در واقع به آن چه که در رستم و سهراب بودم، اکتفا نکردم. در مکبث پنج نوع بیان را تلفیق می کنم، از عروسکی نخی، تصویر سینمایی، عروسکی ثابت، عروسکی میله ای و عروسکی سایه ای استفاده می کنم تا به یک مفهوم فراتر و یک دنیای جادویی دست پیدا کنم، اما برتری مکبث نسبت به رستم و سهراب، تعدد صحنه و میزانسنی است که در مکبث به اقتضای متن و شرایطی که متن داشته، به وجود آورده ام و تصورم این است که تماشاگری که هر دو اثر را دیده باشد، در اثر دوم پی می برد که این زبان
در واقع به آن چه که در رستم و سهراب بودم، اکتفا نکردم. در مکبث پنج نوع بیان را تلفیق می کنم، از عروسکی نخی، تصویر سینمایی، عروسکی ثابت، عروسکی میله ای و عروسکی سایه ای استفاده می کنم تا به یک مفهوم فراتر و یک دنیای جادویی دست پیدا کنم، اما برتری مکبث نسبت به رستم و سهراب، تعدد صحنه و میزانسنی است که در مکبث به اقتضای متن و شرایطی که متن داشته، به وجود آورده ام و تصورم این است که تماشاگری که هر دو اثر را دیده باشد، در اثر دوم پی می برد که این زبان، زبان بسیار گسترده ای است که هر آن می تواند به شیوه جدیدی و با یک نگاه جدیدی مورد استفاده قرار گیرد و تأثیرات فراتر و عمیق تری را بگذارد.
آرش عباسی:
نشست سایت ایران تئاتر با عوامل اجرایی اپرای عروسکی"مکبث" سه شنبه دوم مرداد ماه در تالار فردوسی برگزار شد.
در این نشست بهروز غریب پور(طراح صحنه، نور و کارگردان)، علی پاکدست(طراح عروسک)، مریم اقبالی(سرپرست گروه سازندگان عروسک)، هنگامه سازش(سرپرست گروه سازندگان صحنه)، غزل اسکندرنژاد(دستیار کارگردان)، همایون صلاحی(مدیر صحنه و بازی دهنده)، علی ابوالخیریان(مدیر صحنه و بازی دهنده)، سلما محسنی(گروه سازنده عروسک و بازی دهنده)، محسن ایمانخانی(گروه سازنده عروسک و بازی دهنده) و کاملیا نوحی(بازی دهنده) حضور داشتند. بخش اول این نشست را می خوانید:
ایران تئاتر: آقای غریب پور به نظر شما چه تفاوت ها و شباهت هایی بین این دو اپرایی که شما اجرا کرده اید، وجود دارد؟
غریب پور: به هر حال هر دو یک تشابهی دارند که برای من در همه آثارم مهم بوده و آن این که وقتی که به هر دلیلی خِرد تحت تأثیر مقام، قدرت یا شهوت قرار می گیرد، طبیعی است که هر انسان ارزشمندی را می تواند به ورطه نابودی بکشاند. درباره رستم چنین اتفاقی می افتد که نابخردی می کند و فرزندش را می کشد، در مورد مکبث هم که از پیروزی برگشته و دارد مقام های عالی تری را کسب می کند و امکانش هست که نردبان ترقی را طی کند، انگار جادوگران او را فرا می خوانند که میزان هوشمندی و میزان خردش را بسنجند و با یک پیشگویی که انجام می دهند او را به سویی می برند که نتیجه ای جز نابودی و جز یک پایان تراژیک ندارد. بنابراین از نظر مفهومی وقتی به"قصه تلخ طلا" هم نگاه می کنیم هم، همین اتفاق می افتد حتی درباره"ایکارو" و"2342 روز بد" هم همین گونه است، حتی در مورد کارهای کودکی هم که انجام داده ام، "خرد" یکی از محوری ترین مسائلی است که به آن نگاه می کنم. وقتی در"شش جوجه کلاغ و یک روباه" روباهی خرد یک مادر را تحت تأثیر قرار می دهد و او را نسبت به واقعیات موجود در جنگ کور می کند. بنابراین دغدغه من در همه این آثار "خرد" است و این که چگونه خرد انسان در نزدیک انسان محوری در تاریخ، رخت بر می بندد. این تشابه موضوعی بین"رستم و سهراب" و"مکبث" هم وجود دارد.
