نگاهی به ششمین سمینار نمایشهای آیینی و سنتی (بخش اول)
پژوهشهای کاربردی برای تئاتر ایرانی
ایران تئاتر:ششمین سمینار نمایشهای آیینی و سنتی با دبیری دکتر محمدحسین ناصر بخت ۸ و ۹ شهریور ماه در سالن مشاهیر تئاتر شهر برگزار شد.
به گزارش ایران تئاتر ششمین سمینار نمایشهای آیینی و سنتی با دبیری دکتر محمدحسین ناصر بخت طی دو روز در سالن مشاهیر تئاتر شهر برگزار شد. اعضای هیئتعلمی این همایش لاله تقیان، دکتر مهرداد رایانی مخصوص و دکتر فرزان سجودی بودند و دبیر اجرایی آن را مهدی صفارینژاد برعهده داشت.
داوود فتحعلی بیگی دبیر هجدهمین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی درباره اهمیت پژوهش در حوزه نمایشهای آیینی و سنتی میگوید: از نخستین سالهای شکلگیری کانون نمایشهای آیینی و سنتی همواره یکی از دغدغههای اصلی آن پژوهش و تحقیق در عرصه این نحله از آثار بوده است تا دست ستمگر روزگار تجارب پیشینیان را از خاطر نزداید و آیندگان محروم از میراث کهن نمایشی ایرانزمین نگردند.
او درباره شکلگیری پایههای برگزاری سمینار میگوید: به همین سبب از همان ابتدای شکلگیری جشنواره علیرغم کمبودها و امکانات اندک در هر دوره کوشیدیم که جلساتی هرچند پراکنده و کم تعداد با حضور پژوهشگران و هنرمندان پیشکسوت را برگزار نماییم. این تلاش سرانجام با شکلگیری سمینار بینالمللی نمایشهای آیینی و سنتی، از دوره سیزدهم جشنواره، وارد مرحلهای نوین گشت که حاصل آن را میتوان در مجموعه مقالات چهار دوره پیشین سمینار مشاهده نمود، مجموعههایی که اکنون بدل به مراجعی مهم برای پژوهشهای دانشگاهی شدهاند.
دکتر محمدحسین ناصر بخت در خصوص این سمینار معتقد است: سمینار بینالمللی نمایشی آیینی و سنتی به ششمین سال خویش پای مینهد. این همایش که در پی جلسات پژوهشی پراکنده دوازده دوره پنجمین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی از سیزدهمین به آن پیوست اکنون به یکی از بخشهای اصلی و اثرگذار جشنواره بدل شده است که چون طلایهداری سختکوش همواره پیش از آغاز بخشهای نمایشی میآید تا راه را برای علاقهمندان پیگیر این گردهمایی اهالی سنت و آیین و نمایش بگشاید و در این رهگذر از توان همهٔ پژوهشگران جوان و باتجربه و فارغ از مرزبندیهای جغرافیایی بهره جوید.
آغاز به کار سمینار با حضور معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
سمینار روز چهارشنبه 8 شهریورماه با حضور علی مراد خانی معاون امور هنری و مهدی شفیعی مدیرکل هنرهای نمایشی، فرهاد مهندسپور دبیر جشنواره تئاتر فجر، داوود فتحعلی بیگی دبیر هجدهمین جشنواره و محمدحسین ناصر بخت دبیر همایش افتتاح شد.
در آغاز این مراسم محمدحسین ناصربخت دبیر ششمین سمینار بینالمللی نمایشهای آئینی و سنتی که اجرای برنامه را نیز برعهده داشت ضمن خیرمقدم به حاضران و مهمانان خارجی حاضر در این سمینار از علی مراد خانی معاون امور هنری برای ایراد سخن دعوت کرد.
علی مراد خانی در این مراسم با بیان تاکید بر اینکه همواره بر این موضوع که تئاتر مقوم فرهنگ است تاکید داشته ضمن اظهار امیدواری نسبت به ادامه این روند و توجه ویژه نمایشهای آیینی و سنتی، گفت: در این سالها راهبرد اصلی ما این بوده که بتوانیم معرفتی عمومی نسبت به تئاتر در جامعه ایجاد کنیم؛ و فضای موجود و رشد کمی و کیفی نمایشهای روی صحنه همگی نشان میدهد تئاتر ما از حالت کلوپی بودن بیرون آمده و با کمیت و کیفیت فراوان آن روبهرو هستیم بطوریکه در حال حاضر هر شب 118 نمایش در تهران روی صحنه میرود.
