در حال بارگذاری ...
نقدی بر "دوباره اون اهنگ و بزن سام" به کارگردان داود بنی اردلان               

طنزی که مخاطب را بی پروا و عریان به خودش نشان می دهد

سید علی تدین صدوقی:وودی آلن دنیای کمدی مخصوص به خودش را دارد ، او اتفاقات ومسایلی را که پیرامون ما ن در جریان است وما ازکنارشان میگذریم با موشکافی وتیز بینی خاص خود باز نگری می کند .

باید گفت آدمهای او مانند دیگر کمدی ها فقط تیپ  نیستند او تیپ شخصیتهایی را خلق میکند که کاراکتر مخصوص به خود را دارند . واز همین روست که مخاطب با آنها همذات پنداری کرده ونمیتواند از کنارشان به راحتی بگذرد. آدمهای اوتا مدتها درحافظه مخاطب می مانند

نمایش دوباره اون آهنگ رو بزن سام نوشته وودی آلن و با طراحی و کارگردانی داوود بنی اردلان در تالار حافظ به روی صحنه می رود. آلن در اثر نیزکمدی را با طنز می آمیزد طنز در کلام وکمدی در رفتار او با آگران کردند شخصینها ورفتار ومنش وکنش و وقایعی که برایشان اتفاق می افتد به خلق آدمهای ویژه خود دست می یازد . الن با نگاه تیزبین وموشکافانه خود به لحاظ ابعاد روانشناسانه نقبی به شخصیتهایش که همه را از آدمهای معمولی اجتماع گزفته است زده وآدمهای مملموسی را خلق می کند . طنز اجتماعی انتقادی او با رگه هایی که از گروتسک دارد انسان را با چهره دیگر خود که در زیر نفاب اخلاقیات و مبادی اداب بودن و...پنهان کرده اشکار میکند وما را عریان وبی پروا در برابر خودمان نشان می دهد او اینه ای در مقابلمان می گرد تا خود خویش را درآن ببینیم .تا بتوانیم حداقل با خودمان واطرافیانی که بیشتر وعمیق تر با انابن مراوده داریم صادق وبی ریا باشیم .

او نیازها ی افراد را مانند خواسته ها وغرایز طبیعی ای می داند که باید بهر صورت ودر حد امکان بر اورده شود .او واقعیاتی را در خصوص خودمان نشانمان می دهد که می خواهیم آنها را پنهان کنیم . الن هماره نگاهی انتقادی وطنز امیز به افراد ووقایع پیرامون وجامعه وروابط آدمها  داشته است . خنده ای که او ایجاد میکند در جاهایی گلو گیر می شود چرا که مارا با کنه وجود خود وچهره واقعیمان ووافعیات جامعه بی پروا رویر ومیکند . اینگونه ما به هراس می افتیم ،هراس از اینکه واقعیت مهتوم خویش را دیده ایم وبه ترازدی اسفار خود وجامعه پی برده ایم این ما رابه هراس می اندازد  واین  خاصیت گرونسک است . این موضوع فاصله ای را بین خودمان وانچه که نشان داده وادعا میکنیم که هستیم ایجاد میکند تا خود و جامعه وروابطمان  رابهنر بشناسیم و درک کنیم ودست به ترمیم واصلاح  آن یزنیم .

دراین نمایش وودی الن نفدی به سینما و آدمهایی که به نوعی با این هنر در ارتباطند دارد اینکه سینما چگونه روی افراد اثر می گذارد واین تاثیر میتواند چقدر عمیق باشد تا حدی که شخصیت یک نفر را دچارتغییرکند بدون انکه او متوجه این امر گردد .اینگونه آدمها گرقتار نوعی از خود بیگانگی وبی هویتی می شوند. همانکونه گه شخصیت اصلی این نمایش به آن دچار شده است . البته دیگر شخصبتها هم دچار  تگرار و روزمرگی و نوعی از خود بیگانگی شده اند یگی را کارش الینه کرده ،دیگری را روزمرگی زندگی یکی را هم جذابیت ها وزرق وبرق وخوشگذرانی های زود گذر زندگی جوامع غربی در هر حال گشودن گره همه این بی هویتی ها از نطر وودی الن اتفاق غیر مترقبه است که چون شوکی قوی عمل میکند وان چیزی نیست جز عشقی ممنوع که البته با فرهنگ ما بیگانه است وبه هیچ عنوان جور در نمی آید . از همین  رو طنزبا مدام خندیدن متفاوت است اما همان خنده ای را که باید هم نمی گیرد چرا ؟ چونکه روایط آدمها، رفتار ،کنش و واکنش انان در برابر با وقایع وموقعیتهای گوناگون شخصیتها و...یا فرهنگ و رفتار و عمل و عکس العملهای ما همخوانی ندارد .

