گزارشی از نخستین نشست سایت ایران تئاتر با هنرمندان شهرستانی/ استان همدان
نیما بیگلریان: برای من تئاتر کار کردن خیلی مهمتر از بودجه و جشنواره و این مسائل است. برای من مهم نیست در همدان کار کنم یا رشت یا تهران. هر کجا امکان کار وجود داشته باشد، کار می کنم، اما تئاتر هنوز به شکل ضرورت در نیامده است. اگر شما سؤال می کنید که چرا افت داشته ایم، دلیلش این است که تئاتر ضرورتی نشده که حالا افت آن خیلی مهم باشد.
آرش عباسی:
سایت ایران تئاتر قصد دارد به منظور انعکاس حرف ها و نظرات هنرمندان شهرستان نشست هایی را در مرکز استان ها و با حضور هنرمندان بومی هر استان برگزار کند. در این راستا نخستین نشست سایت 13 تیر ماه در استان همدان برگزار شد.
سایت ایران تئاتر با علم به این که مشکلات تئاتر شهرستان مقوله غریب و ناشناخته ای نیست و تقریباً همه فعالان تئاتر با این مشکلات آشنایی دارند، بنا دارد در خلال این نشست ها بیشتر نگاهی بومی و منطقه ای را دنبال کند؛ بدین معنی که نه به شکل کلی، که بیشتر با نگاهی خاص به مسائل موجود در تئاتر هر استان بپردازد.
امیدواریم با همکاری انجمن نمایش و ادارات ارشاد هر استان، زمینه برگزاری این نشست ها هر چه زودتر در سایر استان ها فراهم شود.
در نخستین نشست سایت ایران تئاتر که در سالن کنفرانس اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی همدان برگزار شد، حسن شایان(نمایشنامه نویس)، محمدجواد کبودرآهنگی(کارشناس تئاتر اداره کل ارشاد استان)، کیانوش بهروزپور(بازیگر و کارگردان)، نیما بیگلریان(نویسنده و کارگردان)، مهدی حبیبی(رئیس انجمن نمایش استان) و آرش عباسی(خبرنگار و نماینده سایت ایران تئاتر) حضور داشتند. مشروح این نشست را بخوانید:
ایران تئاتر: تقریباً همه فعالان تئاتر با مشکلات تئاتر شهرستان آشنا هستند. بودجه، آموزش، سالن و... مشکلات همیشگی تئاتر شهرستان است. می خواهیم از این مسائل کمی فاصله بگیریم و به شکل منطقه ای به مسائل تئاتر نگاه کنیم. به اعتقاد من تئاتر همدان امروز نسبت به یک دهه قبل افت چشمگیری داشته و این سیر نزولی همچنان در آن ادامه دارد. می خواهم بدانم موضع هر کدام از دوستان در این باره چیست؟
شایان: از سال 76 تا سال 86 افرادی در همدان فعالیت می کنند که من هر چه فکر می کنم به هیچ جواب قانع کننده ای نمی رسم. اکثر این افراد سالی یک کتاب هم نمی خوانند و به زحمت یک تئاتر می بینند، اما موبایل همه کارگردانان مملکت را دارند. همان گونه که شماره پسرخاله هایشان را هم دارند؛ در نتیجه این ها خیلی موفق تر از سیستمی هستند که سعی می کند به شکلی عملی و ایمانی فعالیت کند. مشکل دیگر قداست هایی است که به افراد داده ایم. عناوین بالایی به تعدادی از آدم ها دادیم. بی دلیل به عده ای گفتیم" استاد"، در صورتی که استادی نه به سن است نه به موی سفید و نه به قراردادهای دیگر اجتماعی. این مشکل در تئاتر ایران وجود دارد، اما در شهرستان ها بیشتر است. در شهرستان ها آدم ها سر جای خودشان ننشسته اند. به نظر من برای نجات تئاتر باید آن را دولتی کرد؛ یعنی دولت باید به یک گروه پول بدهد تا آن گروه کاری را اجرا کند.