معاون امور هنری در ادامه با اشاره به ضرورت توجه به مباحث مرتبط با هویت ملی افزود: در دورهای بیشتر نمایشنامههای غیرایرانی روی صحنه میرفتند؛ که البته ایرادی هم نداشت زیرا تئاتر هنری جهانی است، اما امروزه استفاده از نگاه نمایشنامهنویسان ایرانی یکی از چالشهای مهم ماست؛ و دوستان ما در اداره کل هنرهای نمایشی نیز تلاش کردند به این مسئله به ویژه در حوزه نمایشهای آیینی و سنتی توجه بیشتری کنند.
مراد خانی ادامه داد: ما در کشورمان دستمایههای اصیلی داریم که در وهله نخست باید خودمان آنها را باور کنیم و در مرحله بعدی بتوانیم آنها را به دیگران معرفی کنیم. تا اگر هنرمندی از خارج از کشور به ایران آمد و خواستار دیدن یک نمایش ایرانی بود بتوانیم کاری درخور را به او نشان دهیم.
معاون امور هنری در پایان با تاکید بر اینکه راهبرد اصلی ما این است که تئاتر بتواند معرفت عمومی جامعه را ارتقا دهد، خاطر نشان کرد: نمایشهای ما باید بتوانند داشتههایمان را معرفی کنند و این موضوع در آینده باید بیشتر مورد توجه باشد چراکه در حال حاضر جوانان زیادی هستند که به بدنه تئاتر میپیوندند.
مهدی شفیعی: جشنواره نمایشهای آئینی و سنتی یکی از متنوعترین رویدادهای فرهنگی کشور است
پس از سخنان معاون امور هنری، مهدی شفیعی مدیرکل هنرهای نمایشی بهعنوان دومین سخنران در افتتاحیه ششمین سمینار بینالمللی نمایشهای آئینی و سنتی در سخنانی با بیان اینکه جشنواره نمایشهای آیین و سنتی متنوعترین رویداد فرهنگی کشور است، با برشمردن بخشهای گوناگون این جشنواره؛ از بخش جوانههای نمایشی بهعنوان یکی از ویژگیهای مهم این جشنواره یادکرد و گفت: این بخش باهدف معرفی و ترویج نمایشهای آئینی و سنتی در بین کودکان و نوجوانان طراحیشده که در آن 11 نقال کودک حضور دارد که از این میان 6 نفر دختر هستند.
شفیعی در ادامه با تاکید بر اینکه اداره کل هنرهای نمایشی همه توان خود را برای توجه به نمایشهای آیینی و سنتی مصروف داشته و دارد، افزود: هرچند در این زمینه هنوز ایرادهایی داریم اما ظاهراً برخی نهادها که باید در این حوزه فعال باشند این مسئولیت را فراموش کردهاند و کسی هم در این زمینه از آنها پرسشی نمیکند. این در حالی است که 60 مرکز آموزش عالی در تئاتر داریم که دستکم 20 تای آنها فعال هستند و باید پژوهش جزو سرفصلهای آنان باشد اما چه پژوهشی از آنان دیدهایم؟!
فتحعلیبیگی: امیدوارم تا دیر نشده آرزوی ما در ایجاد یکرشته دانشگاهی محقق شود
داوود فتحعلیبیگی دبیر هجدهمین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی نیز در این مراسم در سخنان کوتاهی با ابراز خرسندی از اینکه بذر این جشنواره که در سال 68 با 12 نمایش کاشته شد به مرحلهای رسیده که امروز نزدیک به 550 اثر متقاضی شرکت در بخشهای گوناگون جشنواره هستند، گفت: این رشد کمی و کیفی و تعداد متقاضیان شرکتکننده در جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی باعث خوشحالی است. چراکه در بسیاری از کشورها برای نمایشهای آیینی و سنتی خود یک وزارتخانه دارند اما در اینجا ما فقط یک دفترداریم بدون اینکه هنرستان یا رشته تخصصی دانشگاهی برای آموزش این هنرها داشته باشیم. امیدوارم تا دیر نشده این آرزوی ما نیز به تحقق برسد.
قطبالدین صادقی اولین سخنران بخش ارائه مقالات
پس از سخنان دبیر جشنواره، قطبالدین صادقی کارگردان، نمایشنامهنویس، مدرس و پژوهشگر تئاتر بهعنوان اولین پژوهشگر این سمینار مقالهای با عنوان «ابعاد زیباشناختی و جامعهشناختی میر نوروزی» ارائه کرد.
