در حال بارگذاری ...
تعزیه‌سرای رزم «رستم و گردآفرید» در گفت وگو با ایران تئاتر:

گسست فرهنگی، بحران هویت را به دنبال خواهد داشت
تلویزیون تئاتر ایران منابع آموزشی را عادلانه در اختیار علاقه‌مندان قرار می دهد

ایران تئاتر: علی عزیزی پژوهشگر و نویسنده می‌گوید: هنر نمایش و به‌طور خاص نمایش شبیه‌خوانی که میراث فرهنگی و ملی ماست، ظرفیت فراوانی برای رشد هویت ملی دارد. گسست فرهنگی، بحران هویت را به دنبال خواهد داشت و هنر یکی از کارآمد‌ترین ابزارها برای جلوگیری از این گسست فرهنگی است.

آن زمان که ایرانیان با درآمیختن اسطوره‌هایی که از عهد باستان داشتند با روایت‌های دینی که از اسلام دریافت کرده بودند، هنری آیینی و دینی را خلق کردند که تا قرن‌های بعد و تا به امروز، سینه به سینه و نسل و به نسل، حفظ شد، بی‌گمان می‌دانستند که هنر و به‌ویژه هنر نمایش، قدرتی بی‌دلیل در ماندگاری روایت‌های تاریخی، دینی و اساطیری در اذهان همگان دارد. هنری که قادر خواهد بود در رهگذر نسیان و فراموشی، حافظه‌‌ای عمیق و مانا در بطن آیندگان باشد.

علی عزیزی، متولد 1358، اهل آبادان و کارشناس نقاشی است. او کارشناس ارشد کارگردانی تصویر متحرک از دانشگاه هنر را دارد. پژوهشگر، نویسنده، کارگردان و مدرس دانشگاه است. علاوه بر این، یکی از اعضا هیئت داوران بخش مجالس تعزیه بیستمین جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی نیز هست. عزیزی مجلس شبیه‌خوانی «نبرد گردآفرید با سهراب» را با اقتباس از داستان شاهنامه سروده‌ است که در این دوره از جشنواره آیینی سنتی به‌روی صحنه خواهد رفت. با او به همین بهانه به گفتگو نشستیم. آنچه در ادامه می‌خوانید، ماحصل این گفت و شنید است.

 

شما نویسنده چند مجلس شبیه‌خوانی بر اساس شاهنامه هستید؛ لطفا در خصوص این متون و مجالسی که نوشته‌اید توضیح دهید.

من تا کنون 4 مجلس شبیه‌خوانی را با اقتباس از داستان شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی نوشته و اجرا کرده‌ام. مجلس شبیه‌خوانی «ضحاک ماردوش» که در سال 1392 سروده و در دوره شانزدهم جشنواره بین‌المللی آیینی سنتی اجرا شد. مجلس «کین ایرج» و «آزمون فریدون» نیز به ترتیب در سال‌های 1394 و 1398 سروده و در هفدهمین و نوزدهمین جشنواره آیینی سنتی به اجرا در آمد. در سال 1396 نیز مجلس «حماسه آریو برزن» که ماجرایی تاریخی مربوط به ایران باستان و دلاوری سردار ایران آریوبرزن در مقابل سپاه اسکندر مقدونی بود را نوشته و به اتفاق دوستان عزیز و هنرمندم در هجدهمین جشنواره نمایشهای آیینی سنتی اجرا کردیم.

امسال نیز مجلس شبیه‌خوانی «نبرد گرد آفرید با سهراب» را با اقتباس از داستان شاهنامه سروده‌ام که در بیستمین جشنواره آیینی سنتی به‌روی صحنه خواهد رفت.

