در حال بارگذاری ...
گفت وگو با محسن اردشیر نویسنده، طراح و کارگردان نمایش خانه سیاه است

فضاسازی در تئاتر دغدغه من است

امسال جشنواره تئاتر فجر شاهد حضور موثر آثار استانی شاخص بود .نمایش خانه سیاه است از استان مازندران ، این روزها فرصت اجرا را در سالن اصلی تئاتر شهر به دست آورده است.

محسن اردشیر کارگردان و طراح نمایش «خانه سیاه است » با بهره مندی از زندگی و اشعار فروغ فرخزاد به دنبال آن است که دغدغه‌های خودش را در زمانه اکنون روی صحنه بیاورد و مخاطب می تواند در این فضای پساساختارگرایانه با گذر از ابعاد فیزیکی و با بازشناخت ساختاری به لایه های درونی تر و ارتباط شهودی از کلیت درون مایه اجرا برسد.

نمایش خانه سیاه است به نویسندگی، طراحی و کارگردانی محسن اردشیر و تهیه کنندگی مهدی کریم پور تا پایان اسفندماه ساعت 19 به مدت 60 دقیقه در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر به صحنه می رود. با محسن اردشیر سرپرست گروه تئاتری سونر که در کارنامه اش جوایز زیاد و نمایش هایی چون گیل گمش، خوشه برنج و مرگ آنجل ها دیده می شود. در باره اجرای نمایش گفت وگویی انجام داده ایم.

 

تنوع گونه و ساختار در آثار شما قابل توجه است ...

برای من تفکیک و پرداختن به گونه خاصی از تئاتر هیچ وقت به عنوان یک اولویت مطرح نبوده که به طور مثال خودم را ملزم کنم که  حتما فقط نمایش صحنه ای و یا خیابانی کار کنم. تقریبا در تمام حوزه های تئاتری حتی نمایش عروسکی تجربیات زیادی دارم و هنوز هم مشغول یاد گیری هستم که هر شیوه تئاتری چه کارکردهایی دارد . برای اجرای نمایش خانه سیاه است مدیوم صحنه گزینه مناسبی بود .اگر می خواستم خانه سیاه است را خیابانی کار کنم به طور حتم به خواسته و انتظاراتم نمی رسیدم.

 

بنابراین می توان محسن اردشیر را یک هنرمند تجربه گرا دانست؟

من هیچ وقت نمی خواهم خودم را در یک فرم و قالب مشخص محدود کنم. علاقه من تئاتر فضا است و در اغلب نمایش هایم سه موتیف رنگ ، حرکت و موسیقی جایگاه خاصی دارد و البته هیچ وقت این قضیه را از قبل در اجراهایم پیش بینی نمی کنم و با شروع تمرینات تمام این عناصر بتدریج جای خودشان را در اثرم باز می کنند.

 

رنگ به لحاظ مفهومی و معنایی در اجرای یک اثر نمایشی جایگاه مهمی دارد؟

 رنگ بخش اصلی هویت اجرا است. جهان ما در کنار تصاویر مختلف پر از رنگ در فضایی یکسان است . خیلی ها رنگ را به واسطه تفاوت هایی را که به وجود می آورد  قبول دارند و رنگ تاثیرات زیادی روی نوع نگاه انسان ها هم دارد.

 

 حرکت هم در آثار شما یک عامل بسیار پیش برنده داستان و کنشگری شخصیت ها است؟

 من حرکت را یک عمل جادویی می دانم و از آن لذت می بریم و ذهن را درگیر مفاهیم در گفتمان خودش می کنیم. گفتمان همیشه باعث بروز تناقض  ودر ادامه چالش  در دیالوگ برقرار کردن  و رساندن منظور به دیگران می شود. به طور مثال من در ذهنم مسئله ای را مرور می کنم . اما در مرحله عمل و بیان کردنش تغییر پیدا می کند . حرکت همیشه مفهوم خالص تر و جدی تر نسبت به کلام دارد . بهر حال من شیفته حرکت در اثر نمایشی هستم .