ایران تئاتر: حالا با توجه به این مقوله، آیا قبول دارید که تئاتر همدان در این سال ها افت داشته است؟
شایان: این افت همه جا هست. خیلی از استان های اطراف ما وضعیت شان بدتر است. سطح مطالعه پایین آمده، کسانی که با سخت ترین شرایط برای دیدن کار به تهران می رفتند، امروز دیگر نیستند و از همه مهمتر این که سیستم تئاتر نمی تواند تئاتری ها را حمایت کند. امروز نسبت به سال 76 هنرمند به ساپورت مالی بیشتری احتیاج دارد. قرارداد 400 هزار تومانی برای یک گروه 10 نفره نمی تواند وضعیت تئاتر را بهبود ببخشد.
ایران تئاتر: دلیل این که این سؤال را مطرح کردم، این است که برخی از استان ها واقعاً نسبت به یک دهه قبل خیزش چشم گیری داشته اند. به نظر شما دلیل موفقیت شان چیست؟
شایان: من فکر می کنم در آن جا هماهنگی خیلی خوب میان مسئولان و هنرمندان تئاتر وجود دارد.
کبودرآهنگی: به لحاظ آمار و ارقام افتی که شما اشاره کردید، به لحاظ کمی دیده نمی شود. در واقع اگر بخواهیم با سال های 67 تا 70 ـ که دوره طلایی تئاتر بعد از انقلاب است ـ مقایسه کنیم از نظر کمیت افت نداشته ایم، اما از نظر کیفیت و مخاطب و سیاست هایی که باید از سوی وزارت ارشاد اعمال می شده، افت وجود داشته. این افت و خیزها عوامل مختلفی دارد. سیاست های مرکز هنرهای نمایشی هم افت و خیزهای متفاوتی دارد و ما به عنوان کارشناس تئاتر استان باید هر ساله منتظر سیاست جدید مرکز باشیم که این اصلاً خوب نیست. جشنواره استانی 17 سال برگزار می شد و کاملاً هم جا افتاده بود. بر چه اساسی تصمیم گرفته می شود که این 17 سال راه اشتباه رفته ایم و به یک باره باید راه درست را انتخاب کنیم؟! سیاست را یک باره عوض کردن، خطرناک است. ممکن است ما هر سال شاهد یک تغییر در وضعیت تئاتر استان ها باشیم. انجمن های نمایش و ادارات ارشاد هم باید برای خودشان سیاست هایی داشته باشد. به هر حال شرایط برای هنرمندان از نظر اقتصادی و اجتماعی خیلی خوب مهیا نیست. وضعیت هنرمندان با وضعیت سال 68 خیلی متفاوت است. من در حال حاضر دلیلی برای کار کردن نمی بینیم. ایجاد انگیزه باید تحلیل و نقد شود. با این شرایط وزارت ارشاد است و ادارات کل استان ها و هنرمندان در شهرستان ها وضعیت خوبی ندارند. من از شهرستان های دیگر که سؤال می کنم آن ها می گویند شما وضعیت تئاترتان خیلی خوب است و من نمی دانم واقعاً شرایط آن ها چیست که وضعیت ما را خوب می دانند.
ایران تئاتر: مسأله ای را هم باید در نظر گرفت و آن هم رشد جمعیت در این سال هاست. در آن سال هایی که شما می فرمایید، شاید دو نفر در استان همدان دانشجوی تئاتر وجود داشت، اما الآن فقط در شهر ملایر حدود 15 فارغ التحصیل و دانشجوی تئاتر وجود دارد. زمانی با نبود کارشناس تئاتر رو به رو بویدم و الآن کارشناس داریم، اما فضا برای جذب کردن و کار کردن نداریم.
کبودرآهنگی: اولویت ما برای سرویس دادن به هنرمندان، دانشجویان تئاتر است. در شهر همدان که هر دانشجوی تئاتر به ما مراجعه کند، شرایط برای کار کردنش را فراهم می کنیم؛ چون معقتدیم او زندگی اش را برای تئاتر گذاشته است، اما خود دانشجویان و فارغ التحصیلان هم گاهی انگیزه ندارند. در دانشگاه هم انگیزه ندارند. آن ها بیشتر درس می خوانند تا مدرک بگیرند. هر کس قصد کار کردن داشته باشد، نمی تواند کار نکند و نیرویی او را وادار به کار می کند، اما قبول دارم که امکانات برای کار کردن کم است.