 

با توجه به اینکه اغلب داستان‌های تعزیه و شبیه‌خوانی مربوط به مصیبتهایی است که بر خاندان پیامبر (ص) رفته است، ارتباط بین تعزیه و شاهنامه چگونه توجیه می‌شود و اساسا اقتباس در شبیه‌خوانی چه جایگاهی دارد؟

درست می‌فرمایید تعزیه در ابتدای شکل‌گیری خود با هدف زنده نگاه داشتن حماسه کربلا، به‌وجود آمد و اغلب مضامین آن مذهبی بود و هم اکنون نیز بیشترین مجالسی که اجرا می‌شوند از همین نوع مجالس است. اما شبیه‌خوانی در سیر تحول خود، بسیاری از مضامین ادبی، تاریخی، اساطیری و یا خیالی را دست‌مایه خلق مجالسی جدید قرار داد. از جمله مجلس «آزمون سیاوش»، «رستم و سهراب» و ... که اقتباسی از داستان‌های شاهنامه بودند. بنابراین، این نوع از اقتباس‌ها سابقه داشته است و من این مسیر را ادامه داده‌ام. به‌نظرم هرچند داستان‌های مجالس مختلف شبیه‌خوانی در ظاهر از حوزه‌های متفاوتی است، اما در لایه‌ای پنهان‌تر و در دیدی کلی‌تر، ریشه‌های مشترکی در آن وجود دارد. همه این مجالس تجلی جدال ازلی و ابدی نیروهای خیر با نیروهای شر و بیان مظلومیت حق است. از طرف دیگر شیوه قصه‌پردازی در مجالس شبیه‌خوانی بسیار منطبق با شیوه روایت داستانی در ادبیات کهن ایرانی است. من وقتی داستان‌های شاهنامه را می‌خواندم انطباق بسیار زیادی بین شیوه قصه گویی آن با قراردادهای اجرایی و نظام روایی مجالس شبیه‌خوانی می‌دیدم و همین امر، من را برآن داشت تا دست به تجربه‌ی خلق مجالس شبیه‌خوانی با موضوع قصه های شاهنامه یا شخصیت‌های تاریخی کهن ایران بزنم.

 

داستان‌های اساطیری چه نقش و جایگاهی در روایت‌های تعزیه دارند و اصولا با این جمله که «اگر شاهنامه و روایتهای اساطیری آن نبود، تعزیه هم نبود» موافقید؟

نکته‌ای که باید به آن توجه کرد این است که هیچ آیینی فی‌البداهه ظاهر نمی‌شود و بر بستر فرهنگی خود، شکل می‌گیرد. هر هنری که پدیدار می‌شود، یا الهام‌گرفته از پدیده‌ای خارج از آن فرهنگ است و بر اثر قرارگیری در آن فرهنگ، شکل و شمایل خودش را می‌گیرد. به عنوان مثال، معماری اسلامی وقتی به هند می‌رود، رنگ و بوی فرهنگ آن منظقه را می‌گیرد و در مصر و جاهای دیگر نیز به همین منوال است؛ یا بسترهایش در خود آن فرهنگ حضور دارد.. ببینید! ما چطور قصه می‌گوییم و قصه‌گویی چقدر مهم است، شیوه‌های پردازش قصه چگونه است و... این‌ها عناصری هستند که در ادبیات کهن ما وجود دارد و به‌طور خاص در شاهنامه نیز موجود است. خب این‌ها اخذ شده برای این‌که در شاهنامه استفاده شود. همانطور که از شیوه‌های دیگر هنر مثل نقالی، پرده‌خوانی، شیوه بازیگری نقال‌ها و... برای تعزیه استفاده می‌شود و یا از آیین‌هایی مثل سوگ سیاوش و... الهام گرفته شده. در پردازش قصه‌ها رابطه ناگسستنی بین تعزیه و پیشینه ادبی ایران وجود دارد اما اینکه بخواهیم بگوییم اگر شاهنامه نبود، آیا تعزیه هم نبود! نمی‌توانم نظر خاصی بدهم زیرا شاهنامه بوده و این پدیده هم شکل گرفته است. همه آن چیزی که ما به‌عنوان شیوه قصه‌گویی داریم، آیا در شاهنامه نهفته است یا آن‌ها را در جاهای دیگر هم داریم؟ به هر حال نقش شاهنامه را در حفظ داستان‌ها، اساطیر و بخشی از تاریخمان نمی‌توانیم انکار کنیم و از طرفی شیوه قصه‌گویی شاهنامه نیز بسیار نمایشی است. اما همانطور که گفتم، چون اطلاعات کافی در این زمینه ندارم، نمی‌توانم بیشتر از آنچه که به آن اشاره کردم، ارائه کنم.