صادقی در این خصوص گفت: میر نوروزی از آئینهای کهن ایرانزمین است که از دوران باستان در ایام نوروز به شکلی کاملاً نمادین و نمایشی اجرا میشده است و حتی گزارشهایی از برگزاری آن تا چند دههی پیش در مناطق کردنشین موجود است.
صادقی افزود: مقالهی ارائهشده در سمینار ضمن معرفی ویژگیهای اجرایی، به ابعاد زیباشناختی و جامعهشناختی این آئین کهن که تمرینی در روابط اجتماعی نیز به شمار میآید، میپردازد.
بخش بعدی این سمینار به مقالهای با عنوان «نمایش نگارههای جام ارجان با تأکید بر نقوش لایه چهارم» میپردازد که غزال رحمانپور کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر آن را ارائه میکند.
رحمانپور در ابتدا عنوان کرد: ازآنجاکه مدارک و اسناد مکتوبی که بتوان به مدد آنها تاریخ نمایش ایران باستان را بازشناسی نمود اندک اند، نگارهها و آثار باستانیِ تصویری تنها منابع مفید و مورد اعتماد برای تاریخنگاران به شمار میآیند.
این پژوهشگر درباره مقاله خود افزود: در این مقالهیک نگارۀ حکاکی شده بر جام برنزی ارجان متعلق به دوران نئوعیلامی بررسی میشود که گونهای نمایش باستانی در آن تصویر شده است. این پژوهش بر مطالعۀ تاریخی اسناد باستانشناسی و کتابخانهای ایران و میانرودان بنانهاده شده است. در این مقاله پس از ارائۀ تاریخچۀ اکتشاف این سند، بامطالعۀ موردی case study، عناصر اجرایی و نمایشی نگارۀ مذکور واکاوی شده و سپس محتوای آن به شیوۀ توصیفی تحلیلی بررسی می گردد. در انتها نیز مطالعهای تطبیقی بر عناصر نمایشی آن با نمایشهای آیینی سنتی ایرانی انجام میشود.
فرهاد مهندس پور وگفتوگو در روایتگری ایرانی
فرهاد مهندس پور عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیت مدرس از دیگر پژوهشگرانی است که مقاله خود را با عنوان «گفتوگو در روایتگری ایرانی» ارائه کرد.
مهندسپور در این خصوص توضیح داد: این نوشتار درباره فنون گفت¬وگو در روایتگری ایرانی است که در آن به چند ویژگی گفتار روایی ازجمله چگونگی برساختن مفهوم زمان، بی¬زمانی، همزمانی و زمان¬گریزی در روایت پرداختهشده است. در این کندوکاو، متون کهن پارسی از گاهان اوستایی و پسازآن بررسی گردیده تا بتوان خاستگاه و بن اندیشۀ این فنون گفتاری را یافت.
این استاد دانشگاه افزود: با پیگیری صورتبندی (فرم) گفت¬وگو در روایات اسطوره¬ای، حماسی، تعلیمی، دینی، داستانی و آیینی ایرانی می¬توان دریافت که چگونه با زنجیره¬ای منطقی روبروییم. این منطق گفت¬وگویی، در اثر پیوستگی، به فنونی تبدیل گردیده¬ که رد آن را می¬توان در ادبیات و هنرهای روایی همچون شبیه¬خوانی نیز یافت.
مهندسپور درباره روش تحقیق این مقاله گفت: روش کار در این نوشتار، تحلیل و توصیف ریخت و کارکرد گفتار در فرایند روایت است که در آن به چیستی و چرایی گفتوشنود دو یا چند سویۀ کسانِ گفتار و گسست و پیوند آنان با یکدیگر تاکید گردیده است.
رامتین شهبازی آخرین ارائهدهنده مقاله در بخش صبح اولین روز پژوهش بود.
این عضو هیئتعلمی دانشگاه سوره که با مقاله «سازوکار بازنمایی تخیل در نقالی بر اساس آرای ژیلبر دوران» در این سمینار حضور داشت گفت: «تخیل» یکی از پایههای اساسی هنر در فرهنگهای مختلف است که به شیوههای متفاوتی بازنمایی میشود. یکی از شکلهای بازنمایی تخیل را میتوان در نمایشهای آئینی- سنتی موردمطالعه قرارداد.
