در حال بارگذاری ...
گزارشی از آخرین مراحل آماده سازی نمایش «کلنل» جدیدترین اثر نمایشی خیرالله تقیانی پور

نقبی دراماتیک و باورپذیر به قلب تاریخ معاصر

ایران تئاتر: بسیاری نمایش «بوقلمون» را نقطه عطف کارنامه هنری خیرالله تقیانی‌پور می‌دانند اما بعید نیست او با جدیدترین نمایش خود با عنوان «کلنل» که از ۱۴ مهرماه جاری در سالن اصلی تئاترشهر اجرای آن اغاز می شود این نقطه را کمی جا به‌جا کند.

واژه «کُلنل» اگرچه در اصل واژه‌ای فرانسوی است و در هیچ دوره‌ای هم به هیچ فردی نظامی در ایران این درجه اعطاء نشده با این حال این واژه در فرهنگ عمومی واژه غریبی نیست. و صرفه‌نظر از اینکه در رسته‌های نظامی، کُلنل همان سرهنگ خودمان است، این واژه از آندست واژه‌هایی‌ست که مشخصا به خاطر اقدامات خاص چند چهره نظامی در تایخ معاصر ایران که از قضا کلنل هم بودند به واژه‌ای کاملا آشنا و تا حدودی نوستالژیک تبدیل شده است. اما از این‌که بگذریم به نظر می‌رسد کلنل تقی‌خان پسیان و کلنل لیاخوف روسی و بعد از آن کتاب «زوال کلنل» محمود دولت‌آبادی اولین چیزهایی است که با شنیدن این واژه در ذهن بسیاری تداعی می‌‌شود.

اما همه این‌ها را گفتم تا برسم به نمایش «کلنل». اثری که قرار است خیرالله تقیانی‌پور نویسنده و کارگردان شناخته شده تئاتر از روز 14 مهرماه اجرای آن را با حضور جمعی از بازیگران مطرح و نام آشنا در سالن اصلی مجموعه تئاترشهر آغاز کند.

دیروز عصر بعد از یک هماهنگی تلفنی به همراه عکاس سایت برای نوشتن گزارشی از روند آماده‌سازی این نمایش در حالی‌که تنها سه روز به اجرا باقی مانده وارد سالن اصلی تئاترشهر شدیم. سالنی که بالاخره بعد از مدت‌ها با اتمام «اعتراف» شهاب حسینی و گروهش، چند روزی‌ست در اختیار خیرالله تقیانی‌پور و گروهش قرار گرفته است.

همانطور که قابل پیش‌بینی بود به دلیل طراحی صحنه و دکور سنگین و متفاوت این کار و فرصت کم باقی مانده تا اجرا، عوامل صحنه و دکور به شدت مشغول کار هستند. سمت چپ صحنه به طور کامل با دو آدمک بسیار بزرگ با طراحی خاصی که تداعی کننده دو سرباز در حال احترام گذاشتن هستند کاملا پُر شده. انتهای سِن نیز دکور بزرگی که تراس رو به حیاط یک خانه قدیمی با معماری ایرانی را با پلکان‌های قرینه‌‌ای که اهالی منزل را به وسط حیاط خانه می‌رساند، می‌بینیم. البته مشخص است که دکورها هنوز تکمیل نیست و قطعا با آنچه که در روز اجرا خواهیم دید تفاوت بسیاری خواهد داشت.

گوشه سمت راست سِن هم طبق روال معمول همه گروه‌هایی که در سالن اصلی تمرین می‌کنند، ایستگاه شیرینی و چای و شربت و نان و پنیر و به قولی مقر کسب انرژی در زمان استراحت گروه است.

حدود ده دقیقه‌ای از شروع تمرین گذشته که صندلی مورد نظرم را پیدا می‌کنم و کاغذ و خودکار در دست تمرین را دنیال می‌کنم. عکاس‌ سایت هم طبق معمول کیفش را روی صندلی کناری من می‌گذارد و می‌رود به دنبال سوژه‌هایش.

هفت، هشت صنلی آنطرف‌تر سیروس همتی را می‌بینم. با انگشتانش پیشانی‌اش را ماشاژ می‌دهد و خیلی با دقت روی متن متمرکز شده. شیخ مقصود نمایش «کلنل» نقشی‌ست که سیروس همتی ایفاگر آن است. از دور با هم سلام و علیکی می‌کنیم.

