در حال بارگذاری ...
واکنش خانواده تئاتر به درگذشت استاد عباس جوانمرد

او واپسین چراغ روشن بود

ایران تئاتر: پس از انتشار خبر درگذشت عباس جوانمرد پژوهشگر، کارگردان و بازیگر کهنه کار تئاتر و از پیشکسوتان تئاتر و موسس گروه تئاتر ملی، مدیران ، هنرمندان و فعالان حوزه هنرهای نمایشی به عناوین مختلف درگذشت وی را تسلیت گفتند.

به گزارش ایران تئاتر، انتشار خبر درگذشت عباس جوانمرد نویسنده، کارگردان و بازیگر پیشکسوت تئاتر ایران به دلیل سکته در سن 92 سالگی در در تورنتوی کانادا، با واکنش تعدادی از مسئولان و هنرمندان تئاتر همراه بود.

 

پیام تسلیت مدیران هنری کشور

سید مجتبی حسینی معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی درگذشت عباس جوانمرد کارگردان و بازیگر تئاتر ایران را که روز گذشته از دنیا رفت، تسلیت گفت.

در متن این پیام آمده است:

«استاد عباس جوانمرد انسان و هنرمندی است که در ساحت‌های مختلف به تئاتر و هنر کشور خدمت کرد. کارگردانی و بازیگری کرد اما بسترها و بنیان‌هایی را نیز برای تئاتر ایران فراهم آورد و پژوهش‌هایی درباره تئاتر و همچنین نمایش ملی انجام داد. جوانمرد با کارگردانی و بازیگری، پژوهش و ایجاد ساختارهایی برای توسعه تئاتر ایران تلاش کرد. نام، آثار و نقش استاد جوانمرد در تئاتر و هنر ایران به یاد خواهد ماند.

درگذشت هنرمند گرانقدر استاد عباس جوانمرد را به خانواده، هنرمندان و دوستداران تئاتر تسلیت می گویم، روحش شاد و در آرامش و یادش گرامی.»

 

مدیرکل هنر‌های نمایشی نیز در پیامی درگذشت عباس جوانمرد پیشکسوت هنر تئاتر را تسلیت گفت.

در متن پیام قادر آشنا آمده است:

«آن که صحنه «مأوای همیشگی‌اش» بود و آن‌چه کرد برای آیندگان تئاتر سودمند بود و رهگشا، در نبود جسم خاکی‌اش در میان‌مان، تا جهان، جهان است همچون ستاره‌ای در آسمان هنر ایران خواهد درخشید.

عباس جوانمرد صحنه را جایی می‌خواند که «زندگی را دوباره به او آموخت». هنرمندی سختکوش و متواضع، موسس و سرپرست گروه «هنر ملی» و بنیانگذار سازمان تئاتر‌های تلویزیونی که صحنه کنونی تئاتر ایران بالندگی و رشد خود را وامدار اوست.

او یکی از کسانی بود که در شکل‌گیری تماشاخانه اصیل سنگلج نقشی مهم داشت و آثاری را روی صحنه برد که همه، فرصتی بود برای آموختنِ یک جمع که خود بالندگی گروه را عرصه تجربه و رشد تئاتر می‌دید.

فقدان این هنرمند، پژوهشگر و مدرس کهنه‌کار را به خانواده محترم ایشان، شاگردان، دوستداران و علاقه‌مندانش تسلیت می‌گویم.»

 

 دبیر سی‌ونهمین جشنواره تئاتر فجر از دیگر هنرمندان و مسئولانی بود که نسبت به درگذشت این هنرمند فقید واکنش نشان داد.

حسین مسافرآستانه در پیامی ضمن تسلیت درگذشت عباس جوانمرد، چنین عنوان کرد:

«بالندگی امروز هنر تئاتر خصوصاً در میان جوانان، ریشه در گذشته‌ای پربار و عمیق دارد و مدیون هنرمندانی است که از گذشته دور، صحنه را عرصه تجربه و آموختن دیدند. هنرمندانی که در دهه ۴۰ و در بدو آغاز به کار تماشاخانه سنگلج عمر به آموختن گذاشتند تا امروز هنر تئاتر یک تکیه‌گاه اصیل تاریخی داشته باشد. امروز که این بزرگان هنر یک به یک می‌روند افسوس و دریغ ما از بهره‌مندی بیشتر از ایشان هم عمیق‌تر می‌شود.

