در حال بارگذاری ...

درباره مهین اسکویی ، به مناسبت تجلیل از او در جشنواره تاتر فجر

اسکویی با عباس جوانمرد ، موسس تئاتر ملی نمایش های بسیاری را در تالار موزه روی صحنه بردند . نمایش هایی چون خرس و خواستگاری اثر آنتوان چخوف ، صاعقه اثر آستروفسکی و هم چنین نمایشنامه های سه خواهر چخوف ، در اعماق نوشته ماکسیم کورگی که برای تلویزیون اجرا شد .

شیما بهره مند
” تئاتر هنر دگرگون کننده ای است . هنری متکی بر تفکر که نویسنده در خلوت خود با استفاده از به تصویر کشیدن شخصیت ها و ادبیات نمایشی آن را متولد می کند و کارگردان که مهندس روح بشر است ، آن را با نگرش شخصی و یا به ازای عینی در ازدحام تماشاگران مشتاق دوباره خلق می کند و هویت و زندگی می بخشد . “
این پیامی است که ” مهین اسکویی ” یکی از پیشگامان تئاتر در ایران برای بیست و سومین جشنواره تئاتر فجر نوشته است . اسکویی چند ماهی است که در بستر بیماری به سر می برد و امروز بناست در مراسم اختتامیه بیست و سومین جشنواره تئاتر فجر از پیشکسوتانی چون او تقدیر شود . و این بهانه ای شد برای اینکه به دیدارش برویم . در خانه قدیمی او در شمیران . اسکویی روی تخت نشسته است و عکس های قدیمی روی دیوارهای اتاق ، تو را با خود به قدیم ها می برد . به سال های دور ، زمانی که تئاتر حرفه ای کار خود را در ایران آغاز کرد .
اسکویی از تئاتر می گوید و از کتاب هایی که ترجمه کرده است ، از قدیم ها چیزی حدود ۵ دهه گذشته.
بریده بریده سخن می گوید اما صدایش محکم و رسا است . بین حرف ها گاهی چهره اش در هم آهی می کشد . نمی دانم از درد است یا مرور خاطرات قدیم . می خندد و می گوید : یادآوری خاطرات هم کم دردی نیست . مهین اسکویی متولد ١٣٠٩، فارغ التحصیل رشته کارگردانی و بازیگری از روسیه است . او در حالیکه تنها ١۶ سال داشت برای ادامه تحصیل در رشته تئاتر به فرانسه و پس از آن به کشور روسیه رفت .
اسکویی می گوید : پیش از رفتن به فرانسه برای اولین بار در نمایشنامه ای از عبدالحسین نوشین در تئاتر فردوسی روی صحنه رفتم و فعالیت تئاتری من از همان زمان آغاز شد .
پس از آن افراد بسیاری چون صادق هدایت مرا تشویق کردند که برای ادامه تحصیل در رشته تئاتر به خارج بروم . من نیز ابتدا به سوئیس و بعد از آن به کشور فرانسه رفتم و جزو اولین کسانی بودم که از بورس هنری که دولت مصدق برای اعزام دانشجویان به خارج از کشور در نظر گرفت استفاده کردم . اما چون در فرانسه هنوز رشته کارگردانی وجود نداشت به مسکو رفتم و کارگردانی و بازیگری را زیر نظر
” یوری الکساندر ویچ زاوانسکی “ از شاگردان استانیسلاوسکی در یک دوره ٨ ساله آموختم .
وی در مورد استانیسلاوسکی و مکتب او می گوید :” استانیسلاوسکی به زندگی در تئاتر توجه داشت . زندگی ای که در آن نظم و شکوه عناصر مهمی هستند . تئاتر و هنر او متکی بر تفکر بود و به همین دلیل هنوز در آکادمی های بازیگری دنیا از نظرات او استفاده می شود . اهمیت تئاتر استانیسلاوسکی تا جایی بود که چخوف و گورکی را به جامعه روسیه شناساند .
مهین اسکویی تئاتر را هنری پرجاذبه می خواند و می گوید : زمانی که من وارد تئاتر شدم هنوز
