نقد نمایش حکومتنظامی به کارگردانی تینو صالحی
اندیشه طاعونی، امپریالیسم و تروریست جهانی
ایران تئاتر - سید علی تدین صدوقی : نمایش حکومت نظامی برداشتی آزاد از نمایشنامهای با همین عنوان اثر آلبرکامو است. کامو نویسنده و فیلسوفی است که تأثیر او بر ادبیات معاصر انکارناپذیر است. کامو با آثار ادبی و فلسفی خود بخش مهمی از ساختار فکری، فرهنگی و ادبی نیمه دوم قرن بیستم را شکل داده و با درونی کردن دشوارترین مفاهیم نظری در نمایشنامهها و رمانهای خود فلسفه را بر ادبیات برکشیده است.
دو دوره فکری در آثار کامو بچشم میخورد دوره پوچی دوره طغیان او این جمله را جایگزین جمله معروف دکارت میکند که میگفت میاندیشم پس هستم. کامو میگوید طغیان میکنم پس هستم و این تم و تفکر بنیادین یعنی طغیان و عصیان در جایجای نمایش حکومتنظامی بچشم میخورد که البته تینو صالحی نیز این تم بنیادین را تا انتها پی میگیرد. در نمایشنامه حکومتنظامی یا شهربندان طاعون توتالیتاریسم و مرگ خدمتکار وفادار اوست که در نقش خانم منشی ظاهر میشود. همانطوریکه شهر اوران در رمان طاعون محصور میگردد شهر کادینز در نمایش حکومتنظامی نیز در حصر قرار میگیرد.
تینو صالحی بنمایه نمایشنامه کامو را گرفته و بدون آنکه به اصل ماجرا لطمهای بزند تفکر خویش و ماجرای خود را در این بستر به بروز و ظهور میرساند. او شهری را تصویر میکند که مردمش بیشتر به کسبوکار و خورد و خواب تمایل دارند مردمی که تجارت وداد و ستد برایشان در درجه اول اهمیت است. تینو صالحی این مفهوم را با قابلمههای بزرگ و کوچک با کفگیر ملاقه و وسایل پختوپز نشان میدهد و این نشانهگذاری بهخوبی مفهوم را میرساند مردمی که با اندیشیدن و تفکر کار چندانی ندارند. آیا این مردم سزاوار آنچه به سرشان میآید نیستند؟ آیا طاعون همین نگاه سطحی و گذرای آنان به زندگی و عدالت و باور و... نیست که حالا هیبتی زنده پیداکرده وبر آنان مستولی شده است.
نمایشنامه کامو خود بهنوعی جهانشمول است و دچار مرور زمان نمیشود میتوان آن را در هر زمان و هر مکانی اجرا کرد و تینو صالحی نیز سعی کرده این ماهیت نمایشنامه اصلی را حفظ نماید و متنی را ارائه دهد که دچار مرور زمان نباشد اما هوشمندی او در اینجاست که آن را با مسائل ملموس روز و ایضاً خاورمیانه وجهان همسو میکند. با تروریست جهانی که دامان همه مردم دنیا را گرفته وتو گویی که رهایی از آن ممتنع است.
درواقع طاعونها تفکر خودکامه و خودمحور و تمامیتخواهی است که مردمان را اسیر خود میخواهد. حال خواه داعش باشد خواه بوکوحرام و خواه دستگاه تفتیش عقاید دوران سیاه قرونوسطی و حاکمیت کلیسا و... فرقی نمیکند در اصل تمامی اینها یکی هستند چراکه آزادی و عدالت را قبضه میکنند کامو درجایی میگوید بین آزادی و عدالت قطعاً آزادی را انتخاب میکنم چون میتوانم توسط آن به بیعدالتی اعتراض کنم. این ارزش آزادی را بازمینماید که چون نفس برای انسان حیاتی و لازم است. تینو صالحی نه داعش بلکه تفکر و عملکرد داعشی را نشان میدهد. البته این خود مردم هستند که با کوتهفکری راه را بر ورود تفکرات داعشی وداعش گونه باز میگذارند و با انتخابهای اشتباه راه را برای ورود طاعون هموار میکنند و بهنوعی به او خوشآمد میگویند. آنان همانکه معاش روزانهشان برسد وزندگیشان حتی در حد معمول بگذرد برایشان کافی است. چه که اگر موقعیت به دست آورند از طاعون نیز بدتر خواهند بود. آنگونه که می بنیم. زمانی که دفتر مرگ به دست مردم میافتد آنان یکدیگر را حذف میکنند. درواقع طاعون و تفکر طاعونی تا عمق