آقامعلمی که با آموزش تئاتر در مدرسه، زندگی میکرد
داوود کیانیان: فعالیتهای نمایشی در مدارس برنامهریزی بسامانی ندارد
داوود کیانیان، نمایشنامه نویس، کارگردان، مدرس و پژوهشگر تئاتر که خود یک معلم است، با اشاره به اینکه امروزه استفاده از انواع هنرها بهویژه تئاتر در امر آموزش بسیار عادی و پررنگ است، میگوید فعالیتهای نمایشی در آموزش و پرورش خودخواسته و مقطعی است و برنامهریزی بسامانی ندارد.
علی کیهانی: امروز دوازدهم اردیبهشت است، روزی که همه ما به نام «روز معلم» میشناسیم. بسیاری از هنرمندان ایران در رشتههای مختلف هنری، تجربه معلم و مربی بودن در مدارس و مراکز آموزشی را دارا هستند و خیلیهایشان در این زمینه به پرورش و آموزش کودکان و نوجوانان از طریق هنر و بهویژه هنرهای نمایشی فکر میکنند. در حال و هوای روز معلم، به سراغ یکی از معلمهای قدیمی و البته تئاتری رفتهایم که به قول خودش کلاسهایش بعد از پایان زنگ آخر هم خالی نمیشد و همواره کلاسهایش با حضور مشتاق دانشآموزان برگزار میشد. این معلم داوود کیانیان، نمایشنامه نویس، کارگردان، مدرس و پژوهشگر تئاتر است.
کیانیان در سال ۷۰ 13 به عنوان مدیر مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تهران منصوب شد. او سال ۱۳۸۷ نشان درجه یک هنری (معادل دکتری) را از شورای ارزشیابی هنرمندان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد. همچنین به دلیل حضور موثر این هنرمند در عرصه هنرهای نمایشی بهویژه نمایش کودک و نوجوان، مرکز تخصصی تئاتر کودک کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در شهر مشهد به نام کیانیان ثبت شده است.
او تاکنون نمایشنامههای بسیاری نوشته است که از آنها میتوان به آثاری چون «پرنده و فیل»، «شطرنج باز»، «خروسک پریشان»، «مادرجان سلام»، «صدای پای موعود»، «سلام بر حسین»، «کودک غریب»، «تمنای باران»، «گمراه»، «زنده باد نمایش»، «کودک غریب»، «گنجشکک اشی مشی»، «ابراهیم برگزیده» و «نمایش بازی»، «آوای پریان» و «بزغاله دروغگو» اشاره کرد. کیانیان در سه دهه اخیر بیشتر وقت خود را به پژوهش و تدریس در زمینههای مختلف تئاتر کو دک و نوجوان پرداخته است. «کارشناسی تئاتر کودک با کودک»، «اهمیت شیوه اجرا در تئاتر کودکان و نوجوانان»، «چرا میخواهید نمایش بدهید؟»، «شیوه مناسب اجرای نمایش»، «روشهای رسیدن به نمایش»، «تئاتر کودکان و نمایش خلاق»، «حج، نمایش ناب الهی»، «نمایش کودک»، «روزنامه نمایشی» و «بچهها بیایید نمایش بدهید» از جمله تحقیقات و پژوهشهای اوست که در عرصههای رسانه و کتاب منتشر شده است.
این هنرمند اکنون بهعنوان مدیر بنیاد نمایش کودک و عضو انجمن نویسندگان کودک و نیز مؤسس و عضو افتخاری انجمن تئاتر کودک و نوجوان خانه تئاتر به فعالیت مشغول است.
داوود کیانیان در زمینه معلمی و پرورش نسل جدید تئاتر کشور هم تلاش کرده است و او را یکی از آموزگاران تأثیرگذار تئاتر مشهد و کشور میدانند. در روز معلم جویای حالش شدیم و پای حرفهایش در مورد تئاتر کودک و نوجوان، شرایط آموزش نمایش در مدارس و خاطراتش از سالها معلمی نشستیم.
