از کیفیت برخوردار نیستند اما در کل، برآیند کار، مثبت بود. ما در سفرها این تأکید را به کارگردانان و گروهشان داشتیم که قصدمان همراهی و ارتقاء آثار است و با نقد و بررسی و گفتگوهای فنی که درباره این آثار شد به نظر من آثار به لحاظ کیفی ارتقا بیشتری هم پیدا خواهند کرد. چون ظرفیت لازم هم در کارگردان و هم در روح جمعی که در گروه حاکم بود، کاملاً مشهود است و امیدواریم نتیجه نهایی این کار از کیفیت مطلوبی برخوردار باشد.
ارتباط بین هنر نمایش و پروژه «نخل سرخ» را چطور میتوان تبیین کرد؟
یک بخش از تاریخ ما و ارزشهایی که برای وطنمان قائل هستیم به مقاومت پیوند خورده است. جالب است! چه نسلهایی که در جنگ بودند و چه نسلهایی که پسازآن آمدند، زیست جهانشان بهنوعی به دفاع مقدس جنگ و مقاومت پیوند خورده است. البته در پروژه نخل سرخ مقاومت، تنها به دفاع مقدس محدود نبوده و اگر متون را مطالعه کنید، هم از گذشته تاریخیمان در آن وجود دارد، هم حوزههای فرا سرزمینی ما را پوشش داده است؛ یعنی مفهوم کلیتری از مقاومت را در برمیگیرد. ولی بههرحال تئاتر هنری است که در ارتباط مستقیم با مخاطب است و با جلوههای جادویی خود تأثیر بیشتری میگذارد؛ بنابراین تئاتر حس نزدیکی را به فضای مقاومت و حتی مفهوم مقاومت القا میکند و در همین پروژه نخل سرخ، نسل جوانی که خودشان در جنگ نبودند در این حوزه وارد شدند و این تجربه جالبی است؛ رخدادی را که مستقیم ندیده باشیم در قالب تئاتر بتوانیم روایت کنیم. بههرحال تئاتر یک فرم هنری است و جذابیتها و قابلیتهای هنری خودش را دارد و البته مفهوم مقاومت و رخدادهای آنهم نیاز به مطالعه، پژوهش و جستجو دارد که در برخی از آثار اتفاق افتاده و در برخی نیز نیاز بهدقت و مطالعه بیشتری بوده که امیدوارم نویسندگان جوان بیشتر به آن توجه کنند.
در انتخاب هیئتی که اجراها را در شهرهای مختلف میبینند چه معیارهایی را در نظر گرفتید؟ در بحث محتوا اجرا و مسائل فنی و مستندسازی، آثار چطور بررسی میشوند؟
هدف ما از سفر به شهرها و دیدن اجراها بهنوعی همراهی مشاورههای فنی و هنری با کارگردانان و گروهشان است. پروژه نخل سرخ برای ما یک پروژه تولیدی است و نزدیک شدن به یک ساختار حرفهایِ تولیدی که ما بتوانیم رفتهرفته نقش یک تهیهکننده را هم به عهده بگیریم؛ بنابراین ما از مرحله تولید متن حاضر بودیم و در ادامه نیز در مراحل تولید آن برای اجرا، هنرمندان را همراهی میکنیم. برای اینکه بتوانیم جنبههای مختلف کار را بررسی کنیم، قاعدتاً تخصصهای متفاوتی موردنیاز است: در حوزه نمایشنامه ازلحاظ شناخت متن، ازلحاظ کارگردانی، ازلحاظ بازیگری و طراحیهایی که در صحنه احتیاج داریم. همه این موارد باید در نظر گرفته شود؛ بنابراین کسانی که این اجراها را میبینند، شامل: آقای مسافر آستانه یکی از کارگردانان و هنرمندان برجسته کشور در هنر تئاتر هستند و علاوه بر اینکه این مقوله را بهخوبی میشناسند در انتخاب این آثار نقش بسیار مهمی داشتند، آقای فرهاد قائمیان که از بازیگران برجسته و ازجمله کسانی هستند که دیدگاههای هنری و اجرایی بسیار قدرتمندی دارند، بنده بهعنوان مدیریت پروژه در دفتر پژوهش، آموزش و انتشارات بودم و از ابتدای کار که متون را بررسی میکردیم تا اجرا در پروژه حاضر بودم، آقای دکتر بهداروند که بهعنوان کارشناس مسائل تاریخی و محتوایی دفاع مقدس که خود نیز سابقه طولانی در هشت سال دفاع مقدس داشتند و در این حوزه صاحبنظر هستند و آقای وحید لک که از نظرات کارشناسی ایشان، هم بهعنوان یک هنرمند و هم بهعنوان مدیر اجرایی این پروژه که درمجموع هماهنگکننده و پیش برنده پروژه بود، هستند؛ بنابراین ما این پروژه را یک فرایند کاملاً حرفهای میدانیم و یک بخشی از آن، گروه کارشناسی است که ما انتخاب میکنیم برای اینکه بتوانند به ما مشاوره هنری و فکری بدهند.