 

به نظر شما برای یک اقتباس خوب در شبیه‌خوانی و رسیدن به یک اثر قابل قبول و فاخر، رعایت چه نکاتی ضروری است؟

 به‌ نظرم در اقتباس نمایشی از یک متن ادبی، توجه به دو نکته ضروری است؛ نکته‌ی نخست، رسیدن به یک درام منسجم و نکته‌ی دوم، روایت بر مبنای ویژگی‌های نظام رسانه‌ای (مدیوم) جدید است. در داستان‌های ادبی، ممکن است یک داستان به‌طور گسترده یا غیر منسجم روایت شود ولی در یک نمایش، ما نیاز به یک انسجام روایی داریم و این داستان می‌بایست در یک زمان محدود و با امکانات روایی صحنه، کامل و البته خود بسنده باشد. یعنی در زمان محدود یک تا دو ساعته ما باید یک داستان کامل را به مخاطب عرضه کنیم که هر چند این داستان از دل یک داستان بزرگ‌تر روایت می‌شود، اما باید به خودی خود کامل، گویا و در یک کلام خود بسنده باشد. علاوه بر این در ادبیات، روایت از طریق زبان و کلمات صورت می‌گیرد، ولی در نمایش، علاوه بر دیالوگ عنصرنمایش و روایت نمایشی از طریق اکت و عمل بسیار مهم است. بنابراین در اقتباس از متون کهن ادبی باید تلاش شود تا از توصیفات کلامی کاسته شود و تعریف عناصر نمایشی، در روند اتفاقات و موقعیت‌های دراماتیک به مخاطب منتقل گردد. علاوه بر این نکات، در شبیه‌خوانی، شناخت شعر، موسیقی و قرارداهای اجرایی تعزیه در شکل‌گیری یک متن مناسب و به زعم شما فاخر، بسیار ضروری است.

 

رجوع به متون فرهنگی و تاریخی که درواقع معنای هویت ایرانی است، از نظر شما از چه جایگاه و اهمیتی برخوردار است؟

فکر می‌کنم پاسخ این سوال در پرسش شما مستتر است. بخش مهمی از هویت هر جامعه‌ای را تاریخ و فرهنگ آن جامعه شکل می‌دهد. هنر و به‌طور ویژه هنرهای نمایشی بهترین محمل برای معرفی و شناساندن این خصلت‌های فرهنگی و پیشینه تاریخی به نسل‌های جدید است. علاوه بر آن، بازخوانی هدفمند تاریخ توسط هنرمند اندیشمند، می‌تواند راهکار مناسبی برای پاسخگویی به نیاز امروز جامعه باشد. هنر نمایش و به‌طور خاص نمایش شبیه‌خوانی که میراث فرهنگی و ملی ماست، ظرفیت فراوانی برای رشد هویت ملی دارد. گسست فرهنگی، بحران هویت را به دنبال خواهد داشت و هنر یکی از کارآمد‌ترین ابزارها برای جلوگیری از این گسست فرهنگی است.

 

تاثیر تلویزیون تئاتر ایران را در تقویت و انعکاس گسترده هنر نمایش و تعزیه به جامعه چطور می‌بینید؟

به هر حال هیچ چیز جای تماشای حضوری نمایش را نمی‌گیرد ولی تلویزیون تئاتر ایران از آن جهت که می تواند آرشیو بسیار غنی و کاملی از تجربه‌های نمایشی ایران را به‌طور نامحدود و مستمر در دسترس علاقه‌مندان قرار دهد، بسیار ارزشمند است. این حرکت باعث می‌شود ضمن آرشیو شدن نمایش‌ها و فعالیتهای مربوط به آن همچون جشنواره‌ها یا سمینارهای پژوهشی، این منابع را به طور عادلانه و بدون محدودیت زمانی در اختیار علاقه‌مندان در سراسر کشور و حتی فراتر از مرزها قرار دهد. بسیاری از مخاطبان، مجالس غریب شبیه‌خوانی را نمی‌شناسند زیرا برخی از این مجالس شاید هر ده سال یکبار هم فرصت اجرا پیدا نکنند و تلویزیون تئاتر ایران کمک می کند تا ضمن شناسایی این مجالس غریب، امکان دسترسی علاقه‌مندان را به این اجراها فراهم نماید. البته به‌نظرم تلویزیون تئاتر ایران نیاز به معرفی و تبلیغات گسترده‌تری دارد تا جایگاه واقعی خود را در بین مخاطبین پیدا کند.

