لب کلام هنرمندان در گفتوگوهای هفته 14
در تعلیق عجیبی به سر میبریم
ایران تئاتر- عباس عبدالعلیزاده: متن پیش رو مروری دارد بر مهمترین گفت و گوهای کوتاه و بلندی که هفته گذشته با موضوع هنرهای نمایشی روی خروجی خبرگزاریها و سایت ها منتشر شده است. همچنان تعطیلی سالنهای نمایش به دلیل گستردگی ویروس کرونا ادامه پیدا کرده است و میزان از دست دادن هموطنانمان در یک روز به رقم بی سابقه ۳۳۷ نفر رسد. هنرمندان نیز همانند بسیاری دیگر از دلسوزان جامعه با شیوه های مختلف با ویروس کرونا مقابله می کنند اما تعطیلیهای بی برنامه و اعلامهای دیرهنگام صدای همه هنرمندان را درآورده است و هرکس با ادبیات خاص خود معتقد است در تعلیق عجیبی به سر میبریم. هفته گذشته تغریبا تمام هنرمندان در گفت و گوها از بیبرنامگی تئاتر گلایه داشتند. دراین میان مصاحبه رحمت امینی و قطبالدین صادقی با موضوع چرا و چگونه تاریخ نمایش در ایران را بشناسیم فضای متفاوتی داشت.
متن گفت وگوهای منتشر شده را در بخش «لب کلام» بصورت خلاصه آوردهایم تا مخاطب این متن در دنیای پرسرعت امروز درجریان مهمترین بخشهای این گفت و گوها قرار بگیرند. بدیهی است علاقمندان برای خواندن مشروح گفت و گوها می توانند به منبع مطلب که در ذیل هر گفت و گو ذکر شده مراجعه کنند. درضمن این مباحث، در طول هفته گذشته ایران تئاتر هم گفتگوهای کوتاه و بلندی با هنرمندانی منتشر کرده که مشروح این گفتگوها در سایت برای مخاطبین قابل مشاهده است.
قطبالدین صادقی: این روزها به نگرش تاریخی درست نیاز داریم
رحمت امینی کارگردان و پیشکسوت تئاتر در وبیناری که در صفحه مجازی خود با عنوان چرا و چگونه تاریخ نمایش در ایران را باید بشناسیم با قطب الدین صادقی، پیشکسوت دیگر تئاتر و مدیر تماشاخانه شانو به گفت وگو پرداخت.
لب کلام
رحمت امینی: در خیلی از کشورهای جهان توجهشان به تاریخ به معنای کاربردی است نه اینکه فقط در فضای مجازی تاریخ را در نظر بگیریم.
چیزی که من در دو نقطه خیلی از دور از خودمان دیدم، توجه مردم به صورت کاربردی به تاریخ در این کشورها بوده است.
موزه هایی که در خیلی کشورها مثل هندوستان که دارای ایالت های پیشرفته و فقیر نشین دیدم، خیلی رایج بود.
حتی بافت های قدیمی شهرهایشان را با وجود مرمت، حفظ کرده بودند.
خیلی از این موزه ها در این کشورها رایگان بودند و ما به تماشای آنها می رفتیم.
در عرصه تاریخی ما صحبت زیاد می کنیم و به لحاظ تئوریک مفاهیم زیادی مطرح می شود و خیلی بزرگانی داریم که کتاب هم دارند اما این آثار اصلا مورد توجه قرار نمی گیرد.
قطب الدین صادقی: یکی از وظایف اصلی همه نسل ها جستجو و دادن هر معلوماتی است که به نسل بعدی تحویل می دهد.
بهرحال نسل به نسل دایره معلومات ما بیشتر می شود یکی از آشفتگی های نسل ما نشناختن گذشته و به طور اخص تاریخ اندیشه و هنر و عرصه تکوین هنر نمایش است.
این یعنی ندانستن یک شناخت و غفلت از مبانی نظری.
زمانی که مبانی نظری در یک جامعه ضعیف باشد و چارچوب منطقی برای فعالیت ها نباشد تردید نکنید که فعالیت ها به همان اندازه آشفته است.