افسوس از فقدان استاد «عباس جوانمرد» که یگانه، خالص و صاحب اندیشه بود. حضور نوبت به نوبت ایشان در ایران فرصت و غنیمت بود که آقای جوانمرد به عشق با جوانان همراه می‌شد و حتی در آخرین حضورش در ایران و با وجود دشواری رفت‌وآمد باز به تماشای آثار آنان می‌نشست و صمیمانه با نسلی دیگر به گفتگو می‌پرداخت. نسلی که آن‌ها نیز خود را وامدار انسان‌های اصیل می‌دانستند و فزون‌تر احترام می‌کردند.

در پایان سخنی نمی‌ماند جز دریغ و تسلیت. تسلیت به بانوی هنرمند سرکارخانم «نصرت پرتوی»، تسلیت به فرزندان عزیز ایشان و تسلیت به همه دوستداران و هنرمندان ایران‌زمین. مآمنی امن در نزد پروردگار رحمان و رئوف برای این هنرمند عزیز و سفرکرده خواهانم.»

 

مدیریت و کارکنان مجموعه تئاترشهر از دیگر افرادی بودند که  با انتشار پیامی ضایعه درگذشت زنده یاد عباس جوانمرد را تسلیت گفتند.

در متن پیام مدیریت تئاتر شهر آمده است:

«درگذشت استاد عباس جوانمرد زخمی دوباره بر تن تئاتر این مرز و بوم فرو نشاند. مجموعه تئاتر شهر فقدان این استاد مسلم تئاتر را به عموم هنر دوستان و هنرمندان تئاتر تسلیت می‌گوید.

رنج‌ها و کوشش‌های او در طول بیش از هفت دهه، برای همیشه بر جریده فرهنگ و هنر این مرز و بوم باقی خواهد ماند.»

 

سید محمد طباطبائی حسینی مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت نیز در پیامی به مناسبت درگذشت استاد عباس جوانمرد آورده است:«خبر درگذشت استاد عباس جوانمرد غمی مضاعف بر غم‌های این روز‌ها بود؛ خبری نابهنگام و ناگهانی. استاد جوانمرد همواره در عرصه تئاتر درخشید از آغاز تا پایان. او در ۳۰ سالگی با تاسیس گروه تئاتر ملی جریانی تاثیرگذار و ماندگار را در تئاتر ایران بنا نهاد و هنوز و همیشه نام و یاد او با این یادگار ماندگار گره خورده است.

استاد عباس جوانمرد در تمام سال‌هایی که حتی خارج از کشور سکونت داشت با تئاتر ایران و هنرمندان تئاتر در ارتباط بود. نسل‌های جدید تئاتر اگرچه از اجرا‌های صحنه‌ای او بی‌بهره ماندند، اما او هیچ‌گاه ارتباطش را با جوان‌های عرصه تئاتر قطع و دانش خود را از آن‌ها دریغ نکرد. استاد عباس جوانمرد یا همان «پهلوان اکبر» تئاتر هرگز نمی‌میرد چرا که او زنده و جاودان به آثار و خاطراتش است. لبخندش برای اهالی تئاتر ماندگار است تا همیشه. اینجانب ضمن تسلیت و ابراز همدردی با اهالی هنر و هنرمندان تئاتر و خانواده ایشان و عرض تسلیت به هنرمندان پیشکسوت و پیشگام تئاتر برای زنده یاد استاد عباس جوانمرد مغفرت الهی خواستارم.»

 

«خانه تئاتر» از دیگر مجموعه هایی بود که با درج یادداشتی با عنوان «مرگ تدریجی یک رویا» که به قلم هوشمند هنرکار در سایت خانه تئاتر منتشر شد، به این ضایعه واکنش نشان داد.