شهبازی ادامه افزود: در ایران روایتهای نقلی- محاکاتی نقالی این امکان را پدید میآورد تا راوی بتواند عناصر مختلف نمایشی را به یاری گرفته و تخیل را در ذهن مخاطب خود بازآفرینی کند. برای تبیین موضوع حاضر آرای ژیلبر دوران یکی از پژوهشگران حوزه «تخیل» مورد ارجاع واقعشده است. دوران اعتقاد دارد که «تخیل» حاصل تصاویری نمادین است که از تعامل رانههای روانی درونی و فرمانهای عینی محیط شکل میگیرند. این نگاه دوران سببساز شکلگیری نظامی میشود که وی از آن با عنوان «منظومه تخیل روزانه» و «منظومه تخیل شبانه» یاد میکند.
این پژوهشگر درباره شیوه نگارش این مقاله گفت: مقاله حاضر که به شکل کتابخانهای و با روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده، سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که چگونه امتزاج روایت نقلی- محاکاتی نقال سببساز همنشینی این دو نظام تخیل میشود؟ در همین راستا فرضیهای نیز مطرحشده است مبنی بر اینکه به نظر میرسد همنشینی این دو ساختار در هنر نقالی میتواند میزان مجراهای ارتباطی میان نقال و مخاطب را در پیوند با موضوع گسترش دهد.
بخش بعدی سمینار از ساعت 14:30 با ریاست بهزاد آقاجمالی آغاز شد.
در این بخش لیلی عاج کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی مقالهای با عنوان «مطالعه تطبیقی فن خطابهٔ ارسطو (کتاب سوم) و فتوت نامه سلطانی (باب ششم) با تمرکز بر طومار نقالی حاج حسین میرزا بابا (مشکین)» ارائه کرد.
لیلی عاج در خصوص فن خطابهٔ ارسطو در این مقاله گفت: مراحل فن خطابه از منظر ارسطو عبارتند از: ابداع، آرایش و تنظیم، سبک و طرز بیان. او برای سخنوران و به تعبیری نقالان سه ابزار اتوس (شخصیت و وجاهت سخنران)، پتوس (جنبههای احساسی و شگردهـای سخنوری) و لوگوس (ارائه استدلال و برهان) قائل است.
عاج در ادامه درباره فتوت نامه سلطانی افزود: از طرفی واعظ کاشفی نیز در فتوت نامهی سلطانی تاویلی متفاوت از فن خطابهی ارسطو برای عمل معرکهگیری و نقالی ارائه داده که حاصل تأثیرات فرهنگی- اجتماعی و مذهبی است. تطبیق این دو اثر باهدف چگونگی بهکارگیری سه ابزار اتوس، پتوس و لوگوس توسط نقالان برای دراماتیک کردن روایتهای شفاهی صورت گرفته است. به همین منظور طوماری از نقالیهای میرزا بابا مشکین که خود ذوقی در شعر و دانشی در ادبیات داشته بررسیشده است.
نیره مردی دکترای تخصصی روانشناسی عمومی، پژوهشگر و بازیگر تئاتر با ارائه مقاله «بررسی جنبههای روانشناختی، اجتماعی نقلهای زنانه با نگاهی به «بنملی» بهعنوان شیوهای منحصربهفرد در شیوه روایتگری زنان کرد» به بررسی شیوه روایتگری در این خطه از سرزمین ایران میپردازد.
مردی در خصوص «بنملی» گفت: در تمامی جنبههای اجتماعی زندگی مردمان کرد، زنان گاه شکل و شیوه ارائه مخصوص به خود را داشتهاند. بهعنوان نمونه، در میان شیوهها و اشکال روایتگری، شیوهای منحصربهفرد به نام «بنملی» هست که نوعی نقل و روایتگری مختص زنان کرد است.
این پژوهشگر درباره شیوه روایتگری افزود: این شیوه از روایتگری که بهصورت: 1- تکنفره 2- دونفره: به دو شیوه یکی در میان و یا هر دو راوی باهم. 3- اجرای گروهی که شکل گروهی آن نیز هم بر دو نوع است. الف: نقال بهعنوان سردسته بیتی از روایت منظوم را نقل میکند و افراد گروه آن را تکرار میکنند ب: همه گروه همزمان باهم بهصورت گروه کر روایتگری میکنند و نقل را میخوانند. چنین شیوهای از نقل و روایت بدون شک دارای جنبهها و کارکردهای مختلف روانشناسانه است و با واکاوی این متغیر فرهنگی از منظر روانشناسی اجتماعی که بهروشهای تحقیق و پژوهش میدانی و کتابخانهای صورت گرفته است، به اهمیت و معرفی «بنملی» و بررسی جنبههای نمایشی حالات و رفتار زنان روایتگر آن پرداخته میشود و درنهایت با بررسی جنبههای اجتماعی آن از منظر روانشناسی این نتیجه حاصل می گردد که «بنملی» بهعنوان یک شیوه روایت گری از جنبه روانشناسی کارکرد اجتماعی هم دارد.
