در حال بارگذاری ...
...

روزبه حسینی در ساختار نیز وامدار ساموئل بکت و انیمیشن"پت و مت" است و البته با ظرافت بیشتری یک موقعیت کپسوله شده به وقوع می پیوندد. این که"پت و مت" می توانند از زاویه ذهن یک ایرانی بروز پیدا کنند، دلالت بر بسط یک شرایط مشترک و بحرانی در کل دنیا دارند.

روزبه حسینی در ساختار نیز وامدار ساموئل بکت و انیمیشن"پت و مت" است و البته با ظرافت بیشتری یک موقعیت کپسوله شده به وقوع می پیوندد. این که"پت و مت" می توانند از زاویه ذهن یک ایرانی بروز پیدا کنند، دلالت بر بسط یک شرایط مشترک و بحرانی در کل دنیا دارند.

رضا آشفته:
روزبه حسینی در پاسخ به این پرسش که چرا عنوان نمایشنامه اش را"همینه" گذاشته است، می گوید:«همینه! همینه! یعنی این که در واقع"همینه" نیست، اسم این کتاب"همینه"، بدون نقطه، علامت تعجب و پرسش. هر نوع قرائتی که بخواهید بکنید؛ پرسشی، خبری و تعجبی آن را بخوانید. مخاطب آزاد است که آن را به دلخواه خود بخواند. با هر برداشت و تأویلی می توان آن را خواند.»
وی درباره این که فکر"همینه" از کجا می آید، گفت:«من سال ها و بارها نمایشنامه"در انتظار گودو" را خوانده ام و همیشه هم به اجرای آن فکر کرده ام. به قول مارینی اسلین معروف ترین منتقد آثار بکت، نمایشنامه نویسی در صدد ملال آوری مخاطب است. از سوی دیگر در دوران کودکی ام انیمیشن"پت و مت" معروف به"همینه" شد. همان بدون شرح است که زیر کاریکاتورها می نویسند. دیگر احتیاج به توضیح نیست، همین که هست، خودتان ببینید. در دوره نوجوانی "پت و مت" و "در انتظار گودو" در من عمق بسیار زیاد پیدا کرد. "در انتظار گودو" و دیگر آثار ساموئل بکت برخاسته از جنگ جهانی دوم است و "پت و مت" ریشه در جنگ های داخلی چک دارد. با آن که مفهوم انتظار و تضاد "ولادیمیر" و "استراگون" کاملاً بزرگسالانه به نظر می آید، "پت و مت" در یک دنیای کودکانه سیر می کنند. من درصدد بر آمده این دو را به گونه تلفیق کنم که یک اثر تازه ایجاد شود. باز هم تأکیدم این است که در خلاء و با مفهوم اثرم را شکل بدهم.»
فرایند نگارش و بازنویسی
طرح اولیه "همینه" آذر 1378 به ذهن روزبه حسینی خطور می کند؛ یعنی این که از این لحظه به طور جدی تر سعی می کند آن چه سال ها را در خود حمل کرده به شکل یک اثر مستقل بنویسد. برای اولین بار در بهمن 1379 موفق به نگارش همینه می شود و بلافاصله آن را در 28 اسفند ماه 1379 برای بار دوم بازنویسی می کند. آبان 1381 سومین مرحله نگارش"همینه" اتفاق می افتد و آذر 1382 برای چهارمین بار این بازنویسی شکل می گیرد. ویرایش پنجم هم در بهمن 1383 روی می دهد و او این بار نزدیک می شود به آن چه باید نوشته باشد. حتی برای آن که به این بازنویسی ها ادامه بدهد، جای یک ویرایش تازه را برای اثرش باز می گذارد.
یک بار هم روزبه حسینی در سال 1382 به فکر اجرای"همینه" می افتد و حتی سیدجواد حسینی و آرش(علی) فلاحت پیشه هم برای بازی در این نمایش انتخاب می شوند، اما اکثر هیأت بازبینی می گویند که ما نمایش را نفهمیده ایم و...!
"همینه" روزبه حسینی یک بازخوانی است و خود در این باره می گوید:«شاید این نمایش یک بازخوانی از پنج نوشته باشد: "در انتظار گودو"، "همینه"، "گلن گری گلن راس"، "افسانه آفرینش" و"رساله فی حقیقه العشق" و بعد یادش می آید که از "هامون" مهرجویی هم خطی برداشت آزاد کرده است و این را هم اعتراف می کند که تا دیگران دِینی بر او نداشته باشند.»
