بهاریه اردشیر صالح پور برای 1401
نو شدن نوروز را به حیات تازه تئاتر ایران تبدیل کنیم
ایران تئاتر - اردشیر صالح پور : زندگی ایرانیان سرشار از سنت ها و آئین های نمایشی است ، آئین هایی که ارتباط و هماهنگی خاصی با طبیعت دارند
بهار فصل نوشدن و شکفتن است ، فصل دگرگونی و جان بخشی طبیعت .
سنتی که هر ساله طبق سنتی دیرین و کهن در ایران از سر گرفته می شود تا همه چیز به سمت و سوی خیر و کمال میل کند . این ویژگی عمده ی نوروز است ، نوروزی که با پیروزی بر مرگ و یأس و افسردگی ، زمستان سرد ویخ زده را به نور شکفتگی بهار طبیعت تبدیل میکند .
حلول و پذیرش بهار ، یعنی آنکه دل به پاییز نسپرده ایم ، اگر چه داغ های بسیار دیده ام و زخم های بسیاری که آنان را نشمرده ایم ..
این پویایی و چرخه ی امید بخش رمز و راز جاودانگی نوروز است که هرساله به گاه بهار طبیعت رخ نو پوشیده و در اعتدالی بهاری روز با شب برابر میشود . این اعتدال یعنی آنکه ما به سعی نظم حرکت میکنیم که بینظمی موجب بروز هرج و مرج و تراژدی ست. بی گمان باید نوروز را یکی از زیبا ترین جشن ها و آئین های بشری قلمداد کرد زیرا بر صلح و مهربانی وهمدلی و همنشینی استوار است . انسان در این جشن با طبیعت همذات پنداری می کند ، او نیز همپا با طبیعت رخت نو می پوشد و مهر وشادی را جایگزین غم واندوه می سازد و به عبارتی به جای ابرو گره زدن بر پیشانی ، سبزه گره می زنند .
نوروز را رسم وآئین بسیار است . ایرانیان با پیک های بهاری به پیشواز نوروز می روند .
نوروزخوانی، تکم گردانی ، حاجی فیروز و... از آن شمارند . و بساط و تدارک خوان هفت سینی نوروزی در سنتی نمایشی حرکتی است که این جشن کهن را به اتفاقی فرهنگی تبدیل می سازد و در این رسم ، ایرانیان طبیعت را به شکلی نمادین به خانه ی خود می آورند و بر عناصر و نشانه های آن حرمت می گذارند . چراغ و آب و آینه وروشنی وبرکت به شادی پیوند می خورد . باد سبزی را به جان درختان می نشاند و شکفتن آغاز می شود و این نوید و رسمی ست که انسان نیز به تاثیر از آن سال نو را آغاز میکند سالی که می بایست بهتر از سال های پیشین باشد .
(کوسه بر نشین و میر نوروزی ) از دیگر غالب ها و هنجار های نمایشی بهار هستند که بهروزی را نوید می دهند و چراغ نو شدن را بر می افروزند . اینجاست که با نمایش همبسته می شود و نمایش با آئین ها پیوند می خورد .
زندگی ایرانیان سرشار از سنت ها و آئین های نمایشی است ، آئین هایی که ارتباط و هماهنگی خاصی با طبیعت دارند. نوروز ، تیرگان ، مهرگان ، یلدا ، سده ، اسفندگان ، جشن های کشاورزی و نباتی و شبانی که بر سنت های زیستانی ایرانیان باستان استوار بوده و در ماهیت بر جوهره ی مهر و صلح تاکید می کردند .
اما گفتیم که اولین آموزه ی نوروز نوشدن است و دوری از تلخی ها و رنج ها و سختی ها و تلاش برای بهروزی و کامیابی ها .
در این دو ساله اخیر ویروس اهریمنی کرونا جان بسیاری از هنرمندان و نخبگان هنرهای نمایشی را گرفت و جامعه ی هنری را از فیض و برکت بهار وجودشان محروم ساخت . چراغ صحنه های تئاتر و نمایش را به خاموشی کشاند و ماتم را به دل ها نشاند که جای تک تک این هنرمندان عزیز از دست رفته خالی است و یادشان باقی ...
آسیب های ناشی از کرونا نه تنها صحنه های تئاتر بلکه عرصه ی زندگی بشریت را بسیار تلخ و جانکاه کشاند که هنوز بقایای آن باقی است . زندگی و معیشت اصحاب و کارگزاران هنر نمایش خسارات جبران ناپذیر را متحمل شد و متاسفانه مسئولین امور نیز نتوانستند این ضعف را جبران کرده و آسیب همچنان بر هنرمندان تئاتر باقی ماند این آسیب ها اگرچه موجب تحلیل تئاتر ایرا ن گردید اما به سنت و رسم نوروز میتوان با برنامه ریزی دقیق و همه جانبه و سعه ی صدر که از ملزمات اصلی رشد و بالندگی فرهنگ و هنر است موجبات حیات پویا و متعالی آن را بیش از پیش فراهم کرد .
تئاتر ایران افزون بر حیات داخلی می تواند به جهانی شدن و در اجرا های بین المللی به میدان درآید چراکه ما ملتی صاحب فرهنگ وتمدنی چند هزار ساله هستیم که همین نوروز خود گواه بر این ماجراست. فرصت نو شدن نوروز را به نوشدن و حیات تازه در تئاتر ایران تبدیل کنیم.