مردی در ادامه درباره کارکردهای اجتماعی این شیوه روایتگری افزود: «بنملی» از جنبه روانشناسی دو کارکرد اجتماعی دارد 1-کارکرد شادیبخش 2-کارکرد التیامبخش در ماتم و سوگ که هر دو کارکرد از جنبههای حمایت اجتماعی محسوب میشوند. علاوه بر این دارای جنبههای نمایشی، نقل و روایتگری کمتر شناختهشدهای است که با درک و شناخت آن جنبهها، میتوانیم گنجینه نمایشهای آئینی و سنتی فلات ایران را غنای بیشتری ببخشیم.
پژوهشگر هلندی و مستندهایی از سینمای ایران
هفتمین مقاله این روز با عنوان «تحول فرهنگ، آدابورسوم جنوب صحرا در هنرهای نمایشی شمال آفریقا، شرق میانه و جنوب آسیا» توسط «وان درلیندن» از هلند ارائه شد که بهعنوان اولین پژوهشگر خارجی این سمینار حضور یافت.
وان درلیندن در خصوص دامنه پژوهش خود گفت: آیینهایی که از جنوب صحرای بزرگ آفریقا نشأت میگیرند در سراسر آفریقای شمالی، شرق میانه و جنوب آسیا دیده میشوند، مثل نائووا در مراکش، لیوا دور شبهجزیره عرب و فرهنگ شیدی در پاکستان و هندوستان. توزیع آن به راههای تجاری سابق ارتباط دارد که شامل راههای حملونقل بردهها هم میشود.
این پژوهشگر هلندی درباره آیین زار در ایران گفت: در ایران، شناختهشدهترین آیینی که منشأ آفریقایی دارد، زار، یک آیین شفابخشی عرفانی است. این آیین در طول ساحل جنوبی کشور و جزایر خلیجفارس وجود دارد.
وی افزود: فستیوال نائووا در مراکش منشأ نائووا را نشان میدهد و آن را با سبکهای موسیقی آفریقا یا فرهنگ آفریقایی-آمریکایی مخلوط میکند.
اقتباسهایی مدرن از لیوا از شبهجزیره عرب هم در هنرهای اجرایی و بصری دیده میشوند. بسیاری از خوانندگان زن محبوب اهل کویت، بحرین و عربستان صعودی، از نژاد آفریقایی-عرب بودند.
در بلوچستان، جنوب شرق پاکستان و غرب هندوستان هم یک فرهنگ زیرصحرایی و درعینحال مشتقهای موسیقی پاپ مدرن قرار دارد.
شهر ازمیر واقع در جوامع آفریقایی-ترکی هم نوادههای بردههای سابقی هستند که از مناطق سابق عرب عثمانی فرا رسیدند و آیینهای خودشان را داشتند.
وان درلیندن با اشاره به فیلم مستند «باد جن» ناصر تقوایی گفت: مطالعات بسیار و همچنین مستندهایی ازجمله آثار پیشگامانه ناصر تقوایی درباره فرهنگ آفریقایی در این منطقه انجامشده است؛ اما به خاطر ناسیونالیسم، زبان و تابوهایی که حول محور تاریخ بردهداری وجود دارد، بازبینیهای کاملی انجامنشده است. حالا زمان برخوردی یکپارچه فرارسیده است. حالا وقت به هم متصل کردن شواهد است.
این مقاله با سخنرانی شامل یک گفتگو، مطالعهای از این منطقه بزرگ و تاریخ، مستندهای ویدیویی از آیینها و نمایشهای مختلف از این منطقه و عکسهای مختلف همراه بود.
نیل وان درلیندن پژوهشگر تئاتر که از هلند به این سمینار آمده با ارائه مقاله خود با به نمایش گذاشتن بخشهایی از مستند «باد جن» ساخته ناصر تقوایی و بانام آوردن از این فیلمساز با استناد از این اثر و اجرای آیین زار به کارگردانی مهدی ساکی در جشنواره تئاتر فجر به تشریح دیدگاههای خود درباره این آیین نمایشی در ایران پرداخت.
