نگاهی به نمایش هفتاد وشش و دو صفر به کارگردانی بهمن عباسپور
اسکلت پوسیده افکار و توهمات در مرداب ذهنی
ایران تئاتر - سید علی تدین صدوقی : هفتاد و شش دو صفر یک کد هوانوردی است آنگاه که ارتباط خلبان و هواپیما با برج مراقبت و زمین قطع می شود از این کد استفاده می کنند .
نمایش در یک آکواریوم پر آب اجرا می شود . بازیگر با یک اسکلت در آکواریوم است .زمان نمایش سه ساعت به طول می انجامد . هر نیم ساعت یک بار حرکاتی به نمایش اضافه می شود که برای فهم کار و درک ابعاد گوناگونش به تماشاگران کمک می کند . کل نمایش یک پرفورمنس است و بازیگر در شرایطی سخت به مدت سه ساعت به اجرای این پرفورمنس می پردازد .
نمایش در خصوص انسان و تنهایی و افکار ، اوهامات و ذهنیت های اوست . هنگامی که فرد در تنهایی ها و سکوت از زمان غافل می شود ارتباطش با حال و با آگاهی که همان زمینی است از میان برمی خیزد .
اسکلت نماد افکار ، امیال و آرزوها و خواسته ها و عشق ها و باورها و سنتها و خرافات کهنه و پوسیده است . همه اینها انسان را به انزوا و تنهایی می کشاند و ارتباط او را با خویشتن خویش با آگاهی و ضمیر نا خودآگاه قطع می کند و او مدام در این چرخه می افتد و رهایی از آن ممکن نیست .
انسان خود را در چهار چوب بسته این افکار و ذهنیت ها اسیر می کند . افکاری که چون آب در یک جا مانده اند و مرداب گونه راکد و گندیده شده اند .رهایی از این چهار چوب واین ذهنیت های مرداب گونه زمانی ممکن است که این اسکلت پوسیده را رها کنی و از این چهارچوبی که برای خود ساخته ای و از مرداب " خرده دانسته ها" و ذهنیت ها و افکار و خرافات و خواسته های محال و ... بدر آیی و خود را از اسارت من ذهنی برهانی ؛ البته این سخت است .
چرا که ما به همه اینها عادت کرده ایم ، این اسکلت ما را رها نمی کند ؛ اما چنانچه بخواهیم به دریا معرفت و وسعت بی کران انسانی برسیم و به آگاهی و خرد و دانایی که خداوند در ما به ودیعه نهاده دست یابیم و با انرژی بی پایان جهان هستی ارتباط پویا پیدا کرده و به آن پیوند بخوریم ؛ می باید اولا تنهایی و سکوت را بفهمیم ، سکوتی که با سکون متفاوت است و تنهایی با تنها بودن . زمانی که ما به ظاهر تنها هستیم و ارتباط مان را با دیگران قطع می کنیم در درون با خود بی نهایت واگویه داریم ، پس تنها نیستیم ، فقط در تنهایی بسر می بریم و فکر می کنیم که تنهاییم ، من ذهنی ما را یک لحظه تنها نمی گذارد .دو دیگر آنکه باید جرات پس زدن من های ذهنی را در خود پیدا کنیم و از این مرداب و چهارچوبی که خود برای خویش ساخته ایم پا به بیرون نهیم .
"دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد سعادت آن کسی بیند که از تنها بپرهیزد"
بهمن عباسپور به عنوان نویسنده و کارگردان و بازیگر این پر فورمنس ،کار سختی را به انجام رساند ؛ او به دلیل سه روز بازی درآب بیمار شده اما کارش را تعطیل نکرد .