در این عصر یکی از دلائل ضعف کارهای عملی ما این است که در مبانی نظری ضعیف هستیم چون خیلی چارچوب ها و سیر تحولی آنها را پیدا نکردیم.
این هنری که الان وسیله ارتباط جمعی ماشده و با آن خلق می کنیم دارای چه مشخصاتی است و از کجای تاریخ ما در آمده است و غلظت تاریخ ما تا چه میزان است.
بسیاری از روی جهل این حلقه زنجیر را رها می کنند. اینها نه به گذشته و نه به آینده توجه دارند.
در کشورهایی که همه چیز به یک تعریف آکادمیک منتهی شده آنها هم از گذشته خبر دارند و هم آینده را نظر دارند.
ما اغلب کارهایمان در سطح برنامه ریزی مدیران و هم تولیدات هنری هنرمندان و هم سطح استقبال مردم از کارها تعریفی وجود ندارد.
در جاهایی مثل دانشگاه می بایست همه اینها دسته بندی شود و مقدمه و موخره و سیر تکوینی آن مشخص شود اما جامعه ما امروز کاری میکنیم و فردا بدان فکر نمی کنیم.
ما به نگرش تاریخی درست نیاز داریم و بدانیم ما محصول چه رویدادهایی هستیم و این میراث با ماست.
در تمام تصمیم گیری های ما این شناخت باید لحاظ شود تا چراغ و مشعلی باشد که آینده مان راحت پیدا شود.
ما خیلی آثار در زمینه کتب نقالی و تعزیه داریم خود من حتی در زمینه روحوضی اثر دارم.
یعنی کسانی دیگر آمدند و شاخه های کار را با ریزه کاری انجام دادند منتها چون این کتاب ها به زبان های خارجی بوده و کمتر ترجمه شده مردم خیلی از آنها خبر ندارند وگرنه چارچوب های کلی کافی است و الان باید وارد جزئیات شویم.
یکی از نکاتی ما به عنوان متدولوژی داریم ایناست که اساس فرهنگ ما عرفانی و اسطوره ای و کلی نگری است و ما به جزئیات بیشتر نیاز داریم.
رساله های ارزشمند کارهای جزئی هستند یعنی اینکه یک گام علم را جلو ببریم نه اینکه به کلیات توجه کنیم.
تا زمانی که ما این دیدگاه را داشته باشیم که به کلیات توجه کنیم به چیزهای جدید دست پیدا نمیکنیم.
یکی از ویژگی های دانش آکادمیک در این است که هیچ علمی ثابت نیست و نقطه پایان ندارد بلکه ما در یک مرحله شناخت علم هستیم.
هر نسل با توجه به اطلاعات و اسناد جدیدی به دست می آورد وظیفه اش این است که یک بار دیگر گذشته را بازنگری کنیم.
این را ما باید در دانشگاه ها آموزش دهیم تأسف نخوریم از اینکه کتاب آقای بیضایی یا دیگران همان است، الان ما باید کارهای جدید انجام دهیم.
فارس
کهبد تاراج: گوشت قربانی دوران کرونا شدهایم
کهبد تاراج با اشاره به اینکه تعطیلی هفته به هفته فعالیتهای تئاتری ضرر بزرگی به بدنه تئاتر وارد میکند، یادآور شد این شرایط به دلیل شناخت اندک وزیر ارشاد از وضعیت تئاتر در دوران کرونا است.
لب کلام
متاسفانه با این وضعیت جدا از گروههایی که اجرا دارند، مخاطبان هم سردرگم میشوند چون بلیت یک نمایش را پیش خرید میکنند اما ناگهان اعلام میکنند که یک هفته دیگر هم فعالیتهای فرهنگی و هنری تعطیل است.
با این وضعیت ما مدیون مردم میشویم، از این رو درخواست کردم به جای انتقال بلیتها به روزهای دیگر، هزینه را به تماشاگران بازگردانند.
با شرایط پیش آمده اگر اجراها از هفته دیگر هم از سر گرفته شود، به نظر میرسد تئاترشهر تنها یک یا دو باکس اجرا تا پایان سال داشته باشد.
