در حال بارگذاری ...
نگاهی به استندآپ کمدی در ایران (15)

گروتسک و کاربرد آن در استندآپ کمدی

ایران تئاتر- علیرضا محمدی*: بین طنز و گروتسک گاهی رابطه ای دوجانبه برقرار است . هر گاه طنز نویس بخواهد برای ایجاد حداکثر حس ریشخند و انزجار در خواننده یا تماشاچی، شگردی به کار برد، قربانی خود را به صورت گروتسک به نمایش در می آورد.

اگر بخواهیم با اصطلاح گروتسک (Grotesque) آشنا شویم راحت ترین و در واقع بهترین رجوع مان می تواند به کتاب "گروتسک در ادبیات " اثر فیلیپ تامسون باشد که در زبان فارسی، با ترجمه ی آقای غلامرضا امامی به بازار نشر عرضه شده است.
آنچه در آغاز تورق کتاب از این اصطلاح به دست می آید این است که در حدود سال 1500 میلادی، در اثنای حفاری هایی که در رم صورت گرفت، دیواره های نقاشی شده ای کشف شده آنها را در ابتدا «گروت» (grote)  می گفتند به معنای حفره، که با بسط معنا، می شود حفاری ها.
از این کلمه، صفت «گروتسکو» و اسم «گروتسکا» مشتق شدند که همگی اشاره به نوع نقاشی یاد شده دارند.
تامپسون سپس به تجزیه و تجلیل چهار عنصر مهم در یک اثر گروتسکی، یعنی: ناهماهنگی، خنده آور و خوفناک بودن، افراط و اغراق، و نابهنجاری می پردازد و بارزترین خصیصه ی گروتسک را، عنصر اساسی «ناهماهنگی» می داند و می گوید این ناهماهنگی می تواند از کشمکش، برخورد، آمیختگی ناهمگونها یا تلفیق شدن ناجورها ناشی شود.
 

رابطه طنز و گروتسک :
بین طنز و گروتسک نیز گاهی رابطه ای دوجانبه برقرار است . هر گاه طنز نویس بخواهد برای ایجاد حداکثر حس ریشخند و انزجار در خواننده یا تماشاچی، شگردی به کار برد، قربانی خود را به صورت گروتسک به نمایش در می آورد. اما آن عامل اساسی که گروتسک را از طنز متمایز می کند، آمیزش بین تضادها در عمل و تأثیر است. گروتسک میل دارد که خواننده را درگیر پاسخ ها و واکنش های مختلف کند و برایش گیجی و تشتت فکری به همراه آورد. معمولا در طنز، تغییر و تحولی، افت و خیزی، یا حداقل نقطه ی تمایزی بین خرده گیری های سطحی و مسخره که خنده را سبب می شود، و شرارت آشکار که باعث خشم می شود به چشم می خورد. گروتسک نویس هر دو این ها را با هم عرضه می کند و سعی دارد واکنشی تولید کند که خنده و خشم در
یک زمان و هم اندازه، بروز کند. دیگر عناصری که گهگاه معنا و مفهومشان با اهداف گروتسک ادغام می شود، طعنه و مضحکه است. تجزیه و تحلیل و وجه تمایز این دو عنصر با اصطلاح مورد بحث نیز مطالب بعدی کتاب را در برمی گیرد.

 