بهروزپور: در کشور ما به تئاتر مثل زنگ ورزش در آموزش و پرورش نگاه می شود؛ یعنی نه می شود حذفش کرد و نه به درستی به آن می پردازند. پس بدترین ساعات کلاس و بدترین امکانات و بدترین مربیان را به ورزش مدارس اختصاص می دهند؛ تئاتر هم چنین وضعیتی دارد. بحث فرهنگ و هنر را بارها می شنویم، اما این قدر بحث فرهنگ پررنگ است که دیگر هنر به چشم نمی آید. این مشکلاتی که اشاره کردید، متعلق به همه شهرهاست. در همدان ما با مشکل مخاطب رو به رو هستیم. تئاتر عرضه و تقاضا را می طلبد. در همدان تقاضا کم است، در حالی که در گذشته خیلی از امکانات امروز را نداشتیم و همه تفریحات به سینما و تئاتر خلاصه می شد. امروز سینما هم همین افت را دارد. یک سری از نیازهایی را که مردم داشتند و به وسیله تئاتر رفع می شد، امروزه با وسایل دیگری رفع می شود.
ایران تئاتر: این امکانات که شما می فرمائید در تهران خیلی بیشتر است. پس در نتیجه باید استقبال از تئاتر هم کمتر باشد، اما می بینیم که برخی از نمایش ها مدت ها روی صحنه هستند و اجرایشان تمدید می شود، اما این اتفاق در شهرستان به ندرت روی می دهد.
بهروزپور: بسیاری از مخاطبان تئاتر تهران را دانشجویان تئاتر تشکیل می دهند؛ یعنی وجود مراکز آموزشی تئاتر در تهران باعث استقبال از تئاتر می شود، اما در شهری مثل همدان این آموزشگاه ها و دانشجویان تئاتر وجود ندارند. ما اگر یک سوم تهران، کلاسِ آموزشِ تئاتر داشتیم، وضعیت تماشاگران مان این گونه نبود. بحث دیگر عرضه است. در تهران این عرضه انگیزه بیشتری ایجاد می کند تا در شهرستان ها. شما میزان قراردادهایی را که در تهران بسته می شود با قراردادهایی که در همدان بسته می شود، مقایسه کنید. طبیعی است که هنرمند تهرانی انگیزه بیشتری برای خلق اثر داشته باشد. من در همدان باید به دنبال عواملی باشم که با حداقل دستمزد و بدون تبلیغات کار کنند؛ چون پولی وجود ندارد. چاپ 1000 پوستر برای ما واقعاً کار نشدنی ای است. با این شرایط چگونه می توان انتظار تماشاگر داشت. تلویزیون و شهرداری که می توانند در مقوله تبلیغات کمک تئاتر باشند، هیچ گونه همکاری ای نمی کنند. ما قبلاً یک سالن خوب در مرکز شهر داشتیم، اما در جایی که الآن سالن داریم، اصلاً مردم عادی عبور نمی کنند.
ایران تئاتر: نبود سالن در حال حاضر برای همدان مشکل بزرگی را ایجاد کرده، اما این افتی که از آن صحت می کنم، به حضور جشنواره ای همدان هم برمی گردد. در حال حاضر در کمتر جشنواره ای می توان حضور پررنگی از استان همدان دید. در یک کلام دانش تئاتری استان همدان افت داشته، در حالی که دانشجویان تئاتر این استان بیشتر شده اند.
بهروزپور: زمانی در همدان جشنواره استانی برگزار می شد و از همه مهمتر جشنواره تئاتر کودک که این ها به تولید کار کمک می کرد، الآن ما این جشنواره ها را نداریم؛ ضمن این که خیلی از جشنواره هایی که در شهرهای مختلف برگزار می شوند، ملاک خوبی برای ارزش گذاری حضور در آن ها وجود ندارد.
نیما بیگلریان: برای من تئاتر کار کردن خیلی مهمتر از بودجه و جشنواره و این مسائل است. برای من مهم نیست در همدان کار کنم یا رشت یا تهران. هر کجا امکان کار وجود داشته باشد، کار می کنم، اما تئاتر هنوز به شکل ضرورت در نیامده است. اگر شما سؤال می کنید که چرا افت داشته ایم، دلیلش این است که تئاتر ضرورتی نشده که حالا افت آن خیلی مهم باشد. مطمئن باشید اگر ما اصلاً چیزی به نام تئاتر نداشته باشیم، هیچ مقام مسئولی سؤال نخواهد کرد که چرا تئاتر ندارید!