برای آغاز گفتوگو برایمان بگویید معلمی به سراغتان آمد یا خودتان به معلمی و حوزه آموزش علاقه داشتید؟ از ابتدا به عنوان معلم تئاتر کارتان را شروع کردید؟
سال 42 و 43 در سپاه دانش معلم بودم. بعد از آن به استخدام فرهنگ در آمدم و در روستاها معلم رسمی شدم. در نیمه دوم دهه چهل بعد از گذراندن دوره اول «انستیتو تربیت مربیان امور هنری» با استادانی چون رکنالدین خسروی، پرویز تائیدی، جمشید شاهمحمدی و ایرج زهری به عنوان مربی تئاتر در دبیرستانهای مشهد به فعالیتهای نمایشی با دانش آموزان پرداختم که تا سال 60 ادامه داشت.
نمایشهای «اسب سفید» از زندهیاد رکنالدین خسروی، «آن کس که مادر است» اقتباسی از هانس کریستین آندرسن، نمایش «پسرای عمو صحرا»، بر اساس شعری از احمد شاملو و «بچهها و سگها» بعضی از نمایشهایی بودند که با دانش آموزان اجرا کردیم و اگر در مسابقات دانش آموزی موفق میشدیم آنها را در اردوی رامسر نیز اجرا میکردیم، مانند نمایش «بچهها و سگها» که توسط دانش آموزان اجرا شد.
با توجه به سابقه و تجربه شما، تئاتر جدا از بخش سرگرمکنندهاش، چقدر میتواند در آموزش و فرهنگسازی موثر باشد؟
اصولا یکی از مشخصههای اصلی تئاتر فرهنگسازی است. بهویژه این امر در تئاتر «آموزشی» یا «پداگوژیک» پررنگتر است. از آنجا که تئاتر دانشآموزی و اساسا تئاتر برای کودکان و نوجوانان هیچگاه از نگاه آموزشی دور نبوده است، مسئله فرهنگسازی در فعالیتهای نمایشی آنها و یا تئاتر برای آنها هیچگاه فراموش نمیشود و همیشه فرهنگسازی به نوعی در اینگونه آثار قابل روئیت است. اما در شکل متعهدانهاش به ایدئولوژی این جنبه به صورت شعاری بوده و از جنبه سرگرمی و هنریاش دور میرود اما شکل اجتماعیاش توام با سرگرمی و جنبههای هنری بوده است.
با توجه به اهمیت آموزش در حوزههای مختلف، بهخصوص در سنین پایین برای افراد جامعه، ضرورت بهرهمندی از هنرهای نمایشی را در مدارس و مراکز آموزشی تا چه میزان ارزیابی میکنید؟
امروزه استفاده از انواع هنرها بهویژه تئاتر در امر آموزش بسیار عادی و پررنگ است. در میان هنرها تئاتر میتواند نقش ارزنده و تاثیرگذاری در این خصوص داشته باشد. به این دلیل در کشورهای پیشرفته هم تئاتر به دانشآموزان آموزش میشود و هم دروس از طریق تئاتر آموزش داده میشود. اما این فعالیتهای نمایشی برای مقاطع سنی مختلف متفاوت است. مثلا با خردسالان بازیهای نمایشی و نمایش بازی کار میشود. با کودکان «نمایش خلاق» یا در کلاسها «نمایش در کلاس درس» فعال است و نوجوانان به تئاتر دانش آموزی میپردازند.
آیا شرایط امروز تئاتر و آموزش هنرهای نمایشی را در مدارس راضیکننده میدانید؟ و آیا در حال حاضر نسبت به تئاتر در مدرسه به قدر کفایت توجه میشود؟
در آموزش و پرورش ما، نه هنرهای نمایشی تدریس میشود و نه دروس از طریق تئاتر آموزش داده میشود. فعالیتهای نمایشی دانش آموزان نیز به هیچ وجه سروسامان ندارد؛ مثلا یک مرکز پیشدبستانی به همت خودش «نمایش خلاق» برای کودکان دارد و بسیار آموزشگاههای دیگر از این فعالیت بیبهرهاند. ما در آموزش و پرورش «نمایش در کلاس درس» نداریم. حتی شنیده میشود که «تئاتر دانشآموزی» نیز گویا قرار است جای خود را به نمایش کتابهای درسی بدهد. با اینکه بچهها عاشقانه تئاتر را دوست دارند؛ با اینکه نمایشنامههای زیادی برای آنها منتشر شده است؛ با اینکه کارشناسان خوبی در این حوزه داریم؛ اما فعالیتهای نمایشی در آموزش و پرورش خودخواسته و مقطعی است و برنامهریزی بسامانی ندارد.
