گفتوگو با محمد قاسمی کارگردان وبازیگر نمایش سرزمین پدری
تئاتر تلاش میکند خصلتهای بشری را روی صحنه ارائه کند
ایران تئاتر:محمد قاسمی کارگردان«سرزمین پدری» به ایران تئاتر گفت: تلاش میکنم در نگاه و شیوه کاری ام به تکامل برسم؛ شیوه کاری که بر گرفته از آداب و سنن و محلی ایرانی است.
همیشه داستانهای اسطورهها برای مخاطب و مردم جذابیت دارد. زیرا منطبق بر واقعیتها توسط نویسندگان خلاق نوشته شدهاند. مده آ یکی از آثار اسطوره ای جذاب است که بارها در سینما و تئاتر مورد استقبال قرار گرفته و محمد قاسمی در نمایش «سرزمین پدری» آن را ایرانیزه کرده است. قاسمی کارگردانی است که در آثارش هویت و بوم ایرانی به خوبی قابل شناسایی است و در نزدیک به یک دهه فعالیت حرفه ای در صحنه تئاتر با اجراهایی نظیر آبیترین آسمان زمین و شهادت خوانی حضور مستمری در این عرصه داشته است. نمایش سرزمین پدری نوشته و کار محمد قاسمی مهر و آبان ماه ساعت ۱۸ در سالن سایه مجموعه تئاترشهر روی صحنه میرود .به بهانه تازه ترین تجربه تئاتری این هنرمند در باره مضمون ، فرم و ساختار نمایش سرزمین پدری با او به گفتوگو نشسته ایم.
در نمایشهایی که روی صحنه میبرید از جمله همین نمایش سرزمین پدری یک سری تمهای مشترک در خصوص فضا سازی ، نوع کارگردانی و استفاده از موسیقی زنده دیده میشود. آیا در کارهای شما باید به دنبال دیدن یک سری موتیف های شنا و نزدیک هم باشیم؟
این مسئله برمی گردد به نظریه مؤلف و این ویژگی را دارد که مخاطب موقعی که با نام محمد قاسمی به عنوان کارگردان مواجه میشود میداند با چه جنس نمایشی روبه رو خواهد شد و با پس زمینه ذهنی نمایش من را برای دیدن انتخاب میکند. این نگره مؤلف به هر حال ویژگیهای خاص خودش را دارد و موید این نکته است که من در چه سبکی کار میکنم . پیروی از سبکها میتواند ما را وارد برشی از تاریخ هنر کند که تاکیدی بر تئاتر ایرانی باشد. در خیلی از کشورهای دارای سبک هنری مثل ژاپن با داشتن تئاتر بومی مثل کابوکی به بلوغ رسیدهاند. البته ما هنوز در کشورمان نتوانستهایم در این رابطه به یک سمبل و بلوغ هنری برسیم.
رسیدن به یک سبک و سیاق و یا همان سمبل هنری که اشاره کردید چه دشواری هایی دارد؟
به این مسئله فکر میکردم که چگونه در یک کشور و در یک جغرافیای مشخص شعرا و نویسندگان و هنرمندان همگی به سمت و سوی یک جریان هنری میروند و آن را در دنیا تثبیت میکنند؛ طوری که بعد از آن خیلیها در دنیا پیرو این جریان میشوند. البته منظورم امری به عنوان انقلاب فرهنگی نیست؛ بحث سر شکل و فرم و قالبی جدید در یک اثر نمایشی است. در حال حاضر در اغلب نمایشهایی که در کشورمان روی صحنه می رود با قاب تلویزیونی و نه تئاتری مواجه هستیم. در حالی که ماهیت تئاتر قرار است متفاوت از تصویر باشد. اگر از خیلی از اجراهای تئاتری فیلمبرداری شود و شما آن را نگاه کنید تصور میکنید با یک فیلم و نه تئاتر مواجه هستید و جنس بازیها و فضای رئالیستی و نوع حرکت بازیگران به شدت از ماهیت اصلی تئاتر در این آثار فاصله گرفته است . این نوع جریان، تئاتر را از ایجاز، پویایی و خلاقیت جدا میکند . من تلاش میکنم در نگاه و شیوه کاری ام به تکامل برسم؛ شیوه کاری که بر گرفته از آداب و سنن و محلی ایرانی است. جغرافیای ایران پر از این آداب است و من در این اثر به سراغ یک متن نام آشنای غربی رفته ام و آن را ایرانیزه کرده ام.
