عمو هاشم هم رفت
هاشم فیاض یک گنج ملی بود که متأسفانه بیبرنامگیها اجازه برداشت مناسب و بهرهبرداری کامل از تجربیاتش به ما نداد و با رفتنش بسیاری از اندوخته هایش را با خود برد.
محمدحسین ناصربخت
آشنایی من با هاشم فیاض به روزگار کودکی باز میگردد زمانی که همراه پدرم به امامزاده داود میرفتیم و در قهوهخانه روبروی صحن تعزیه میدیدیم تعزیههایی که مخالفخوان آن استاد هاشم فیاض بود اما این آشنایی با حضور من در کانون نمایشهای سنتی و آئینی در سال 1368 نزدیکتر شد و بعد به صمیمیتی بدل گردید که به موجب آن جرأت یافتم تا او را”عمو هاشم“ خطاب کنم که او عموی دوستداشتنی همه تعزیه دوستان بود و من در کنار او بود که تعزیه را آموختم آموزشی که تا آخرین لحظات زندگی وی تداوم داشت تا هنگامی که در ساعت 11 شب پنجشنبه 20/12/83 او را وداع گفتم و نمیدانستم که این آخرین وداع خواهد بود.
استادمحمدعلی(هاشم) فیاض براساس آنچه در شناسنامه ایشان آمده است در 30/11/1300 هجری شمسی در محله سنگلج شهر تهران به دنیا آمدهاند اما چنانکه خود میگفت چند سالی زودتر از این تاریخ پا به عرصه وجود نهادهاند، استاد فیاض تعزیه را از بچهخوانی برای گروه تعزیه”میرغم“ فرزند میرعزای کاشانی در کودکی آغاز کردند و بعدها نیز در کنار نوه میرعزا آقا سیدمصطفی این کار را ادامه دادند، ایشان از آخرین افرادی بودند که خود مستقیماً به تجربه تکیه دولت اتصال داشتند و تعزیهخوانی را از آنجا آغاز نموده بودند.
استاد هاشم فیاض از جمله کسانی بود که در شرایط سختی که برای تعزیه به وجود آمد و در دوران ممنوعیتها برای حفظ این میراث کهن تلاشی بسیار نمود و به دلیل اعتقاداتش در این راهها سعی وافر داشت.
آرشیو نسخ او از غنیترین آرشیوهای فردی نسخ تعزیه به شمار میآید و او تنها کسی بود که بر تنظیم موسیقیایی ویژه هر یک از این مجالس(نزدیک به دویست مجلس مستقل) و نحوه اجرا و صحنهپردازیشان تسلط کامل داشت.
هاشم فیاض یک گنج ملی بود که متأسفانه بیبرنامگیها اجازه برداشت مناسب و بهرهبرداری کامل از تجربیاتش به ما نداد و با رفتنش بسیاری از اندوخته هایش را با خود برد.
هاشم فیاض پدر تعزیه در دوران معاصر به شمار میآید و بسیاری از معمّرین تعزیه، بچهخوانی خود را با او آغاز کردهاند، یادش را گرامی بداریم، و آرمانهایش را پاس بداریم.