گردآورنده"نمایشنامههای میرزاده عشقی" این کتاب را به چهار بخش مختلف تقسیم بندی میکند. ا- سالشمار زندگی میرزاده عشقی، 2- مقدمه اول(زندگینامه عشقی)، 3- مقدمه دوم (توانمندیهای نمایشی عشقی و سرچشمههای فکری او) و 4- آثار نمایشی میرزاده عشقی.
گردآورنده"نمایشنامههای میرزاده عشقی" این کتاب را به چهار بخش مختلف تقسیم بندی میکند. ا- سالشمار زندگی میرزاده عشقی، ۲- مقدمه اول(زندگینامه عشقی)، ۳- مقدمه دوم (توانمندیهای نمایشی عشقی و سرچشمههای فکری او) و ۴- آثار نمایشی میرزاده عشقی.
رضا آشفته:
"نمایشنامههای میرزاده عشقی" همراه با تحلیل آثار نمایشی، بررسی توانمندی عشقی در آفرینش نمایشنامهها و اثری منتشر نشده از او که گردآوری و تألیف علی میرانصاری است، توسط نشر "طهوری" روانه بازار کتاب شده است.
میرزاده عشقی در 12 تیر ماه 1303 تیر ماه هـ . ش، به دست چند تن از مأموران تأمینات، مورد سوء قصد قرار گرفت و ساعاتی بعد، در بیمارستان نظمیه تهران درگذشت. همین موضوع باعث میشود که پس از 80 سال، علی میرانصاری در سال 1383 تمامی آثار او را به علاوه یک اثر مفقوده گردآوری و به ضمیمه برخی از اسناد مرتبط با این آثار و تحلیل این آثار منتشر کند.
میرزاده عشقی از پیش قراولان نمایشهای منظوم(اپرت و اپرا) در ایران است که با این کتاب به نحو شایستهای شناسایی میشود. میرانصاری هم با دو هدف عمده این کتاب را منتشر کرده است. هدف اول پرداختن به زندگی هنری میرزاده عشقی است که در نمایشنامهنویسی او خلاصه میشود و نیز پاسخ به این پرسشهاست که وی چگونه، توانسته بود توانمندیهای فنی را برای تصنیف نمایشنامههایش کسب کند و به چه وسیله مهارتهای لازم برای به صحنه بردن یک اثر نمایشی را به دست آورده بود و اساساً فکر و اندیشهای که او در پی القای آن از رهگذر نوشتن و اجرای یک نمایش بود، از چه ویژگیهایی برخوردار بود و چگونه در ذهن و زبان وی جای میگرفت؟
هدف دوم گردآوری آثار نمایشی میرزاده عشقی در یک مجموعه به انضمام بررسی و نقدی کوتاه در باب هر یک از آنها بود. شاید مهمترین علتی که سبب شد آثار نمایشی میرزاده را در مجموعه واحد و در کنار هم قرار دهد، یافتن متن کامل نخستین نمایشنامه عشقی(یعنی نمایشنامه"داستان بیچاره زاده ـ جمشید ناکام") در آرشیو سازمان اسناد ملی ایران بود که سالها نشانی از آن پیدا نبود.
چهار بخش
گردآورنده"نمایشنامههای میرزاده عشقی" این کتاب را به چهار بخش مختلف تقسیم بندی میکند. ا- سالشمار زندگی میرزاده عشقی، 2- مقدمه اول(زندگینامه عشقی)، 3- مقدمه دوم (توانمندیهای نمایشی عشقی و سرچشمههای فکری او) و 4- آثار نمایشی میرزاده عشقی.
وی درباره مهمترین بخش کتاب که آثار نمایشی میرزاده عشقی است، از این منابع استفاده کرده است:
الف) نسخه خطی و منحصر به فرد در آرشیو سازمان اسناد ملی ایران(به شماره 2652) برای درج نمایشنامه"داستان بیچاره زاده ـ جمشید ناکام"
ب) نشریه"قرن بیستم" برای درج نمایشنامههای"رستاخیز سلاطین ایران"، "حلواء الفقرا"، "اپرت بچه گدا" و"انتخابات
ج) "کلیات مصور میرزاده عشقی" (به کوشش علی اکبر مشیر سلیمی) برای درج نمایشنامههای"کفن سیاه" و"ایدهآل" و نمونههای متفاوت"داستان بیچاره زاده" و"اپرت بچه گدا".
میرانصاری که در پژوهش خود سنگ تمام گذاشته، بر این چهار بخش عمده و اصلی، چهار پیوست را اضافه کرده است:
1- کتاب شناسی میرزاده عشقی
2- فهرست منابع و مآخذ
3- نمایه
4- تصاویر اسناد
میرزاده عشقی در زندگی هنری خود نوشتن هفت نمایشنامه و اجرای برخی از آنها را ثبت کرده که این متنها به دو صورت نظم و نثر است.