با این حساب آیا سرزمین پدری یک اقتباس آزاد از داستان مده آ است؟
هر بازیگر و کارگردانی دوست دارد در دوران فعالیت کاریش حداقل یک بار نمایش مده آ را روی صحنه ببرد؛ چرا که یکی از بهترین تراژدیهای ادبیات نمایشی دنیا است و من هم از این اثر استفاده کردم .
مقصود شما این است که در مده آ خیلی از مسائل و خصلتهای بشری، دراماتیزه در قالب ساختار داستانی ارائه میشود؟
بله، خصلتهایی نظیر انتقام ، خشم و طمع و غیره . آدم از بدو خلقت درگیر این نوع خصلتها بوده و تا ابد هم خواهد بود و تاریخ انقضا هم ندارد . یکی از وظائف تئاتر این است که تلاش کند این نوع خصلتها را در قالب نمایشی عرصه کند و به جنبههای زیانبارش هم بپردازد.
در نمایش سرزمین پدری دو شخصیت پسر جوان پردازش متفاوتی دارند. چگونه به سمت این نوع نگاه رفتید؟
سالها پیش که مده آ را میخواندم متوجه شدم که به این دو شخصیت کودک کمتر پرداخته وکمتراز آنها صحبت شده است. این دو شخصیت پسران جوانی هستند که مدهآ آنها را میکشد. دو بچه ای که کشته میشوند و مرگشان تراژیک است و باعث شکل گیری خیانت جیسون و انتقام مده آ میشود. در اقتباس از این متن دو نوجوان را تبدیل به دو جوان رعنا کردم که یکی مادر و دیگری پدر را مقصر میداند و در آخر نمایش هم مخاطب متوجه میشود که این دو جوان دو برادر دوقلو هستند.
در موسیقی این اثر هم شاهد فضای متفاوتی با هویت ایرانی هستیم؟
در موسیقی از سازهای پیانو، هنگ درام، هارمونیکا، دمام و بینگو بانگو استفاده شده و سازهای افکتی به صورت زنده نواخته میشود. نوازندگان بازیگران نمایش هستند و با موسیقی نیز همخوانی میکنند. در شروع کار پیانیستی روی صحنه میآید که میخواهد بر اساس نمایش نامه مده آ آهنگسازی کند و ذهن پیانیست باعث ایجاد میزانسن و تعلیق آن میشود. خیلی از مخاطبین نمایش عنوان میکنند که نمیشود محتوا، موسیقی و فرم را از بدنه نمایش جدا کرد و جزو زبان روایی نمایش و مکمل همدیگر هستند.
آیا شخصیت ندهآ در نمایش شما را میتوانیم در قامت یک ضد قهرمان تعریف کنیم؟
نده آ در واقع مثل نامهایی از جنس سارا جنبه بین المللی دارد و در خیلی از کشورها و جاها استفاده میشود و مختص به جغرافیای ایران نیست. بنابراین تاکید داشتم که این قصه میتواند در هر جای دنیا رخ بدهد؛ یعنی هر جا که زنی میتواند بر اثر خیانت شوهرش به درجه ای از خشونت برسد که به فرزند کشی روی بیاورد.
ظاهراً بخشی از داستان نمایش شما بر اساس ماجرای قتلی واقعی در یکی از محلات تهران شکل گرفته است؟
بله، دوسال قبل در شهرک آزادی زنی بعد از کشتن شوهرش به دلیل خیانت دو فرزندش را میکشد.
بنابراین میتوانیم در نمایش سرزمین پدری رگههایی از تئاتر مستند را هم ببینیم؟
نه، من از این داستان مستند فقط الهام گرفتم و اصلاً ساختار نمایش ما قرابتی با تئاتر مستند ندارد . نمایش قبلی ام «آبیترین آسمان زمین» زمینههای تئاتر مستند را داشت و بر اساس یک رخداد واقعی شکل گرفت. سرزمین پدری ساختار ارسطویی دارد و بر گرفته از یک اثر کلاسیک یونانی و الهه ای به نام مده آ است. مده آ از الهههای یونان باستان است و بعد از خیانت نزول میکند و در جایگاه انسان قرار می گیرد.
گفتوگو از احمد محمد اسماعیلی