در حال بارگذاری ...
نگاهی به نمایش «مبارک در ژاپن»

نوگرایی دراماتیک در تکامل نمایش سیاه‌بازی

سیدعلی تدین صدوقی: نمایش سیاه‌بازی «مبارک در ژاپن» سال‌ها قبل با بازی زنده‌یاد استاد سعدی افشار و با حضور علی فتحعلی و... روی صحنه رفته بود. این نمایش در بیشتر استان‌های کشور نیز در همان ایام روی صحنه رفت و حالا پس از گذشت شاید نزدیک به سه دهه مجدداً توسط علی فتحعلی که سابقه طولانی‌ای در نمایش‌های سنتی آیینی دارد و سال‌ها در کنار استاد سعدی افشار و دیگر استادان این گونه نمایشی کار کرده در تماشاخانه سنگلج روی صحنه است. در واقع اجرای این نمایش یاد و خاطره استاد سعدی افشار سلطان سیاه‌بازی و دیگر هنرمندانی را که در کنارش کار می‌کردند و به دیار باقی شتافته‌اند، زنده نگه می‌دارد. یادشان گرامی و روانشان شاد.

علی فتحعلی به‌عنوان نویسنده و کارگردان کوشیده که همان سبک و سیاق قبلی را در این نمایش نیز به صحنه بیاورد اما با این تفاوت که با جسارت دست به نوگرایی در این عرصه زده و به‌روز کار کرده است؛ یعنی حرکات و میزانسن‌ها و تکه‌های جدید و متنوعی را که شاید تابه‌حال استفاده نشده در کنار تکه‌های قدیمی مانند اوستا و شاگرد، تکه پشت‌دری، رقص شکسته سیاه، تکه‌های متداول و مرسوم سیاه و میرزا طراحی کرده و به کار برده است. در واقع فتحعلی استادانه و با هوشمندی توانسته این‌ها را با یکدیگر تلفیق کرده و هم ازاین‌روست که نمایش امروزی‌تر شده و تکه‌ها و شگردهای نمایش سیاه‌بازی از تکراری که هماره شاهد آن بوده‌ایم رهایی یافته است. به همین دلیل طنز و کمدی حاصل از این تلفیق دراماتیک تماشاگران را بیشتر به سر ذوق می‌آورد. از این‌ها که بگذریم باید به نقش و بازیگر زن‌پوش نمایش اشاره کرد. نکته مهمی که در این مورد وجود دارد، مشکلی است که در بیشتر زن‌پوش‌ها بوده و شامل حرکات تکراری، تکه‌های تکراری و در کل اجرای تکراری زن‌پوش می‌شود. مضاف بر اینکه اکثراً در واقع ادای زن‌‌پوش را درمی‌آوردند یعنی در قالب زن ادای زن‌پوشی و ایضاً زن را درمی‌آورند و این طبیعی و کمدی جلوه نمی‌کند. چون سعی می‌کرده‌اند که زن پوش را کمدی یا خنده‌دار بازی کنند حال‌آنکه می‌باید زن‌پوش بدون اغراق و اداواطوار اضافه و به‌طور طبیعی و جدی اجرا و بازی شود تا میزانسن، حرکات، حس و حال، کنش و واکنش‌ها درست و طبیعی و واقعی و کمدی جلوه کند. شاید بتوان گفت این هوشمندی کارگردان و تلاش بازیگر نقش زن‌پوش را می‌رساند که توانسته‌اند شخصیت زن حاجی این نمایش را این‌قدر طبیعی و درست و اغراق نشده و قابل‌باور از آب دربیاورند. هرچند که در جاهایی از نقش زن‌پوش حرکات اضافه و تکراری وجود دارد، زیاده جلوه می‌کند و لوس و لوث می‌شود و این شاید بیشتر به بازیگر این نقش برگردد که می‌باید از بداهه‌های حرکتی و بیانی اضافه و تکراری پرهیز کند تا ایجاز در نقش جلوه نموده و نوگرایی آن و ایضاً بازی روان بازیگر این نقش خود را نشان دهد؛ چراکه در غیر این صورت تمهیداتی که برای تکمیل و نوگرایی نقش زن‌پوش صورت پذیرفته از دست می‌رود و دیگر آن تازگی و آن تأثیر کمدی را بر مخاطب نخواهد گذاشت؛ در واقع هنوز نقش زن‌پوش نیاز به تلطیف و هرس اضافات دارد.

