در حال بارگذاری ...
در دومین نشست سمپوزیوم «آینده تئاتر ایران» در دانشگاه سوره عنوان ‌شد

تئاتر تجاری یعنی تئاتر زرد و دور از مردم

ایران تئاتر: برگزاری سمپوزیوم «آینده تئاتر ایران»، در راستای ارتباط با مراکز حرفه‌ای و سیاست‌گذاران هنر و طرح چالش‌ها و معضلات مهم آموزش هنر و ارتباط این آموزش با فضای حرفه‌ای برنامه‌ریزی‌شده است .دومین نشست این سمپوزیوم با موضوع «زیبایی‌شناسی اجرا و سبک‌های اجرایی نو» برگزار شد.

در این نشست، امیر دژاکام (بازیگر، کارگردان و مدرس)، شهرام گیل‌آبادی (نویسنده، کارگردان و دارای دکترای پژوهش هنر) و قطب‌الدین صادقی (نویسنده، فیلم‌نامه‌نویس، مترجم، کارگردان تئاتر، استاد دانشگاه، بازیگر سینما، تلویزیون) حضور داشتند و در دو بخش به ایراد سخن پرداختند؛ تعریف زیبایی‌شناسی به‌ویژه در عرصه تئاتر و نمایش، تعریف اجرا و دستیابی به یک جریان حرفه‌ای در این خصوص ازجمله موضوعاتی بود که در این نشست مطرح شد.

این نشست به‌صورت مجازی و با پخش آیاتی چند از کلام‌الله مجید و سرود جمهوری اسلامی ایران آغاز شد. پس‌ازآن، دبیر نشست، شکوفه ماسوری (کارگردان، نویسنده و مدرس) نکاتی را در ارتباط با اهداف برگزاری این هم‌اندیشی آکادمیک عنوان و از مهمانان نشست دعوت کرد تا درباره موضوع این بخش از سمپوزیوم، صحبت کنند.

چهار ویژگی زیبایی‌شناسی هنر

قطب الدین صادقی مقوله زیبایی‌شناسی کلی هنر و ادبیات را در چهار ویژگی عنوان کرد و گفت: «یکی از اساسی‌ترین وجوه پایه زیباشناسی در جهان هنر تخیل است؛ یعنی هیچ اثر هنری پیدا نخواهید کرد که شایسته باشد اما تخیل نداشته باشد. هنرمند تخیل را به عناصری از واقعیت اضافه می‌کند و در پرتوی این تلفیق یک دید برتر و یک معنای بیشتر از تجربیات انسان را به نمایش درمیاورد بنابراین، تخیل برای هر کار خلاقانه‌ای لازم است اما ازآنجاکه اغلب نویسندگان تخیل ندارند، نگاه تازه و زاویه جدیدی را نیز به مخاطب انتقال نمی‌دهند. دومین ویژگی، عشق، عواطف و احساسات است. گاهی هنرمند چنان عواطف و احساسات معمول را در آثار خود می‌گنجاند و با نگاه ژرفی به آن می‌پردازد که حتی اگر یک‌بار اتفاقی هم آن احساس را پیدا و فراموش کرده باشیم، اما آن را حس خواهیم کرد و این کار هنر است که باید احساسات و عواطف را در ذهن ما بیدار کند. سومین ویژگی؛ این است که نماد و زبان مشترک همه ماست. با همین نمادهاست که می‌توانیم بسیاری از معناها را به هم انتقال بدهیم. این نمادها هستند که به ما کمک می‌کنند بسیاری از اندیشه‌ها، افکار و تحلیل‌هایمان را به یکدیگر منتقل کنیم؛ و چهارمین آن، هنر چندمعنایی است. هنری که یک معنا داشته باشد، مثل گزارش خبری می‌شود. بنابراین آثاری در طول تاریخ ماندگار شدند که توانستند لایه‌های مختلف معنایی را در خودشان ببیند تا بتوانند در دوره‌های دیگر، یک هنر ترکیبی را ارائه دهند. تئاتر یک هنر ترکیبی است؛ از همه هنرها استفاده می‌کند و یک اثر ترکیبی ارائه می‌دهد.» صادقی در ادامه افزود: «وقتی در مورد زیباشناسی صحبت می‌کنیم درواقع از سه مورد حرف می‌زنیم زیباشناسی محلی و آیین‌های فرهنگی، زیبایی‌شناسی لباس‌های محلی و سنت‌ها، زیبایی‌شناسی ملی. همه تاریخ و گذشته تجربیات ملی ماست که با شکل‌های کهن نمایشی و زیباشناسی جهانی آن را نشان می‌دهند. ما در تئاتر همه زیبایی‌شناسی‌ها راداریم.»