هنوز چند دقیقه‌ای نگذشته که یکی از بچه‌های گروه شیرینی به دست وارد سالن می‌شود و بدون اینکه خللی در روند تمرین ایجاد شود جای همگی خالی کام‌مان را با مدل دانمارکی شیرین می‌کنیم.

بازیگرانی که هنوز نوبت‌‌شان نرسیده هر یک متن در دست یا بین صندلی‌ها قدم زنان یا نشسته به روی متن تمکز کردند. علی شهبازی دستیار کارگردان است و بیشتر از دیگران سرش شلوغ است. تلفن پشت تلفن و بین هر تلفن هماهنگی کاری مربوط به اجرا. با این حال اما کماکان خوش برخورد و خوش اخلاق و پرانرژی است.

امروز گویا قرار بوده گروه بعد از روتوش یکی دو صحنه حساس، کار را بدون توقف از ابتدا تا پایان اجرا کنند.

شهرام حقیقت دوست جوان اول نمایش «کلنل» است و ایفاگر نقش عزیز خان. جوان 35 ساله‌ای متمول و جاه‌طلب از خاندان قاجار که سوداری پوشیدن ردای حاکمیت تهران را در سر دارد و در عین حال دلداده پری دختر امان‌الله خان است. اتابک نادری امان‌الله خان است و مونا فرجاد هم پری.

صحنه‌ای مهم و حساس‌ که قرار است عزیز خان احساسی که نسبت به پری دارد را با امان‌الله خان درمیان بگذارد.

بعد از یکی دو بار مرور صحنه، به اشاره تقیانی‌پور و هماهنگ شدن نوازنده‌ها حقیقت دوست دیالوگش را می‌گوید و جوابش را اتابک نادری که از ریش‌های بلندش می‌توان حدس زد مدت‌هاست روی نقش تمرکز کرده با انرژی زیاد، مسلط بر متن و اسلحه به دست جوایش را می‌دهد.

.

امان‌الله: عزیز... حرف زدی باید پای حرفت وایستا.... گفتی هر کی الا پری.

عزیز خان: من دیگه اون بچه یتیم نیستم..... چی می‌خوای.

امان‌الله: دخترمو

عزیز خان:  هر کی و هر چی به جز پری خانم بگه روی چشم.

...

تقیانی‌پور روی سِن می‌رود و نکاتی را به شهرام حقیقت دوست درباره چگونگی‌ ورودش متذکر می‌شود. یکی دو کلمه را در دیالوگ‌ها تغییر می‌دهد و به نوازنده‌ها هم درباره هماهنگ بودن با بازیگران تذکر می‌دهد. در واقع حفظ ریتم دیالوگ‌ها و هماهنگی با فراز و فرودهای موسیقیایی در این صحنه خیلی تعیین کننده است. چند بار این صحنه را تکرار می‌کنند و هر بار هم تقیانی‌پور با وسواس زیاد روتوش‌هایی را انجام می‌دهد.

گویا زانو درد شهرام حقیقت دوست در این تمرین او را آزار می‌دهد و گاهی اوقات به خاطر درد زانو مجبور است لنگان لنگان روی سِن این طرف و آن طرف برود. بعد از این توضیح تقیانی‌پور یکی دو مورد را مجدد عنوان می‌کند و برای آخرین بار این صحنه را اجرا می‌کنند.

...

امان‌الله خطاب به پری (با خشم و عصبانیت): بیا دخترم بیا قسم بخور.

پری: آقا شما رو به رب و ربتون قسم بگذرید.

امان‌الله: حرف زیادی نزن.... یالله به کلام‌الله قسم بخور.

...

بالاخره چیزی که مورد نظر بود درمی‌آید. تقیانی‌پور درباره اهمیت حفظ ریتم و هماهنگی با موسیقی به ویژه در بعضی صحنه‌ها نکاتی را به مونا فرجاد و اتابک نادری می‌گوید. استراحت 10 دقیقه‌ای برای اجرای کامل نمایش چیزی است که کارگردان با صدای بلند به همه اعلام می‌کند. در این فاصله گروه نوازنده‌ها کامل می‌شود.