1- داستان بیچاره زاده(جمشید ناکام) 1293 ش منثور
2- کفن سیاه 1294 ش منظوم
3- رستاخیز سلاطین ایران 1294 ش منظوم
4- حلواء الفقراء 1300 ش منثور
5- بچه گدا و دکتر نیکوکار 1301 ش منثور
6- تئاتر در موضوع میتینگ 1301 ش منثور
7- ایدهآل پیرمرد دهگانی(سه تابلو مریم) 1302 ش منظوم
توانمندیها
علی میرانصاری درباره توانمندیهای میرزاده عشقی مینویسد:«اگر ویژگیهای نمایشنامه"داستان بیچاره زاده" (به عنوان اولین اثر نمایشی میرزاده عشقی) را در پیش چشم آوریم، مشاهده خواهیم کرد که او در گام نخست و به لحاظ فنی، نمایشنامهای قابل قبول، آن هم در سطح نمایشنامههای ایرانی نوشته و از نظر مضمون و درونمایه، اثری همسنگ با آثار نمایشی نمایشنامهنویسان مطرح و هم عصر خود مانند آخوندزاده، میرزا آقا تبریزی و مؤیدالممالک فکری عرضه داشته بود. تردید نیست که این امر نشان از برخورداری میرزاده عشقی از تواناییهای سه گانه زیر است:
1- دانش نظری در زمینه ادبیات نمایشی
2- تجربه عینی و ملموس در باب اجرای نمایش در صحنه تئاتر
3- پشتوانه فکری و سیاسی در باب اجرای نمایش در صحنه تئاتر
جمشید ناکام
داستان "بیچاره زاده" یا "جمشید ناکام" نخستین متن نمایشی میرزاده عشقی است که 80 سال در محاق اداره سانسور تأمینات تهران قرار گرفته است. این متن در 19 یا 20 سالگی میرزاده عشقی و هشت سال پس از آغاز مشروطیت نوشته شده است. زمانی که مؤلف برای اجرای"داستان بیچاره زاده" آن را به اداره انطباعات وزارت معارف میسپارد، قرارداد ننگین 1919 وثوق الدوله با دولت انگلیس نوشته شده بود و میرزاده عشقی یکی از مخالفان آشکار این قرارداد بود. بنابراین همین امر زمینه لازم را برای رد و سانسور این متن نمایشی فراهم میکرد. میرانصاری در این باره توضیح میدهد:«بی جهت نیست که پس از رسیدن نمایشنامه مزبور به وزارت معارف، عمید الملک مسئول اداره انطباعات، آن را به پلیس تأمینات تهران یعنی شاخه اجرایی سانسور میفرستد. در آن زمان بررسی کتب و نشریات در پلیس تأمینات به عهده سانسورچی معروف"علی شمیم" بود. او پس از مطالعه تنها بخشی از نمایشنامه، نمیتواند به قرائت آن تا به آخر ادامه دهد، لذا طی نامهای به عمید الملک چنین مینویسد:«قربانت شوم پیِس بیچارهزاده تألیف آقای میرزاده عشقی را که برای ملاحظه اینجانب ارسال فرموده بودید، مطالعه نموده هر چه خواستم خود را راضی به قرائت آن تا به آخر نمایم، نتوانستم. گمان نمیکنم پیِسی تا به حال بدین مزخرفی کسی تألیف نموده باشد. در هر صورت بنده که هیچ عقیده ندارم اجازه داده شود. به علاوه خود پیِس هم باید ضبط شود. میتوانیم در نظمیه ضبط نماییم، ولی مجدداً آن را عودت داد. متمنّی است که آن را ضبط فرموده و به مؤلف جواب داده شود که پیِس دیگری تهیه نماید. شمیم.»
بدین ترتیب نمایشنامه داستان "بیچاره زاده" یا "جمشید ناکام" توسط پلیس تأمینات ضبط میشود و فقط سه نسخه ناقص از آن که بعدها از طریق برادر میرزاده عشقی در دسترس یکی از محققان قرار میگیرد، بر بودن آن گواه میدهد. تا این که علی میرانصاری این نمایشنامه را در سازمان اسناد ملی ایران در پاکتی به شماره 2652 حاوی نمایشنامه"داستان بیچاره زاده" و نیز نامهای از"پلیس تأمینات تهران" مییابد که در مجموع، اطلاعات جدید و کاملتری را در این باره بیان میکند.
این کتاب به لحاظ استفاده از منابع و سندیت یافتن مطلب، یکی از بهترین تحقیقهای به عمل آمده در حوزه ادبیات نمایشی است که به همین لحاظ میتواند به عنوان الگویی مطلوب مورد استفاده پژوهشگران این حوزه واقع شود.