گشایشی بر نمایش خلاق در مدارس
معلمان معتقدند چون در این شیوه وظیفهای به عهده خود دانشآموزان گذاشته میشود، خلاقیتشان را به کار میگیرند. آزاد بودن موضوع و رقابتی که بین بچهها شکل میگیرد نیز از دیگر دلایل این اتفاق است. البته معلمی ابراز داشته خلاقیت خود معلم نیز جایگاه مهمی در این روند دارد.
حسن بیانلو : کارآیی و تأثیرات فوق العاده نمایش خلاق ، هم در حوزه آموزش و هم در حوزه پرورش ، برای کسانی که دستی در آن داشته اند. چنان مسلم و واضح بوده است که همواره بر لزوم اجرای آن در مدارس کشورمان متفقالقول بودهاند. با این وجود در سال های گذشته هیچ حرکتی در این زمینه در وزارت آموزش و پرورش صورت نگرفته بود. گویا رفته رفته مسئولان امر به اشکالات شیوه سنتی تدریس و محاسن بسیار شیوه های نمایشی پی بردهاند. نشانه هایی از این تحول را می توان در یکی دو کتاب درسی دوره ابتدایی دید. اما گذشته از فعالیت های جسته گریخته ای که هم اکنون در گوشه و کنار در زمینه نمایش خلاق صورت می گیرد ( و خود اتفاق مبارکی است برای تحولی فراگیر و همه جانبه در شیوه های آموزشی ) تا چندی پیش همچنان در مدارس کشور اتفاق قابل توجهی در این زمینه رخ نداده بود.
در بهار ١٣٨١ و در جلسات پژوهشی جهاد دانشگاهی واحد هنر ، من طرح نمایش خلاق را ارائه کردم که با مساعدت مسئولان آن واحد، مقرر شد طرح به سازمان آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران ارسال شود . مکاتبات صورت گرفت و آن سازمان خیلی سریع نظر موافق خود را اعلام کرد . از این پس جلساتی مشترک برای اجرایی کردن طرح ترتیب یافت . در طرح اولیه که ” زنگ نماش “ نام داشت ، برای تأمین مربیان ویژه نمایش ، پیشنهادهایی در زمینه استفاده از فارغ التحصیلان و دانشجویان تئاتر ارائه شده بود . اما رئیس گروه آموزش ابتدایی معتقد بود ، این پیشنهادها گرچه خوب است ، ولی با در نظر گرفتن شرایط و امکانات آموزش و پرورش ، کاربردی نیست . چرا که مطابق آن می بایست تعداد قابل توجهی مربی به آن وزارتخانه افزوده می شد .
از آنجا که برخی از معلمان دوره ابتدایی در تدریس کم و بیش به شیوه های نمایشی گرایش دارند ، اما اصول و قواعد آن را نمی شناسند ( واین گذشته از تئاتری هایی است که رسماً در استخدام آموزش و پرورش هستند ) در نهایت تصمیم گرفتیم نمایش خلاق را به معلمان آموزش دهیم تا آنها خود به کارش گیرند . این راه حل ، دست کم برای به راه افتادن طرح ، قابل پذیرش بود ، اگرچه سوألات و ابهاماتی نیز در بر داشت . برای مثال تعدادی از معلمان قابلیت های نمایشی را در خود ندارند و در مقابل چنین شیوه ای مقاومت نشان می دهند . در سطح محدود این مشکل چندان به چشم نمی آید ، اما در صورت گسترده شدن طرح چالشی جدی خواهد بود که باید برای آن چاره اندیشید .