در این یادداشت آمده است:

« در میان پنج آموزگار بزرگ تأتر ایران: مهین اسکویی، مصطفی اسکویی، حمید سمندریان، رکن‌الدین خسروی و عباس جوانمرد، او واپسین چراغ روشن بود و با جان سختی غریبی، به رغم مرارت‌ها، خود را به نود و دو سالگی رساند.

اگر نگاه سریع و گذرایی به تاریخ کوتاه تأتر ایران بیندازیم، اهمیت آن 5 مکتب‌دار بزرگ تأتر ایران هویدا می‌شود.

گام‌های پرشور ابتدایی دوره مشروطه گرچه شوق‌انگیز، اما ناپخته و کودکانه می‌نماید؛ انجمن اخوت و گراندهتل و اجتماعیون... تا که می‌رسیم به پیشگامان تأتر ایران؛ نصر و دریابیگی و کرمانشاهی... و بعد وارد دهه شورانگیز 20 و گشایش فضای سیاسی و فرهنگی و ظهور و درخشش عبدالحسین نوشین می‌شویم. کودتا می‌شود و رخوت بعد از کودتا در نیمه اول دهه 30 و شاید تنها وادی قابل اعتنا، محفل شاهین سرکیسیان باشد.

اما بعد از چند سالی یکباره فنر جمع شده تأتر ایران با بازگشت و ورود چند تازه‌رسیده جهش خود را آغاز می‌کند. مهین و مصطفی اسکویی با چنته‌ای ارزشمند از نظام و شیوه بازیگری روز جهان از راه می‌رسند و عباس جوانمرد مکتب هنر ملی را با تکیه بر آثار ایرانی به راه می‌اندازد و کمی بعد هم رکن‌الدین خسروی و حمید سمندریان بازمی‌گردند و این 5 تن پهنه تأتر ایران را پهناورتر و ستون‌های خیمه‌اش را استوارتر می‌سازند. 5 مکتب‌دار بزرگ، تأتر نوین ایران را راه می‌اندازند و نسل‌های آینده تأتر را تربیت می‌کنند.

از این میان اما، تنها عباس جوانمرد است که با تکیه بر آثار نویسندگان ایرانی و هنر ملی، تأثیر بی‌نظیری بر نمایش‌نویسی ایرانی می‌گذارد. نمایش‌نویسان بزرگ ایرانی در زیر عبای او پروبال می‌گیرند و به نمایش ایرانی غنا می‌بخشند و اولین آثارشان به دست توانای جوانمرد بر صحنه می‌رود؛ «افعی طلایی» و «بلبل سرگشته» (علی نصیریان)، «غروب در دیار غریب» و «قصه ماه پنهان» و «پهلوان اکبر می‌میرد» (بهرام بیضایی)، «محاق» و «مرگ در پاییز» (اکبر رادی)، «ناقالدی» (بهزاد فراهانی) و... نصرت‌الله نویدی، کورس سلحشور، بیژن مفید و دیگران.

جوانمرد یکی از پرحاصل‌ترین گروه‌های تأتر ایران را در سال ۱۳۳۵ با شاهین سرکیسیان به نام «گروه هنر ملی» تأسیس می‌کند، که به واسطه آن بزرگانی چون رقیه چهره‌آزاد، عصمت صفوی، نصرت پرتوی، بهرام بیضایی، علی نصیریان، بهزاد فراهانی، بیژن مفید و بسیاری دیگر درخشش خود را آغاز می‌کنند.

درست در پنجاه سالگی و اوج توانایی و پختگی عباس جوانمرد، انقلاب می‌شود و شور انقلابی، شرایط فرهنگی کشور را دگرگون می‌کند. نورسیدگان، خام‌اندیشانه به دنبال نو کردن و دگرگون کردن همه عرصه‌ها هستند. پس به ناچار هر پنج آموزگار بزرگ تآتر ایران به حاشیه رانده و خانه‌نشین می‌شوند؛ آن هم نه در افول توانایی‌شان، بل‌که در اوج پختگی و دانایی‌شان.

