در حال بارگذاری ...
نقدی «کوکوی کبوتران حرم» نمایش حاضر در فجر36

توش و توان بیشتر یا غفلت از برجسته سازی ها

ایران تئاتر- رضا آشفته:نمایش کوکوی کبوتران حرم درباره مردان یک جامعه مردسالار است اما به روایت زنانی که در یک سفر زیارتی و در جوار امام رضا (ع) درباره این مردان و سرنوشت خودشان در مواجهه با نیمه دیگرشان در طبیعت آنچه را اتفاق افتاده واگویه می کنند.

نمایش «کوکوی کبوتران حرم» به کارگردانی افسانه ماهیان روز نهم(6بهمن) سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر ساعت 18 و 21 در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر به صحنه می رود؛ به همین بهانه نقدی بر نمایش را باز نشر می کنیم.

نمایش کوکوی کبوتران حرم درباره مردان یک جامعه مردسالار است اما به روایت زنانی که در یک سفر زیارتی و در جوار امام رضا (ع) درباره این مردان و سرنوشت خودشان در مواجهه با نیمه دیگرشان در طبیعت آنچه را اتفاق افتاده واگویه می کنند.

آنچه از متن علیرضا نادری در نگاه اول و به واسطه جنس بازی ها و تحلیل کارگردان در می یابیم این است که این زنان بسیارند و به دلیل نزدیکی ها و شباهت هایشان همان بهتر که به جای این دوازده زن، بهتر می بود که برای مثال 6 و یا حتی کمتر از آن را در صحنه می دیدیم. به هر روی این تعداد آن طور که باید و شاید شاخ و برگ نمی یابند و نمی توانند بیانگر فردیت خودشان بنابر آن تعاریف استاندارد در زمینه درام باشند.

افسانه ماهیان شاید در این همه پرسوناژ دچار تردیدهایی شده باشد و برای همین نتوانسته یک هماهنگی و انسجام به لحاظ بازی در صحنه ارائه کند. این همان دلیل عمده ای است که مانع از نفوذ ما در کلیت اجرا خواهد شد و همین روال باعث ایجاد اُفت ضرباهنگ در جای جای اثر شده و در برخی لحظات نیز باری به هر جهت بودن حضور بازیگران و میزانسن ها را درک می کنیم که این خود باعث گسست از اجرا خواهد شد. البته او توانسته این همه را در ظاهر مدیریت کند و البته در عناصر بصری و شنیداری تا حدود زیادی موفق تر می نماید از هدایت بازیگران و البته در همین عدم انسجام است که گاهی همان وجه تصویری نیز به لحاظ ترکیب بندی دچار اشکال می شود و نمی توان تصاویر اقناع کننده ی آن وضعیت را درک و دریافت کرد، هر چند که کار کارگردان سخت بوده است اما این همان چیزی است که از هنرمند انتظار می رود چنانچه او در هم هوایی در هدایت سه بازیگر بسیار موفق تر بوده است اما 12 بازیگر شاید توش و توان بیشتری از آن کار که بسیار هم زبانزد شده است، نیاز داشته است.

بازیگری

بازیگری می تواند عنصر برجسته ای در شکل گرفتن کوکوی کبوتران حرم باشد چون 12 شخصیت می طلبد که در انسجامی دقیق و هماهنگی ظریف در کنار هم به شناساندن آدمهایی نزدیک به هم اما متفاوت منجر شود و اگر این آدمها که بخشی از این شناسایی را روی متن منعکس شده، با پژواک در رفتار و مدل بازی شان می توانند در زیر سطرهای آن متن ذی نفوذ شوند و به میزان توجه و درک و دریافت بازیگر مطرح شوند و اگر الان کمبودی هست، حتما به میزان حضور و رفتار آن بازیگر برمی گردد. ناهید مسلمی در ارائه نقش مادر یا عزیز بیشتر از هر چیزی از خود مایه می گذارد و در چهارچوب سنی و نحوه خلقیاتش یک مادر را باورپذیر بازی می کند. مادری که در بی خیالی نسبت به گفته های زنانه، در غیبت و مرگ همسرش، همچنان آزمندانه حضور مرد و همسر را در زندگی اش امری غیر قابل انکار می داند. اما کنش مندی ناهید مسلمی چیزی فراتر از این نیست چون در مواجهه با همه یک مادر نسبتا مهربان و متعهد است که با پند و اندرز به دنبال جاده صاف کنی است چنانچه رفتار او در برابر فرح (شیدا خلیق) و سهیلا (فرزانه سهیلی) دقیقا یک طور هست و می خواهد نقش راهنما و کمک حال باشد برای آنکه از آن درد و نگاه تیره زودتر بیرون بیایند. شاید آنجایی که می توانست کمی بازی اش را متفاوت تر و درواقع پیچیده تر و در عین حال زیباتر گرداند همانا مواجهه اش با ناهید (شقایق دهقان) است. چون او باعث شده ناهید به دبیرستانی برود که مختص بچه های پدر مرده یا بی پدر هست و این سرآغاز یک اتفاق ناگوارتر است که در آنجا ناظمی اذیت ها و آزارهای جنسی را بر این دختر وارد ساخته است. این رابطه از هر دو سو درنیامده است چون نه آزار در بازی شقایق دهقان مشهود است و نه آزاررسانی و یا انزجار و ندامت در بازی ناهید مسلمی به چشم می آید بنابراین درنگی در این بین متجلی نمی شود.