ایران تئاتر: از نظر ساختار و تکنیک چطور؟
غریب پور: درست است که من از شیوه عروسکی نخی در هر دو کار استفاده کردم، اما هرگز از خودم تقلید نکردم. در واقع به آن چه که در رستم و سهراب بودم، اکتفا نکردم. در مکبث پنج نوع بیان را تلفیق می کنم، از عروسکی نخی، تصویر سینمایی، عروسکی ثابت، عروسکی میله ای و عروسکی سایه ای استفاده می کنم تا به یک مفهوم فراتر و یک دنیای جادویی دست پیدا کنم، اما برتری مکبث نسبت به رستم و سهراب، تعدد صحنه و میزانسنی است که در مکبث به اقتضای متن و شرایطی که متن داشته، به وجود آورده ام و تصورم این است که تماشاگری که هر دو اثر را دیده باشد، در اثر دوم پی می برد که این زبان، زبان بسیار گسترده ای است که هر آن می تواند به شیوه جدیدی و با یک نگاه جدیدی مورد استفاده قرار گیرد و تأثیرات فراتر و عمیق تری را بگذارد.
ایران تئاتر: از نظر تکنیک آیا فکر می کنید اپرای دوم نسبت به اولی روند رو به رشدی داشته است؟
غریب پور: این را شما به عنوان تماشاگر باید بگویید، اما به نظر من این اتفاق افتاده است. هیچ کاری از من شبیه دیگری نیست. کسی که نمایش"2342 روز بد" را دیده باشد و این کار را هم دیده باشد، فکر می کند دو کارگردان متفاوت این ها را کار کرده اند، مگر این که با اندیشه و نام و شیوه کار من آشنا باشد. به نظرم من در هنر تقلید از خود یعنی نابودی و طبیعی است که اصلاً نخواستم هیچ صحنه ای شبیه رستم و سهراب باشد. هیچ صحنه ای تقلیدی از روابط یا نورپردازی یا به کارگیری تکنولوژی مشابه نباشد. هنوز هم کار دارد و طی اجرا آن را کامل تر می کنم تا به مرحله ای برسم که فکر کنم حتی ذره ای از آثار قبلی من در آن نیست و بعد کار جدیدی را آغاز می کنم.
ایران تئاتر: عروسک های این کار را یک گروه ایرانی ساخته است و عروسک های رستم و سهراب را یک گروه اتریشی ساخته بود. می توانید بین این دو قیاسی داشته باشید؟
غریب پور: ما حتی در مورد عروسک ها هم به نقاط بالاتری رسیدیم. پس از یک سال کار کردن با عروسک های رستم و سهراب بازی دهندگان به توانایی ها و عدم توانایی های عروسک ها پی بردند و چون غالباً می دانستند که چه عروسکی را در آینده بازی می دهند حتی در شیوه ساخت هم سعی کردند دائماً بر توانایی عروسک بیفزایند. حتی می توانم بگویم در رستم و سهراب بازی دهندگان دایه بودند، اما الان مادرانی هستند که فرزندانشان را خلق کرده اند به همین دلیل می شود گفت که تفاوت عمده ای وجود دارد و نوع ساخت، نوع نگاه و دلسوزیشان و حرکت شان بهتر است و نتایج بهتری را می بینیم. امیدوارم مردم هم ببینند و داوری کنند که چقدر حرف های من درست است یا درست نیست.
ایران تئاتر: خانم اقبالی اگر ممکن است شما کمی درباره شروع فعالیت کارگاه ساخت عروسک های مکبث توضیح دهید.
اقبالی: این جایی که می بینید در واقع یک انباری بود که بخشی از آن را ایزوله کردند که تبدیل شود برای کارگاه که از شهریور ماه سال پیش شروع شد و از مهر ماه بچه های تیم سازنده به کارگاه آمدند در ابتدا گروه ما شامل علی پاکدست، مریم اقبالی، سلما محسنی، محسن ایمانخانی، علی ابوالخیریان و همایون صلاحی بود و کار را شروع کردیم و بعد به تدریج مونا کیان فر و کاملیا نوحی و بعد طراحی و دوخت لباس عروسک ها که آغاز شد مریم معینی و فروز هاشمی هم اضافه شدند و پیش رفتم تا اواخر فروردین ماه عروسک ها آماده شدند.
ایران تئاتر: حاصل این چند ماه چه تعداد عروسک بود؟
اقبالی: حاصل کار این کارگاه 88 عروسکی بود که روی صحنه رفت که به شیوه عروسک های نخی سالزبورگی ساخته شده اند و مدل ما هم همان عروسک های رستم و سهراب بود که در اتریش ساخته شده اند. این اولین بار بود که چنین عروسک هایی با این حجم و با این شیوه ساخته می شوند تا به حال شاید 20 یا 30 عروسک ساخته شده باشد، اما ساخت 88 عروسک توسط یک تیم و آن هم به این شکل که چنین عروسک هایی برای اولین بار در ایران ساخته شده اند، فکر می کنم اتفاق نادری باشد.