هدف تئاتر فهم مشترک است

امیر دژاکام نیز در ابتدای سخنان خود ضمن اشاره به ابیاتی از مولانا گفت: «قبل از اینکه وارد بحث اصلی بشویم به دو واژه می‌رسیم؛ دیدن زیبایی و خود زیبایی. این دو بیت از مولاناست: (گفت لیلی را خلیفه کان تویی / کز تو مجنون شد پریشان و غوی / از دگر خوبان تو افزون تر نیستی / گفت خامش چون تو مجنون نیستی) یک زیبایی وجود دارد به نام لیلی و یک شخصی است که زیبایی را می‌بیند به نام مجنون اما همین زیبایی را خلیفه نمی‌شناسد. انتهای حکایتی از سعدی همین مطلب طور دیگری عنوان می‌شود: از دریچه چشم مجنون باید در جهان لیلی گذر کرد تا سر مشاهده او برتو تجلی گردد. مجدداً اگر بخواهی سّرِ لیلی را کشف کنی، باید از دریچه چشم مجنون را ببینید. ازنظر فیزیک کوانتوم نیز مشاهده‌گر در زایش مشاهده شونده، شریک است. این اصلِ گذاره عملی در فیزیک کوانتوم است؛ یعنی اینکه فردی که زیبایی را می‌بیند باید صاحب ویژگی‌هایی باشد تا بتواند اَبَر زیبا را بشناسد.» دژاکام در ادامه افزود: «زیبایی را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد زیبایی کلاسیک که موکول به فهم ارزش‌ها است، زیبایی مدرن که موکول به فهم علمی است و زیبایی پست‌مدرن که موکول به فهم فردی است. با این گزاره‌هایی که گفته شد بر اساس ارزش‌هایی که نزد هر شخص است؛ (ارزش دانش و یا احساس) زمانی که زیبایی به فضیلت، علم، میراث و... موکول است بر این اساس شما هنرمندانی بزرگ را می‌بینید که آثاری متفاوت را خلق می‌کنند. در حال حاضر ما در کشور، زیبایی‌شناسی ملی و جهانی نداریم و فقط زیباشناسی تجاری داریم که در هیچ‌یک از دسته‌ها قرار نمی‌گیرد. البته وقتی به آثار هنرمندانمان نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم که بسیاری از آثار هم این‌چنین نیستند. الآن ایران ازنظر اقتصادی در مضیقه و تنگنا است و اگر اثری را که بر روی صحنه می‌بریم، هیچ‌کدام از این ویژگی‌ها را نداشته باشد، به چه دردی می‌خورد! هدف تئاتر فهم مشترک است و مخاطب می‌خواهد به شناختی تازه برسد».