تقوایی این مستند را در سال 1348 با سفر به بندر لنگه درباره آیین زار که یکی از مهمترین آیینهای نمایشی این مناطق است، جلو دوربین برد.
مراسم آئینی در اتیوپی
زلالم تفری از کشور اتیوپی با ارائه سخنرانی مراسم آئینی در اتیوپی دومین پژوهشگر خارجی حاضر در سمینار بود.
زلالم تفری در خصوص این مقاله گفت: تحقیقات آکادمیک زیادی انجامشدهاند تا محدودیتها و تقاطعهای ذاتی بین آیین و تئاتر را موردمطالعه قرار بدهند. باوجوداینکه تعریف مراسم آیینی در آفریقا موردبحث است، در این قاره این واژه به منشأ تئاتر بومی آفریقایی اشاره میکند که در حال حاضر با مراسم آیینی که همراه با نمایش معاصر وجود دارد، توأم شده است.
برای درک کردن نمایش آیینی و درنتیجه توسعه دیگر فرمهای تئاتر، آدم باید فرای فرم نگاه کند و سعی کند کاربرد آن را کشف کند. در نگاه به مثالهای متفاوت نمایش آیینی، هنرمندان باید کاربردهای مختلف مثل کنترل اجتماعی، توسعه اقتصادی و حفظ عدالت را در نظر بگیرند.
در اتیوپی، انواع غربی نمایش بعد از تولید نمایشنامهای نوشته بجروند تکلهاوریات تکلمارام در سال 1913 به وجود آمدند و نحوه تفکر او در مورد راههای تولید نمایشها در مدارس تاسیسشده مدرن درس داده میشوند. نخستین تلاشها توسط مدرسان خارجی انجام شد که نمایشهای شکسپیر را ترجمه و تولید میکنند. با الهام گرفتن از آنها، اتیوپی هم سر برآورد.
این پژوهشگر درباره کم توجهی به آثارآیینی در اتیوپی گفت: تحقیقی آشکار کرد که توسعه تئاتر اتیوپی از نمایشهای آیینی نبوده است. مهمتر از آن، تئاتری که در تمام سالنهای دولتی و خصوصی روی صحنه برده میشود، با دراماتیزه کردن آیینها به وجود نیامده، بلکه تقلیدی است از سبک و ساختار تئاتر غربی. باوجود این حقیقت، از وقتی دانشگاه هنرهای تئاتر مدرن آدیسآبابا تاسیس شده، انواع مختلف آیینها را روی صحنه دراماتیزه کرده است. با این حال، نمیتوانیم کارهای تحقیقاتی دقیق در مورد این زمینه پیدا کنیم. درنتیجه، این مقاله به طور تحلیلی این مسئله را مورد بررسی قرارداد که کدام یک از عناصر معاصر دراماتیک به نمایش درآمدند و چطور اجرا کردن آیینها روی صحنه میتواند به جامعه کمک کند و انضباط فرهنگ اتیوپی مسئلهای است که به خوبی در نمایشهای آیینی به نمایش درمیآید.
شبیهخوانی به روایت محقق آذربایجانی
ترلان رسولف از جمهوری آذربایجان با ارائه «خودانگیختگی در نمایشهای آئینی» به شبیه خوانی در این کشور پرداخت.
رسولف گفت: شبیهخوانی آیینی مرموز است، حالا سوای محتوای مذهبیاش. این آیین بسیار برای آذربایجان هم آشناست. اینجا روایت فقط لایه بالایی را شامل میشود که نقشی در نمایش دید منطقی برای مخاطب دارد؛ اما زیر آن لایه، یک لایه مهم در درجه عرفانی قرار دارد که برای بیشتر مخاطبان مهم است. به همین دلیل است که تمام آن نقشآفرینیها توانستند توجه نه تنها مخاطب، بلکه بسیاری از توریستهای کشورهای غربی را به خود جلب کنند. بعد از قرنها نمایشنویسی در تئاتر اروپایی، دوره بعدازآن نه به ریشههای تئاتر یونانی، بلکه به تئاتر باستانی بازگشت.
این پژوهشگر در خصوص نمایش آیینی در کشورش افزود: در آذربایجان، مثالهایی درزمینهٔ هنرهای نمایشی هستند که زیرساخت نمایشهای آیینی دارند. یکی از آنها تئاتر YUG است که متودهایی مختلف در آمادهسازی نمایشها دارد، از تجربه متمایزترین کارگردانها استفاده میکند و سبک کارگردانی و بازیگری خودش را اضافه میکند. اینجا کارگردان و اولازهمه بازیگران نقش تعدیلکننده را از حالتی فعال بر عهدهدارند و نهفقط ازنظر فاصله خیلی با مخاطب نزدیک هستند. یکی از این مثالها میتواند یکی از نمایشهای BOY باشد که بر پایه اساطیر جهانی است.