آنان ریشه دوانیده است و یا بالقوه در آنان وجود داشته و منتظر موقعیتی بوده تا بالفعل شود. و این به باور آنان بازمیگردد همانگونه که کشیش میگوید شما گناهکارید بیایید صدقه دهید و به درگاه خدا توبه کنید. این نه طاعون بلکه باور و تفکر طاعونی است که باید ریشهکن شود. درجایی که همهچیز ممنوع است حتی دوست داشتن و عشق ورزیدن. درجایی که زبان دچار اعوجاج و تغییر میشود سقوط میکند و مردمان حرف یکدیگر را نمیفهمند ونمی توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. دیگر کاری از دست کسی برنمیآید. چراکه زبان هم از اندیشه و تفکر ریشه میگیرد اگر میخواهی بر ملتی چیره شوی فرهنگ و زبانشان را نشانه بگیر و این را طاعون خوب میداند. کامو اعتقاد داشت تا طغیان نباشد انسان نمیتواند
از این پوچی و پوچگرایی و تفکرات بیهوده و پوچ رهایی پیدا کند و طاعون همان تفکرات پوچ است. تینو صالحی همه اینها را بهروز کرده و با مسائل اکنون درآمیخته و به صحنه کشیده است در بخش کارگردانی او اجرای مدرن و امروزی رانشانمان میدهد. تمام گروه لباسهای نارنجی یکدست بتن دارند همان لباسهایی که داعشیها بتن قربانیان خود میکنند. از میان مردم لباس دیگو و نامزدش لباسهایی امروزی است به نشانه اینکه آنها زیر بار است بلای طاعون و تفکر طاعونی نرفتهاند. لباس طاعون هم کتوشلوار و کراوات است مانند سیاسیون امروزی منشی نیز کتودامن بتن دارد. حاکم لباسی سراسر قرمز با کفشهای قرمز زنانه به تن دارد به نشانه نوعی تفکر روسپی او کمتر از طاعون نیست اما زمانی که خود و حکومتش را درخطر میبیند با طاعون همداستان شده و معامله میکند و این همان معامله پس پرده سیاستمداران دنیاست. طراحی حرکات و میزان با خواست متن و شخصیتها همسو بود هرچند که می شو از برخی حرکات تکراری که موجب افتادن ریتم هم میشد اجتناب کرد. تینو صالحی تلفیقی از بازیگران غیرحرفهای و یا کمتر کارکرده و دانشجویان با بازیگران حرفهای را استفاده کرده که ترکیب متعادلی را ایجاد نموده از سویی این موجب میشود که تجارب بازیگران کارکرده عملاً به هنرجویان و دانشجویان انتقال پیدا کند. صالحی از همان ابتدای ورود تماشاکنان آنان را باکار درگیر میکند. در کوری دور ورودی تا رسیدن به جایگاه تماشاکنان بازیگران در پزیشنهای مختلف این گوشه و آن گوشه ایستادهاند و ایضاً تا شروع نمایش در بین تماشاکنان میگردند و کلمات و جملاتی را باحالتهای خاص میگویند این خود موجب ارتباط پویاتر مخاطبان با نمایش میشود. در پایان باید گفت که شاید کلیدیترین دیالوگ نمایش حکومتنظامی کامو این جمله از زبان خانم منشی باشد که میگوید «ما بر همهچیز پیروز میشویم جز بر غرور شرف» و شرف تمی است که کامو در اکثر کارهایش آن را دنبال کرده و مطرح مینماید. غرور مقدس شاید مانند شک مقدس باشد که درنهایت تو را بهیقین میرساند. یقینی که از شرف سرچشمه میگیرد و این دو در کنار هم میتوانند تو را از طاعون و تفکر طاعونی برهانند. درهرحال باید گفت که ریتم نمایش میتوانست بهتر باشد. مسائلی که درروند نمایش گفتهشده است درجاهایی تکرار میگردد و این چون توضیح واضحات به نظر میرسد. ما موقعیتی که مردم شهر در
آن گرفتارشدهاند را میبینیم پسنیاز به توضیح این موقعیتها نیست درجاهایی هم کمی سکون دراماتیک لازم است که نبود آن احساس میشود. بازیها به نسبت خوب، روان حسابشده صورت پذیرفته بود. درنهایت شاهد نمایشی انرژیک بودیم که حرفهایی برای گفتن دارد دیدن این نمایش را به همگان توصیه میکنم و به تینو صالحی و گروهش خداقوت میگویم.