مفهوم زیبایی‌شناسی و درآمیختگی آشنازدایی

در ادامه و پس از او، شهرام گیل‌آبادی بابیان این‌که فضای تئاتر و اندیشه‌های زیبایی که در تئاتر وجود دارد که ما را به سمت یک معنی و مفهوم جدی می‌برد، گفت: «تفحص در فلسفه ما را وارد یک بحث جدی در خصوص زیبایی و شناخت می‌کند؛ زیبایی، امری کیفی است و چون امری کیفی است باید توصیفش کرد و اساساً در تعریف زیبایی با یک سری مفاهیم مواجهه هستیم که دکتر صادقی ویژگی آن‌ها را گفتند. این مفاهیم، برای هر اندیشمند، نسبت به پاردایمی که در تعریف خودش از وجود و هستی دارد، متفاوت می‌شود. ما در فلسفه مدرن و اساساً پست‌مدرن چندصدایی و یا چند منظری را شاهد هستیم. زیبایی و زیبایی‌شناسی را باید اساساً در تعریف وجود و هستی پیدا کنیم و چون وجود و هستی نزد هر فیلسوفی ماهیتی متفاوت دارد، اساساً رویکرد، دریافت، تجربه و تعریف متفاوتی از را روبه‌روی خود می‌بینیم که منطق عقلی متفاوتی را نزد زیبایی‌شناس‌ها و فلاسفه شناخت‌شناسی و معنی‌شناسی دارند و کلاً مفهوم کیفی زیبایی‌شناسی، نزد هر فیلسوف متفاوت می‌شود؛ مثلاً ما وقتی با ماهیت کارگردان و کارگردانی موضوع را می‌بینیم، ماهیت هنر به‌مثابه زیبایی‌شناسی محدود نمی‌شود چون در فرم، استیل و ساختار فکری کارگردان با یک مفهومی آشنا می‌شویم، تحت عنوان آشنایی‌زدایی. هر کارگردانی نسبت به دیگری متفاوت می‌شود و با زاویه بادید متفاوت در مواجهه با یک تصویر عینی که خلق جهان تازه است به‌جایی می‌رسد که نمایشنامه‌ای مثل هلمت بیش از سه هزار و شش‌صد بار اجرا می‌شود اما هر اجرا با دیگری متفاوت می‌شود. چراکه مفهوم زیبایی در دست هر کارگردان متفاوت است و این مفهوم بستگی به تعریف هر او از وجود و هستی دارد که نسبت به اثرش آن را تنظیم می‌کند.

در حوزه کلاسیک و مدرنیته کمتر می‌توانیم پرفورمنس کار کنیم

امیر دژاکام در بخش دیگری از این نشست، پرفورمنس را مورداشاره قرار داده و گفت: «در تعریف پست‌مدرنیته، چاره‌ای ندارید جز اینکه از چشم انسان هزار و چهارصد ایران نگاه کنید و حالا هرکدام از این‌ها شروع می‌کنند به گفتن تعاریف مختلف از پرفورمنس. پرفورمنس، تاریخ بسیار زیادی دارد و ما می‌توانیم بر اساس مصداق‌ها در مورد آن صحبت کنیم. پرفورمنس آرت بستگی به نوع نگاهی دارد که به آن می‌شود؛ ازنظر دانش باشد یا ارزش یا افسانه غربی. البته آنچه پرفورمنس را بین مردم تحقق بخشیده، افسانه‌های قدیمی هستند. به این توجه داشته باشید که ما در حوزه کلاسیک و مدرنیته کمتر می‌توانیم پرفورمنس کار کنیم. چون پرفورمنس مرکزیت ندارد، کاراکتر دارد، شروع میانه و پایان ندارد و اگر آن شش ویژگی هم که عنوان شد را دربر داشته باشد، می‌توانیم بگوییم به پرفورمنس آرت نزدیک است؛ اما حالا باید دید که جامعه کنونی ما که می‌خواهد با تئاتر آشنا و با این‌گونه اجرا روبه‌رو شود آیا می‌تواند چنین اثری را بفهمد! به‌هرحال یک مجنون و لیلا وجود دارد؛ مردم می‌شوند مجنون و اثر هنری می‌شود لیلا؛ حال باید دید، آیا این مردم لیلا را می‌پسندند و آیا این اثر همراه با درد و رنج و گرفتاری‌های مردم است؟ من فکر می‌کنم جامعه‌ای ما سخت می‌تواند به سمت پست‌مدرنیته حرکت کند و بهتراست در حیطه کلاسیک حرکت کند. پرفورمنس آرت می‌تواند در انواع مکان‌های رسمی یعنی سالن‌های یک‌سویه، دوسویه و چند سویه و سالن‌های مدرن اجرا شود. شاید تعجب کنید در دانشگاه کرمان من در سالنی دیدم که فکر می‌کنم چنین سالنی را در چند کشور اروپایی و روسیه که رفتم، ندیدم؛ یک سالن مکعب مربع یا مستطیل بود که من هرچقدر دنبال جای تماشاگر می‌گشتم، پیدا نمی‌کردم. همه فضای این سالن، فضای پرفورمنس آرت بود. واقعیت این است که در مکان‌های غیررسمی، یک نوع تئاتر می‌توانیم اجرا کنیم که می‌تواند همراه با دیالوگ باشد، نورپردازی شده، صندلی چیده شده و... و اجرا شود. در مکان‌های غیرطبیعی، مثل طبیعت در سطح شهر یا داخل اماکن معماری یا خارج از آن و یا می‌تواند در اماکن تاریخی باشد، یا حتی درکویر و یا در دریا و روی کشتی، اجرا شود. »