اما از این‌ها که بگذریم به بازی استاد داوود داداشی می‌رسیم، من در جاهایی دیگر داوود داداشی را نمی‌دیدم بلکه خود سعدی افشار را می‌دیدم؛ انگار در لحظاتی از کار داوود را فراموش می‌کنی و گویی این سعدی است که بر صحنه طنازی می‌کند. نخست باید گفت این وفاداری شاگرد خلفی چون داداشی را به استادش سعدی افشار می‌رساند و دیگر اینکه داداشی با استادی هرچه‌تمام‌تر عامدانه می‌خواهد سعدی را روی صحنه زنده کند؛ گاه خودش است و گاه سعدی و این کار را با نهایت ظرافت و استادی به انجام می‌رساند. بده‌بستان‌های علی فتحعلی با داوود داداشی در این نوگرایی و تکامل در راستای مزه‌پرانی‌ها و تکه‌ها به‌واقع نرم، روان و استادانه صورت می‌پذیرد و دیدنی است؛ همین‌طور بازی علی فتحعلی و داداشی با زن‌پوش و دیگر نقش‌ها.

باید گفت علی فتحعلی و داوود داداشی تکه‌های قدیمی مانند تکه پشت‌دری، تکه «تف تو این زندگی» و... را که از قدیم بوده است، کامل‌تر کرده و با جسارت و درایت بخش‌های تازه‌ای را به آن افزوده‌اند که کمدی‌تر و دیدنی‌تر شده و از آن کهنگی نیز به در آمده است. همچنین بازی و تعامل با دیگر نقش‌ها و تکه‌های آنان را نیز کامل‌تر و به‌روزتر نموده‌اند و این هوشمندی و تلاش فتحعلی و داداشی را در تکمیل نمایش سیاه‌بازی از سوی هر دوی آنان می‌رساند و دغدغه ایشان برای حفظ و تکامل این نمایش و این هنر دیرینه ایرانی را. البته در این میان مشاوره دکتر داوود فتحعلی‌بیگی به‌عنوان مشاور کارگردان را نیز نباید بی‌تأثیر دانست و از نظر دور داشت.

نمایش مبارک در ژاپن کمدی‌ای سالم و مفرح در قالب تئاتر سنتی ایران است که می‌باید حمایت شود تا این گونه نمایشی زنده بماند و به حیات پربرکتش در عرصه فرهنگ و هنر ایران‌زمین ادامه دهد و به نسل‌های آینده تئاتر منتقل شود که جامعه هماره از آن بهره ببرد.

نکته مهم دیگری که باید گفت این است که نمایش کمی طولانی می‌نماید و می‌شود از بخش‌های تکراری آن کاست؛ مانند صحنه آخر یعنی آمدن جلال در نقش حکیم که جای کار دارد و می‌تواند کوتاه‌تر شود یا استفاده از تکه‌ها و رقص‌های تکراری و کلیشه‌ای که در جای‌جای نمایش وجود دارد و می‌شود حذف یا کوتاه شود تا زمان نمایش به حد مطلوب برسد، هرچند که ریتم نمایش نسبتاً مناسب است اما باز می‌توان بین ده تا پانزده دقیقه از نمایش با پرهیز از تکرارها و کلیشه‌ها کاست و این‌گونه به زمان مطلوب‌تری دست پیدا کرد.

باید گفت نمایش با پرهیز از الفاظ نامتجانس و نابه‌جا که این روزها در نمایش‌های کمدی و حتی دیگر نمایش‌ها و تئاترها باب شده است کمدی‌ای سالم و ایرانی را ارائه می‌دهد که ازهرجهت برای خانواده‌ها در هر شرایط سنی مناسب است و لحظات فرح‌بخشی را فراهم می‌آورد.

در خصوص دیگر بازیگران نیز می‌باید گفت همگی روان به ایفای نقش پرداخته‌اند و در خدمت کار هستند هرچند که بایسته است از حرکات، تکه‌پرانی‌ها و... تکراری و کلیشه‌ای در راستای افزایش زمان و بهبود ریتم نمایش پرهیز کنند. این موضوع در خصوص همه نقش‌ها صائب است؛ از زن پوش گرفته تا دیگر نقش‌ها.

