در حال بارگذاری ...
یادداشتی بر تئاتر موزیکال «سویینی‌تاد» اثر محمد نیازی

آرایشگر خبیث خیابان فلیت

ایران تئاتر-آران قادرپور: «آرایشگر خبیث خیابان فلیت»؛ این ادامه عنوانی است که به‌کرات در نقدها و یادداشت‌های مربوط به فیلم «سویینی‌تاد» ساخته فیلم‌ساز آمریکایی تیم برتون هم با آن مواجه می‌شویم.

شروع نمایش پرانرژی و پرتحرک است با ریتم سریع و حضور تندوتیز تعداد قابل‌توجهی بازیگر به روی صحنه. اینجا شهر لندن است. لباس‌های دوران ویکتوریای انگلیسی فلش‌بک خوبی است برای به یادآوری رمان‌های چارلز دیکنز یکی از بهترین رمان‌نویسان این دوره که اتفاقاً ایده نخستین سویینی‌تاد در یکی از رمان‌های اولیه‌اش کاغذهای پیک ویک آمده است.

استفاده از گربه برای پختن استیک گوشت و دو سال بعد در داستان رشته مرواریدها که با نام هدیه ملوان نیز شناخته شده است و کاراکتر اصلی آن تام پینچ است بخش مهم دیگری از ایده اصلی اثری که بعدها با عنوان سویینی‌تاد خلق می‌شود، به کار گرفته شده است. هیچ سندی مبنی بر واقعی بودن حضور آرایشگری با این مشخصات در قرن 18 ودر خیابان فلیت لندن وجود ندارد. هر چند گزارش‌هایی از جنایت‌هایی شده است که دهان‌به‌دهان چرخیده است. نبود شواهد مکتوب شاید به این دلیل باشد که اکثریت جمعیت در آن موقعیت زمانی سواد نوشتن نداشتند با‌وجوداین سویینی‌تاد کاراکتری خیالی است.

تاد آرایشگر خبیثی است که مشتریانش را یکی‌یکی به قتل می‌رساند و خانم لاوت همدست او با گوشت آن‌ها غذاهای متنوع و خوشمزه‌ای می‌پزد. این اتفاقی است که در یک‌سوم پایانی پلات ظاهر می‌شود. در ابتدای داستان ما رفته‌رفته متوجه قضاوتی ناعادلانه از سوی قاضی توربن که او را به تبعید رهسپار کرده است می‌شویم و حالا او در دوری از همسرش لوسی و دختر نوجوانش جوانا به فرد دیگری بدل شده است و این رازی است میان او و خانم لاوت همدستش.

سویینی‌تاد فیلمی موزیکال که توسط تیم برتون در سال 2007 ساخته شد فضایی فانتاستیک مشابه سایر آثار تیم برتون دارد. در این نمایش موزیکال هم حتی گریم خانم لاوت و ژست‌هایش شبیه کاراکتر اصلی انیمیشن عروس مرده همین فیلم‌ساز آمریکایی است. خانم لاوت نمایش محمد نیازی و بازیگر مستر تی (Mr.T) گریم‌هایی مشابه اثر برتون دارند که برای تماشاچی بسیار باورپذیر هستند. کاراکترهایی که بسیار دقیق شخصیت‌پردازی و پرداخت ‌شده‌اند. گریم و لباس همان وجوه تخیل‌برانگیز، مفرح و فانتاستیک را دارند. موضوع اینجاست که با وجود این‌که در تم اصلی اثر خشونت دهشتناکی نهفته است اثر نمایشی نیازی اجرایی مفرح، سرگرم‌کننده و منطقی است که توجه دقیق به تک‌تک جزئیات آن از طراحی صحنه گرفته تا لباس، صدای پخته و آماده بازیگران و اشعار موزون و پرمحتوای سروده شده، هارمونی مناسبی ایجاد کرده که همراه با ریتم پرتحرک و ملودیک اجرا به یکدستی قابل‌توجهی دست یافته است.

میزانسن‌های پویا و چندوجهی این تئاتر موزیکال حتی اگر در برخی موارد تشابه نزدیکی با آثار پیشین نمایشی و بصری این نمایشنامه در نقاط دیگر جهان داشته باشند، نشان از مشاهده عمیق و انتخاب‌های هوشمندانه طراح و کارگردان اثر است که تا به این حد به‌درستی آن‌ها را به اجرای دوباره درآورده است و به‌درستی به پژوهش، مطالعه و مشاهده از آثار دیگر به‌جامانده از این نمایش پرداخته است. در واقع این اثر نمایشی برای نخستین بار در سال 1979 در برادوی اجرا شده و جایزه ملی بهترین کارگردان را از آن خود کرده است. هر چند که این اثر نمایشی جوایز گوناگونی از جمله جایزه تونی و جایزه الیور را نیز برای بهترین موسیقی در کارنامه خود ثبت کرده است.