و بدین‌گونه نه در هفت مهر ۹۹، بلکه چهار دهه پیش، تأتر ایران از برکت وجود جوانمرد محروم و آن بزرگ دلشکسته به تبعیدی خودخواسته کشانده می‌شود. اینک آخرین بازمانده مکتب‌داران و مکتب‌سازان تآتر ایران نیز، در غربت، بار سفر بربسته و این بار، نه که از دیار و سرزمین خود، که از جهان و روزگار هجرت کرده است...».

 

واکنش هنرمندان به درگذشت استاد عباس جوانمرد

بسیاری از  هنرمندان با انتشار عکس عباس جوانمرد و جملاتی کوتاه درگذشت او را تسلیت گفتند و هنرمندانی نیز با ارسال پیام و یادداشت در فضای مجازی و رسانه ها نسبت به درگذشت این استاد پیشکسوت واکنش نشان دادند:

 نادر برهانی مرند  با گذاشتن تصویری از استاد و دو مصراع از شعر از رودکی «از شمار دو چشم یک تن کم    وزشمار خرد هزاران بیش» صفحه شخصی خود در اینیستاگرام، نسبت به درگذشت استاد خردمند واکنش نشان داد.

شکرخدا گودرزی در یادداشتی که با عنوان «میراث گرانبهای عباس جوانمرد برای تئاتر ایران ماندگار است»که در خبرگزاری برنا منتشر شد، نوشت:

«دوشنبه هفتم مهر تلخ می‌ماند به یادگار در یاد و خاطره تئاتر ایران! این روز تئاتر ایران یکی از پیشگامان تئاتر ملی، تئاتری برآمده از نشانه‌ها و مولفه‌های بومی، تئاتری اجتماعی و انتقادی که با روح دوران خود آمیخته بود و حرفی می‌زد از جنس دوران و زمانه‌ی خودش را از دست داد!

تئاتر ایران تا قبل از گروه هنر ملی بزرگانی چون عبدالحسین خان نوشین، گرمسیری، سرکیسیان را دیده بود اما هیچکدام به اندازه عباس جوانمرد روحیه و دغدغه تئاتر ملی نداشتند. البته این مساله به تنهایی به خود جوانمرد محدود نمی‌شود، جوانمرد برآمده و مسئول دورانی‌ست که دغدغه ملی و دفاع از منافع ملی به عنوان مهمترین هدف و آرزوی اکثر قریب با اتفاق اقشاری‌ست که در آن دوران به سر می‌بردند.  مساله‌ی منافع ملی با سیاست و اقتصاد و هنر گره خورده بود، باید تئاتری پا می‌گرفت که آشنا باشد با مصائب و مشکلات جامعه، پرسوناژهایش از جنس مردم کوچه بازار باشد و جایگاهش برآمده از فرهنگ و هنر ایرانی، بر این پایه بود که گروه هنر ملی شکل گرفت و افرادی دور هم گرد آمدند که دوران طلایی تئاتر را رقم زدند. دورانی که در همه زمینه‌ها از نمایشنامه‌نویسی تا کارگردانی و بازیگری و طراحی صحنه تحولی برای تئاتر ایران ایجاد شد و اولین حضور بین‌المللی تئاتر ایران با گروه هنر ملی و نمایش بلبل سرگشته آغاز شد. عباس جوانمرد نه تنها پیشگام و سرپرست گروه تئاتر هنر ملی بود بلکه بنیانگذار تئاتر تلویزیونی نیز بود. تئاتری که ۶ گروه تئاتری را به سرپرستی بزرگان تئاتر آن روزگار، عزت الله انتطامی، خلیل دیلمقانی، علی نصیریان، جعفر والی، حمید سمندریان، رکن‌الدین خسروی و خود آقای جوانمرد تشکیل داد و در  نوروز ۱۳۳۹  اولین تئاتر تلویزیونی از شبکه ۳ پخش شد و تا پایان سال ۱۳۳۹ سی و پنج نمایشنامه ۴۵ تا ۶۰ دقیقه‌ای از تلویزیون پخش شد و مخاطبان تئاتر به صورت چشمگیری افزایش یافت. اولین کار گروه تئاتر هنر ملی سه تک‌پرده‌ای، درد دل آمیز یدالله، مرده‌خورها و افعی طلایی در اردیبهشت ماه سال ۱۳۳۶ در تالار فارابی هنرهای زیبا روی صحنه رفت».

