در حال بارگذاری ...

تئاتر دیجیتال؛ بایدها و نبایدها

حمیدرضا کاظمی‌پور*: دنیای امروز دنیایی انباشته از سرعت، حرکت و تکنولوژی است، روزانه هزاران اختراع در سطح جهان کشف و ثبت می‌شود که مسیر آینده انسان را دچار تغییر و تحول کرده و نگرش‌های جدیدی را نسبت به جهان پیرامون خلق می‌کند.

قطعاً در تحولات دنیای امروز، هنر نیز از این مقوله مستثنا نیست و با حرکت پرشتاب علم و فناوری‌های نوین در جهان، آن نیز دستخوش تغییراتی شده است که اگرچه خوشبختانه به اندازه شتاب‌زدگی صنعتی و ماشینی نبوده است اما در جای خود قابل‌توجه است.

پیرامون مبحث تئاتر دیجیتال اگر بخواهیم کمی به گفت‌وگو بنشینیم، قطعاً باید آن را در دسته رشته‌های نوپا و جدید دانست که حتی در سطح جهانی و بین‌المللی نیز با مخالفان و موافقان جدی همراه است.

شاید در یک تعریف یک خطی و ساده از تئاتر دیجیتال، بتوان آن را کنش و مقابله‌ای میان دنیای واقعی و دنیای مجازی و شبیه‌سازی‌شده دانست.

اینکه در یک فضای واقعی می‌توان از بازیگرانی غیرواقعی و مجازی بهره جست یا بازیگرانی واقعی را با استفاده از مدیاها و متریال دیجیتالی در یک دنیای غیرواقعی قرار داد ازجمله شکل‌هایی است که می‌تواند در دسته تئاتر دیجیتال قرار گیرد.

استفاده از ابزارهایی همچون ویدئو، موشن، عینک‌های سه‌بعدی، طراحی‌های نور و صدا و میکس و مونتاژهای صوتی و بصری ازجمله موارد مورداستفاده در تئاتر دیجیتال است و در این شکل از نمایش تلاش شده است تا کاستی‌ها و کمبودهایی را که روایت کلامی و دیالوگ در اجرا با آن مواجه است، با استفاده از ابزار تکنولوژیک پر کرده و به ظن خود ارتباط کامل‌تری با مخاطب خود ایجاد کند اما اینکه این شکل و فرم از ارتباط آیا با روح اجرای زنده تئاتر همخوانی و تناسب دارد یا خیر، جای بحث جدی است و اساساً باید دید این شکل از اجرا تا چه اندازه ماهیت تئاتر را دستخوش تغییر می‌کند و آیا اصلاً بهتر نیست به این فرم از اجرا به‌عنوان گونه‌ای جدید از هنر مدرن فارغ از تئاتر بودن یا نبودن آن نگاه کرد که به نظر می‌رسد، رسیدن به این نگاه شاید قابل‌تأمل‌تر از آن باشد که به بهانه تئاتر دیجیتال، بنیان‌ها و پیوندهای اصلی تئاتر به شکل سنتی و کلاسیک آن تخریب یا دچار تردید شود.

فراموش نکنیم این شکل از اجرا اگرچه می‌تواند جذابیت‌های بصری بسیاری را برای مخاطب به همراه داشته باشد و بعضاً از عناصر خلاق و زیباشناسانه هنری نیز برخوردار باشد اما نباید ماهیت اصلی هنر تئاتر را که همانا اجرای زنده و بی‌واسطه با مخاطب است، دستخوش تغییر قرار دهد و خللی در آن ایجاد کند.

یکی از نگاه‌ها و نظریه‌های جدی طرفداران تئاتر دیجیتال بر این پایه استوار است که با پیشرفت‌های جدید و سرعت عظیم تکنولوژی در جهان اگر تئاتر می‌خواهد باقی بماند و نامی از آن در آینده شنیده شود چاره‌ای جز به‌روزرسانی و استفاده از ترفندها و جذابیت‌های تکنولوژیک ندارد و بنابراین اگر می‌خواهد تماشاگر تنوع‌طلب امروز را به سالن نمایش بکشاند، ناگزیر است تا خود را به زبان رسانه‌ای روز تجهیز کند.

اما در طرف مقابل این دیدگاه با یک دیدگاه جدی‌تری مواجه هستیم که منتقدان تئاتر دیجیتال به آن پرداخته و بر این باور هستند که در هیاهوی کاذب و پرسرعت دنیای مجازی امروز، بشر بیشتر از هر چیز نیازمند لحظاتی با تأمل، آرامش و به‌دوراز شتاب‌زدگی است تا با دور ماندن از فضای مجازی به یک اطمینان و آرامش دست یابد و دقیقاً همین‌جاست که سالن نمایش و اجراهای زنده تئاتر می‌تواند در یک رویدادی کاملاً واقعی و باورپذیر، این حس ناب را با تماشاگر خود به اشتراک گذاشته و برای ساعتی هم که شده او را از زندگی پر دغدغه، بی‌احساس و سراسر ماشینی جدا ساخته و به تأمل و آرامش نزدیک کند.

