«طوفان»، تجربهای مشترک از دانشجویان ایرانی و فرانسوی
میزانسنهای آزاد
از همان آغاز تمرینات بیماران روانی بر روی متن «طوفان» ادله مفهومی و موقعیتی نمایش مبنی بر اینکه بازیگران تمامی بیماران روانی هستند که هیچ اطلاعات و آموزش علمی و تکنیکی از هنر تئاتر، بازیگری و کارگردانی آن نمیدانند دست دو کارگردان واقعی اثر را به صورت جالبی باز گذاشته است، تا هیچ نگرانی خاصی در خلق میزانسنهای عالی و ناب نداشته باشند و حتی هیچگونه استمراری را در نوع پرداخت شخصیت و القای حس بازیگران نمایش در طول اجرا شاهد نباشیم...
مسعود موسوی
ماجرا از آنجا آغاز میشود که دو دکتر در یک آسایشگاه روانی که موقعیت تاریخی و جغرافیایی آن در طول نمایش معلوم نیست متوجه میشوند که تعدادی از بیماران روانی حاضر در این آسایشگاه به هنر بازیگری علاقهمند شده و توسط یکی دیگر از بیماران تحت عنوان کارگردان، در تلاش هستند تا با تمرینات مداوم، نمایشی را برای اجرا آماده کنند. پس با همفکری با یکدیگر نمایش «طوفان» نوشته شکسپیر را به آنها پیشنهاد میدهند. در ادامه این تصمیم دو پزشک با دادن این اطمینان به تماشاگران حاضر در سالن که بیماران بیخطر و در ضمن تحت نظارت و مراقبت مدام و همیشگی هستند، تمرینات گروه تحت نظارت کارگردانان اثر که خود نقش پزشکان بیمارستان را نیز بازی میکنند آغاز میشود.
اطلاعات فوق به سادهترین شکل ممکن توسط دو کارگردان یکی به زبان فرانسوی و دیگری به زبان فارسی در همان شروع اجرا در اختیار تماشاگران قرار میگیرد تا زمینه و بستر لازم جهت آشنایی حداقل مخاطبان با محتوا و مضمون اثر نمایشی ایجاد شود. بر طبق آنچه در بروشور نمایش «طوفان» آمده است این نمایش بر اساس نمایش «طوفان» شکسپیر به عنوان پروژه مشترک گروه تئاتری 88 از ایران و کمپانی تئاتر سیکومور از فرانسه در سیوچهارمین دوره جشنواره تئاتر فجر با کارگردانی مشترک اصغر نوری و کریستوف مرشیان، به قضاوت و داوری مخاطبان گذاشته شده است.
از همان آغاز تمرینات بیماران روانی بر روی متن «طوفان» ادله مفهومی و موقعیتی نمایش مبنی بر اینکه بازیگران تمامی بیماران روانی هستند که هیچ اطلاعات و آموزش علمی و تکنیکی از هنر تئاتر، بازیگری و کارگردانی آن نمیدانند دست دو کارگردان واقعی اثر را به صورت جالبی باز گذاشته است، تا هیچ نگرانی خاصی در خلق میزانسنهای عالی و ناب نداشته باشند و حتی هیچگونه استمراری را در نوع پرداخت شخصیت و القای حس بازیگران نمایش در طول اجرا شاهد نباشیم، چون در غیر این صورت همانگونه که گفته شد منطق حاکم بر اجرا و متن از بازیگری چند بیمار روانی ناشی در هنر تئاتر از دست میرفت.
از سوی دیگر جنبه مشترک و رابط بین وضعیت بیماران روانی در آسایشگاه با متن «طوفان» شکسپیر فقط در آخرین جمله پایانی نمایش بود که شخصیت اصلی از آزادی شکسپیری به آزادی خود از بیمارستان یا آسایشگاه روانی میرسید و لاغیر و به این ترتیب هر نمایشنامه دیگری نیز میتوانست و میشد از سوی بیماران و پزشکانشان برای اجرا در نظر گرفته شود و سرانجام اینکه در یک ربع پایانی نمایش بازیگران فرانسوی و ایرانی با در دست داشتن متونی تلاش میکردند که هر یک به زبان دیگری صحبت کنند که اجرای فوق را به عنوان یک اجرای تمرینی دانشجویی برای کسب تجربهای جدید در زمینه کارگردانی مشترک دانشجویی معرفی کنند. امید است این اثر نمایشی با تمامی نکات مثبت و منفی خود زمینهساز موفقیت دو گروه نمایشی فرانسوی و ایرانی در خلق آثار نمایشی ارزشمند در آینده شود.