گروتسک چیست ؟
گروتِسک نوعی از طنز در ادبیات و هنر که بسیار شبیه به طنز سیاه است ولی با آن تفاوت‌هایی دارد. متن یا تصاویر عجیب و غریب و طنزآمیز. جلوه دادن بسیار سیاه یک ضعف است. در لغت هر چیز تحریف شده، زشت، غیرعادی، خیالی یا باورنکردنی را «گروتسک» یا صُوَر عَجایب یا عجیب و غریب می‌گویند.[۱] به عنوان مثال، بر اساس محتوا و نوع طنز، یک کاریکاتور با محتوای گروتسکی، بین کاریکاتورهایی با طنز محض و خنده‌دار (Gag Cartoon) و کاریکاتورهایی با طنز سیاه قرار می‌گیرد. محتوای یک طنز محض (Gag) صرفا برای خنداندن مخاطب ساخته می‌شود ولی محتوای یک طنز سیاه معمولاً موجب خنده، دست‌کم در وجه معمول و فرخ‌بخش خنده نمی‌شود و اغلب وحشت، و تلخ‌کامی و اندوه را برمی‌انگیزاند. گروتسک اما مخاطب را در میان این دو نوع از حالات معلق می‌گذارد. تردید بین خندیدن یا وحشت کردن. بلاتکلیف میان مضحک بودن و سیاه بودن محتوا. مشخص‌ترین این ویژگی‌ها را در داستان کوتاه «دوست ما آقای کولبی» نوشته «دونالد بارتلمی» (Donald Barthelme) دیده می‌شود. (ترجمه آن در ایران با نام «بعضی از ما دوست‌مان کلبی را تهدید می‌کردیم» منتشر شده است). این داستان ماجرای عدّه‌ای دوست است که دور هم جمع شده‌اند و تصمیم گرفته‌اند در فضایی بسیار دوستانه و رفتاری دلسوزانه دوست‌شان (کلبی) را دار بزنند! داستان شرحِ گفت‌وگو و برنامه‌ریزی‌های این عدّه است دربارهٔ چه‌گونگی اجرای مراسم اعدام. «اگرچه دار زدن کلبی تقریباً به‌طور قطع خلاف قانون است امّا ما یک حق کاملاً اخلاقی برای این کار داریم چون او دوست ما است، از جهات گوناگون و مهّمی به ما تعلّق دارد، و تازه شورش را هم درآورده.»
از سری هنرهای تجسمی با درون‌مایه گروتسک و طنز سیاه می‌توان به کاریکاتورهای رولان توپور اشاره کرد که کتابی از او با نام مستاجر (tenant) در ایران منتشر شده‌است.

رابطه گروتسک و کمدی سیاه :
کمدی سیاه یک زیر گونه (ژانر) از گونه کمدی می‌باشد. این گونه در فیلم‌ها و داستان‌ها به موضوعاتی که معمولا جز دسته تابوها (چون مرگ، تجاوز، خشونت) هستند طبقه‌بندی می‌شود.کمدی سیاه ( Black Comedy )
نوعی فیلم یا نمایش که حس تلخ و سیاهی از طنز دارد و معمولا مسائلی جدی ، چون بیماری ، جنگ یا مرگ را دستمایه قرار می دهد. این فیلم ها و نمایش نامه ها ، معمولا سرشتی افشاگر دارند و رفتارها و واکنش های به ظاهر مخفی آدم ها را نسبت به این دسته واقعیت های نا مطلوب ، آشکار می کنند.
از جمله این فیلم ها می توان به دکتر استرنج لاو ( 1964- Dr. Strangelove ) ، ساخته استنلی کوبریک اشاره کرد. در این فیلم سردمداران یک کشور در اتاقی به نام اتاق جنگ ، به طور احمقانه جنگ های خانمان سوز به راه می اندازند ، در حالی که جان انسان ها برای آنها هیچ ارزشی ندارد. دیالوگ زیر از فیلم خود به خوبی بیانگر همه چیز است.
در صورتی که گروتسک تجلی این دنیای پریشان و از خود بیگانه است ، یعنی دیدن دنیای آشنا از چشم اندازی که آن را عجیب مینماید و این عجیب بودن ممکن است آن را مضحک یا ترسناک جلوه دهد و یا هردو کیفیت را به صورت همزمان پدید آورد . گروتسک بازی با پوچیهاست . به این مفهوم که هنرمند گروتسک پرداز درحالی که اضطراب خاطر را در خندۀ ظاهر پنهان میکند ، پوچیهای عمیق هستی را به بازی میگیرد . گروتسک حرکتی است در جهت تسلط بر عناصر پلید و شیطانی دنیا و طرد نمودن آنها.

 