دانش و آفرینش در کنار هم

قطب الدین صادقی نیز درباره اجرا و رابطه آن با زیبایی‌شناسی گفت: «می‌توان گفت که در یک شتاب و گریز، اجرای واقعی، اجرای برخط، اجرای کمدی یا مجموعه این‌ها که اغلب آماتورها آن را انجام می‌‌دهند، به شکلی غیرمسئولانه انجام می‌شود و آن‌ها را روی صحنه به خورد مردم می‌دهند. البته ما فعلاً ما به این مسئله کاری نداریم. به نظر می‌آید کارگردانی که پشت اثر است باید دانش داشته باشد؛ اجراهای واقعی و اجراهای اثرگذار که فرهنگی هستند و نقشی در گسترش فرهنگ زیبایی‌شناسی تئاتر معاصر دارند، تأثیر زیبایی‌شناسی در فرهنگ و دانش شناخت اثر، ما را وارد دنیای دیگری می‌کنند. اگر شناخت کافی نباشد کاری هم سر نمی‌گیرد. در کنار همه این‌ها، کارگردان باید سبک اجرا را نیز بشناسد تا بتواند اجرای تأثیر گزاری داشته باشد. می‌خواهم بگویم، در کنار دانش، آفرینش هم مهم است.»

اجرا به‌مثابه یک سیستم است

شهرام گیل‌آبادی نیز در ادامه اجرا را به‌مثابه یک سیستم دانسته و گفت: «هیچ اثر نمایشی به بار نمی‌نشیند مگر اینکه پشتوانه فکری و فلسفی خاص خودش را داشته باشد. وقتی میگوییم آرتوار انتون یا مثلاً می‌گوییم مرهولد و یا از انسان‌های مختلف نام می‌بریم به این توجه کنیم که این آدم‌ها، سرآهنگ حرکت فکری هستند و تجلی این حرکت فکری در آثارشان نمایان است. وقتی با یک تئاتر یا فیلم مواجهیم، اساساً با یک پارادیم یا اساس فکری مواجه هستیم که حتماً وجود و هستی و زیبایی‌شناسی را در خودش تعریف کرده است. اجرا به‌مثابه یک سیستم است. سیستم یعنی یک نظام به‌هم‌پیوسته‌ای که همه اجزای آن، برای رسیدن به یک هدف کنش و واکنش دارند. در نظر داشته باشید ما وقتی یک بازی معمولی را در یک اثر نمایشی بررسی می‌کنیم، این بازی معمولی پنج پشتوانه جدی دارد، یعنی فلسفه دراماتیک، منطق دراماتیک، تمهید دراماتیک، بستر دراماتیک و انگیزه دراماتیک و بعدازآن می‌رسیم به اَکتِ دراماتیک؛ یعنی اکتی که در محور پیش برنده اثر می‌تواند، زاویه دید یا روایت اثر را با خودش به هدفی که تعریف‌شده هدایت کند. پس یک اجرا، نمایش‌نامه، تألیف کارگردان و یک نقاشی یک سیستم می‌شوند. وقتی با یک نقاشی مواجه می‌شویم با یک سیستم یا نظام فکری مواجهیم که یک نظام فکری وجود و هستی را در خودش دارد. این سیستم یا نظام به‌هم‌پیوسته‌ای که همه اجزا بر روی‌هم دیگر کنش و واکنش دارند، به‌طورکلی والایی و تخیلش کاملاً مشخص است.»