 

 طراحی میزانسن نمایش هایی که بر اساس فضا ، نور، رنگ و حرکت است نسبت به نمایش های دیالوگ محور،آرام و ایستا و کم شخصیت ، کار به مراتب دشوار تری است؟

هیچ وقت به این سختی ها فکر نکرده ام . برای من نکته مهم این است که در لحظه بتوانم خواسته ام را در صحنه عینی کنم. نمایش گفت وگو محور هم روی صحنه برده ام . در اجرای نمایش های دیالوگ محور عنصر اصلی تمرکزم تئاتر فضا است و اینکه از هیچ ، چیزی را خلق کنیم و این کار برایم لذت بخش است. سختی های طراحی میزانسن های این نمایش هم قابل توجه است. خیلی از بازیگران اجرا از شاگردانم هستند و خب شرایط شان با بازیگران حرفه ای متفاوت است و همراه کردن آنها با میزانسن های طراحی شده دشوار تر است. اما موقعی که با وجود این دشواری ها به نتیجه می رسم و حال خوب تماشاگر را بعد از دیدن نمایش می بینم ، خیالم راحت می شود و تلاش می کنم در اجراهای بعدی ام آموزه های جدیدی را به کار ببرم.

 

بر اساس چه ویژگی های سوژه اصلی نمایش در باره مستند خانه سیاه است فروغ فرخزاد را انتخاب کردید؟

 از دوران نوجوانی به تشویق خواهرم با آثار فروغ فرخزاد آشنا شدم و در سال های بعد هم این قضیه جدی تر شد و روحیه و منش فروغ فرخزاد که هیچگاه مصلحت اندیش نبود و با صراحت عقایدش را بیان می کرد برایم مهم شد.

 

 در گروه بازیگری حضور بازیگران جوان که اغلبشان از شاگردان شما هستند دیده می شود. بر اساس چه ویژگی به سراغ بازیگران نام آشنا نرفتید؟

سال ها است در آموزشگاه بازیگری ام با جوان ها کار می کنم و دوست دارم با استفاده از آنها یک موقعیت جدید را تجربه کنم. بازیگرانی که در دوران آموزش ، آزمون و خطاهای شان را انجام داده اند . البته من هیچ اعتقادی به استفاده از چهره ها در نمایش هایم ندارم . نمایش باید خودش بتواند با کیفیتش مخاطب جذب کند و نباید صرفا حضور بازیگر نام آشنا باعث جذب مخاطب بشود . در این سال ها اجراهایی با حضور سلبریتی ها دیده ام که حضور موفقی نداشتند و نه تنها حضورشان باعث بهبود کیفیت نمایش نشد بلکه به آن لطمه هم زد . این شیوه و کار برای تئاتر در حکم یک آفت و سم است .تئاتر باید اندیشه محور باشد و نباید بازیگر محور باشد و به هوای حضور این بازیگران تماشاگر را به سالن کشاند. حسن بازیگران جوان با انگیزه و گوش شنوا داشتن شان است که تا رسیدن به اجرای مطلوب دست از تمرین نمی کشند و با اشتیاق کارشان را انجام می دهند . البته نباید فراموش کرد بازیگران با تجربه و بزرگی هستند که برای کارشان زحمت می کشند و نقش خود را به نحو احسنت انجام می دهند .

 

حضور سامان خلیلیان در نمایش شما به عنوان شمارور چه ویژگی هایی داشت؟

سال ها است که با سامان خلیلیان ارتباط نزدیکی دارم و یک دوست و رفیق خوب است و همیشه در کارهایم با او مشورت می کنم. برای اجرای نمایش به سراغش رفتم و درخواست کردم که در کنار گروه باشد و ایشان سوای فعالیتش در حوره مدیریت یک کارگردان توانای تئاتری هم محسوب می شود  ودر این نمایش مشاوره ها و حضور خلیلیان و سایر دوستان مثل رضا شیبانی به من  کمک زیادی کرده است.

 

موسیقی در نمایش شما نقش محوری دارد. چرا ساختار موسیقی خانه سیاه است ترکیبی از موسیقی ایرانی و غیر ایرانی دارد ؟

با آهنگساز نمایش  سابقه همکاری 18 ساله ای دارم و ایشان جزو آهنگسازان مطرح تئاتر است و در موسیقی از طیف های مختلف موسیقی ایرانی و خارجی و حتی آثار بتهوون بهره بردیم.شاید این نقد وجود داشته باشد که چرا موسیقی نمایش هویت کاملا ایرانی ندارد و در جواب باید بگویم فروغ را یک هنرمند جهان شمول می دانم و او منحصر به ایران نیست.

 

آیا مخاطب اصلی نمایش خانه سیاه است دوستداران فروغ فرخ زاد هستند؟

 این نمایش برای تمام علاقمندان تئاتر دارای جذابیت های زیادی است و می توانند با نمایش ارتباط برقرار کنند.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی

 




مطالب مرتبط

نظرات کاربران