کاربرد گروتسک در استندآپ کمدی :
هر وقتی صحبت از استندآپ کمدی میشه همه انتظار اینو دارن که قاه قاه بخندن و یک نمایش شاد و مفرح رو تماشا کنند. که صد البته انتظار درستی است.
ولی باید این مطلب رو بدونیم که ته مایه طنز تلخ است و بهترین سوژه ها و یا حتی تاثیر گزارترین اجرا های استندآپ کمدی از تراژدی سر چشمه میگیرد. به همین دلیل در بعضی از اجراها کمدین از اتفاقات تلخ یا سیاهی که در جامعه اتفاق می افتد استفاده میکند. که مخاطب علاوه بر خنده ممکن است دچار حس وحشت  یا انزجار شود.
به زبان ساده از قدیم گفتن که وقتی اینقدر مشکل داری یا اینقدر مشکلاتت زیاد هست و کاری از دستت بر نمیاد به ریش دنیا بخند و مشکلات را جدی نگیر.
برای شخص خودم اتفاق افتاده که وقتی اجرا دیگر استندآپ کمدین ها رو تماشا می‌کنم که از مشکل و ناراحتی صحبت می‌کند همون لحظه حس خوشایندی بهم دست میده و میگم بله درسته دقیقا برای منم اتقاق افتاده.
و حس بهتری بهم دست میده که باعث میشه از اون به بعد اگر اون مشکل برایم اتفاق بیفتاد ناخداگاه بخندم. و همچنین وقتی خودم اجرایی داشتم و مخاطبین بهم گفتن که بله درسته برای اون ها هم اتفاق افتاده و حس من رو تجربه کردند.
تشخیص دادن کمدی سیاه و گروتسک ممکن است کمی دشوار باشد.
در اروپا بیشتر و تخصصی تر به مقوله گروتسک پرداخته شده است. نقاشی ها و جلوه هایی که از آمیختن اجزای طبیعت با انسان یا تصویر یک اسکلت شیطانی که ژست خنده دار و مضحکی برای خندین گرفته است.
می توان گفت که در استندآپ کمدی گروتسک به قالب فانتزی هم نزدیک است. بیان موضوعات به عجیب ترین یا محال ترین شکل ممکن در صورت میگیرد که در گروتسک با حس وحشت همراه است.
داستان کوتاه " بعضی از دوستمان کلبی را تهدید می کردیم " نوشته دونالد بارتلمی، نمونه ای از یک داستان گروتسک است. دوستان کلبی قصد دارن او را به خاطر رفتارهایش که برای آن ها ناخوشایند است دار بزنند. در این داستان شما بین احساس وحشت و خنده قرار میگری نمیدانی که از دار زدن یک نفر توسط دوستانش وحشت کنید یا بخندید از اینک دوستان کلبی با خونسردی تمام اینکار را انجام میدهند که انگار دارند برای یک مراسم عروسی تدارک میبینند. که در میان حتی نظر کلبی در نحوه انجام کار برایشان مهم است.
یا یک موقعیت رو در نظر بگیرید که یک پدر و پسر در حالی که از یک طناب کوچیک آویزان هستن درحال سقوط کردن از یک دره هستند ولی در همین حین هر دو بجای وحشت کردن و ترس از مرگ به این فکر میکنند که آیا جنس طناب اصل هست یا نه ؟ پدر از اینکه تمام جنس های امروزی تقلبی هستند شکایت میکند و پسر همیشه به دنبال ثابت کردن خود به پدرش هست شروع میکند جنس تارپود طناب رو تجزیه و تحلیل کردن.
داستان "مسخ"اثر کافکا هم نمونه ای از گروتسک است. که بعلت ذیق کلمه از بیشتر توضیح دادن آن معذورم.
در اینجا به ماهیت گروتسک پی میبریم ک موضوعی باعث خنده می شود و از یک سو باعث وحشت و اضطراب.

جمع بندی :
تعریف گروتسک و تاریخچه آن رو بیان کردیم و همچنین تفاوت آن با کمدی سیاه که میتوان به طور کل گفت کمدی سیاه مرگ،تجاوز،خشونت رو به نمایش می کشد در حالی که گروتسک مرز بین خندیدن و وحشت کردن است.
و کاربرد آن در استندآپ کمدی که استفاده از گروتسک میتواند به جذابیت اجرا بیفزاید.
و اینکه اگر بخواهیم یک موضوع وحشتناک را بیان کنیم اگر به طور مستقیم بیان کنیم بدون هیچ طنز و خنده ای مخاطب از اجرای شما دلسرد میشود و به اجرای شما واکنش نشان نمیدهد. به همین دلیل میتوان از تکنیک گروتسک استفاده کرد. بنده خودم به عنوان یک استندآپ کمدین افغانستانی در کشور ایران هستم و قصد دارم که برای اتفاقات تلخی و تروریستی که در کشور اتفاق می افتد از این تکنیک استفاده بکنم. البته که در وهله اول باید توانایی های خودم رو افزایش بدم که واقعا زوده که اسم خودم رو استندآپ کمدین بزارم ولی جان من اجازه بدید حداقل دراین مقاله دلم رو کمی خوش کنم.( وی قصد دارد در آخر کار خودش را لوس بکند.)
خوب امیدوارم این مقاله براتون مفید واقع شده باشه.

منابع :
fa.wikipedia.org/wiki/گروتسک

کتاب گروتسک در ادبیات اثر فلیپ تامسون

 

*علیرضا محمدی؛ استندآپ کمدین افغانستانی عضو دفتر تحقیق، پژوهش و تولید استندآپ کمدی  با مدیریت امیر کربلایی زاده




نظرات کاربران