درجه جدیدی که در توسعه این سبک به وجود آمده دارد تکنیکی جدید در نمایش به وجود میآورد، مثل تکنیک خودانگیختگی که شبیه به بدیههسازی هنری است.
معرکه گیری در ایران از مکتوبات للنینگراد
«معرفی کهنترین گزارش مکتوب از یک نمایش معرکه گیری در ایران» عنوان مقاله شهرام زرگر، عضو هیئتعلمی دانشگاه هنر است.
زرگر در مقدمه این مقاله در خصوص اهمیت این پژوهش میگوید: گونههای مختلف نمایش ایرانی هریک شیوههای متفاوتی برای ارتباط با مخاطب را تجربه کرده است. در این میان گونههای محیطی و میدانی ـ همچون نمایشهای سرگرمکنندهی پردهخوانی، شمایل گردانی، معرکه گیری ـ متناسب با برقراری ارتباط میدانی با مخاطبانشان، بیش از دیگر شکلهای نمایشی غیر میدانی ـ چون شبیه خوانی، روحوضی، خیمهشببازی، نقالی ـ که نیاز به محیطی برای اجرا ـ چون تکیه، قهوهخانه، اندرونی خانهها ـ داشته در معرض تهدید بوده است. ذاتِ بدیهه پردازانه ی نمایشهای دستهی اول امکان هرگونه ثبت و ضبط و بررسی بعدی آنها را منتفی کرده است؛ لذا هرگونه سندی از اجرای اینگونه نمایشها برای پژوهشگران مغتنم به شمار میآید.
او درباره محور اصلی مقالهاش میافزاید: یکی از مهمترین ـ و تاکنون منحصربهفردترین ـ سندهای مربوط به نمایشهای ایرانی، گزارشی است از اجرای یک معرکه گیری که در حدود ۹۰ سال پیش در تهران توسط رومان آندریویچ گالونُف ـ شرقشناس اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی سابق ـ صورت گرفته و در نشریهٔ IRAN III فرهنگستان علوم در تاریخ ۱۹۲۹ در لنینگراد ـ به دو زبان فارسی و روسی ـ منتشر گردیده و تاکنون در ایران بازنشر و معرفی نشده است. در این مطلب به معرفی و بازخوانی این گزارش پرداخته خواهد شد.
سیاه ایرانی و سیاه پرتقالی
یک پژوهش بینالمللی با عنوان «مقایسه سیاه پرتغالی در آثار کلاسیک پرتغال و سیاه ایرانی در نمایشهای سنتی ایرانی» بخش بعدی سخنرانی را به خود اختصاص داد. این مقاله را صبری ذکری ُاز کشور پرتقال ارائه کرد.
او در خصوص مقاله خود گفت: ژنرال آلفونسوی پرتغالی در قرن شانزده میلادی اعتقاد داشت اگر هر کشوری بر چهار تنگهی استراتژیک جهان دست یابد آبهای دنیا را کنترل خواهد کرد، یکی از آن تنگهها "هرمز " است که امروزه همچنان گذرگاهی مهم به شمار میآید. سرانجام مقاومتهای مردمی و سرسختیهای ایرانیان پرتغالیها را مجبور به ترک هرمز کرد، هرچند که تبادلات بینافرهنگی ناخوداگاه تأثیرات خود را بر هر دو ملیت گذاشته بودند. یکی از نکات مهم بررسی آیینها و هنرهای نمایشی موجود در قارهی آسیا است که متأثر از تجارت بردهها است.
صبری ذکری در خصوص ریشه سیاه در این مقاله افزود: پرتغالیها کشتی دار و بردهدار بودند، کشتیهای آنها سیاهان برده را به تمام نقاط دنیا انتقال دادند، فرهنگ مغلوب بردگان در طول اعصار در بطن سایر فرهنگها بهآرامی جای گرفت، سیاه یک دارایی به شمار میآمد، در خانهها جای میگرفت، زاد و ولد میکرد و فرهنگ سرسختش را همچنان دوشبهدوش و نسل به نسل انتقال میداد. در ایران، در جنوب اولین تبادلات فرهنگی میان سیاهان و ایرانیان رخ داد، هرچند این تبادل خیلی پیشتر در اعصار پارسیان به طور یحتمل رخداده بود.
