تئاتر دانشجویی و حرفهای دو مقوله کاملا جدا از هم است
قطبالدین صادقی در نشست خبری تئاتر دانشجویی گفت: دانشجویان باید بعد از فارغالتحصیلی سالها زحمت بکشند تا لیاقت رفتن به جایی مثل تئاتر شهر با پیدا کنند
ایسنا: تئاتر دانشجویی و حرفهای دو مقوله کاملا جدا از هم است، پس نمیتواند یکی از آنها جای دیگری بگیرد.
دکتر قطبالدین صادقی، مدرس و کارگردان تئاتر، با بیان این مطلب، در نشست خبری بررسی تئاتر دانشجویی در ایران که در خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) تشکیل شد، گفت: این دو گونه تئاتر حرفهای و دانشجویی از لحاظ تکنیک، میزان تجربه، نوع زیباییشناسی و حتی نیروهای کننده آن با هم تفاوت دارند. از طرفی جایگاهی که جامعه به این دو تئاتر اختصاص داده هم با هم یکی نیست.
وی با اشاره به مجموعه تئاتر شهر و نیروهایی که باید در آنجا مشغول باشند، گفت: در ظاهر باید کسانی در این بزرگترین مجموعه تئاتری کشور فعالیت کنند که تجربه زیادی دارند، سواد کافی را به دست آوردهاند و در تماس دور و دراز با توده مردم تماشاگر بودهاند، پس ناخودآگاه جایگاه تئاتر حرفهای را کسب کردهاند، پس « تئاتر شهر» به عنوان یک الگو تنها زمانی میتواند در اختیار دانشجویان تئاتری قرار بگیرد که حداقل 15 سال تجربه از قبل باشد، زیرا که این بزرگترین مجموعه تئاتری به مانند قلهای عمل میکند که موتور خلاقهای برای فعالیتهای فرهنگی - تئاتری کلی ایران است.
به گزارش ایسنا وی ادامه داد: تئاتر شهر ما باید به همه خوراک دهد و همه را به دنبال خود بکشاند. متنهای بزرگ، دیدگاههای بزرگ، کارگردانان نام آشنا باید آنجا کار کنند و برعکس آنها دانشجویان باید همواره در یک محیط کاملا دانشگاهی فعالیت کنند، پس به هیج وجه یک گروه دانشجویی در یک تئاتر حرفهای کار نمی کند زیرا، که نباید به آنها اجازه چنین کاری داده شود. بلکه دانشجویان باید بعد از فارغالتحصیلی سالها زحمت بکشند تا لیاقت رفتن به جایی مثل تئاتر شهر با پیدا کنند زیرا که اگر همین دانشجویان از دوره دانشجویی به تئاتر شهر بروند، ما امکان رشد آنها را برای پنج سال بعد کور کردهایم، پس همواره باید سلسله مراتبی را در آموزش و کار حرفهای آنها در نظر بگیریم.
صادقی در ادامه نشست با اشاره به دومین فاکتور مهم در تئاترهای دانشجویی، افزود: دغدغههای تئاتر دانشجویی در هیچ کجای دنیا، دغدغه تئاتر حرفهای نیست، زیرا که دانشجو چیزی برای از دست دادن ندارد بلکه خونش و فکرش تازه و جستجوگر است و میخواهد، دنیا را کشف کند، بنابراین نیازی هم به گیشه ندارد، در حالیکه تئاتر حرفهای قبل از هر چیز باید گیشه فکر کند، بعضی به هیچ قیمتی نباید مخاطبان خود را از دست بدهد، بلکه باید مردم را نگه دارد و آنها را تربیت کند. اما دانشجو باید به نواندیشی و تازگی خودش وفادار بماند.
وی اضافه کرد:تئاتر دانشجویی در همه جا شورشی، سرکشی و جستجوگر و جسور است و حتی به لحاظ محتوایی هم طغیانگر است و اگر هر کدام از این نشانهها را نداشته باشد اساسا ارزشی ندارد، در حالیکه در تئاتر حرفهای، بخشی از تئاتر هرگز جستجوگر نیست بلکه کاملا کلاسیک رفتار میکند زیرا مجبور به نگه داشتن مخاطب خود است. از طرفی تماشاگر تئاتر حرفهای هم عادت به دیدن مسائل نو ندارد و اگر چنین تئاتری از حدود خود فراتر برود این تماشاگر را از دست میدهد.
