در حال بارگذاری ...
گفت و گو ایران تئاتر با محسن مظاهری کارگردان نمایش پسر:

استقبال مخاطب حالم را خوب کرد

ایران تئاتر: محسن مظاهری در اولین تجربه نویسندگی و کارگردانی اش، نمایش پسر را به عنوان یکی از پیشتازان تئاتر پساکرونایی در تماشاخانه سیمرغ به روی صحنه برد.

محسن مظاهری متولد 1365 و کارشناس برنامه ریزی اجتماعی است. او بازیگری را در سال 92 با شرکت در کلاسهای بازیگری آقای علیزاد شروع کرد و اولین تجربه اش در سال 1393 با نمایش انتظار از گودو اثر مجید امینی آغاز کرد.

مظاهری در سال 94 در نمایش فصل کلاغ ها (برداشت ایرانی شایعات نیل سایمون) کاری از زهرا حبیبی به روی صحنه رفت. نمایشی که به خاطر استقبال در خرداد 1395 نیز مجددا بر صحنه تالار ناصرخسرو نمایان شد.

اجرای موفق فصل کلاغ ها باعث شد تا محسن مظاهری و همکارانش به فکر تاسیس گروه «هیچ» بفیتند.

وی پس از این اجرا، در دو نمایش شینیون اثر موفق هجدهمین جشنواره تئاتر دانشجویی و خرس اثر آنتوان چخوف و به کارگردانی زهره عمران ایفای نقش کرد.

نمایش پسر اولین تجربه نویسندگی و کارگردانی محسن مظاهری است که در اولین روز بازگشایی تماشاخانه ها در دوره پساکرونایی در تماشاخانه سیمرغ روی صحنه رفت.

 

در پنجمین کار نمایشی از بازیگری به سمت نویسندگی و کارگردانی رفتید، علت چه بود؟

من همواره خودم را بازیگر می دانم و هدفم همچنان بازیگری است. «پسر» ایده ای که سالها ذهنم را با خود درگیر کرده بود از دیدن فیلم ها و خواندن آثار و مواجه با نمایش هایی که بر ذهنم تاثیر گذاشتند، نشات می گیرد.

آدمها درگیر یک اسارتی شده اند. این اسارت، در لحظه لحظه زندگی و روابطشان تاثیر می گذارد و جالب آنکه غافل از آن هستند. آدم ها حتی یک لحظه هم فکر نمی کنند چیزی مثل رسانه بر زندگی آنها اثر می گذارد.

آدم ها وقتی دور هم جمع می شوند هیچ حرف مشترکی با هم ندارند. اصلا بحث این نیست که با هم جنگ دارند یا حرف همدیگر را نمی فهمند آنها حرفی برای گفتن ندارند. شاید به همدیگر لبخند هم می زنند اما واکنشی به رفتار هم ندارند.

این روابط بین آدمها مرا واداشت که این ریسک را بپذیرم؛ از دایره بازیگری جدا شوم. متن بنویسم و کارگردانی کنم.

 

متن نمایش از ایده تا عمل چگونه طی مسیر کرد؟

متن نمایش ماحصل سالها خورده نوشته هایم بود. ایده تاثیر رسانه بر زندگی آدم ها را داشتم. در هر فرصتی هر نکته ای که به ذهنم می رسید یادداشت می کردم تا در نهایت از اواخر سال 97 تصمیم گرفتم متن را بنویسم. دو سه ماهی طول کشید تا متن به پختگی لازم برسد و آماده اجرا شود. در اردیبهشت 98 با محمد غلامی بازیگر نمایش صحبت کردم. ایشان مدتی از صحنه دور بود اما پیشنهاد اجرای نمایش را پذیرفت و از 9 تیرماه 98 در مرحله اول دو نفری شروع به تمرین کردیم.

به مرور سایر اعضای گروه به ما پیوستند و در دی ماه با تماشاخانه سیمرغ برای اجرا به توافق رسیدیم.

قرار شد اسفندماه نمایش به روی صحنه برود که وضعیت کرونا کار را تا امروز عقب انداخت.

 

چه شد که تصمیم گرفتید متنی بدون دیالوگ برای اجرا آماده کنید؟

خیلی برایم مهم بود نشان دهم که تلویزیون در بین آدمها هویت یافته و آنها را مشغول خودش کرده است. این تفکر باعث شد تا متن بدون دیالوگ و کاملا بر پایه بی گفتگویی نوشته شود.