شاید بهناز جعفری در این بازی ها خواسته تلاشی را ارائه کند که بازی اش در پویایی نقش و دردناک شدن حضورشان نمایان شود اما او هم آن طور که باید به برجسته سازی های مد نظر دست نمی یابد. از یک سو کلیشه مند رفتار می کند و از سوی دیگر داده های هم بازی ها برای ارتقای بازی اش چندان نیست و هیچ انرژی متقابلی برای اوج یافتن احساساتش به فضا تزریق نمی شود. برای مثال بازی او در مواجهه با حاج خانم (رئیسه کاروان) می توانست افت و خیز بهتری بیابد اما مرضیه بدرقه نمی تواند از آن حاج خانم که باید نمایانگر بخشی از هویت آدمهای جاه طلب، دیگرآزار و سودجو باشد و درعین حال باید حاج خانم مقتدر را همراه با خشم و خشونتی چشمگیر بازی کند، از پس این خشونت و هولناکی حضور برنمی آید برای همین هر چه بهناز جعفری تلاش می کند که پر رو بودن و ولنگاری اش را به رخ بکشد اما میزان هولناک بودن مرضیه بدرقه نمی تواند تناسبی را به لحاظ بازی برقرار کند و پیامدش این هست که بهناز جعفری تک سویه رو به پیش می رود و چون گیر و داری در این بازی ها نیست، بنابراین آن تلاش هم در جا زدنی بیش نخواهد بود. اما هما در مواجهه با فاطمه است که به لحظات عاطفی دامن می زند و اینجا دقیقا برجسته بازی بهناز جعفری هم در نقش هما گُل می کند:

فاطمه: عشق نجاتت داده دختر. اسم سربازه چی بود؟

هما: هیچوقت نفهمیدم اسم واقعیشو، اتکت که نداشت، یعنی هیچ سربازی اتیکت نداشت مطمئنم که اسم واقعیش نبود. مهم نبود اسمش. من عاشق او وقتایی بودم که اون خاکی و گل آلود از خط می اومد. کنار مخابرات اهواز, ساعت نه صبح, هر چهارشنبه، من وایستاده بودم. می رسید با رفیقاش خداحافظی می کرد؛ سربازی لشگر خراسان می دونستن که یه دختر با چادر عربی همیشه چهارشنبه ها تو محل پارکینگ ماشینای لشگر ایستاده با کی کار داره!... می گفت بیشتر رفیقام به من حسودیشون میشه. آخه اون وقتا من [با عشوه ای ساختگی] خیلی خوشگل بودم!

اما بخشی از این نمایش برگرفته از شیوه های نمایش های مجالس شادی آوری زنانه هست که در این باره بهرام بیضایی در کتاب نمایش در ایران، ضمن اشاره به نمایش‌های شادی‌آور معتقد است:”در سرزمینی که لحظه‌های شاد زندگی اکثریتش انگشت شمار است، نمایش مضحک اگر هم هست عقده دار است مضحکه ای که برای جبران هر چه بیشتر لحظه‌های تلخ خود را به لا قیدی و مسخرگی و بی بند و باری می‌زند...”(بیضایی، 166).