علامت‌هایی در دل یک سیستم

او در ادامه افزود: «انگیختن سبک شناسانه یا ترکیب متن، یعنی مجموعه انگیزه‌هایی که سبک یا ترکیب متن را دارد به وجود می‌آورد. متن به‌مثابه چه چیزی؟ به‌مثابه مایه اولیه که از کانتکت و کانتکس و تکس شکل می‌گیرد؛ یعنی زیرساخت‌ها و بنیان‌های فکری را درون خودش دارد. بیش از سه هزار و شش‌صد هملت متفاوت در دنیا بنا گذاشته و ثبت‌شده و به اشکال متفاوت روایت‌ها و قرائت‌های مختلفی داشتند.‌ این‌ها برچه اساسی هستند؟ بر اساس پارادایم‌ها و یا مبانی زیبایی شناسانه هر کارگردان برای رسیدن به دیدگاه متفاوت خودش. دسته دوم انگیختار بینا متنی یا فرا متنی است. این بینا متنی یا فرا متنی که یک متن اعم از کانتنت، کانتکس و تکس را در کنار هم تولید می‌کنند دوباره حامل چه چیزی است حامل یک فکر مرکزی و پارادیم و زاویه زیبا شناسانه‌ای که حالا نشانه را در اثر یک کارگردان تعریف می‌کند. نشانه‌ای به‌مثابه علامت‌های اختصاری که در دل یک سیستم دارد تعریف می‌شوند. این‌که این نشانه‌ها وجاهت‌های مختلف پیدا می‌کنند؛ یکی از نگاه‌ها، نگاه نمادین است؛ یعنی اینکه نماد و نشانه و علامت را ممکن است در خودش داشته باشد که در تعاریف متفاوتی به وجود می‌آید. دسته سوم انگیزه‌های سبک شناسانه است که آقای دژاکام گفتند که هر اثر با اثر دیگر متفاوت است و دسته چهارم دسته‌ای که انگیختار آشنایی‌زدایی یا درصد تفاوت در آثار مختلف را نسبت به تعریف یافته گزیده مشخص می‌کند. پس زیبایی‌شناسی اثر امروز در فضای کارگردانی به‌شدت وابسته به پس‌زمینه‌ها یا پارادیم‌های فکری است که هر کارگردان در اثرش عرضه کند و در هرمتیک یا درواقع تحلیل و تفسیر آن اثر یا به دلیل حرکت کردن تأویل آن، کاملاً خودش را نشان می‌دهد و هر تماشاگری به نسبت علایق و داشته‌های خودش یک اثر هنری را برای دنبال کردن انتخاب می‌کند. »

تئاتر تجاری یعنی تئاتر زرد و دور از مردم

امیر دژاکام در ادامه جهان زبان را مورداشاره قرار داده و گفت: «وقتی می‌گویم اجرا، در مورد پرفورمنس آرت صحبت می‌کنم؛ اما یک کانال می‌زنم به ویکنشتاین. سه جهان مطرح‌شده از طرف او؛ جهان درونی، جهان بیرونی و حالا جهان سوم، درواقع جهان زبان است. ما به‌جز جهان زبان، راه دیگری برای دسترسی به جهان درون و بیرون نداریم. ببینید که چقدر کار ما سخت می‌شود اگر این حرف نیچه را کنار بزاریم؛ این جمله که یک جهان داریم به نام زبان و حالا می‌گوید به‌جز تعلیل هیچ‌چیزی وجود ندارد. حالا در اجرا و در جهان نمایش، هزاران سخنگو وجود دارد. البته فقط کلمات نیستند؛ لباس و دکور و اشیا و... هم هستند که درواقع به مولانا می‌رسیم که هرکسی را سلاحی داده‌ایم هرکسی را صورتی بنهاده‌ایم. زمانی که هنر تئاتر با تجارت یکی شود و همه‌چیز به سمت تجاری شدن برود؛ فروختن و خریدن، هم‌وغم تئاتر بشود، مدیران فرهنگسراها، تماشاخانه‌ها و... می‌گویند چقدر درآمد داشتیم و... چه می‌توان گفت؛ حرف حساب دو کلمه است. تئاتر برای درآمد تجاری در هیچ کجا شکل نگرفته است. یکی از هزاران تئاتر، تئاتر تجاری است. تئاتر برای اندیشیدن به زیبایی تحقق پیدا می‌کند. تئاتر تجاری یعنی تئاتر زرد و دور از مردم. تئاتر هنر به فهم مشترک رسیدن است.»