ایران تئاتر: شما به عنوان سازنده عروسک ها این ها را با عروسک های قبلی چگونه مقایسه می کنید؟
اقبالی: از نظر ما این عروسک ها خیلی بهتر بودند چون عروسک های قبلی را خودمان بازی داده بودیم و با اشکالات و ضعف های آن ها آشنا شده بودیم و حالا با هم فکری همدیگر کاری کرده ایم که اشکلات قبلی را نداشته باشند. به نظر من و همه کسانی که کار را دیده اند این عروسک ها از عروسک های قبلی بهتر بوده اند.
ایران تئاتر: درباره خصوصیات ظاهری عروسک ها هم توضیح می دهید؟
اقبالی: قد عروسک ها بین 60 تا 70 سانت است و 15 نخ هم دارند که وزن های مختلفی هم دارند. برخی از آن ها را به عمد کوچک تر و سبک تر گرفته ایم، این به کاراکتر عروسک ها بستگی داشت؛ مثلاً خدمتکار لیدی مکبث را کوتاه تر گرفتیم یا یکی از جادوگران را بلندتر گرفتیم. موادی هم که برای ساخت استفاده کردیم، عموماً یونولیت بود ضمن این که برخی از وسایل و ابزار در بازار ایران پیدا نمی شد و واقعاً برخی اوقات با خلاقیت بچه ها ساخت شد. محسنی: من فکر می کنم این کارگاه ساخت عروسک از بهترین دوران کاری من است چرا که این گروه خیلی همدل و هم فکر با هم کار کردند و خیلی کار از یکدیگر یاد گرفتیم ضمن این که همه سعی می کردند به بهترین نحو کارشان را انجام دهند. در ساخت عروسک مشکلی نداشتیم و تجربه هر کسی کار دیگری را کامل می کرد، اما واقعاً اگر الان مشکلی در عروسک ها به وجود بیاید تنها می تواند یک دلیل داشته باشد و آن هم مواد و ابزاری است که استفاده کردیم چون ابزار با کیفیت در بازار پیدا نکردیم.
ایران تئاتر: شما تجربه این کار و کار قبلی را چگونه ارزیابی می کنید؟
محسنی: مهمترین مسأله این بود که در اپرای رستم و سهراب دنیای عروسک ها برایم ناشناخته بود و اگر مشکلی برای عروسک به وجو می آمد واقعاً نمی دانستم چگونه باید آن را رفع کنم چون شناختی از آن نداشتم اما الان چون کاملاً روی آن ها اشراف داریم اگر اشکالی پیش بیاید دیگر ترسی از آن نداریم و به راحتی می توانیم رفع اشکال کنیم. آقای غریب پور روی جزئیات خیلی حساس هستند و در واقع می خواهند که از تمام توانایی های عروسک استفاده کنیم. به خصوص این که این نوع عروسک هم بسیار توانمند است و دارای ریزه کاری های بسیاری است.
پاکدست: در ایران نمایش عروسکی نخی بوده است اما به این شکل تاکنون کاری انجام نشده، این که یک مکانی وجود داشته باشد و یک گروه هفت ماه بتواند در آن محل عروسک بسازد یک اتفاق مهم است و باید قدر این موقعیت را دانست. ورود عروسک های رستم و سهراب به ایران اتفاقات خوبی را باعث شده، در عین این که کنترل کننده این عروسک ها خیلی کوچک است اما قابلیت های بسیاری دارد و حرکت های ناتورالیستی خیلی خوبی را هم ایجاد می کنند.
ایران تئاتر: شما تفاوت های این دو اپرا را چگونه می بینید؟
پاکدست: برای طراحی چهره ها خیلی سعی کردم درباره آرایش مو و رنگ چهره های آن زمان مطالعه کنم حتی به این فکر کردیم که چه عضله ای می تواند برای یک شخصیت درست باشد. من نمی خواهم مقایسه کنم، اما به نظرم موفق بودیم. در عروسک های رستم و سهراب چهره ها خیلی شرقی است در عین حال که یک نفر غربی آن ها را طراحی کرده و خیلی هم خوب است اما شاید ما درباره آناتومی صورت شخصیت ها بیشتر کار کردیم و پرداختن به این جزئیات این احساس را به وجود می آورد که زیر پوست انگار حسی وجود دارد.
(.... ادامه دارد)