گفتگو از سودابه زیارتی




مطالب مرتبط

نگاه امیرحسین حریری به بخش سمینارهای جشنواره آیینی و سنتی

ارتباط با پژوهشگرانی چون شکنر و کارلسن، تعامل فرهنگی ما با جهان را گسترش می‌دهد
نگاه امیرحسین حریری به بخش سمینارهای جشنواره آیینی و سنتی

ارتباط با پژوهشگرانی چون شکنر و کارلسن، تعامل فرهنگی ما با جهان را گسترش می‌دهد

امیرحسین حریری، عضو هیئت علمی دانشکده هنرهای زیبا، با اشاره به اینکه پژوهش‌های بینافرهنگی افرادی چون شکنر و کارلسن در حال حاضر جزو منابع مطالعاتی دانشجویان در دانشگاه‌هاست، ارتباط مستمر و دوسویه بین پژوهشگران ایرانی و خارجی، خصوصا در زمینه‌های مربوط به نمایش‌های آیینی و ...

|

گفت‌وگو با ابوالفضل میرزااحمدی، شبیه‌خوان حاضر در «سوگواره یاس»

در محوطه باز تئاتر شهر، هر مجلس تعزیه‌ای را نمی‌توان اجرا کرد
گفت‌وگو با ابوالفضل میرزااحمدی، شبیه‌خوان حاضر در «سوگواره یاس»

در محوطه باز تئاتر شهر، هر مجلس تعزیه‌ای را نمی‌توان اجرا کرد

ابوالفضل میرزااحمدی، شبیه‌خوان پیشکسوت با بیان اینکه در محوطه باز تئاتر شهر نمی‌توان هرنوع تعزیه‌ای را اجرا کرد، گفت مخاطبان در مکان‌های عمومی، به مجالسی که بُعد نمایشی آن‌ها پُررنگ است، بیشتر جذب می‌شوند.

|

گفت‌وگو با داور واقعه‌خوانی جشنواره میراث فرهنگی

بهزاد فراهانی: نمایش ایرانی، میراث ناملموس این سرزمین است
گفت‌وگو با داور واقعه‌خوانی جشنواره میراث فرهنگی

بهزاد فراهانی: نمایش ایرانی، میراث ناملموس این سرزمین است

بهزاد فراهانی، نویسنده، بازیگر، کارگردان تئاتر و داور بخش واقعه‌خوانی دومین جشنواره میراث فرهنگی با تاکید بر لزوم برنامه‌ریزی مدون و ساماندهی‌شده برای ادامه حضور بخش‌های نمایشی در این رویداد هنری گفت نمایش ایرانی میراث ناملموس این سرزمین است.

|

در گفت‌وگو با هوشنگ جاوید مطرح شد

حضور نسل جوان در نمایش‌های آیینی نشان از تعهد به فرهنگ ایرانی دارد
در گفت‌وگو با هوشنگ جاوید مطرح شد

حضور نسل جوان در نمایش‌های آیینی نشان از تعهد به فرهنگ ایرانی دارد

هوشنگ جاوید، پژوهشگر و داور بخش نقالی بیست‌ویکمین جشنواره بین‌المللی نمایش‌های آیینی و سنتی با بیان اینکه حضور نسل جدید در عرصه هنرهای آیینی و سنتی، نشان از تعهد جوانان امروزی به هنر و فرهنگ ایرانی دارد، گفت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌تواند در عرصه ملی و بین‌المللی از ...

|

ناصر آویژه، کارگردان راه‌یافته به جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی

در ناخودآگاه جمعی بشر آیین و سنت جا داشته است
ناصر آویژه، کارگردان راه‌یافته به جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی

در ناخودآگاه جمعی بشر آیین و سنت جا داشته است

ناصر آویژه، کارگردان راه‌یافته به جشنواره بین‌المللی نمایش‌های آیینی و سنتی گفت در ناخودآگاه جمعی بشر آیین و سنت جا داشته و این مهم سریع و عمیق انتقال پیدا می‌کند.  

|

نظرات کاربران