عاطفه رضوی در این نمایش باید در صحنه ای در نقش مرد بازی کند که برگرفته از همان مجالس زنانه هست و در آنجا می دانیم که این مرد بازی به لحاظ قدرت جنسی به سخره گرفته می شود و توان او در مواجهه با زنان به بازی گرفته می شود اما این بازی اول اینکه به درستی طراحی نشده و در آن میزانسنی در نسبت های واقعی اش شکل نمی گیرد و از آن سو نیز بازیگر درک درستی از این ادا و اطوار مردانه ندارد بنابراین در پایان علت گریه فروغ قجابگلو (در نقش همسر برادرش) چندان معلوم نیست مگر در لفظ و کلام اما درواقع این نمایش باید در همان روال عادی اش همه ما را دچار شگفتی کند و این هجمه جنسی و اقتدار مردسالارانه در این بازی گویای آن مطلب پیش پا افتاده باید باشد که این زن در  دفاع از برادرش دنبال مُهر سکوت زدن بر زبان همسر برادرش برآمده است و البته این لحظات نیز می توانست در صورت درست ایفا شدن دگرگونی های اجرا و همچنین ملاحظات منتقدانه متن را بارزتر نماید اما اینکه هم اجرا و هم متن را با این نظر که نکند ضعیف نوشته و ضعیف تر بازی شده، مواجه می گرداند. به هر روی، بدیهی است که این مجالس زنانه بسیار با اهمیت بوده اند؛ شاید یکی از مهم ترین بخش‌هایی که زنان این مقابله به مثل تاریخی را در مقابل مردان به سرانجام رسانده باشند اجرای همین نمایش‌های شادی‌آور زنانه باشد. نمایش‌هایی که به نوعی مقابله تمام قد و تمام عیار زنان و فریاد و اعتراض سرکوب شده آنان را بازتاب می‌دهد. جایگاه اجتماعی زنان در دوره قاجار و حتی قبل تر از آن این اجازه را برای ورود در عرصه اجتماعی به آنان نمی داد و در نتیجه برای بازتاب این فشار و خفقان اجتماعی زنان از طریق اجرای مجالس خصوصی و نمایش‌های شادی‌آور زنانه سعی می کردند تا ظلم‌های رفته بر خود را ولو محدود و اندک و در یک جمع زنانه فریاد کنند.

در این نمایش می توانست شخصیت های روشنفکر یا روشنگر هم ردپای بزرگتر و موثرتری بیابند چنانچه دو زن، یکی فاطمه (مرضیه وفامهر) که عروس خانواده و ناهید (شقایق دهقان) که دختر خانوده است، از چنین امتیازی برخوردارند چون فاطمه معلم و ناهید نقاش هست اما در بعد یافتن هر دو کم می آورند و هیچ یک نمی تواند از این حد معمول و چهار چوب سطحی پا را فراتر بگذارد و می توان تصور کرد که اگر این دو یکی می شدند آنگاه چهارچوب دقیق و لایه های فکری، روانی و عقیدتی برای آنها تعریف می شد و حضورشان هم متن و هم خودشان را با دگرگونی های باورپذیرانه تری همراه می کرد و در نهایت می توانستیم نسبت به داده پردازی ها سمت و سوی پویاتری را کشف کنیم اما اینکه فقط گزارش و نمایه ای از دو زن تحصیلکرده می بینیم که یکی مانند ناهید کاملا ویران است و فاطمه هم نمی تواند فعال و موثر جلوه کند. البته نمود بازی ها در این سیر منطقی برای جلوه گری های بارز می توانست موثر باشد با آنکه مرضیه وفامهر با درنگ آنچه باید را آشکار ساخته اما در همین حد باورپذیری است و در متن تلاشی برای برجسته سازی، روشنفکر بودن و روشنگری نقش نشده است بنابراین ما نماینده و مظهری برای تغییر و تحولات بنیادین در اجرا نخواهیم دید و بنابراین بازیگر هم نمی تواند در این زمینه تلاشی بکند چون امکانش از سوی متن فراهم نیست. به همین نسبت بازیگران دیگر مانند شیدا خلیق، فرزانه سهیلی، گیتی قاسمی، مسیح کاظمی، یلدا عباسی به دنبال رعایت خطوط درست بازی بوده اند و در کل یک دور همی هستند که انگار افسانه ماهیان هم نخواسته مانع از حضورشان باشد و هیچ دستی در بازی ها و هیچ نگاهی در هدایت آنان مشهود نیست در حالیکه او در اجرای علیرضا نادری در نقش حاج خانم بسیار پر رنگ بازی می کرد و می توانست هول و ولای یک حضور مزاحم و دیگرآزارانه به درستی و درشتی بازی کند و همین نکته شاید در صورت انتقال به مرضیه بدرقه می توانست تبدیل به اتفاقی بایسته تر شود.