وی درباره بازخوانی در"همینه" می گوید:«کتاب دو بار چاپ شده است. ورسیون جدید برای بار پنجم است که بازنویسی می شود. تابلوی 1 کابوس است. در تابلوی 2 و 3 در انتظار گودو را می بینیم. تابلوی 4 برگرفته از"رساله من حقیقه العشقِ" شیخ اشراق است. تابلوی 5 نگاهی به "افسانه آفرینشِ" صادق هدایت است. در تابلوی 6 راجع به عشق و راجع به پوچی صحبت می شود. تابلوی 7 باز هم درباره عشق افلاطونی است. تابلوی 8 با صحنه ای از "گلن گری گلن راسِ" دیوید ممت موازی شده است. تابلوی 9 و 10 درباره شیر قهوه و عرق است و این که پت و مت زنی ندارند. فصل 11 برگرته از دیالوگ های "هامون" و درباره معجزه است. تابلوهای 12 ، 13 و 14 باز هم "در انتظار گودو" را تداعی می کند.»
آن ها در این تابلوهای آخر می خواهند این جا را ترک کند، اما نمی توانند برای آن که منتظر آمدن یک منجی هستند و فردا هم باید به این نقطه برگردند. آن ها به فکر خودکشی می افتند؛ بی آن که ابزار لازم را برای این کار داشته باشند و حتی دل و جرأت این کار هم نیست.
روزبه حسینی"در انتظار گودو" را به شکل مینی مالیستی دوباره نویسی می کند، در"همینه" این نکته مطرح می شود که هنوز هم می توان با دخل و تصرف از دل متن های کلاسیک شده، متن هایی امروزی تری را به وجود آورد. اما خط و خطوط اصلی باید حفظ و نگهداری شود تا با جلوگیری از هم پاشیده شدن شیرازه اصلی، محتوای مورد نظر، هنوز هم پتانسیل لازم را برای ارائه شدن داشته باشد.
آن چه روزبه حسینی به لحاظ محتوایی ارائه می کند، جملات و گفته های این و آن است که فصل مشترکی از ضمیر اندیشمند غرب و شرق به شمار می آید؛ برای آن که در دنیای امروز همکاری در ساختارهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی رسوخ کرده و دنیای متمدن امروز ریشه در افکار متعالی اندیشمندان شرق و غرب از گذشته های دور دارد. اگر در آمریکای امروز شاهد افکار متعدد و متنوع در ساختار مذهبی و اجتماعی هستیم، این دلالت به دامنه وسیع ماندگاری افکار متعالی است. امروز آمریکایی ها گرایش شدید به افکار فلسفی و عرفانی شرق دور پیدا کرده اند و این نوعی گریزگاه برای غرق نشدن در بحران "بی معنایی" در زمانه امروز است.
روزبه حسینی در ساختار نیز وامدار ساموئل بکت و انیمیشن"پت و مت" است و البته با ظرافت بیشتری یک موقعیت کپسوله شده به وقوع می پیوندد. این که"پت و مت" می توانند از زاویه ذهن یک ایرانی بروز پیدا کنند، دلالت بر بسط یک شرایط مشترک و بحرانی در کل دنیا دارند.
زبان"همینه" سهل و ممتنع است. آن ها خیلی روان و ساده کلمات را به زبان می آورند، اما نوعی ایهام در لابه لای این کلمات موج می زند. به این جملات دقت شود:
پت: این چیه؟
مت: چیزه.
پت: پس برگش کو؟
مت: شاید خشک شده.
پت: شاید فصلش نیست.
مت: ... می خوای چی بگی؟
پت: تا حالا باید اومده باشد.
مت: نگفت که حتماً میاد.
پت: اگه نیومد؟
مت: فردا میایم.
پت: پس فردام میام.
مت: پس اون فردام.
پت: پس اون فرداشم... میاد.
مت: سگ مصّب.
"همینه" باز هم همانند"در انتظار گودو" از نوعی تکرار و ملال آوری برخوردار است که از ماجرا چیز قابل عرضی دستیگر مخاطب نمی شود؛ گویی همه چیز آن دوباره آغاز می شود، بی آن که قطعیتی در این موقعیت دیده شود.