در حال بارگذاری ...

گزارشی از اجرای نمایش”شب خواهران برونته” به کارگردانی دیتر کومل

سوزانا اشنایدر این نمایشنامه را براساس زندگی سه خواهر انگلیسی شارلوت، امیلی و آن برونته که از نویسندگان مهم و برجسته سده نوزدهم بودند نوشته است

شیما بهره‌مند
”شب خواهران برونته” عنوان نمایش دیگری است که گروه آلمانی مارین باد(تئاتر کودکان و نوجوانان فرایبورگ) به کارگردانی دیتر کومل در روزهای هفتم و هشتم بیست‌سومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر آن را روی صحنه برد.
سوزانا اشنایدر این نمایشنامه را براساس زندگی سه خواهر انگلیسی شارلوت، امیلی و آن برونته که از نویسندگان مهم و برجسته سده نوزدهم بودند نوشته است:« خواهران برونته در خانه یک کشیش زندگی فقیرانه، ناآرام و غیر اجتماعی را سپری می‌کردند. آنها در دنیای کودکی رویاهایی بی‌انتها چون تاریکی شب داشتند و دنیایی خیالی و افسانه‌هایی ساخته بودند که زندگی بیمارگونه‌شان را رنگی دگر می‌بخشید. آنها در دنیای کودکانه خود برای گذراندن وقت افسانه‌های خود را با هم می‌خواندند و گاه آن را به روی کاغذ می‌آوردند اما زمانی که بزرگ‌تر شدند دنیای بازی‌های افسانه‌ای به پایان رسید و نوشتن حرفه آنان شد و آنان بدون دانش ادبی رمان نویسان مطرح و حرفه‌ای شدند که با مزد کتابهایشان زندگی می‌گذراندند.
خواهران برونته در هاوارد پشت جنگل‌ها دنیایی کودکانه و افسانه‌ای خلق کردند که تا امروز آدمیان را دربند خود کشیده است.
”شب خواهران برونته” برای اولین بار در 4 اکتبر سال 2003 در آلمان روی صحنه رفت. دانیل مور و کریستف مولر، رناته ابرمایر و کریستین تراستاند در این نمایش ایفای نقش کردند.
همچنین مارک توتسکه طراحی صحنه، مارگریت اشنایدر طراحی لباس و برنارد وات طراحی نور این نمایش را بر عهده داشتند. سونیا کاراتزا نیز به عنوان دستیار کارگردان و اینگو بورگسارد به عنوان طراح موسیقی و صدا در این نمایش فعالیت داشتند.
مدیر شرکت تهیه کننده این نمایش در مورد رده سنی مخاطبان نمایش گفت:« مخاطب این نمایش بیشتر گروه سنی نوجوان است چون موضوع نمایشنامه بیشتر مربوط به مسائل و دغدغه‌های نوجوانان است. البته در نگارش نمایشنامه گروه سنی خاصی مد نظر نبوده و نمایشنامه برای همه نوشته شده است.»
دانیل مور در مورد نحوه بازی و ارتباط با مخاطب در این نمایش گفت:« در برخی از صحنه‌های این نمایش بازیگر به کنار صحنه آمده و به تماشاگر نزدیک می‌شود. این لحظه برای بازیگر بسیار حساس است. چون در این لحظه من کاملاً بازیگر نیستم و در فضایی بین تماشاگر و صحنه قرار دارم.»
کریستف مولر بازیگر نقش بایرن(راوی) ایجاد رابطه مستقیم با تماشاگر را جریانی نو در تئاتر اروپا دانست و گفت:« در نمایش”شب خواهران برونته” من راوی داستان هستم. در عین حال در برخی از صحنه‌ها با شارلوت دیالوگ‌هایی برقرار می‌کنم و در این فضای دو گانه بین تماشاگر و صحنه بازی قرار می‌گیرم.»