در آخر باید گفت نمایش «مبارک در ژاپن» حسی نوستالژیک را در تماشاگران برمی‌انگیزاند، به‌ویژه مخاطبانی که اجرای قبلی این نمایش را در سال‌های گذشته دیده‌اند.

این حس با پیش‌پرده‌خوانی‌ای که یکی از عناصر ساختاری و اجرایی نمایش‌های سیاه‌بازی است بیشتر نیز می‌شود و یاد و خاطره تئاتر پارس، جامعه باربد، تئاتر نصر و همه هنرمندانی را که دیگر بین ما نیستند، زنده می‌کند. علی فتحعلی با این پیش‌پرده‌خوانی علاوه بر اجرایی کامل از نمایش سیاه‌بازی و زنده کردن یاد و خاطره آن بزرگان، ادای دینی نیز به ساحت همه آنان به‌جا می‌آورد.

 درنهایت دیدن این نمایش را به همه تئاتردوستان و علاقه‌مندان نمایش‌های سنتی ایران زمین توصیه می‌کنم.




مطالب مرتبط

نگاهی به نمایش «اپرت نیرنگ اورنگ» نوشته سیدهاشم خان‌ شافع و کار مرتضی برزگرزادگان

اپرت یا نمایشی سنتی و آیینی؟
نگاهی به نمایش «اپرت نیرنگ اورنگ» نوشته سیدهاشم خان‌ شافع و کار مرتضی برزگرزادگان

اپرت یا نمایشی سنتی و آیینی؟

سیدعلی تدین صدوقی: نمایش «اپرت نیرنگ اورنگ» را که این شب‌ها در تماشاخانه سنگلج به صحنه می‌رود، در زمانی که شادروان سعید کنگرانی در آن بازی می‌کرد نیز در سنگلج دیده بودم که البته اجرای فعلی با ...

|

ساسان شکوریان، کارگردان نمایش «شاماران»:

سازمان تئاتر می‌تواند هنرمندان کشور را منسجم کند
ساسان شکوریان، کارگردان نمایش «شاماران»:

سازمان تئاتر می‌تواند هنرمندان کشور را منسجم کند

ساسان شکوریان که نمایش «شاماران» را از بهبهان به تماشاخانه سنگلج تهران آورده، معتقد است برای ساماندهی فعالیت‌ هنرمندان سراسر کشور، راه‌اندازی سازمان تئاتر ایران، امری ضروری است.

|

تازه‌ترین موضع‌گیری کاظم نظری درباره تجاوز به حریم تماشاخانه سنگلج

تازه‌ترین موضع‌گیری کاظم نظری درباره تجاوز به حریم تماشاخانه سنگلج

مدیرکل هنرهای نمایشی اعلام کرد دو وزارت‌خانه فرهنگ و ارشاد اسلامی و میراث فرهنگی، در جریان تخریب ساختمان کناری تماشاخانه سنگلج قرار گرفته‌اند و این موضوع حساس، به دقت و سرعت در حال پیگیری است.

|

شب‌چراغ نمایش «سلطان عمرا بمیرد» با حضور شهرام کرمی

تقدیر از هنرمندانی که نمایش ایرانی روی صحنه می‌آورند
شب‌چراغ نمایش «سلطان عمرا بمیرد» با حضور شهرام کرمی

تقدیر از هنرمندانی که نمایش ایرانی روی صحنه می‌آورند

شهرام کرمی، در مراسم شب‌چراغ «سلطان عمرا بمیرد» در تماشاخانه سنگلج، از اجرای نمایش‌های اصیل ایرانی در این سالن قدیمی، توسط هنرمندان استانی، قدردانی کرد.

|

اتابک نادری:

سازمان میراث فرهنگی به سنگلج کمک کند
اتابک نادری:

سازمان میراث فرهنگی به سنگلج کمک کند

اتابک نادری، مدیر سابق تماشاخانه سنگلج و مسئول پیگیری «طرح توسعه سنگلج» از تخریب ساختمان مجاور و نادیده‌گرفتن طرح توسعه این بنای ملی ابراز تاسف کرد و خواستار رسیدگی سازمان میراث فرهنگی به این موضوع شد.

|

نظرات کاربران