در حال بارگذاری ...

یادداشتی درباره ضعف اطلاع رسانی تئاتر در شهرستان ها

واقعیت این است که تئاتر شهرستان آن قدر درگیر مقوله بودجه و آموزش و جنگ و دعوای"جوان ـ پیشکسوت" و"مسئول ـ هنرمند" و... است که اگر در این میدان کارزار کسی هم کاری بکند، به تنها چیزی که فکر نمی کند، همان اطلاع رسانی است.

آرش عباسی:
به طور کلی تئاتر شهرستان بیشتر حاشیه نشینی اش را وامدار اطلاع رسانی ناصحیح است.
ما نمی دانیم در دورترین نقطه استان هرمزگان آیا چیزی به نام تئاتر وجود دارد یا خیر؟ آیا جماعتی هر چند محدود و انگشست شمار در شمالی ترین نقطه این کشور گردهم می آیند به نیت تئاتر یا نه؟ ما حتی نمی دانیم در شهرهای ریز و درشت اطراف همین تهران بزرگ آیا اتفاق مبارک و میمونی در عرصه تئاتر رخ می دهد؟ و با دید بسیار موشکافانه اگر نگاه کنیم، چندان نمی دانیم(یا نمی بینیم و با نمی خواهیم که بدانیم) خارج از گردونه عمارت تئاترشهر آیا تئاتری وجود دارد یا نه؟
با این شرایط"تئاترشهر محوری" که چنان بلایی بر سر اطلاع رسانی آورده که حتی خبر از اجرای نمایشی در سالن کوچک پارک سر کوچه مان را هم نداریم، اما برنامه شش ماه آینده تئاترشهر را هم می دانیم، تکلیف آن جماعت مشتاق تئاتر شهرستان چیست؟
کلیت سؤال این است که چه کسی باید ما را از این رخدادهای دست و پا شکسته تئاتر در اقصا نقاط کشور مطلع کند؟ وقتی که همه حرف ها و نقدها و نظرها و حتی حواشی به تئاترشهر ختم می شود و هیچ روزنامه و هفته نامه و ماهنامه ای هیچ نمی نویسند و نمی گویند، الّا از هنر و هنرمند ساکن آن عمارت گردون در پارک دانشجو و هیچ خواننده ای نمی خواند و تورق نمی کند ورقی را ، مگر نامی و نشانی بیابد از فلان بازیگر کارگردان مشغول در آن گردونه دوار.
وقتی در خوش ترین شرایط، یک نمایش شهرستانی تنها به 6 – 5 اجرای نیم بند بعدازظهر(و آن هم نَه"شب" به روال همه جای دنیا) خلاصه می شود، چه فرق دارد که کسی این سوی مملکت بداند که آنسوی مملکت صحنه ای گرم است از نفس عده ای عاشق. البته این بدترین نوع نگاه است، اما ظاهراً این گونه است و چاره ای هم نیست؛ باید پذیرفت.
ما که در مرکز کشور نشسته ایم، میلی به اطلاع یافتن در این زمینه نداریم و ظاهراً او(جمیع تئاتر شهرستان) که در آن نقطه دور و نزدیک هم هست، میلی به انعکاس کارش ندارد.
واقعیت این است که تئاتر شهرستان آن قدر درگیر مقوله بودجه و آموزش و جنگ و دعوای"جوان ـ پیشکسوت" و"مسئول ـ هنرمند" و... است که اگر در این میدان کارزار کسی هم کاری بکند، به تنها چیزی که فکر نمی کند، همان اطلاع رسانی است. سایت ایران تئاتر به عنوان رسانه تخصصی تئاتر باید همه آن چه را که در حوزه تئاتر شهرستان می گذارد پوشش دهد، اما دریغ که قامت این تخیلی که خرما بر آن است، بسیار طولانی تر از دست کوتاه ماست.
ما دلخوش بودیم که اگر حرکتی می کنیم، در جواب، حرکتی هم از عزیزان شهرستانی شاهد خواهیم بود. متأسفانه تاکنون که چیزی ندیده ایم، یا اگر دیده ایم، چنان پر نور نبوده است. به رغم برخی کاستی ها و کمبودها برخی از دوستان ما چنان فعالند که ما هم انرژی می گیریم و خود را موظف می دانیم اخبار آن ها را پیگیری و منعکس کنیم. در این میان می توان به استان خوزستان اشاره کرد. برنامه"شنبه ها با تئاتر" که به همت انجمن نمایش اهواز برگزار می شود، گواه این مدعاست. اما در مقابل، برخی از شهرها و استان ها از چنان خستگی ای رنج می برند که حتی حرف زدن از آن ها ملال آور است.
اما ما امیدواریم، امیدواریم که هنرمندان شهرستانی نقش و اهمیت اطلاع رسانی در تئاتر را بهتر و بیشتر درک کنند تا واژه "حاشیه نشینی" از تئاتر شهرستان رخت بندد.