وی افزود:« اکنون در تئاتر اروپا به رابطه مستقیم بازیگر در صحنه با تماشاگر توجه بسیاری می‌شود. اینک مرزهای رابطه از بین برود تا تماشاگر بتواند بیشترین ارتباط را با داستان نمایش برقرار کند.»
رناته ابرمایر، بازیگر نقش شارلوت پیرامون اجرای این نمایش در ایران گفت:« تماشاگران ایرانی بسیار مشتاق و گرم بودند و این اشتیاق روی بازیگران تاثیر خوبی داشت. در حالی که تماشاگران آلمانی این قدر تشنه نبودند.»
مدیر شرکت تهیه کننده نمایش در مورد میزانسن‌ها و حرکات فانتزی خواهران برونته در برخی از صحنه‌ها در برابر صحنه‌های رئال نمایش گفت:« بازی‌ها و میزانسن‌های نمایش در یک روند طولانی تمرین شکل گرفت و البته همتراز شدن این صحنه‌ها کاری حساس و ظریف بود که دیتر کومل به خوبی از پس آن برآمد.»
دانیل مور بازیگر نقش آن برونته در پاسخ به پرسش یکی از حاضران مبنی بر دوگانگی فرم بازی در این نمایش گفت:« من به هیچ وجه احساس شکافی در نقش نداشتم و در واقع همه صحنه‌ها را تکمیل کننده و دنبال هم می‌دانم.»
دستیار کارگردان نیز در مورد تاثیر پذیری فرم اجرایی از تکنیک‌ برشت در این نمایش گفت:« تئاتر آلمان متاثر از تکنیک‌ها و کارهای برشت است و حتی در تئاتر آلمان این تکنیک‌ها به سبک برشت معروف است و دیتر کومل کارگردان این نمایش نیز به سبک برشت علاقه دارد و به همین دلیل ردپای این سبک نه تنها در این نمایش بلکه در بسیاری از نمایش‌های وی دیده می‌شود.»
وی در مورد استفاده از نردبان به عنوان عنصر اصلی دکور در صحنه گفت:« نردبان نمادی از پیشرفت و ترقی خواهران برونته بود. براساس سبک برشت ابزارها کاربردهای بسیاری پیدا می‌کنند و ما از نردبان از صحنه به عنوان تخت خواب، میز تحریر و سکو استفاده کردیم.»
رناته ابرمایر نیز در این باره گفت:« حمل و نقل این نردبان‌ها بسیار آسان بود و خود بازیگران می‌توانستنند آن را جابه‌جا کنند و این یکی دیگر از دلایل استفاده از نردبان بود. البته از هر عنصر یک نمایش برداشت‌های متفاوتی می‌شود که به دید تماشاگر بستگی دارد. »
دستیار کومل هم چنین در مورد طولانی بودن زمان نمایش(120 دقیقه) گفت:« دنیای هنر و ادبیات امروز به سوی مینی مالیست شدن پیش می‌رود و ما برعکس روند امروزی این نمایش را در 2 ساعت اجرا کردیم چون متن نمایشنامه چنین زبانی را می‌طلبید. به قول یک نویسنده آلمانی می‌گوید:« یک داستان همانقدر طول می‌کشد که طول می‌کشد.»
وی ادامه داد:« در روند شکل‌گیری یک نمایش مسئله‌ای جانبی است. زمان نمایش براساس متن آن تعیین می‌شود و اینکه ما تعیین کنیم نمایشی را در زمانی کوتاه بسازیم به عقیده من سبک نادرستی است. »
وی در پایان در مورد تعیین جایگاه نشستن تماشاگران در سالن گفت:« در تئاتر این امکان وجود دارد که تماشاگر را از هر سویی که می‌خواهیم مخاطب قرار دهیم. گروه ما نیز از این امکان استفاده کرده و براساس نمایش، زاویه و دیدگاه تماشاگر را مشخص کرده و صندلی‌ها را در سالن‌ می‌چینند.»