 

منوچهر اکبرلو، نمایشنامه نویس و کارگردان و بازیگر تئاتر نیز در صفحه شخصی خود نوشت:

«از بزرگان بود. گروه تئاتر ملی او پایه گذاری «سازمان تئاترهای تلویزیونی». او کارگردانی اولین تئاتر تلویزیونی او و پژوهشهای او، او را برای ما ماندگار می کند.

او عباس جوانمرد است. در کتاب خاطراتش، «دیدار با خویش» می خوانیم: «این زمان هنوز نمی دانم که در آن روزگار، جذبه صحنه مرا به سوی خود خواند یا برحسب اتفاق به سویش رفتم. فقط می دانم چنان شور عمیقی در من برانگیخت که بی پروا ماوای همیشگی من شد. صحنه جایی شد که زندگی را دوباره به من آموخت و هر روز در آن بازیگر دیگری می شوم و نمی دانم من در صحنه بازی می کنم یا صحنه در من...».

 

اصغر فرهادی در صفحه اینیستاگرامش نوشت:

«عباس جوانمرد آموزگار بزرگ زندگی من، یک سال پس از آخرین دیدارمان چشم از جهان فرو بست.

بیست و هفت سال پیش، آغاز آشنایی من و پریسا با چنین مرد زلال و سخاوتمندی بود که آرام آرام چشم‌های‌مان را به افق‌هایی دورتر گشود ...

بسیار از او آموختم، بیش از هر آموزگاری در این جهان.

نه فقط در هنر و تاتر، مهم‌تر از آن در نگاه به انسان.

در ابتدای زندگی مشترکمان، پدرانه در کنارمان بود و بودنش باعث دلگرمی.

یاد عزیزش همیشه با من و خانواده‌ام خواهد ماند.»

 

خسرو احمدی در پیامی در صفحه اینیستاگرام خود نوشت: 

استاد عباس جوانمرد درگذشت.

چقدر خوب از گذشته هنر والای تاتر به شیرینی یاد میکردید و مطالبی زیبا و پندآموز برام می گفتید. و خیلی وقتها افسوس دوستانی را که در کنار ما نیستن رو خالی می کردید و همش می گفتید حیف که رفتند و الان در کنار ما نیستند.

امیدوارم کنار دوستانی که کلی باهاشون کارهای زیبا اجرا رفتید و دوستشون دارید خوش باشید استاد نازنین. روحش قرین رحمت الهی.

 

حسین کیانی کارگردان، نویسنده و مدرس تئاتر در متنی با عنوان سوگوار اوست هنر ملی، در صفحه شخصی خود نوشت: «در ساعت های پسین رفتنت هیچ نمی توانم بنویسم جز دریغی بزرگ و زبانی بی بازگشت که تئاتر و هنر ملی این سرزمین خواهد خورد و خواهد کشید. این که از آن همه دانش و تجربه زیسته، بهره ای چنان که سزاوار تو بود نبردیم و در خام واره گی به روی آن پختگی ارجمند چندان که شاید نگشودیم. همه احترامی که می شناسم تقدیم تو باد استاد عباس جوانمرد که نمایش ایرانی ایران زمین تا که هست وامدار تو خواهد ماند و سپاس گذارت.

با تلخ ترین سرودها و اشک های بی دریغ. بدرود...»

 

بابک کریمی کارگردان و بازیگر سینما نوشت:

«یک انسان، انسان پرور دیگر هم رفت. معاشرت با شما همیشه دلنشین بود. از همه جوانها جوانتر بودین. گفت و گوهای شما و بابا نصرت برای من همیشه درس زندگی بود».

 

مریم کاظمی کارگردان تئاتر نیز با انتشار یادداشت خانه تئاتر در صفحه شخصی خود نوشت: «با نهایت تاسف شخصیت دیگری از خانواده هنرهای نمایشی را از دست دادیم».