آنهایی که با کارهای خیرالله تقیانی‌پور چه در مقام نویسنده و چه در مقام کارگردان آشنا هستند و کارهای او را پیش از این نیز دیده‌اند، می‌دانند که فضای ایرانی با تکیه بر المان‌های اصیلی که شاید در روزگار ما کمی کمتر به آنها توجه می‌شود یکی از دغدغه‌های او است. این نمایش نیز بستری ایرانی دارد ولی به لحاظ شکل اجرایی در مقایسه با کارهای قبلی‌اش بسیار متفاوت است.

در این فاصله سیروس همتی درباره نقشش در «کلنل» می‌گوید: در این اثر نقش یک روحانی را بازی می‌کنم که به نظرم نقش‌آفرینی متفاوتی دارد. اگرچه رگه‌هایی از این شخصیت را پیش از این بارها در تلویزیون دیده‌ایم اما کاراکتر روحانی در «کلنل» ویژگی‌های خاصی دارد که در قالب اجرا خود را بهتر نشان می‌دهد.

همتی ویژگی‌ دیگر این متن را در این می‌داند که بسیار سخت می‌توان آن را در قالب تصویر و در مدیوم سینما یا تلویزیون نشان داد و می‌افزاید: وقایع داستان در زمان مشروطه رخ می‌دهد. یک خان زن سیدی را به عقد خود درمی‌آورد و همین مسئله باعث روی دادن اتفاقات زیادی می‌شود.

نکته دیگری که درباره آن می‌خواهم بدانم طراحی لباس و طراحی صحنه «کلنل» است. گویا در طراحی لباس، طراحی‌ها با توجه به زمان تاریخی اثر که در مشروطه دوم می‌گذرد و همانگونه مردم می‌پوشیدند طراحی شده اما در طراحی صحنه این امر شکلی مینی‌مال دارد. میزانسن‌ها به قول تقیانی‌پور موجز و شسته رفته است و همچون آثار قبلی‌اش بیشترین مسئولیت را به بازیگران واگذار کرده است. به همین خاطر نیز در انتخاب بازیگران این کار با وسواس عمل کرده است.

....

هنوز چای و شیرینی مان را نخوردیم که با اعلام آمادگی گروه موسیقی که علی المعی سرپرستی آنها را برعهده دارد، شهبازی از بازیگران می‌خواهد همانند اجرای اصلی در جای خود مستقر شده و با فرمان او اجرا یک بار دیگر کار را از ابتدا بگیرند. و مثل همیشه در نمایش‌هایی که تعداد بازیگران زیاد است همیشه چند نفری هستند که دیرتر آماده می ‌شوند اما با تذکر دستیار کارگردان آنها نیز سریع سر جای خودشان قرار می گیرند و کار آغاز می‌شود.

آخرین ردیف صندلی های سالن اصلی جایی‌ست که تقیانی‌پور و شهبازی برای تماشای اجرا انتخاب می‌کنند. 

حسین پاکدل متنی را که به نظر بیانیه‌ «راه نجات و امیدواری ملت» با دستخط شاه است را از روی تراس با صدای بلند خطاب به ملت ایران قرائت می‌کند. آغاز استیداد صغیر است. دوره‌ای یک ساله که از تیرماه ۱۲۸۷ با به توپ بستن مجلس شورای ملی توسط محمدعلی شاه آغاز شده و در تیر۱۲۸۸با فتح تهران توسط مشروطه‌خواهان و پناهنده شدن محمدعلی شاه به سفارت روسیه پایان می‌یابد. در این دوره عده‌ای از روزنامه‌نگاران، نمایندگان مجلس و آزادی‌خواهان دستگیر و اعدام شدند یا از تهران گریختند، اما با مقاومت مشروطه‌خواهان سایر شهرها خصوصا مجاهدین تبریز، نهضت مشروطه زنده ماند و سرانجام با حرکت مجاهدین تبریز و گیلان و نیز مشروطه‌خواهان ایل بختیاری به سمت تهران و فتح پایتخت این دوره پایان یافت. پس از فتح تهران مشروطه‌خواهان با صدور بیانیه‌ای محمدعلی شاه را از سلطنت عزل و فرزند خردسالش احمد میرزا را به جای او منصوب کردند.

....

پری: سر جدت سید...با این اوضاع شلم وشوربای مرکز و نُطق‌کشی از ملت روا نیست اینجا بمونی.