نظرتان در مورد تئاتر دانش آموزی و شرایط امروزش چیست؟
تئاتر دانشآموزی در مقاطعی که کارشناسان کاربلد در راس امور بودهاند، خوش درخشیده است؛ اما از سه ضلعِ مثلث این فعالیت دانشآموزی، فقط دانشآموزان علاقهمندش ماندهاند؛ نه مربیان کارآزموده در این رابطه داریم و نه کارشناسان و مسئولان کاربلد و دغدغهمند. تعداد اندکی هم که دلسوز این مقوله هستند در چارچوب بخشنامهها و دستورالعملهای غیرکارشناسانه کاری از دستشان برنمیآید. درحالیکه این فعالیت تئاتری دانشآموزی ضمن اینکه میتواند به آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان کمک برساند، میتواند زیربنای تئاتر دانشجویی کشور باشد و تئاتر کشور را در آینده نیرو و قوت ببخشد.
اگر بخواهیم شرایط امروز تئاتر دانشآموزی را آسیبشناسی کنید، چه راهحلی موثری پیش رویمان قرار دارد و برای برونرفت از این وضعیت چه باید کرد؟
نخست میبایست مسئولان آموزش و پرورش را با کاربردهای تئاتر آشنا کرد. سپس آموزش تئاتر را در مقاطع مختلف آموزشی وارد برنامه درسی دانشآموزان کنیم و در خلال این برنامه، از طریق تئاتر به آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان هم همت گماشت. در این رابطه آموزش مربیان نیز نمیبایست فراموش شود. اما به نظر نمیرسد که همت و باور چندانی نسبت به این امور وجود داشته باشد؛ و یا اگر وجود هم دارد، نظرات مخالف همیشه در این زمینه غالب بوده است.
از سالهای معلمی چه خاطرهای برایتان همچنان پررنگ و جذاب باقی مانده؟ برایمان تعریفش کنید.
یک روز در دفتر دبیرستان معلمها من را به سین جیم گرفتند و گفتند: «ما در کلاسهایمان به محضی که زنگ میخورد بچهها مثل گلوله از کلاس خارج میشوند. مخصوصا اگر زنگ آخر باشد که از قبل وسایلشان را هم آماده کردهاند و گویی از زندان فرار میکنند و از کلاس میگریزند؛ اما کلاسهای تو این طور نیست. تو چهکار میکنی که بچهها با اینکه زنگ میخورد، باز هم کلاس را ترک نمیکنند و گاه حتی از زنگ تفریحشان هم میگذرند و در کلاس میمانند؟...من نیز در پاسخ گفتم: من کاری نمیکنم. این تئاتر است که بچهها را در کلاس نگه میدارد. تئاتری که خودشان میسازند و دوست دارند فعالیت سایر همکلاسیهایشان را ببینند. من درسهایم را با تئاتر به آنها میدهم؛ همین.»
و نکته پایانی...
نکته پایانی اینکه این صحبتها را معمولا تئاتریها میخوانند که این مطالب را بهتر از من میدانند و بعضی هم آنها را تجربه کردهاند؛ اما آنهایی که باید بخوانند یعنی مسئولیان آموزش و پرورش نمیخوانند. البته این موضوعها بارها از طریق کارشناسان به صورت شفاهی یا مقاله و کتاب به مسئولان آموزش و پرورش گوشزد شده است، اما سیاست کاری آنان به این مقولههاتوجهی ندارد. حتی به خاطر میآورم که این اواخر خانه تئاتر تفاهمنامه مشترکی را با همکاری اداره کل هنرهای نمایشی با آموزش و پرورش در رابطه با فعالیتهای نمایشی دانشآموزان امضا کردند که باز هم طبق معمول خبری نشد و تفاهمنامه بایگانی شد. چون کسی که امضا میکند، عوض میشود و میرود و جایگزینش که میآید این امر را ضروری نمیداند. چرخهای که متاسفانه دائم تکرار میشود.