از دیگر مواردی که طرفداران تئاتر دیجیتال به آن اعتقاد دارند این است که در این شکل نمایشی، صرفاً بیان روایت و داستان روی صحنه کافی است تا با تلفیق آن با عناصر تکنولوژیک بتوان به شکل تازه‌ای از نمایش دست یافت که صرفاً، موسیقی، مدیا، رقص یا پرفورمنس نیست و به‌عنوان تئاتر دیجیتال می‌تواند مستقلاً به حیات خود ادامه دهد.

آنچه مسلم است در تئاتر دیجیتال مبنا بر دخالت کامپیوتر و مدیا در اجرای نمایش است که مخالفانی را با خود به همراه دارد و از نظر آنان تئاتر در طول اعصار مختلف همیشه خود را با جامعه همراه ساخته است و قبل از ورود کامپیوتر نیز با شکل‌های مختلفی از جلوه‌های ویژه بر صحنه مواجه بودیم که اکثر آن‌ها با تکیه بر فعالیت جمعی و فیزیکی بر صحنه شکل می‌گرفت و کاملاً با روح و ذات اصلی تئاتر همخوان بود.

از مجموع نظرات پیرامون تئاتر دیجیتال آنچه مهم است این است که به هیچ‌گاه نباید تکنولوژی، جلوه‌های ویژه کامپیوتری و فضاهای غیرواقعی بر صحنه تئاتر تسلط پیدا کند که در این صورت با مشکل مواجه خواهد شد.

استفاده از ابزارها و عناصر دیجیتال نباید به حدی باشد که مخاطب را از روح اصلی تئاتر جدا کرده و قوه تخیل و پرواز اندیشه را از او بگیرد.

اینکه ما به نقطه‌ای برسیم که هر چیزی در صحنه برای مخاطب به تصویر کشیده شود یا از قبل برای آن طراحی و تصمیم‌گیری شده باشد در حقیقت قوای ذهنی و قدرت تخیل تماشاگر را از او گرفته‌ایم و آنچه را که ما از قبل برایش پیش‌بینی و ضبط کرده‌ایم بدون چون‌وچرا باید بپذیرد، در یک مثال واضح در این راستا تصور کنید بازیگری در صحنه نمایش با تکیه بر عناصر بازیگری همچون بیان، حس، حرکت و ... دارد از ریزش عظیم یک معدن و گرفتار شدن کارگران درون تونل خبر می‌دهد و چنان با تکیه بر قدرت و توانمندی‌های بازیگری آن صحنه را با جزئیات کامل در ذهن مخاطب خود خلق و تصویر می‌کند که تماشاگر با آن کاملاً همذات‌پنداری می‌کند و همراه می‌شود.

حال تصور کنید همین صحنه در اوج درام قرار باشد با یک ویدئوی چندثانیه‌ای با نور و افکت‌های جذاب بر صحنه نمایش داده شود، قطعاً در چنین شرایطی اجازه تفکر و تخیل به تماشاگر داده نمی‌شود و مخاطب قطعاً به سراغ تصویرسازی و خلاقیت ذهنی خود نمی‌رود و تصاویر را آن‌گونه که کارگردان برایش تصمیم گرفته و از قبل تولید کرده است بر صحنه می‌بیند و اگرچه ممکن است برایش جذاب باشد ولی قطعاً عمیق نیست.

تئاتر دیجیتال در عین نقاط قوت ظرفیت بسیار عظیمی در فریب مخاطب دارد و تولیدکنندگان آن می‌توانند با فضاسازی‌های کاذب و پرزرق‌وبرق، نتیجه‌ای را که مدنظر خودشان هست، به مخاطب دیکته کنند و این یکی از آسیب‌های بسیار جدی در این شکل از نمایش است که باید آگاهانه و با شناخت درست از هنر اصیل تئاتر به آن پرداخت.

نکته مهم دیگر در حفظ هنر تئاتر در شکل ذاتی و اصیل خود که نباید از آن غافل شد این است که استفاده از عناصر دیجیتال در مدیوم‌های دیگری همچون سینما، تلویزیون، پلتفرم‌ها، وب‌سایت‌ها و ... به شکل بسیار جدی بروز و ظهور کرده است که شاید پرداختن آن در تئاتر به شکلی غیرمتعارف و زیاد از حد، احساس ناب تماشای تئاتر را از مخاطب خود سلب کند.

در جمع‌بندی نهایی باید اشاره کرد، آنچه مسلم است تئاتر دیجیتال نیز هم‌زمان با حرکت پرشتاب توسعه راه و مسیر خود را پیدا خواهد کرد و قطعاً علاقه‌مندانی را نیز برای خود به همراه خواهد ساخت اما این ایده که گفته شود اگر به سمت تئاتر دیجیتال نرویم در آینده نشانی از هنر تئاتر باقی نخواهد ماند، چندان پخته به نظر نمی‌رسد و نباید به این بهانه ساختارها و سبک‌های قدرتمند و مؤثر اجرایی تئاتر در اعصار و قرون مختلف تاریخی را نادیده گرفت که اگر این‌گونه بود قطعاً زودتر از این‌ها شاهد زوال و نابودی آن بودیم.

شاید باید باور داشت اتمسفری که یک نیمکت خالی، یک بازیگر و یک نور موضعی ساده بر صحنه، می‌تواند در ادراک و احساس ما ایجاد کند، هیچ مدیا و فناوری نوینی قادر به خلق آن نخواهد بود.

*دبیر بخش هنرهای نمایشی و فیلم وزارت آموزش‌وپرورش




نظرات کاربران