سید (با بازی آرش عاصمی): پری جان خلق الله امیدشون به من و امثال منه

پری: این خلق به وقتش خوبی‌ها  میاد از دستشان....... نمی‌خوام ببینم اون روز رو.

سبد: تو چه جوری می‌خوای تک و تنها تو این شهر بی سر و سامون بمونی عزیز دلم.

پری: آقاجونم هست.... به وقت نیاز آقاجونم رو می‌فرستم..... برو سید برو.

....

راستش برای خودم خیلی جالب بود که ببینم که نقش سالار عقیلی و خواندن برای این نمایش چه تاثیری در موسیقی این اثر دارد. طبیعی است که توقع همه بالا می‌رود و من هم بر همین موسیقی کار را با وسواس بیشتری دنبال می‌کردم. انصافا از معدود کارهایی است که در این سال‌ها موسیقی ارتباط تنگاتنگی با لحظه لحظه نمایش دارد. در واقع در این نمایش هماهنگی نوازندگان و گروه موسیقی با میزانسن‌ها، حرکت‌ها و دیالوگ‌های بازیگران و اوج و فرودهای آن در کار آنقدر اهمیت دارد که تقیانی‌پور حتی در این اجرا که قرار بود بدون توقف تا انتها بروند باز در بعضی از صحنه‌ها چند بار اجرا را متوقف کرد تا آنها به هماهنگی مورد نظرش برسند.

تقیانی‌پور که گویا درصدد است بعد از اجرای این اثر نمایشی در مقام کارگردان ساخت یک فیلم سینمایی که موضوعی دفاع مقدسی دارد کلید بزند، نمایش «کلنل» را یک مستند تاریخی نمی‌داند و آن را ذهنیات و تخیلات خودش می‌داند که بازیگران را به نقش‌هایی رسانده که البته براساس مستندات تاریخی هم هست. ضمن اینکه در دل قصه‌ای که بیان می‌شود با توجه به اوضاع کشور، در طول کار شرایط خاص سیاسی، اجتماعی و اتفاقات و اوضاع دوره استبداد صغیر نیز دیده می‌شود.

او اگرچه قصه عاشقانه عزیز خان و پری را خط اصلی و دراماتیک این کار در نظر گرفته اما موضوع اصلی نمایشنامه خود را قیام مشروطه‌خواهی می‌داند. و این چیزی است که در طول اجرا کاملا می‌توان حس کرد و دید.

کارگردان نمایش‌های موفق «بوقلمون» و «پری»که جهل مردم برایش همواره دستاویز تولید آثار صحنه‌ای بوده، و با انتقاد به این امر معتقد است؛ جهل برای جامعه مسئله‌ساز است و تبعات ایجاد این معضل اجتماعی توسط مردمان گذشته را، آیندگان به دوش کشیده‌اند. و در نمایش «کلنل» نیز به وضوح می‌توان این امر را دید. در واقع با این رویکرد که جهل تاریخ مصرف ندارد و در هر برهه تاریخی گریبانگیر جوامع بشری است، او این بار در این نمایش نیز انگشت و نگاه انتقادی‌اش را به سمت همین معضل اجتماعی نشانه گرفته است.

.

مردم شهر به همراه شیخ مقصود آمده‌اند برای سنگسار پری.

.

سید: به خدا قسم که خوف ندارم از ریخته شدن خونم و رفتن سرم.... اما می‌ترسم از روزی که خر جهل و دروغ را پالون کنند برای تازوندن ظالم. و دوباره خون ببارد در این شهر عین کوفه.

صدای شلیک گلوله به گوش می‌رسد.

شیخ مقصود: وقته این منه شبیخ مقصود رو و این جماعت رو معطل خودت نکن. به جای توبه و استغفار، شر به پا می‌کنی.... لعنت به تو.... جماعت کجای کارید این داره شما را رنگ می‌کند.... تک تک شما باید در اون دنیا جوابگو باشید.... بسم الله... بزنید آقا... بزنید... شرم نکنید آقا بزنید....

سید:.... اشهد ان لا اله ولی الله، اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علی ولی الله، السلام علیک یا اباعبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک.

شیخ مقصود:  علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت را بگذارید برای بعد آقا.... جماعت چرا واستادید... چرا منو نگاه می‌کنید.... بشکنید این بت زبون رو.... سنگ بردارید و رمی جمرات کنید.....

.