چون سه جشنواره تئاتر مقاومت، جشنواره نمایش عروسکی تهران-مبارک و جشنواره تئاتر فجر را پیش رو داریم
اگر از هفته اول آبان ماه هم بخواهیم اجراهایمان را آغاز کنیم در روزهای پایانی با جشنواره تئاتر مقاومت همزمان خواهیم شد.
فعلاً تعطیلی فعالیتهای تئاتری ادامه دار، خواهد بود اما مساله سردرگم کننده این است که این تعطیلی را هفتگی اعلام میکنند.
متاسفانه مسئولان تصمیم گیرنده و نهادهایی که برای این شرایط تعیین تکلیف میکنند نه تنها مخاطب تئاتر نیستند بلکه اصلاً تئاتر را نمیشناسند.
وضعیت تئاتر حتی قابل مقایسه با سینما هم نیست چون به هر حال سینما چه کم چه زیاد، مخاطب خودش را دارد.
وضعیت تئاتر اینگونه نیست چون حتی اگر اعلام کنند که نمایشها میتوانند از هفته آینده فعالیتشان را آغاز کنند باز هم ما فرصتی برای تبلیغات، اطلاعرسانی و جلب اعتماد مخاطبان برای حضور در سالنها در اختیار نداریم.
وضعیت تئاتر با سینما فرق میکند و نمیتوان هر زمان که اراده کرد تماشاگران را به سالنهای نمایش کشاند.
متاسفانه علاوهبر اینکه خود مدیران به فکر ضرر و زیانی که به تئاتر وارد میشود، نیست بلکه خود گروههای تئاتری هم با یکدیگر متحد نیستند.
من حدس میزدم این تعطیلات اجباری را پیش رو داشته باشیم اما تصورم این بود که این اتفاق در آذر و دی رخ میدهد.
در حال حاضر نیز واقعاً دلسرد شدهام و برایم اجرا رفتن یا نرفتن نمایش مهم نیست و تنها دلم به حال بازیگران نمایشم میسوزد که آنقدر تمرین کردند اما هنوز وضعیت اجرایشان مشخص نیست.
با این وضعیت ممکن است گروهها بازیگرانشان را هم از دست بدهند چون نمیتوان بازیگری را معطل کرد و بلاتکلیف نگه داشت که سر پروژه دیگری نرود.
به عنوان نمونه یکی از بازیگران نمایش ما نیز در این تعطیلات برای بازی در فیلمی کوتاه قرارداد بسته و من از نظر اخلاقی نمیتوانم او را از این کار منع کنم.
درصورت بازگشایی سالنها نیز من باید منتظر بازگشت بازیگرم به گروه باشم. نکته جالب این است که بخش اداری سالنها باز است و حتی اجازه تمرین هم وجود دارد اما فقط اجراها باید تعطیل باشند!
به عنوان نمونه چرا باید نمایش «در انتظار گودو» امیررضا کوهستانی که در فضای باز باغ کتاب اجرا میشد، تعطیل شود.
مگر در این شرایط، پارکها تعطیل شده که اجرای نمایش در یک محیط باز را متوقف کردهاند.
هرچقدر هم مدیرکل هنرهای نمایشی برای بازگشایی تئاتر تلاش کند وقتی وزیر ارشاد شناختی از چگونگی فعالیتهای تئاتری نداشته باشد، در عمل نمیتواند دفاعی از جامعه تئاتر بکند.
متاسفانه با این وضعیت جامعه تئاتر تبدیل به گوشت قربانی شده است، بزرگان تئاتر هم عقب نشستهاند و منتظرند تا شرایط عادی شود و با در اختیار گرفتن امکانات و کمک هزینههای دولتی فعالیتشان را از سر بگیرند.