از این روست که کاراکتر آنها را نمیشناسیم ومثلا یک منتقد سینما یا یک تاجر وملاک غربی را ایرانی بازی میکنیم اینگونه است که طنز وکمدی الن تاثیر خود را از دست میدهد ودر نمی آید وانطور که باید خنده نمیگیرد .(هر چند که می دانیم طنز قهقه ندارد . )از این رو ناچار می شویم که حرکات  وادا و اطوارهای اضافه و بی مورد  ولوث ولوس رابه نمایش  حقنه کنیم که تصنعی می نماید وذاتی شخصیتها وکاراکتر آدمهای نمایش  وودی الن نیست .  در این میان شاید بتوان گفت که بهاره رهنما سعی داشت که طبیعی وبرابر با شیوه وخواست متن بازی کند ورفتار وکنش هایش را با آن تطتبیق داده وطنز انرا در اورد .

مثلا ژوله نقش یک منتقد سینما را که انقدر سطح همذات پنداری اش هم بالاست و عاشق سینما شبیه یب ابله ها بازی میکند. حال انکه او ابله نیست بلکه زیادی سینما را وکارش را جدی گرقته ودر آن غرق شده است  این جدی بودن اوست که طنز شخصیتی اش را می سازد نه  افزودن حرکات بی مورد واضافه وبه گونه ای ابله نشان دادن تیپ شخصیت منتقد .چرا که او به اندازه کافی زرنگ می نماید که بتواند با نامزد قدیمی ترین دوستش رابطه عاطفی برقرار کند پس انقدر ها هم گیج وابله نیست و اینها باهم در تعارض وتناقض هستند والبته  میدانیم کمدی وطنز از تضاد  و جدی بودن و غلو درا ماتیک ایجاد می شود نه تناقض و اداو اطوار بیش از اندازه وغیر دراماتیک .  این باز برمیگردد به شناخت کامل بازیگر در خصوص نقشی که بعهده دارد مانند رفتار او کردار او کنش و واکنش او در موقیتهای مختلف حس وحال او خطهای فکری ای که  دارد  و.... از این رو می توان گفت که پرداخت های موضوعی وموضعی ضعیف می نماید .

می دانیم که طنز وکمدی پرداخت های خاص خود را دارد که به شمه ای از آن اشاره شد . اینکه می گویند در طنز وکمدی تیپ داریم وتیپها خیلی نیاز به پرداخت شخصیتی ندارند تصور درستی نیست چرا که در هر شخصیتی طنز وکمدی ای نهفته است که باید کشف گردد و می دانیم که در کمدی امروز با تیپ شخصیت روبرو هستیم وهر شخصیتی کاراکتر خاص خود را نسبت به زوایای گوناگون آن شخصیت دارا میباشد . کار به یک دراماتورژی نیازمند است در نهایت باید گفت بازیگران زحمت خود را کشیده اند وبخشی ازمسایل اجرا به هدایت کارگردان برمی گردد  با ید گفت ضرورت اجرا ی چنین متنی خیلی منطقی به نظر نمی رسد چرا که با مسایل  ومشکلات جامعه ما خیلی همسو نیست . واگر هم با شد خاص قشر محدود ی از جامعه است وعمومیت ندارد . به کارگردان وگروه خسته نباشید می گویم .

 




نظرات کاربران