با توجه به اینکه پروژه نخل سرخ به شهرهای دور از پایتخت برده و متون برگزیده برای اجرا به هنرمندان این شهرها سپرده شده است، شما فکر میکنید حضور هیئتی حرفهای در این شهرها چه کمکی به تقویت تئاتر استانها خواهد کرد؟
تأثیر زیادی میتواند داشته باشد بهعنوانمثال ما در استان بوشهر به شهر کنگان رفتیم و در آنجا گروهی بودند که در دیر کار کرده بودند اما به علت امکانات صحنهای ما کار را در کنگان دیدیم یا به شهرهای دیگری مثل آبادان و ... رفتیم. میخواهم بگویم اینطور نبوده که ما بخواهیم این اجراها را تنها در پایتخت داشته باشیم. هرچند میتوانستیم، پروژه نخل سرخ را در تهران هم سفارش بدهیم و امکانات پایتخت استفاده کنیم اما این اهمیت در اداره کل هنرهای نمایشی وجود داشت که ما بتوانیم این فعالیت را در حوزههای خارج از تهران تقویت کنیم و این مسئله درواقع شروع یک برنامهای است که اداره کل در نظر دارد. چراکه ما در تولید نمایشنامه امسال اهتمام زیادی داشتیم؛ هم پروژه قلم روشن منتشر شده است، هم پروژه نخل سرخ و هم پروژه قلم روشن ۳ و همینطور طرحهای دیگر که در این پروژهها، «تولید متن» میشود اما ما قصد نداریم که این کارها در حد متن باقی بماند. درواقع میخواهیم که یک جریانی اتفاق بیفتد و قصد داریم دوستانی که در شهرهای دیگر هستند کارها را با آرامش بیشتری تولید کنند؛ بنابراین پشتیبانی مالی از طرف ما اتفاق خواهد افتاد. این سفر، جدای از دیدنِ اجراها، برای ما بسیار دلانگیز بود. درواقع بررسیهای فنی و گفتگوهایی که در آنجا شکل میگرفت برای ما بسیار نشاطآور بود و از طرف دیگر، گروهها نیز بسیار سخاوتمندانه، مهماننوازی کردند و گفتگوهای بسیار خوبی بین ما و آنها شکل گرفت. از طرفی، مسئولان استانی و شهرستانها نیز با دیدن ما که گروه اجرای آثار را همراهی میکردیم، مصمم شدند که حمایت بیشتری در این خصوص انجام بدهند و این همدلی بین خود هنرمندان و ما که در مرکز هستیم و مسئولین استانی و شهرستانها اتفاق میافتد. من فکر میکنم این اتفاق میتواند هیجان مثبتی را در کشور ایجاد کند که ما بتوانیم در نواحی دیگر ایران هم پروژهها را پیش ببریم و تولید از حالت جشنواره زدگی و تولید با سرمایههای اندک، به تولید برای اجرا؛ نهتنها در خود آن شهر و یا استان بلکه در تور تئاتر ایران اتفاق بیفتد. درواقع این هدف، یک بخش از فرایندی است که در اداره کل هنرهای نمایشی کشور، طراحی شده است و انشالله آن را پیش خواهیم برد.
براین اساس آینده این پروژه چه خواهد شد؟
غایت این پروژه، همان تور اجرا در شهرهای ایران خواهد بود. ما باید فرهنگ تولید را تغییر دهیم که فقط برای شهر و استان نباشد. به نظر من باید این تمایزها؛ تولید برای شهر، تولید تهران و غیر تهران شکسته شود. هنرمندان تئاتر ایران، هنرمندان تمام ایران هستند؛ بنابراین اگر تولیدی در یک شهر اتفاق میافتد، نباید فقط در همان شهر اجرا و محبوس شود. باید فرصتهایی در این زمینه فراهم شود که نهتنها تولیدات نخل سرخ، بلکه تولیدات دیگر هم بتوانند در سراسر ایران در اختیار مخاطبان قرار بگیرند. حالا متناسب با نوع و اندازه کار و ظرفیتهایی که وجود دارد. ولی به نظر من این اتفاقی است که پیشازاین هم در ایران و در سالهای گذشته به شکل دیگر، تجربه شده است اما ضرورت دارد در حال حاضر این تحول در تئاتر ایران اتفاق بیفتد و اجراهایی که برای آنها زحمت کشیده میشود، برایشان سرمایههای فکری، ذهنی و اقتصادی صرف میشود، بتوانند بهعنوان یک تولید حرفهای درجاهای مختلف کشور، اجرا شوند. این مهم، هم تأثیر فرهنگی دارد و هم چرخه اقتصادی تئاتر را فعال میکند. درواقع این منافع به خود گروه باید برسد و اجرا به مخاطبهای معدود اطراف خود محدود نشود؛ بنابراین غایت ما این است که از تولید متن تا اجرا، در تور تئاتر ایران با حمایت و پشتیبانی اداره کل هنرهای نمایشی از طریق انجمن نمایش کشور اتفاق بیفتد و این پروژه سرآغاز اتفاقی خوب در کشور است.
و حرف آخر
تلاش پروژه نخل سرخ، این بود که نگاه تازهتر و نوتری به حوزه مقاومت شود که در گستره شکلی، فرمی و محتوایی، روی داد. از طرف دیگر چیزی که اهمیت دارد، رویکردهای خوب و نگاه نویی بود که برخی از کارگردانان به متنها داشتند و این اتفاقی است که در پروژه نخل سرخ، بسیار مثبت است.
گفتگو از سودابه زیارتی