مهر
همچون تعطیلی پیشین، ماجرا با تعطیلی یک هفتهای آغاز شد و حالا به هفته سوم رسیده است. تعطیلاتی که در پایان وقت اداری هر هفته، برای هفته بعدی تمدید میشود و همین بلاتکلیفی، هنرمندان تئاتر را بدجوری عصبی و سردرگم کرده است. اولین دلگیری آنان این است که اگر قرار به تعطیلی است، چرا فقط تئاتر و سینما و دیگر اینکه اطلاعرسانی این تعطیلی به شیوه قطره چکانی، سبب بلاتکلیفی هر چه بیشتر گروههای نمایشی و سالنها میشود.ایسنا در این خصوص با هنرمندانی که نمایش روی صحنه داشتند و مدیران برخی سالن ها گفت و گو کرده که لب کلام آن را آوردهایم.
لب کلام
سجاد باقری: انگار ما را در آب نمک نگه داشتهاند
تجربه این چند ماه نشان داد اجرای تئاتر در بهترین حالت میتواست 30 تا 40 تماشاگر داشته باشد که هیچ گونه توجیه اقتصادی ندارد.
ولی تئاتر مثل یکی از اعضای خانواده ماست که نمیتوانیم به خاطر مشکلات مالی، رهایش کنیم و دوست نداریم به این دلیل از دستمان برود.
دیدیم سالنها کمکم دارند راه میافتند و ما هم حاضر شدیم ریسک کنیم ولی حالا که دوباره تعطیل شده، همه برنامهریزیهایمان به هم ریخته است.
وقتی اسفند ماه تئاتر تعطیل شد، دنبال کارهای دیگر رفتیم. خیلی از بچههای تئاتری به ساخت فیلم کوتاه روی آوردند ولی بعد از بازگشایی تئاتر در تیر ماه تصمیم گرفتیم تمرینمان را شروع کنیم و حالا بعد از چند ماه تمرین، آن هم با سختترین شرایط اقتصادی، با این وضعیت رو به رو شدهایم.
این بیبرنامگیها بیشتر به ما ضربه میزند. با اینکه حدس میزنیم تعطیلی ادامه پیدا کند ولی هنوز راضی نشدهایم قراردادمان را با سالن لغو کنیم. متاسفانه در این مدت بارها امیدهای واهی در ما ایجاد کردند و انگار هر بار فریبمان میدهند و گویی ما را در آب نمک نگه داشتهاند. حق اعتراض هم نداریم و هیچ حمایتی هم که برای جبران خسارتها انجام نمیشود.
او تاکید میکند: اگر بخواهیم انسانی نگاه کنیم، این تعطیلی باید همگانی باشد نه اینکه صرفا یکی دو صنف خاص را تعطیل کنند آن هم صنفی مانند تئاتر که رعایت پروتکلها در آن خیلی بیشتر از مکانهای دیگر است.
وقتی فقط بخش فرهنگ و هنر تعطیل میشود، طبیعی است که فکر کنیم از روی دشمنی است.
البته این را درک میکنیم که دولت در صورت تعطیلی دیگر مشاغل، باید غرامت بپردازد ولی با سی چهل تماشاگر در هر سالن تئاتر، آمار کرونا بالاتر از این نمیرود.
مراسم دیگر برگزار میشود. گویی در دیگر مکانها خطر ابتلا وجود ندارد.
درست است که مردم با همه گرفتاریهایی که دارند ممکن است اصلا حوصله تئاتر و فیلم نداشته باشند ولی اگر این دو مکان را باز کنند، آنها خودشان تصمیم میگیرند که به تئاتر بیایند یا نه. این گونه تعطیلی، ناعادلانه و تبعیضآمیز است.
عادل عزیز نژاد: در تعلیق عجیبی به سر میبریم
برای اجرای این نمایش پروسهای یک ساله طی شد و تمرینهایمان را به انگیزه اجرا در جشنواره،در دوره کرونا شروع کردیم با اینکه ریسک بزرگی بود.
در شرایطی که بسیاری از گروهها زیر بار اجرا نرفتند و منتظر ماندند، ما دو سه ماه تمرین کردیم و تقریبا به اجرا نزدیک شده بودیم. قرار بود در تئاتر شهرزاد اجرا کنیم که به تعطیلی برخورد کردیم.
