هنر نقالی در ایران زمین، جزء کهنترین هنرها به شمار میرود
هنر نقالی در ایران زمین، جزء کهنترین هنرها به شمار میرود و برخی از نمونههای آن از جمله"نقل موسیقایی" و یا"نقل با استفاده از تصاویر" از دوران باستان نیز اسنادی به جا گذاشته است. این هنر در اشکال گوناگون در سرزمین ایران که اقوام گوناگونی در زیر سقف آسمان پر ستاره آن کنار هم گرد آمدهاند و ملتی با یک تاریخ و تجارب مشترک را شکل دادهاند، رواج داشته است.
نخستین سمینار بینالمللی سیزدهمین جشنواره بینالمللی نمایشهای آئینی ـ سنتی با حضور دکتر محمدحسین ناصربخت و داوود فتحعلیبیگی در تالار بتهوون خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، در این سمینار دکتر محمدحسین ناصربخت با موضوع"نشانهها در نقل ایرانی" به ایراد سخن پرداخت و گفت:«نقل ایرانی به چهار گروه تقسیم میشود که گروه اول شامل قصهخوانان است که به روایت داستانها و قصهها میپردازند.
گروه دوم با استفاده از موسیقی قصه میگویند که"عاشیقهای" آذری بازماندگان آنانند که البته در کردستان و برخی نقاط دیگر کشورمان نیز وجود دارند. اینان نقالان حرفهای محسوب میشوند که در کارشان جلوههای نمایش بیشتری نیز مشهود است.
گروه سوم گروهی است که از تصاویر برای گفتن استفاده میکنند و اسنادی نیز وجود دارد که دوران آنها را به ایران باستان مربوط میکند و نوع تصویرسازی آنها نیز در نگاه آرمانی و پهلوانی ایرانی است.
گروه چهارم نوعی از نقل است که نقش پذیری به روشنی در آن اتفاق میافتد و قصهگو ایفای نقش میکند و حالات روانی شخصیت را به تصویر میکشد و به تبعیت روند قصه مجبور است از نقشی به نقشِ دیگر برود. در این نوع از نمایش ابتدا نقال با مناجاتی کار خود را آغاز میکند و قصهای فرعی را میگوید تا بتواند دایره گرمی که هر نمایش میدانی به آن نیاز دارد، به وجود آورد و پس از آن با کلامی وارد قصه اصلیاش میشود که میتواند ادامه مجلس شب قبل باشد.»
به گزارش سایت ایران تئاتر، وی با اشاره به این که تصویرسازی که نقالان انجام میدهند بی شباهت به تعزیه نیست، خاطر نشان کرد:«هنر نقالی در ایران زمین، جزء کهنترین هنرها به شمار میرود و برخی از نمونههای آن از جمله"نقل موسیقایی" و یا"نقل با استفاده از تصاویر" از دوران باستان نیز اسنادی به جا گذاشته است. این هنر در اشکال گوناگون در سرزمین ایران که اقوام گوناگونی در زیر سقف آسمان پر ستاره آن کنار هم گرد آمدهاند و ملتی با یک تاریخ و تجارب مشترک را شکل دادهاند، رواج داشته است.»
ناصربخت تصریح کرد:«نقالان هنرمند برای روایت قصههای پر شاخ و برگ خود از نوع نشانهها یاری میجویند، آنها شگردهای گوناگونی را برای القای صحنهها، حوادث و شخصیتهای داستانهای خود را به کاری بندند و انواع نشانههای شنیداری، دیداری و حرکتی بهره میجویند تا مخاطبان را در دایره گرم مجلس خود پایبند نگه دارند و با استفاده از نشانههای شمایلی، نمایهای و نمادین گوناگون قصههای پر رمز و راز و سراسر شگفتی و اعجاب خود را عرضه میکنند. نگارنده در مبحث مورد نظر میکوشد تا با بررسی برخی از نمونههای موجود از میان انواع نقلهای موسیقایی، نمایشی و با استفاده از تصاویر و یا با استفاده از متون مکتوب نشانههای مکتوب نشانههای موجود و مورد استفاده سنت نقل ایرانی را شناسایی و معرفی کند.»
در ادامه این سمینار دکتر داوود فتحعلیبیگی نویسنده، کارگردان و پژوهشگر تئاتر آئینی ـ سنتی در خصوص"تطابق زبان و حرکت در نمایشهای تخت حوضی" گفت:«نمایشهای تخت حوضی ایران حول دو محور زبان و حرکت انسجام مییابند و بعد از آن بقیه عوامل ظهور میکند. مهمترین موضوع در تطبیق زبان و حرکت، قلب زبان و حرکت به منظور ایجاد فضای نمایشی است که در آن بازیگران میتوانند با ایجاد فاصله از عالم واقع، با نگاه نقادانه از یک سو و نگاه آمیخته به مضحکه، به آن دوباره رجوع کنند. بررسی تحلیلی زبان و حرکت از این منظر اهمیت بسزایی دارد.»
وی در ادامه گفت:«قلب کلمات گاه به صورت جا به جا گفتن حروف ادا میشود و گاه به صورتی که سیاهِ نمایش وانمود میکند، معنی کلمات را نمیداند.»
به گزارش سایت ایران تئاتر، فتحعلیبیگی افزود:«در ادب فارسی، فخرالدین احمد ابواسحاق، از غزلهای عارفانه حافظ و غزلهای عاشقانه سعدی و اسامی خوراکیها در شعر خود استفاده کرده است. همچنین نظامالدین غاری یزدی نیز موضوع البسه را برگزیده و از دیگر افرادی که به شیوه طنزپردازی عمل کردهاند، میتوان به میرزا حبیب افشار اشاره کرد که در زمان قاجار طنزپردازی او به دو صورت"مقویم" و"مصاف" بود.»
فتحعلیبیگی خاطر نشان کرد:«یکی از ویژگیهای سیاه در نمایشهای تخت حوضی بازی با الفاظ است. به همین جهت از این روشها استفاده میکنند و یا سروده برخی از شعرا را به کار میگیرند.»