نمی دانستم چه می کنم اما وقتی سال ها بازی می کردم ، فهمیدم که به تئاتر علاقه بسیاری دارم . البته زمانی که من فعالیت خود را در تئاتر آغاز کردم تهران در وضعیت سیاسی نابسامانی به سر می برد آن زمان اشغالگران در تهران بودند و به هر بهانه ای روزنامه ها جز تئاتر را می بستند و در دوران کوتاهی که پیش از رفتن به خارج در ایران بازی کردم بارها ریختند و تئاتر را بستند . اما علاقه من به تئاتر بگونه ای بود که از این فرصت استفاده کرده و برای آموختن آکادمیک این رشته به خارج رفتم .
مهین اسکویی علاوه بر بازی و کارگردانی تئاتر در زمینه ترجمه و دوبله نیز فعالیت می کرد . وی در پی ٢٠ سال تحقیق و پژوهش کتاب هایی از آثار بزرگ ادبیات دراماتیک روسیه را ترجمه و انتشار داد کتابهایی چون ” زندگی من در هنر در جریان تجسم “ ” زندگی من در جریان نقش آفرینی “ تمامی آثار چخوف و آثاری از ماکسیم گورگی ، گلدونی ، آستروفسکی .
آموزش بازیگری
مهین اسکویی می گوید : من ابتدا تصمیم داشتم بازیگری بخوانم اما بسیاری از دوستان معتقد بودند رشته کارگردانی بهتر است چون پس از انقلاب در ایران امکان بازی کردن برای خانم ها نبود ومن تنها می توانستم تجربیات خود را در زمینه بازیگری و کارگردانی به هنرجویان بیاموزم و به همین دلیل پس از بازگشت به ایران کلاس های آزاد بازیگری ” دارالفنون “ را تأسیس کردم و در کنار آن کلاس های آموزشی آناهیتا را نیز با کمک دوستان را ه انداختیم . “
اسکویی در همان سالها با عباس جوانمرد ، موسس تئاتر ملی نمایش های بسیاری را در تالار موزه روی صحنه بردند . نمایش هایی چون خرس و خواستگاری اثر آنتوان چخوف ، صاعقه اثر آستروفسکی و هم چنین نمایشنامه های سه خواهر چخوف ، در اعماق نوشته ماکسیم کورگی که برای تلویزیون اجرا شد .
مهین اسکویی در سال ١٣۵٧ برای آخرین بار به عنوان بازیگر در نمایش سه خواهر اثر آنتوان چخوف به ایفای نقش پرداخت و از آن پس فعالیت خود را در زمینه آموزش و ترجمه پی گرفت .
مهین اسکویی آهی می کشد و در این مورد می گوید : ” اول انقلاب خانم ها اجازه بازی در تئاتر و روی صحنه رفتن را نداشتند . و پس از مدتی هم که امکان فعالیت برایشان فراهم شد کسی برای حضور در تئاتر یا جشنواره از من دعوتی نکرد . من نیز به کار آموزش تئاتر و ترجمه روی آوردم با اینکه برای تدریس از سوی دانشگاه های خارجی دعوت شده بودم اما ترجیح دادم در وطنم بمانم و هر آنچه از تجربه و دانش در زمینه تئاتر دارم به هنرجویان و علاقه مندان عرضه کنم .“
از مراسم تجلیل و تقدیر بیست و سومین جشنواره تئاتر فجر می پرسم . نمی داند و با تعجب می گوید : هنوز خبری به من نداده اند . کارت دعوتی و کاغذی هم نفرستاده اند .
بعد سری تکان می دهد و آهی می کشد .... البته من بیمارم و نمی توانم بیایم . به فکر فرو می رود ابروهایش در هم می روند و لبخندی چین و چروک های چهره اش را پس می زند . ” امیدوارم تا آن روز بهتر شوم چون خیلی دوست دارم دوباره در جمع اهالی تئاتر حضور داشته باشم . “
و چشمانش از عشق به تئاتر می درخشد .