وی در خاتمه گفت: برگزاری یک تور تخصصی و بازدیدی از جزیرهی هرمز یکی از راههای ارزنده برای بررسی چگونگی تبادلات فرهنگی میان ایرانیان، سیاهان و پرتغالیها است؛ و کارخانهی بازیافت اجرا (کا.با. ج) یک مرکز مجازی-عملی مطالعات و تحقیقات درزمینهٔ ی نمایش و آیینهای نمایشی است، هدف این مرکز احیا و بازیافت عناصر و شکل اجرا شامل آیینها، مراسم و هنرهای نمایشی رو به زوال است.
سنت و مدرنیته در تئاتر
پژوهشگر بعدی هریستو استویچف از بلغارستان است و او در مقاله خود با عنوان معانی چهارچوب (زوایای) تئاتریویا تعامل تئاترهای سنتی و مدرن» به ارتباط میان سنت و مدرنیته پرداخته است.
او در بیان خلاصه مقاله خود گفت: چالش امروز در ارتباط بین مدرنیته و سنتها درزمینهٔ تئاتر است، مثل تاریخ و میراث. این تضادی ناگزیر است که در رابطه با تغییرهای به وجود آمده در عرصه جهانی شکل میگیرد. از این نظر، دارم در مربع تئاتری صحبت میکنم. سیاستهای تئاتری با رخدادهای اجتماعی ارتباط دارند که اغلب در یک پسزمینه سیاسی بیان میشوند. ذات مربع تئاتری در همین نهفته است. همیشه چندفرهنگی در آن هست؛ ضروری است، مثل اوزون برای زندگی این مربع. مهم است که این مربع نابود نشود، مهم است که از دانش تئاتری بهعنوان یک نقشه سیاسی استفاده نشود.
این بزرگترین خطر زمانه ماست. سرنوشت ما حفاظت از مربع تئاتری است. هر یک از ما صدای نظر عمومی هستیم.
این سؤالی از اشتیاق و باور در تعامل چندفرهنگی است. من به درهای باز مربع تئاتری باور دارم. در این معنای وجود جامعه تئاتری ما وجود دارد. این را فراموش نکن، برادر و خواهر هنرمند من!
جن در تعزیه و پردهخوانی
مقاله بعدی از کشور ایران ارائه شد. مسعود شیربچه و معصومه حسن زاده عنوان «دگردیسی جن از ساحت معنایی به تجسمی تصویری و عاملی نمایشی در تعزیه و پردهخوانی» را برای مقاله خود انتخاب کردند.
مسعود شیربچه، مترجم و معصومه حسن زاده دارای کارشناسی ارشد ادبیات است.
در خلاصه این مقاله آمده است: جن در قاموس قرآن کریم مخلوقی دو گانه است؛ از یک سو موجودی ماورایی آفریده از عنصر آتش، از سوی دیگرموجودی که به خدمت سلیمان نبی گماشته میشود.
شکوفه ماسوری عضو هیئتعلمی دانشگاه سوره مقاله «جستجوی ردپای اسب در اسطوره / افسانه، آیین و شبیهخوانی» را بهعنوان آخرین سخنران ارائه کرد.
ماسوری معتقد است: اسب چارپای همراه انسان، از نخستین روزهایی که توسط او رام شده است همواره در اسطورهها، افسانهها و آیینهای مردم ایران وجود داشته تا جایی که به یکی از شخصیتهای آنها بدل شده است.
این پژوهشگر درباره مقاله خود میگوید: این مقاله با ردپای اسب از اسطوره / افسانه شروع میشود و سپس به آیینهای بومی لرستان میپردازد و آنگاه به این باور میرسد که چگونگی حضور اسب در شبیه خوانی دنبالهروی از همین آیینها و افسانههای ایرانی است. مقاله با روش تطبیقی به اسبهایی نظیر رخش و شبرنگ بهزاد در شاهنامه فردوسی، کتل در آیینهای بومی لرستان و ذوالجناح و عقاب در شبیه خوانی خواهد پرداخت.
ماسوری در خصوص روش نگارش این مقاله میافزاید: روش مطالعهی مقاله تحلیلی- توصیفی و مبنای کار تحقیقات اسنادی و مصاحبههای میدانی است که در پایان به این نتیجه میرسد، حضور اسب بااعتبار یک شخصیت در شبیه خوانی ادامهی حضور اسب در افسانهها و آیینهای ایرانی است.