کارگردان « عکس یادگاری» با یادآوری دیگر مولفههای تئاتر دانشجویی، ادامه داد:تئاتر دانشجویی دنبال راههای نرفته است و به دنبال باز کردن افقهای نوین تلاش میکند و چون چیزی برای از دست دادن ندارد و به جای آن روح سرکش و پرخاشگری دارد، پس حتی اگر در تجربه خود شکست هم بخورد، باز جامعه مخاطبانش او را میبخشند در حالیکه مخاطبان تئاتر حرفهی هیچ خطا و اشتباهی را نمیبخشند.به گزارش ایسنا صادقی با اظهار تاسف از بزرگترین مشکل دانشجویان تئاتری در اجراهایشان، گفت: این افراد علاقهمند هستند ادای تئاتر حرفهای را در بیاورند، زیرا که آنها هنوز نفهمیدهاند که چه جایگاهی دارند از کجا باید شروع بکند، در حالیکه تئاتر دانشجویی باید قبل از هرچیز دلمشغولیهای دانشجویان و جوانان را مطرح کند و توانایی نشان دادن راه حل را هم داشته باشد، در صورتیکه دانشجویان ما به چیزی فراتر از این دغدغهها میپردازند.
وی با تاکید بر سه مولفه اصلی یک روشنفکر تئاتری، گفت: یک هنرمند تئاتر باید در زمان خودش زندگی کند، یعنی به عوالم هخامنشی و قاجار و ... سرک نکشد. از طرفی او باید همزان در مکان خودش هم زندگی کند، در حالیکه بسیاری از دانشویان ما ذهنشان در آمریکا وانگلستان و ... سیر میکند. نکته سوم هم برای این طیف توانایی شناختن بحرانهای نسل خودشان است. یعنی اگر تئاتر دانشجویی امکان پیدا کردن معضلات و بحرانها را نداشته باشد و نسل جوان را در آن بحرانها عبور ندهد، پس کارش چیست؟ پس اساسا ادای تئاتر حرفهای را در آوردن از ریشه غلط است.
این مدرس تئاتر وظیفه اصلی تئار دانشجویی را ابداع، خلاقیت و ارتباط با مردم دانست و گفت: این ارتباط تنها در سایه ایمان و آگاهی به کار بدست میآید ولی چون دانشجویان ما حوزه کاری خود را نشناختهاند و درسهایشان را خوب نفهمیدهاند، پس به بیراهه میروند از طرفی اغلب این افراد کم مطالعه هستند، نمایش کم دیدهاند و کار هم کم کردهاند. البته نباید فراموش کرد که در گام نخست جریانسازی تئاتر دانشگاهی را مدرسان این حوزه در دست دارند و چون این افراد در دانشگاههای ما وجود ندارد، پس دانشجو از همان شروع انگیزه خود را از دست میدهد.
وی خاطرنشان کرد: اساتید باید به مانند قلههای دست نیافتنی باشند که دانشجویان را ترغیب به مطالعه بکنند و از این راه این خیلی عظیم دانشجو را در مسیر درست قرار دهند، در صورتیکه ما شاهد این اتفاق نیستیم. البته باز نباید فراموش کنیم که روش گزینش این دانشجویان هم در گام نخست کاملا اشتباه است.
صادقی دیگر ضعف دانشکدههای تئاتری را در مفاد درسی این دانشگاهها دانست و افزود: کتابهای درسی دانشگاهها نارسا، نامناسب و در مواردی کهنه است،در صورتیکه باید روشها و تکنیکهای نوین آموزش تئاتر به دانشجویان ارائه شود،که در کنار تمام این کمبودها، نبود امکانات تمرین و پلاتوهای تئاتری را هم باید اضافه کرد.
در صورتیکه ما در شرایط فعلی جز تالار مولوی که آن هم برای مدتهای زیادی فعالیت ندارد، چیزی نداریم. دیگر خبری از دانشکده هنر، تالار شهید آوینی و سالنهای تجربه دانشگاه هنرهای زیبا نیست، در حالیکه این دانشجویان باید امکانات بروز خلاقیت و معرفی خود را پیدا کنند تا بتوانند به تدریج با مردم ارتباط برقرار کنند و تجربیات خود را در گروه آزمون و خط بگذراند و متاسفانه چون این اتفاق نمیافتد و دانشجویان جایگاهی برای محک زدن خود ندارند پس به ناچار وبال گردن تئاتر شهر میشوند و به این سمت هجوم میآورند و از طرفی فکر میکنند که حرفهایها جای آنها را تنگ کردهاند، پس میبینیم که ساختار منسجمی برای پرورش این نیروها وجود ندارد.
کارگردان « دخمه شیرین» تئاتر دانشجویی را در تمام دنیا یک تئاتر فقیر اعلام کرد و گفت: این تئاتر امکانات کمی دارد ولی به جایش ایدههای خوبی در دست دارد پس باید از طرف نهادهای فرهنگی و وزارت علوم حمایت شود و بدبختانه چون این حمایتها دیده نمیشود آنها به سمت تئاتر شهر هجوم میآورند. این در حالی است که در دوره ما حتی به خواب هم نمیدیدیم که در زمان دانشجویی در سالنی مثل سنگلج اجرا برویم چون آن زمان سلسله مراتبی وجود داشت و تا زمانی که عباس جوانمرد، علی نصیریان و انتظامی بودند، ما حق حرف زدن نداشتیم و به جایش به مولوی و … میرفتیم، میآموختیم و سیاه مشقهایمان را بیرون نمیآوردیم در صورتیکه امروزه تئاتر شهر پر از این سیاهمشقهای ناپخته دانشجویی است، که به هیچ وجه در قد و قواره چنین مجموعه حرفهای نمیگنجد.