در شهریور ماه ٨٢ چهل نفر از معلمان شهرستان های استان تهران انتخاب شدند و یک دوره فشرده آموزشی برای آنان ترتیب یافت . مدرسان این دوره کمالدین شفیعی ، مهدی مکاری و حسن بیانلو بودند و مسعود عابدین نژاد نیز در یک جلسه ، درباره ابعاد روانشناختی این شیوه سخن گفت . معلمان شرکت کننده در این دوره ، که برخی شان به شکلی پراکنده ، خود انگیخته و غیرعلمی از نمایش در هنگام تدریس استفاده می کردند ، به تأثیر شگفت و عمیق این شیوه اذعان کردند . به همین دلیل از دوره آموزشی استقبال چشمگیر شد و شور و شوق فوق العاده ای در طول برگزاری دوره حاکم بود . در نظر سنجی به عمل آمده در پایان دوره ، معلمان نظرات جالبی ابراز کردند . یکی از آنان نوشته بود : به جرأت می توان گفت این دوره جذابترین دوره آموزشی مان بود . معلمی نیز گفته بود : این دوره دید ما را نسبت به مسائل پیرامون خود و تدریس عوض کرد . باید گفت البته برای هنر نمایش چنین تأثیر گذاری هایی دور از انتظار و غریب نیست .
با شروع سال تحصیلی معلمان با این شیوه در مدارسشان تدریس کردند . در طول سال ، با برگزاری سه گردهمایی نقطه نظرات و تجربیات معلمان با یکدیگر و با مدرسان در میان گذاشته شد و موفقیت ها و موانعی که بر سر اجرای طرح داشتند ، بررسی شد که در این جلسات داود کیانیان کارگردان و نویسنده تئاتر کودکان و نوجوانان نیز به جمع مدرسان پیوست. همچنین بازدیدهایی از برخی از کلاسهای تحت پوشش طرح به عمل آمد . مدارس بازدید شده ، از شهرهای همجوار تهران تا شهرهای دورتر و تا روستایی که پس از چند کیلومتر راه پیمودن در میان کوهها به آن می رسیدی پراکنده بود .
اغلب این مدارس در مناطق محروم واقع شده بود و درصد بالایی از دانش آموزان مشکلات مالی و خانوادگی متعددی داشتند . ( این شاخص در ارزیابی این طرح بسیار مهم و درخور مطالعه ای مستقل است ) . این نکته گفتنی است که نمایش خلاق در ذات خود تماشاگر پسند نیست و حضور تماشاگر در کار بچه ها اخلال ایجاد می کند ؛ ولی با همان نگاه دور و مخدوش معلوم شد معلمان در عین تجربه اندکشان قدمهای مثبت و قابل توجهی در این زمینه برداشته اند . به عنوان مثال دیدن کلاس یکی از معلمان جالب بود . نمایش خلاق شکل کلاس وی را تغییر داده بود : از دیوار نوشته هایی در بیرون کلاس در مورد نمایش و بازی می فهمیدی که شما را آماده رویارویی با کلاس درسی متفاوت می کرد،
تا دیوار کوبهای نمایشی در خود کلاس و تغییر چینش میز و نیمکت ها ، همه چیز مهیا برای یک کلاس و شیوه تدریس متفاوت بود.
تجربه اول
برگزاری اولین دوره فراز و فرودهایی داشت و عاری از کم و کاستی نیز نبود . اما در عین حال طی آن اتفاقی افتاد که به گمانم مهمتر از هر چیز دیگر است : همین تجربه اول چنان دانش آموزان ، معلمان و مسئولان آموزش و پرورش را به وجد آورد و درباره تأثیرات نمایش خلاق مطمئن ساخت که بی درنگ اجرای دوره دوم آن را برای سال تحصیلی ٨۴-٨٣ و در پوششی گسترده تر مطرح ساختند . دومین دوره در شهریور ماه ٨٣ و برای ١٧٠ نفر از معلمان برگزار شد که با تجربیات به دست آمده از دوره اول ، شکلی منسجم تر و هدفمند تر یافته بود . شفیعی ، کیانیان ، طاهرفتحی ، مکاری و بیانلو مدرسان این دوره بودند .
معلمان از این کلاس ها نیز استقبال کردند و همگی بر تکمیل و استمرار آن تأکید کردند .
شمه ای از نظرات و تجارب معلمان دوره اول در نظرسنجی به عمل آمده در اواخر سال تحصیلی گذشته
( اردیبهشت ٨٣ ) ، که پس از یک دوره اجرای این شیوه توسط آنان صورت گرفت ، انعکاس یافته است.