شایان: عصر طلایی یونان با تئاتر شروع می شود. انقلاب صنعتی با تئاتر شروع می شود. تئاتر منبع رفتارهای اجتماعی است و نیازها را مشخص می کند، اما متأسفانه در کشور ما جدی گرفته نمی شود.
کیانوش بهروزپور: در چنین شرایطی است که اگر خط تلفن یک محل مشکل دار شود، همه معترض می شوند، ولی اگر در کل این استان یک تئاتر هم به صحنه نرود، هیچ کس اعتراضی نخواهد کرد.
کبودرآهنگی: همه چیز کشورِ ما به تهران خلاصه شده. همین تعداد نمایش هایی هم که شما می گویید کم شده است، اگر بازتاب خوبی در رسانه ها می داشت، آن وقت شما این حرف را نمی زدید. تمام بحث رسانه ای تئاتر مختص به تهران است. چرا یک منتقد روزنامه از تهران به شهرستان نمی آید تا مثلاً یک نقد یا گزارش اجرا از تئاتر فلان شهر بنویسد؟ چرا مرکزنشینان نباید از احوال شهرستان ها خبر داشته باشند؟ تا اثری نقد نشود، هیچ اتفاقی برای آن اثر نمی افتد. من سالی یک نمایش را کار کرده ام، اما در کدام رسانه منعکس شده؟ چرا همیشه می گوییم شهرستانی ها بیایند تهران کار ببینند؟ در شهرستان کسی دیده نمی شود و فردِ تئاتری فکر می کند به جایی برود که کارش دیده شود.
شایان: باید سالنی در تهران مختص کارهای شهرستان تأسیس شود و شهرستانی ها کارهایشان را آن جا ارائه دهند.
ایران تئاتر: بحثی باز شد که من فکر می کنم بیشتر باید درباره اش صحبت کنیم و آن هم مسأله حذف جشنواره تئاتر استانی است. به نظر من این حذف در راستای حمایت از اجزای عمومی تئاتر و کاستن از جذابیت های ظاهری جشنواره بود. الآن هم همه کارگردانانی که در جشنواره شرکت داشتند، می توانند کار کنند و به جای یک یا دو باری که احتمالاً جایزه گرفتند، قراردادِ اجرا بنویسند. فکر نمی کنم اگر استانی ظرفیت اجرای 20 نمایش را در طول سال داشته باشد، مرکز مخالفت کند و بگوید شما زیاد کار می کنید، چند تا از آن ها را اجرا نکنید!
کبودرآهنگی: هیچ اشکالی ندارد که تئاتری ها برای جشنواره کار کنند، اصلاً یک عده جشنواره ای کار کنند. ما باید برای اجرای عمومی فکر می کردیم.
ایران تئاتر: اما همین جشنواره باعث می شد تا اجرای عمومی به حاشیه برود. هیچ کدام از کارهایی که من در شهرستان انجام داده ام و به جشنواره های منطقه ای و فجر هم رفته اند، فرصت اجرای عمومی در شهرم را پیدا نکرده اند؛ چون رؤسای ادارات نمی خواهند. آن ها آمار و حضور در چند جشنواره را می خواهند، نه اجرای عمومی را.
کبودرآهنگی: همین است که می گویم باید برای اجرای عمومی کاری می شد. پارسال همه اجراها در شهریور بود. حالا امسال قرار شده همایش برگزار شود. اما باز فرقی ندارد؛ این همایش هم همان جشنواره است، ولی بدون جایزه و به زور نمی توان کارگردانان را مجبور کرد که اجرای عمومی داشته باشند.
بیگلریان: فکر می کنم اگر بحث را به طرف بودجه تئاتر هم ببریم بد نیست. سال گذشته بودجه تئاتر بیشتر شد، اما چرا ما ندیدیم؟ چرا رئیس مرکز به طور شفاف اعلام نمی کنند که بودجه هر شهر چه می شود؟
ایران تئاتر: رئیس مرکز ماه گذشته طی یک نشست مطبوعاتی، کل بودجه تئاتر را تشریح کرد که اگر اشتباه نکنم مبلغ یک میلیارد تومان به عنوان سهم تئاتر شهرستان اعلام شد.
