به راستی چه جادویی در تصاویر به جایمانده از این همه آیین و نمایش است که اینچنین نسلهای متفاوت را به یکدیگر پیوند میزند، با کدامین رشته نامرئی پایبند این هنگامهها میشویم؟ سالهاست که از آیینهای سرشار از جلوههای نمایشی و نمایشهای سنتی گفتهایم، از امکانات آنها از ویژگیها و امتیازات آنها و از این که در این جهان، که هر روز کوچک و کوچکتر میشود و غوغای جهانی شدن و نظم نوین آن هر دم جای را برای تنوع و گوناگونی فرهنگها تنگتر میکند، در پیشار
به راستی چه جادویی در تصاویر به جایمانده از این همه آیین و نمایش است که اینچنین نسلهای متفاوت را به یکدیگر پیوند میزند، با کدامین رشته نامرئی پایبند این هنگامهها میشویم؟ سالهاست که از آیینهای سرشار از جلوههای نمایشی و نمایشهای سنتی گفتهایم، از امکانات آنها از ویژگیها و امتیازات آنها و از این که در این جهان، که هر روز کوچک و کوچکتر میشود و غوغای جهانی شدن و نظم نوین آن هر دم جای را برای تنوع و گوناگونی فرهنگها تنگتر میکند، در پیشاروی آثار نمایشگران سنتی نشستن، فرصتی است هرچند کوتاه برای تنفس هوایی که در آن دود و دم تمدن جدید، بوی خوش بهاران را از مشام نزدوده است و صدای نوروزیخوانها به گوش میرسد.
"محمدحسین ناصربخت" در آستانه برگزاری سیزدهمین جشنواره بینالمللی نمایشهای آیینی ـ سنتی، پیام داد.
به گزارش دریافتی سایت ایران تئاتر از ستاد خبری جشنواره نمایشهای آیینی ـ سنتی، متن کامل پیام دبیر جشنواره بدین شرح است: «به نامی که جان جهان است و جانان ما
"عقد جواهر سخن کهن..."
مردی سپید موی در حلقه مشتاقانٍ پیر و برنا به معرکه ایستاده و در مرکز این دایره خون سیاوش است که میجوشد.
سرخپوش سیاهچهره در زیر بار درهم میشکند، دوباره سبز میشود و با زبانی شیرین گلایه سر میدهد:
"در اثر نوکری و زحمت ارباب
میکنه هرلحظه دلم کپ و کپ و کپ و تاپ تاپ ..."
مردانی با گردش دستها و دامنها هزاران دایره میسازند، طوفان بیامان دوایر که ما را به سوی سرزمین خاطرهها رهنمون میسازند و ...
به راستی چه جادویی در تصاویر به جایمانده از این همه آیین و نمایش است که اینچنین نسلهای متفاوت را به یکدیگر پیوند میزند، با کدامین رشته نامرئی پایبند این هنگامهها میشویم؟ سالهاست که از آیینهای سرشار از جلوههای نمایشی و نمایشهای سنتی گفتهایم، از امکانات آنها از ویژگیها و امتیازات آنها و از این که در این جهان، که هر روز کوچک و کوچکتر میشود و غوغای جهانی شدن و نظم نوین آن هر دم جای را برای تنوع و گوناگونی فرهنگها تنگتر میکند، در پیشاروی آثار نمایشگران سنتی نشستن، فرصتی است هرچند کوتاه برای تنفس هوایی که در آن دود و دم تمدن جدید، بوی خوش بهاران را از مشام نزدوده است و صدای نوروزیخوانها به گوش میرسد.
سیزدهمین جشنواره بینالمللی نمایشهاتی آیینی ـ سنتی فرصتی است برای اینکه یک بار دیگر نیز در کنار هم نقل و نمایش و معرکه و مضحکه و آیین را به نظاره بنشینیم.
صدای طبلها در گوش میپیچد و شبیهخوانان میخوانند:
"آمده در دشت بلا، دشت بلا
حر مغرور دلاور با خیل لشگر ..."
و با اشکی در گوشه چشم رو به سوی زمانی و زمینی همیشه جاوید بال خیال میگشاییم. "مبارک" از گوشه خیمه گسترده زمین صدایمان میزند:
"خانمها سلام
آقایون سلام ... »