 

چرا بر پدر و پسر تمرکز کردید؟ چرا بر روی تاثیر تلویزیون بر روی روابط همسران یا یک خانواده به عنوان یک دغدغه حال حاضر جامعه، متمرکز نشدید؟

من جامعه شناسی خوانده ام و دغدغه جامعه شناسانه موضوع بیش از مسایل روانشناسانه مدنظرم بود. از سوی دیگر من این جمله آقای کیارستمی همیشه در ذهنم هست که اگر واقعا نمی توانی زن را درست و آنگونه که در خانه هست نمایش دهی، پس آن را حذف کن.

من اصلا درکارم نیازی دیده شدن به زن نداشتم. هیچ المانی هم از آن نگذاشتم. به راحتی می شد بعد احساسی موضوع را مثلا با قراردادن یک قاب عکس زن در اتاق القا کرد اما من هدفم چیز دیگری بود.

نکته مهم دیگر آنکه، در این نمایش قرار نیست هیچ یک از این دو کاراکتر را از بین ببرم. نه پسر و نه پدر، هیچ یک آدمهای بدی نیستند. هر دو محصول جریانی به نام اسارت هستند.

 

اجرای بدون دیالوگ، تاکید بر بدن و استفاده محدود از سایر ملزومات صحنه همچون نور، موسیقی و ... کار را برای شما سخت نکرد؟

ما کار عجیب و غریبی نمی خواستیم انجام دهیم یک اتفاقی در دروس بازیگری داشتیم اینکه ما وقتی بازیگری را شروع کردیم نباید اضافه کاری کنیم. اگر هم چیزی اضافه می شود براساس تیپ کاراکتری که داریم باید تعریف کنیم. نوع بازی ها، هندسه حرکتی شان در صحنه و در یک مسیر خاص حرکت کردن آنها به طور کامل تمرین شد و کلیت شکل گرفت.

 

نمایش شما از این حیث که بدون دیالوگ و مطرح کننده یک دغدغه جهانشمول است، قابلیت بین المللی دارد. آیا دنبال راهی برای حضور در جشنواره های بین المللی یا اجراهای خارجی هستید؟

دوست دارم اما سه مشکل داریم یکی بحث مالی است و مورد دوم فضایی است که برای اجرا می خواهیم. موضوع سوم اینکه ما با دو نفر شروع کردیم اما تئاتر و مقوله هنر برایم یک کارگروهی است و مهم است که همه گروه با هم باشند. اگر مشکلات رفع شود بی شک خیلی علاقه مند هستم که در کشوری دیگر نمایش به روی صحنه رود.

 

جزو پیشتازان نمایش پساکرونایی بودید، از اینکه مشکل برای تان پیش بیاید نگران نیسنید؟

من خودم در زمینه بیماری ها، آدم نترسی هستم. از طرفی کرونا هم مثل سرماخوردگی ماندگار شده و به نظر قرنطینه پاسخگو نیست. باید با آن زندگی کرد. همیت گروهی هم در اجرای ما مهم بود. ما جدی بودیم کار را به روی صحنه ببریم.

اجرا در زمانی که خیلی از تماشاخانه ها بازنشده اند یک امتیاز برای ما بود. کار بهتر دیده شد و با همه سختی ها و ترس های مخاطبان استقبال خوبی داشتند.

 

استقبال خوبی را از نمایش پسر شاهد بودیم، خودتان انتظار این استقبال را داشتید؟

چیزی که همیشه در ذهن داشتم این بود که می روم و با شبی یک تماشاگر اجرا می کنم. اساس کارم را این موضوع گذاشتم. احساسم این بود شبی 5-6 نفر از دوستان بیایند و کار را ببینند. تبلیغات را شروع کردیم و خوشبختانه استقبال مخاطب  حالم را خوب کرد.

 

اولین باری است که کارگردانی را تجربه می کنید، حضور در کسوت کارگردانی چطور بود؟

واقعیتش من در گروههای دیگر که کار می کردم و استرس های کارگردانها را می دیدم وحشت می کردم. همیشه می گفتم واقعا نمی خواهم جای اینها باشم مخصوصا در ایران که مدام باید پیگیر موضوعات مختلف باشیم. همه اش دوندگی است. خدا را شکر کار خوبی به نمایش درآمد.

 

گفت و گو: علی رحیمی




مطالب مرتبط

«خرّم» به صحنه می‌آید

«خرّم» به صحنه می‌آید

نمایش «خرم» به کارگردانی حمید عبدالحسینی در تماشاخانه اهورا روی صحنه می‌رود.

|

نظرات کاربران