در گروهمان به این نتیجه رسیدیم که جامعه به دلیل فشارهایی که این روزها متحمل میشود، به فرهنگ و هنر بیشتر نیاز دارد. چون دستکم برای مدت کوتاهی از اتفاقات پیرامون خود و انرژی منفی این ویروس دور میشود.
بالاخره همه پذیرفتیم که مثل دیگر گروهها خط شکن باشیم و اجازه ندهیم چراغ تئاتر خاموش شود.
هرچند سالهاست عدهای دوست ندارند این چراغ روشن بماند ولی ما دستمان را دور آن گرفتهایم و تلاش میکنیم این چراغ لرزان را روشن نگه داریم.
کارهایمان را انجام دادیم. اجرای جنرال (اجرای پیش از اجرای اصلی) رفتیم و سایت فروشمان هم باز شده بود.
در همان اجرای جنرال متوجه شدیم یک هفته تعطیلی داریم که بعد به دو هفته تبدیل شد و حالا وارد سومین هفته تعطیلی شدهایم و بازیگران بیش از همه احساس سردرگمی میکنند.
اگر این تعطیلی بخواهد همین طور ادامه داشته باشد، دیگر نه از نظر شرایط مالی و از نظر شرایط زمانی نمیتوانیم اجرا داشته باشیم.
در صورتی که اگر مثل دیگر کشورها مشخص میکردند که مثلا تئاتر یک سال تعطیل است، دستکم از این برزخ بلاتکلیفی بیرون میآمدیم و مثلا برای انجام یکسری کارهای زیر ساختی وارد عمل میشدیم.
این تطیلی فقط در تئاتر و سینما اعمال شده است. فعلا در حال تعلیق هستیم. درصورتی که هیچ کجا تعطیل نیست و تمام اصناف و جاهای پرخطرتر به کار خود ادامه میدهند.
در سخت بودن این شرایط که حرفی نیست ولی احتمال انتقال ویروس در تئاتر خیلی کمتر است چراکه سالنهای تئاتر جزو معدود مکانهایی هستند که پروتکلهای بهداشتی بشدت در آنها رعایت میشوند.
در این مدت حتی بعضی از نمایشها با استقبال رو به رو شده بودند چون درصدی مردم به تئاتر نیاز دارند و وارد سبد کالایشان شده است.
این تعلیق اتفاق عجیبی است ولی عجیبتر اینکه الان با چه اطمینانی میگویند جشنوارهها را برگزار میکنیم.
شاهین چگینی : چرا فقط ما تعطیل شدهایم؟!
در اینکه وضعیت، قرمز و نامساعد است و یکسری پروتکلها باید رعایت شود، بحثی نداریم ولی مشکل اصلی، شرایط ناعادلانهای است که ایجاد شده است.
کنار تماشاخانه ما دهها کافه و رستوران به کار خود مشغول هستند و لبریز از جمعیت هم هستند. در این بین فقط تئاتر و سینما تعطیل هستند.
از آنجاکه این تعطیلی فقط در مورد تئاتر و سینما اعمال میشود، طبیعی است که این اصناف را آزردهخاطر میکند و پرسش اصلی این است که چرا فقط ما؟!
ما مخالف کنترل بیشتر نیستیم ولی شکل تمدید این تعطیلی هم بیشتر آزاردهنده است.
اوایل اسفند ماه هم همین تجربه را داشتیم که یک هفته تبدیل به چهار ماه شد. از اول بگویند چه مدت را در نظر گرفته اند که همه تکلیفشان را بدانند.
ما هم حاضریم چند ماه تعطیل باشیم ولی بعدا با قطعیت فعالیتمان را از سر بگیریم ولی در شکل فعلی، مدام برنامه گروهها و سالنها به هم میخورد و نه تنها بر هنرمندان تئاتر بلکه بر پرسنل سالنها تاثیر بدی دارد.
اگر تصمیم قاطع و مشخصی بگیرند، پذیرش آن برای همه سادهتر است.
وزارت فرهنگ و ارشاد هم تابع ستاد مقابله با کروناست ولی دستکم برای جبران این خسارتها فکری کنند. اگر وامها و کمکها عملیاتی شود، شاید به بهبود نسبی وضعیت کمکی کند.
ایسنا