نوای تار به همراه سازهای کوبه‌ای.

.

آی ایهاالناس گوش کنید...رسیدند... اومدند. رسیدند به پشت دروازه‌های شهر.

.

عین الدوله (حسین پاکدل) همچون آغاز نمایش مجددا بیانیه‌ای را خطاب به مردم ایران قرائت می‌کند و.... تمام.

 

نمایش «کلنل» به نویسندگی و کارگردانی خیرالله تقیانی‌پور از جمعه ۱۴ مهرماه جاری به مدت یک ماه هر روز ساعت ۱۹:۳۰ به مدت 100 دقیقه در سالن اصلی مجموعه تئاترشهر روی صحنه می‌رود.

در این نمایش حسین پاکدل ایفاگر نقش عین الدوله، شهرام حقیقت دوست ایفاگر نقش عزیز خان، اتابک نادری ایفاگر نقش امان‌الله، سیروس همتی ایفاگر نقش شیخ مقصود، وحید نفر ایفاگر نقش نوچه، علیرضا ناصحی ایفاگر نقش نوچه دو، الهه شه پرست ایفاگر نقش قیزبس، اتیه جاوید ایفاگر نقش مش اختر، آرش عاصمی ایفاگر نقش سید اوسط و مونا فرجاد ایفاگر نقش پری هستند.




مطالب مرتبط

اتابک نادری از بلندپرواز پرافتخار وطن نوشت

خلبان نام‌آور به تماشای «کلنل» نشست
اتابک نادری از بلندپرواز پرافتخار وطن نوشت

خلبان نام‌آور به تماشای «کلنل» نشست

اتابک نادری بازیگر نمایش «کلنل» در صفحه شخصی خود در فضای مجازی اعلام کرد که امیر فرج‌الله برات‌پور یکی از خلبانان برجسته و نام‌آور ارتش نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران به تماشای این نمایش نشسته است.

|

مونا فرجاد کارگردان «اتاقی در هتل»:

کمدی سایمون در زندگی شخصیت‌هایش جاری است
مونا فرجاد کارگردان «اتاقی در هتل»:

کمدی سایمون در زندگی شخصیت‌هایش جاری است

مونا فرجاد، بازیگر و کارگردان «اتاقی در هتل» با اشاره به اینکه کمدی آثار سایمون در زندگی شخصیت‌های او جاری است، می‌گوید تمرکز خود را روی طبیعی بودن نقش‌‎ها فارغ از اغراق در بار کمدی آن‌ها گذاشته است.

|

یادداشت سیروس همتی در اهمیت جشنواره‌های استانی

تئاتر استان‌ها، پتانسیل جهانی شدن دارد
یادداشت سیروس همتی در اهمیت جشنواره‌های استانی

تئاتر استان‌ها، پتانسیل جهانی شدن دارد

سیروس همتی: باوجود این‌که آثار حاضر در سی‌وپنجمین جشنواره تئاتر استانی چهارمحال‌وبختیاری یا بهتر است بگویم، تئاتر بام ایران، از نظر تعداد محدود بودند اما خوشبختانه تمامی آن‌ها از نظر کیفی بسیار ...

|

گفت‌وگو با داور سی‌و‌پنجمین جشنواره تئاتر چهارمحال و بختیاری

سیروس همتی: جای تئاتر کودک و نوجوان در جشنواره‌های استانی خالی است
گفت‌وگو با داور سی‌و‌پنجمین جشنواره تئاتر چهارمحال و بختیاری

سیروس همتی: جای تئاتر کودک و نوجوان در جشنواره‌های استانی خالی است

داور سی‌وپنجمین جشنواره تئاتر چهارمحال و بختیاری با اشاره به خالی بودن جای تئاتر کودک و نوجوان در جشنواره‌های تئاتر استانی گفت: سرمایه‌گذاری و ارائه آموزش در این حوزه به دلیل اهمیت بُن‌مایه تئاتر کودک و نوجوان و ضرورت پشتوانه‌سازی برای آینده تئاتر لازم است.

|

پوستر «اتاقی در هتل» منتشر شد

پوستر «اتاقی در هتل» منتشر شد

پوستر نمایش «اتاقی در هتل» با طراحی سینا افشار و کارگردانی مونا فرجاد برای اجرا در تماشاخانه ایرانشهر منتشر شد.

|

نظرات کاربران