در اینجا تنها به نقل چکیده ای از نظرات معلمان اکتفا می شود . مطالب مطرح شده از سوی ایشان ، بیش از هر چیز حسرت جای خالی نمایش در مدارس کشور در طول سالهای گذشته و امیدواری به تداوم و گسترش سریع تر آن را در آدمی زنده می کند .
نظرات معلمان
از معلمان در مورد تأثیر نمایش خلاق در تسهیل و انتقال مفاهیم درسی سوال شد . معلمی پاسخ داده است : سود جستن از این روش امکانات متنوع و مؤثری را در یادگیری به وجود می آورد و معلم وادار میشود برای تدریس مطالب جدید از قبل برنامه ریزی کند . معلمی دیگر می گوید : بچه ها هنگام اجرای نمایش با تمام وجود توجه می کند و اساساً مطالب از زبان خود آنها بیان می شود .
برای نمونه یکی از معلمان برای به خاطر سپاری جدول ضرب برای هر یک از دانش آموزان اسمهایی از جدول ضرب انتخاب کرده بود که بچه ها به صورت گردن آویز آن را بر گردن می انداختند و در پنج دقیقه اول هر کلاس ، اسم ضرب یکدیگر را می گفتند و با دست زدن تکرار می کردند . همچنین آنها روی برگه امتحان خود نیز اسم ضربشان را می نوشتند . معلمی هم می گوید : برای انتقال مفاهیم انتزاعی و مشکلی چون ”تعاون“ نمایش خلاق کار را آسان می کرد .
از معلمان درباره تاثیر این شیوه بر مشارکت دانشآموزان در امر یادگیری سوال شد. آنها در پاسخ به تمایز اساسی این شیوه با شیوه سخنرانی اشاره کرده و گفتهاند؛ در این روش خود دانشآموزان کاملاً در امر یادگیری درگیر هستند. حتی دانشآموزان خجالتی و گوشهگیر هم به کمک هم کلاسهای فعال خود، در کار شرکت میکنند. مثلاً برای تدریس ”ل” بلبل به کمک گلی آمد( که دانشآموزی گوشهگیر بود) و در پایان با هم همراه شدند.
درباره تاثیر این شیوه برعلاقهمندکردن دانشآموزان به درسها، معلم و مدرسه نظرات جالبی ابراز شده است. معلمان میگویند؛ بچهها روزشماری میکنند که ساعت نمایش فرارسد و وقتی اسم نمایش میآید سر از پا نمیشناسد؛ بخصوص در درسهایی که برای بچهها کسل کننده است. این قضیه به حدی است که معلمی میگوید: هنگام اجرای نمایش بچهها هرگونه شرطی را از طرف من میپذیرند و دانشآموزان شلوغ در این کلاس آرام هستند تا بتوانند در نمایش شرکت کنند. حتی دانشآموزان کم حرف و گوشهگیر هم علاقمند شدهاند و مدام خواستار ایفای نقشند. در روز نمایش بچهها سعی میکنند تاخیر و غیبت نداشته باشند.
معلمی میگوید:« دانشآموز کلاس اولی من که مدرسه را دوست نداشت، بیشتر دلش میخواست در زنگهای نمایش در کلاس باشد. این شیوه باعث ایجاد رابطهای دوستانه و عاطفی در کلاس شده و دانشآموزان به راحتی با معلم درد دل میکنند.»
معلمی مینویسد:« دانشآموزانی داشتم که مورد پذیرش دیگران نبودند ولی با ارائه چند مهارت در این تمرینات توانستند پیوند دوستی با دیگران برقرار کنند.»
همچنین که دو نفر از معلمان گفتهاند:« بیاغراق این شیوه نه تنها در دانشآموزان، که در علاقهمندی خود ما به تدریس و دانشآموزانمان موثر بوده است.»