صادقی تصریح کرد: حرمت و جذابیت تئاتر را باید حفظ کرد در صورتیکه ما با آوردن کارهای کم محتوا و ناپخته تنها تماشاگران همیشگی خود را پس میزنیم و روز به روز آمارها را پایین میآوریم و این ناکفایتی به دلیل وجود مدیران غیرتخصصی است که باعث به هم ریختگی سیستم دانشجویی شده است، یعنی در شرایطی که دانشجویی به دلیل رفاقت با مدیریت یک مجموعه به راحتی در سالن اصلی اجرا میگیرد، پس برای بار دوم حاضر نمیشود که در سالن کوچکتری کار کند، چون در این زمان ما امکان پیشرفت این دانشجویان را گرفتهایم و در عوض یک به هم ریختگی را جایگزین آن کردهایم.
این پژوهشگر و محقق تئاتر با اشاره به دوره دانشجویی خود، گفت:در دوره ما تئاتر دانشجویی به قدری حرمت داشت که داریوش فرهنگ « آدم، آدم است» را کار میکرد و هرمز هدایت نمایشی از سارتر را در تالار آوینی به روی صحنه میبرد، یعنی سطح کارها در سطح روشنفکری بود و حتی استاد سمندریان را هم برای اجرا به مولوی میکشاند، پس خیلی اشتباه است که فکر کنیم مکانهای دانشجویی کم اعتبار هستند بلکه این تئاترها جایگاه تفکرات روشنفکری و سیاسی بودهاند وشاید این هم یکی از مشکلات امروزی تئاترهای دانشجویی باشد که به اندازه کافی سیاسی و انتقادی نیستند. بلکه دانشجویان دریگر مسائل عاطفی شدهاند.
وی اضافه کرد: در دوره ما ایدهآلهایمان بیرون از خودمان بود و هیچکس حق نداشت خودش را مطرح کند، در حالیکه امروزه دانشجویان به قدری در مسائل شخصی و عاطفی خود حل شدهاند که اساسا جایگاهشان را فراموش کردهاند. از طرفی در دوره ما مکانهای دانشجویی اعتبار و بودجه به هم داشتند و گروههای تحت پوشش خود را حمایت میکردند، در صورتیکه امروزه این اتفاق نمیافتد.
در ادامه این نشست ایسنا « پیمان گلی» دبیر هشتمین جشنواره تئاتر دانشگاهی، ادامه داد: متاسفانه امروزه تنها هدف دانشجویان، شرکت در جشنواره تئاتر دانشگاهی است تا در آنجا یک اجرا بروند و یا نهایتا با دوندگیهای زیاد چند اجرای عمومی هم بگیرند و به دنبال آن دوباره همه چیز تا سال آینده فراموش میشود، در صورتیکه آنها باید در طول سال هم فعالیت داشته باشند.
صادقی نیز با تایید این مطلب افزود: دبیرخانه جشنواره تئاتر دانشگاهی زمانی موفق میشود که قدرت اجرایی داشته باشد و در یک روال منظم و مدون کانونهای خود را فعال کند و به لحاظ امکانات مالی آنها را پشتیبانی کند تا در لحظه جشنواره نتیجه خوبی بگیرد.
گلی نیز اضافه کرد: به اعتقاد من تئاترهایی که در سال گذشته اجرا داشتهاند باید در طول سال به شهرستانها بروند و گروههایی نیز که برای سال جدید میخواهند کار کنند باید قبل از اجرا چند اجرای عمومی داشته باشند به همین دلیل هم ما امسال قصد داشتیم تا با همایش « نگرشی بر متون جشنواره» به صورت کاملا تخصصی دارد کار شویم و چیکده تمام این اتفاقات را در طول جشنواره مورد بررسی قرار دهیم، یعنی جشنواره را تبدیل به گام آخر از یک سال فعالیت کنیم ولی این اتفاقات به دلیل کم کاری و نبود بودجه محقق نشد.
زیرا که مدیران ما هم قائم به ذات بودند و اگر مدیر فرهنگی وزارت علوم از ما حمایت نکند ما در میانه راه میمانیم - در واقع شاهرگ حیاتی تمام فعالیت های ما پول است که اگر آن را قطع کنند، ما امکان انجام هیچ کاری را نداریم.
صادقی نیز با تایید این مطلب در پایان نشست افزود: اگر دبیرخانه دائمی جشنواره به عنوا مهره اصلی انجام دهنده فعالیتهای اجرایی وزارتخانه شکل بگیرد، آنگاه مسئولین وزارت علوم مجبور به برآورد کردن این امکانات و بودجه هستند ولی نباید فراموش کنیم تئاتر دانشجویی در کنار تمام این وظایف و مراحل باید به دنبال جذب اسپانسرهای خصوصی باشد و به مرور قدرت زایش و گستردگی خود را به مخاطبان معرفی کند.