راهکارهای تولید حرفه‌ای اجرا

شهرام گیل‌آبادی در پایان این نشست ضمن جمع‌بندی سخنان خود به مشکلات تئاتر امروز ایران نیز اشاره‌کرده و گفت: «در امتداد بحث‌هایی که شد، ما برای رسیدن به یک طراحی هوشمند و بهره‌گیری از داشته‌های زیبایی‌شناسی و فلسفی به‌عنوان کارگردان باید مدل ارتباطی و زاویه ارتباطی خودمان و ارتباطات اثر را به‌عنوان یک کارگردان تعریف کنیم. کارگردان تئاتر در اولین قدم باید ارتباطات خود را تعریف کند. مدل ارتباطی بر اساس شش دریچه شناختی ارتباطی تعریف می‌شود و اگر کارگردان این شش دریچه را به‌درستی ادا نکند با مخاطب و اثر ارتباط مؤثری برقرار نمی‌کند. حتی تیم خود را هم نمی‌تواند به سمت هدف سیستم پیش ببرد. شش دریچه‌ای که بسیار مؤثر است و کارگردان باید به آن‌ها توجه کند، عبارت‌اند از: دریچه شناختی حسی، عاطفی، احساسی، منطقی، فلسفی و دریچه شناخت تمثیلی. این‌ها هم برای خود، هم برای تمهیدات اجرایی و برای ارتباط با مخاطب نیاز دارد تا فضای مخاطب رو تسخیر کند. وقتی این اتفاق بیفتد، کارگردان روی چهار فضا تسلط پیدا می‌کند؛ فضای جلدی، درونی، هوایی و ذهنی و از این طریق مخاطب را می‌تواند تحت تأثیر قرار دهد. زیبایی‌شناسی تئاتر امروز دنیا از سمت تئاتر مکان محور به سمت فضا محور حرکت کرده است. وقتی فضا تعریف می‌شود مکان هم خودبه‌خود تعریف می‌شود. تئاتر ایران متأسفانه قدرت را ازدست‌داده است. مدیریت تئاتر ایران بخصوص شورای انقلاب فرهنگی به‌عنوان سیاست‌گذار، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی امنیت ملی و مجمع تشخیص مصلحت نظام و... باید پارامترهای اصلی توسعه فرهنگی کشور را مشخص کنند. اگر این اتفاق نیفتد، مدیریت تئاتر دچار مرگ مغزی شده است. چون تئاتر ما باید موردحمایت قرار گیرد اما متأسفانه برعکس تمام دنیا حمایت از آن سلب شده و تألیف به خطر افتاده است و به‌جایی رسیده که الآن شأن تئاتر شهر نابود شده است، تئاتر را لبه پرتگاه قرار و به سمت خصوصی‌سازی هل دادند. یک کارگردان به خاطر تولید یک تئاتر با صد جور مشکل مختلف روبه‌رو است.»

یادآور می‌شود، این نشست در روز سه‌شنبه ۱۴ دی‌ماه از ساعت 17:30 تا 20 به همت دانشکده هنر دانشگاه سوره، با همکاری دفتر انتشارات و پژوهش های اداره کل هنرهای نمایشی برگزار شد .

گزارش از سودابه زیارتی




نظرات کاربران