این متن به نوعی تجربه من در نمایشنامه"شکلک" را یادآور میشود. در"شکلک" نیز نقالی و پردهخوانی را به صورت دراماتیک به کار گرفته بودم. در واقع"تعزیه چوگان بازی" را نمیتوان اقتباسی از داستان اصلی عنوان کرد؛
این متن به نوعی تجربه من در نمایشنامه"شکلک" را یادآور میشود. در"شکلک" نیز نقالی و پردهخوانی را به صورت دراماتیک به کار گرفته بودم. در واقع"تعزیه چوگان بازی" را نمیتوان اقتباسی از داستان اصلی عنوان کرد؛
نغمه ثمینی که در حال نگارش نمایشنامه"تعزیه چوگان بازی" برای کیومرث مرادی است، آن را تجربهای متفاوت در رجوع به نسخ تعزیه دانست.
نغمه ثمینی، نمایشنامه نویس و مدرس تئاتر که در حال نگارش نمایشنامه"تعزیه چوگان بازی" بر اساس تعزیهای به همین نام، متعلق به منطقه چهارمحال و بختیاری است، به سایت ایران تئاتر گفت:«سال گذشته که برای انجام یک کار پژوهشی به مطالعه 50 ، 60 نسخه تعزیه پرداختم، این نسخه را پیدا کردم که به نظرم برای اجرا بسیار مناسب آمد، بنابراین آن را به کیومرث مرادی پیشنهاد دادم. در حال حاضر هم مرحله طرح و تحقیقات آن کامل شده و فکر میکنم بتوانم تا یک ماه بعد گروه را با متن آشنا کنم.»
وی ادامه داد:«این تعزیه با تمام تعزیههایی که خواندهایم، تفاوت دارد و من بر مبنای آن یک فضای دراماتیک خلق کردهام.»
وی درباره داستان متن توضیح داد:«در تعزیه اصلی، داستانِ یکی از سرداران سپاه "شمر" بیان میشود که سر حضرت قاسم(ع) را به شام میآورد تا با آن چوگان بازی کنند. او شبی در راه به منزلش میرود و در آن جا زن این سردار تلاش میکند تا او را از چنین اقدامی باز دارد و ماجراهایی به وقوع میپیوندد.»
این درامنویس در پاسخ به این سؤال که"تعزیه چوگان بازی" داستانی را تعریف میکند که بسیاری از نویسندگان به آن پرداختهاند، بنابراین متن شما چه رویکردی به این داستان دارد، گفت:«به آن نمایشنامهها نگاهی داشتهام، اما نمایشنامه من از نظر شکل روایی با کارهای دیگر تفاوت دارد. این متن به نوعی تجربه من در نمایشنامه"شکلک" را یادآور میشود. در"شکلک" نیز نقالی و پردهخوانی را به صورت دراماتیک به کار گرفته بودم. در واقع"تعزیه چوگان بازی" را نمیتوان اقتباسی از داستان اصلی عنوان کرد؛ زیرا تجربه متفاوتی است. سعی کردهام به نسبت کارهایی که فقط روایت را پیش میبرند، کار متفاوتی انجام دهم.»
وی با بیان این که این اثر در شیوه نگارش با تجربههای پیشین خود در یک راستا قرار دارد، گفت:«شاید بتوان در بخش رجوع به تعزیه آن را تجربهای جدید دانست. تاریخ، اسطوره و فرمهای آئینی روایت، در این متن نیز جریان دارد. داستان هم ترکیبی از یک داستان به ظاهر واقعی است، اما به تدریج به نوعی جادو یا نواحی غیرممکن گرایش پیدا میکند.»
این استاد دانشگاه با اشاره به ادامه ترجمه"تئاتر هندوستان"، درباره چاپ نمایشنامههایش گفت:« "اسبهای آسمان... " و"تماشاخانه اساطیر" را برای چاپ به نشر"نی" سپردهام و اگر زیاد در ارشاد معطل نشوند، امیدوارم به سرعت چاپ شوند. نمایشنامه"بدون خداحافظی" را نیز برای چاپ آماده کردهام.»
وی درباره همکاریاش با زهرا صبری گفت:«زهرا صبری ابراز علاقه کرده که نمایشنامه"حمام خلیفه" را کارگردانی کند، البته این نمایشنامه را سال 76 نوشتهام و جزء نمایشنامههای قدیمی من به حساب میآید. اگر کارگردان درباره این کار از من کمک بخواهد، حتماً نشستهایی با هم خواهیم داشت.»