 

الهام پاوه نژاد با انتشار عکسی از اجرای هیچ کس نبود بیدارمان کند که در سال 1394 در تماشاخانه باران اجرا شد، نوشت.

«مهربانی، فروتنی، بزرگ منشی، اندیشه، استادی، ایده ها، شوق و انرژی وصف ناپذیر و عزیزی تان ...عزیزی تان... عزیزی تان... عطر نایابی بود که ... غم اگر امان دهد ....»
 

روح الله جعفری نویسنده کتاب گروه هنرملی از آغاز تا پایان در یاداداشتی که در ایران تئاتر منتشر شد، نوشت:

«هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده عالم دوام ما....

 استاد جوانمرد همه وجودش عشق و محبت به فرهنگ و هنر این سرزمین بود . او اعتقادی راستین به صداقت در عالم هنر داشت. او صریح بود و نه تنها  با خود تعارف و رودربایستی نداشت بلکه در واکنش به آنچه  از دیگران می دید و یا می شنید با صراحت  صحبت می کرد و به هرآنچه بر زبان می راند اعتقاد راستین داشت و همه اینها خلاصه می شد در «فضیلت هنر».

در تمام این سال ها که با او همنشین بودم این نکته مشهود بود که در عین بزرگی اش، احترام بسیار زیادی برای کسوت اساتید و هنرمندان به جا می آورد . در سراسر عمر با عزت اش گرفتار دام خودبزرگ بینی نشد.

هرگاه با متن، سخن و یا  نمایش خلاقانه ای مواجه می شد به وجد می آمد و  پیش قدم می شد تا با صاحب سخن یا نویسنده متن و یا کارگردان و عوامل نمایش ارتباط برقرار کند. وقت می گذاشت و با آن ها سخن می گفت و در این میان تجربیات ارزنده خود را در اختیاراشان می گذاشت.

درست است که از نیمه دهه 50 اثری به صحنه نبرد اما ارتباط تنگاتنگی با خانواده فرهنگ و هنر داشت. از رویداد ها مطلع بود و از روند اجرا های روی صحنه تا احوال خانواده فرهنگ و هنر را جویا می شد.

با افتخار به ضرورت پژوهش کتاب «گروه هنرملی از آغاز تا پایان 1335-1357» و شناخت فعالیت‌های گروه هنرملی و اینکه یک گروه چگونه توانسته به حیات خود در سه دهه ادامه دهد، با استاد جوانمرد آشنا شدم. ساعت‌ها با استاد صحبت کردم و از این طریق، به جواب سوال‌هایی که در رابطه با فعالیت‌های ایشان در عرصه هنر نمایش داشتم، دست یافتم.

هنگامی که استاد جوانمرد به ایران آمد،  ارتباط و پیوند عاطفیِ محکمی بین ما ایجاد شد .در این رفت‌وآمد، منزل شان را به مانند محفلی دیدم که پذیرای هنرمندان، دانشجویان، روزنامه‌نگاران و منتقدانی است که به آن‌جا می‌آیند و درباره هنر و آثار هنری با هم دیالوگ برقرار می‌کنند. او همواره تلاش کرد نسل جوان با اعتماد به نفس به فعالیت در عرصه نمایشنامه نویسی، پژوهش و اجرای تئاتر بپردازد».

 

 




مطالب مرتبط

گفت‌وگو با عزت‌الله رمضانی‌فر، بازیگر پیشکسوت

تماشاخانه سنگلج، می‌‌تواند بهشت تئاتر ملی شود
گفت‌وگو با عزت‌الله رمضانی‌فر، بازیگر پیشکسوت

تماشاخانه سنگلج، می‌‌تواند بهشت تئاتر ملی شود

عزت‌الله رمضانی‌فر، بازیگر پیشکسوت می‌گوید با برنامه‌ریزی و مدیریت درست و اختصاص بودجه مناسب، می‌توان تماشاخانه سنگلج را به بهشت تئاتر ملی ایران تبدیل کرد.

|

نظرات کاربران