بیگلریان: پس چرا ما این بودجه را ندیدیم؟!
ایران تئاتر: بخشی از این بودجه در قالب اعتبار فرهنگی است.
بهروزپور: این خودش اشکال است. چرا بودجه را مستقیماً به تئاتر نمی دهند؟
ایران تئاتر: آقای کبودرآهنگی! شما به عنوان کارشناس تئاتر استان اگر ممکن است بفرمایید استان شما در سال چقدر بودجه تئاتر دارد؟
کبودرآهنگی: من در این زمینه اطلاعی ندارم.
ایران تئاتر: یعنی تا به حال به شما گفته نشده که مثلاً یک میلیون تومان برای تئاتر پول دارید و این مبلغ را بین پنج شهر استان تقسیم کنید؟
کبودرآهنگی: ادارات بخشی از بودجه های فرهنگی را به تئاتر می دهند، اما این که از مرکز پولی به ما داده شود، تا به حال حتی یک ریال هم به حساب انجمن نمایش واریز نشده است.
ایران تئاتر: ولی هستند مدیرانی که برای یک نمایش بیش از پنج میلیون تومان هزینه می کنند.
بیگلریان: در یک شهرستان قرارداد 9 میلیون تومانی هم نوشته شده است.
ایران تئاتر: این قرارداد به مدیر یا رئیس اداره ارشاد بستگی دارد. او از بودجه فرهنگی چنین قراردادی را می نویسد؛ چون اتفاقاً برای آن مدیر تئاتر دغدغه است و از این راه جواب هم می گیرد.
بهروزپور: اگر بودجه روز افتتاحیه و اختتامیه جشنواره فیلم کودک را که در همدان برگزار شد، به تئاتر می دادند، به اندازه پنج سال می توانستیم تئاتر تولید کنیم. اگر این هزینه ما برای تئاتر شود، آن وقت می بینید که چقدر از دهه 70 جلوتر خواهیم بود.
ایران تئاتر: آقای حبیبی! شما به عنوان رئیس انجمن نمایش ملایر فکر می کنید در شهر شما تئاتر نسبت به سال های گذشته افت کرده است؟
حبیبی: بله، کاملاً موافق این افت هستم.
ایران تئاتر: دلیلش چیست؟
حبیبی: ما فارغ التحصیلانی داریم که از ملایر رفته اند و دیگر برنگشته اند. هر تلاشی هم که می کنیم، فایده ای ندارد. کسی که ساکن تهران است، ما نمی توانیم با قرارداد 300 هزار تومانی او را به ملایر برگردانیم تا کار کند. اصلاً ما چقدر می توانیم از آدم هایی که در شهر خودمان هستند، حمایت کنیم؟ الآن من یک کار در جشنواره بانوان دارم، اما هیچ گونه حمایتی از ما نمی شود.
کبودرآهنگی: من از شما به عنوان نماینده سایت ایران تئاتر خواهش می کنم که خواسته ما را به رئیس مرکز منتقل کنید. ما می خواهیم که بودجه تئاتر را مستقیماً در اختیار تئاتر قرار دهند و همه بدانند چقدر پول برای تئاتر وجود دارد تا بر مبنای آن تولید داشته باشیم. واقعاً استانی که تئاتر ندارد و کار نمی کند، نباید بودجه ای به آن تعلق بگیرد یا حداقل نباید به اندازه استانی که فعال است، پول بگیرد.
ایران تئاتر: من با هر کدام از بچه های شهرهای مختلف استان صحبت می کنم، آن ها مشکل اصلی را بودجه نمی دانند آن ها بیشتر از دافعه مسئولان صحبت می کنند. به نظر من پول یکی از مشکلات تئاتر شهرستان است، اما مدیران شهرستانی هم باید قدرت جذب هنرمندان را داشته باشند و امیدوارم به زودی چنین اتفاقی بیفتد و هنرمندان جوان و پیشکسوت، بیشتر جذب شوند تا دفع.