سبک فانتزی گوتیک سویینی‌تاد در بازی بازیگران به‌خوبی قابل‌ردیابی است. بازیگرانی که مجموعه‌ای از کاراکترهای دل‌نشین و باورپذیر را به تماشاچی ارائه می‌دهند. در این اجرا صدای خوب بازیگران وکالیست، تسلط به بیان و بدن‌های آماده و قبراقی که نشان از تمرینات مداوم و دغدغه‌های جدی بازیگری در میان تک‌تکشان دارد به‌خوبی توسط مخاطب اثر درک می‌شود. این کار گروهی سنجیده و زیبا یادمان می‌آورد که هنر نمایش یک کار جمعی است که تنها در صورت درک و رعایت صحیح قواعد بازی جمعی نتیجه‌ای در خور تأمل و قابل‌بررسی دارد.

ترکیب موسیقی، نمایش، اپرا و باله منشوری چندوجهی از سویینی‌تاد برایمان خلق می‌کند که هم برای مدت‌زمان 90 دقیقه سرگرممان می‌کند و به ما فرصت کشف می‌دهد و هم اجازه تجربه احساسات و عواطف گوناگونی را به ما می‌دهد و از سویی با خلق قاب‌هایی زیبا روبه‌رویمان می‌کند. موسیقی و انتخاب قطعات به همان ترتیبی که در متن اصلی آمده است پیش می‌رود. آهنگساز و ترانه‌سرای اصلی سویینی‌تاد استفان ساند هیم و نویسنده آن، ها ویلر رمان‌نویس، مترجم و شاعر است.

در تئاتر موزیکال سویینی‌تاد لحظات مناسبی برای گفتن ساده و غیر موزیکال دیالوگ‌ها انتخاب شده که این خود اثر نمایشی قسمت‌های موزیکال را دوچندان می‌کند و اجازه نمی‌دهد اپراها نقشی تصنعی و زینتی به خود بگیرد. قصه، قصه مهیجی است که در خود وجه رمانس و وحشت و تم کلاسیک انتقام را باهم دارد و همین قابلیت اجراهای متنوع را به‌خوبی به او می‌دهد. بیش از این، در بسیاری موارد آثار ارزنده نمایشی همانند نمایشنامه‌های شکسپیر و درام‌های یونان باستان بارها و بارها به روی صحنه تکرار و جاودان شده‌اند. برای مثال، اقتباس‌های متنوعی از آثار رمان‌نویسانی چون چارلز دیکنز مانند داستان‌های الیور توییست و دیوید کاپرفیلد صورت گرفته است و هر هنرمندی درک و بینش دوباره خود را از آن‌ها بیان کرده و به کشف شهود جهان جدیدی از اثر رسیده است. اگر یک اثر نمایشی آن‌قدر پتانسیل در خود داشته باشد که بارها مورد تأمل دوباره و لذتی مضاعف قرار گیرد، بیشتر می‌توان به آن اندیشید و المانهای آن را به‌درستی تحلیل کرد و به لایه‌لایه بودن اثر پی برد. اگر یک گروه نمایشی جوان در چشم‌انداز خود خالق اجرایی توانمند از بازآفرینی ایرانی، آنجا که پای زبان خصوصاً زبان موزون و ریتمیک در میان است، یک اثر موفق جهانی باشد بیشتر می‌توان با آفرینندگان آن پای صحبت و به پژوهش نشست. چگونه می‌توانیم به پایداری چنین گروه‌هایی کمک کنیم و از این همیاری زیبای دسته‌جمعی شمارگان بیشتری در عرصه تئاتر ملی داشته باشیم و با چه رویکردهایی می‌توانیم راه‌های بیشتری به‌سوی جوامع بین‌المللی نمایش بیشتر و فراتر باز کنیم؟ بااین‌حال چه‌بسا اندکی ریسک‌پذیری همراه با شهامتی معقول در اجرا و موسیقی سویینی‌تاد کار شده و پذیرفته شده توسط کارگردانی که خلاقیت و مهارت خود را به‌خوبی به ما به اثبات رسانده است و گروهی که انگیزه انجام یک کار حرفه‌ای را به میزان قابل‌توجهی دارد چه‌بسا از هنرمندان ایرانی خالقان پیشرویی بسازد که در آینده‌ای قابل‌دسترس تبدیل به پیشتازان و تولیدکنندگانی در عرصه جهانی شوند.

در پایان، «سویینی‌تاد» محمد نیازی اجرای فانتزی و گوتیک تئاتر موزیکالی است که با حضور خانم لاوت، توبی، آنتونی، جوانا، لوسی، فاگ، سوفی، بامفورد، پررلی، مستر تی و مسئول قدبلند چکمه‌پوش تیمارستان و تک‌تک عوامل گروهش در جشنواره چهلم فجر ماندگار می‌شود.




نظرات کاربران