افزون بر مسائل آموزشی، سوالاتی نیز درباره تاثیرات پرورشی این شیوه مطرح شد. درباره نقش نمایش خلاق در بکارگیری و پرورش خلاقیت دانشآموزان، معلمان معتقدند چون در این شیوه وظیفهای به عهده خود دانشآموزان گذاشته میشود، خلاقیتشان را به کار میگیرند. آزاد بودن موضوع و رقابتی که بین بچهها شکل میگیرد نیز از دیگر دلایل این اتفاق است. البته معلمی ابراز داشته خلاقیت خود معلم نیز جایگاه مهمی در این روند دارد. جالب آنکه باز معلمی گفته: من به شخصه امسال فهمیدم که در نویسندگی میتوانم فردی موفق باشم.
معلمان معتقدند از آنجا که این شیوه یک فعالیت گروهی است، روحیه اجتماعی بچهها را پرورش میدهد و آنها درمییابند که موفقیتشان وابسته به همدیگر است. همچنین این شیوه در پرورش رفتارهای اخلاقی نیز موثر بوده است. به عقیده معلمان با به نمایش درآوردن یک صفت غیراخلاقی، بچهها به عینه زشتی آن را میبینند و چون به شکلی غیر مستقیم هم عمل شده، تاثیرگذار است. اساساً با این شیوه به راحتی میتوان مشکلات کودکان را شناخت و با کمک خودشان آن را برطرف کرد. از سویی نمایش خلاق در انس و الفت دانشآموزان با مسائل فرهنگی و دینی هم موثر است. همچنین بسیاری از سنتها و فرهنگهایی که بچهها در خانواده خود دارند در نمایشهایشان بازتاب مییابد و با دانشآموزان دیگر در میان گذاشته میشود.
از افزایش دقت و توجه بچهها به پیرامون سوال شد، معلمان پاسخ دادند چون در نمایش آزاد دانشآموزان موضوع را انتخاب میکنند، پس با دقت در منزل و بیرون منزل به دنبال سوژهای برای نمایش میگردند. گاهی نیز از بچهها خواسته میشود مثلاً شغلی را در نظر بگیرند و حرکات و اعمال آن را در کلاس اجرا کنند، و بچهها به جستوجو بر میآیند. از سویی هنگام اجرای نمایش هم با دقت همه چیز را میبینند چون باید در پایان نظر بدهند.
معلمی میگوید: این تاثیر به نحوی است که بچهها از کوچکترین موردی که در اطرافشان میگذرد، سوال و جواب میکنند. مثلاً از دوستی که نقش بزاز را داشت، پرسیدند: اگر متر نبود با چه چیزی اندازه میگرفتی؟ و این سوال تا آنجا ادامه یافت که بزاز به فکر ساختن دستگاهی برای اندازهگیری پارچه افتاد. در نمایش خلاق چون بچهها نقش اصلی را دارند و موفقیت نمایش در گرو بیان و حرکت بازیگران است و بچهها تلاش میکنند تا بهتر بازی کنند، تحرک بسیاری دارند. معلمی میگوید: خصوصاً با کمک موسیقی، بچهها تخلیه روانی میشوند.
معلمی میگوید: شادترین لحظات دانشآموزان و معلم حین اجرای نمایش خلاق است و معلمی اضافه میکند: این قضیه خصوصاً در مورد دانشآموزانی صادق است که مسائل و مشکلاتی (مشکلات خانوادگی و...) دارند. همچنین با این روش اعتماد به نفس بچهها بسیار تقویت میشود. به گفته معلمان این شیوه بچهها را بر آن میدارد که به راحتی در مقابل جمع حرف بزنند و ایفای نقش کنند. معلمی میگوید: در ابتدای سال دانشآموزی داشتم که نمیتوانست خوب حرف بزند، اما پس از دو ـ سه ماه ، به کمک نمایش خلاق به خوبی حرف زد. معلمی نیز میگوید: یکی از دانشآموزانم حتی از زمزمه کردن یک آهنگ با دیگران احساس شرم میکرد، ولی اکنون اصرار دارد تمرینات هرچه زودتر آغاز شود.