عناصر کارآمد

اما از حق نگذریم، منوچهر شجاع با نیروی خلاقه بخشی از اجرا را قابل پذیرش می کند و او با طراحی لباس به شکل فرم بیانگر یک اتفاق تمثیلی و شاید هم استعاریک است و این خود گرایش به مفاهیمی است که می تواند در یک نگاه اجتماعی و منتقد وضعیت زنان را با همه گلایه ها و شکوه ها بارزتر کند. او همچنین توانسته در طراحی صحنه با یک فضای نسبتا خالی که می تواند یک مهمانسرا باشد، به سرمای روابط بیشتر دامن بزند اما اگر همین حس و حالت از سوی بازیگران بنابر خواست کارگردان مورد تامل واقع می شد آنگاه دیگر کوکوی کبوتران حرم این همه سست و با گسست از ذهن و روان مخاطب بازی نمی شد. همچنین نور که می تواند زوایای متنوعی را برای دقیق شدن بر روابط و میزانسن ها و حتی ایجاد فضا موثر واقع شود اما این هم در آن رهاشدگی همه چیز نادیده می ماند و برخی به اشتباه می پندارند که عناصر دیداری هم کارساز نبوده اند. صدا (آرش والی) و موسیقی (بامداد افشار) نیز عنصرهای دیگری هستند که در جمع و جور شدن این اجرا نقش درستی را ایفا می کنند چون این نوع فضاسازی هم نوین است و هم می توان در جای جای اثر کارساز باشد و مخاطب را دچار فعل و انفعالات درونی کند.

پیامد

کوکوی کبوتران حرم افسانه ماهیان در قیاس با اجرای علیرضا نادری کم می آورد و البته آن اجرا در شرایط مقتضی می توانست ضمن بار عاطفی و گذر از ممیزی ها بیشتر جلب نظر کند و همچنین نگاه نادری ذی نفوذتر در متن خودش بود و درواقع امکان عبور در زیر سطرها را بیشتر فراهم کرده بود و این باعث جولان دهی بیشتر بازیگرانش می شد اما در این اجرا همه در سطرهای رویین و سطح باقی مانده اند و این خود سدی بوده است که از القای بسیاری از مفاهیم و ایجاد فضایی برای تاثیرگذاری اجتناب شده است. 

 

منابع:

بیضایی، بهرام، نمایش در ایران، کاویان، 1344.

حسین فرخی، جایگاه اجتماعی زنان و نمایش‌های شادی‌آور زنانه، صحنه، شماره 69.

علیرضا نادری، کوکوی کبوتران حرم، تهران، انتشارات بوتیمار، 1393. 

 

 




مطالب مرتبط

کارگردان حاضر در بخش مسابقه تئاتر ایران مطرح کرد

حامد شفیع‌خواه: تنوع آثار و عدم انتخاب سلیقه‌ای از نکات مثبت جشنواره 42 فجر هستند
کارگردان حاضر در بخش مسابقه تئاتر ایران مطرح کرد

حامد شفیع‌خواه: تنوع آثار و عدم انتخاب سلیقه‌ای از نکات مثبت جشنواره 42 فجر هستند

حامد شفیع‌خواه، کارگردان حاضر در بخش مسابقه تئاتر ایران، تنوع آثار و عدم انتخاب سلیقه‌ای را از نکات مثبت چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر دانست.

|

گفت‌وگو با کارگردان حاضر در بخش میهمان جشنواره فجر

وحید نفر: «دور»؛ روایتی کمدی-تراژیک از تأثیر جنگ بر زندگی آدم‌هاست
گفت‌وگو با کارگردان حاضر در بخش میهمان جشنواره فجر

وحید نفر: «دور»؛ روایتی کمدی-تراژیک از تأثیر جنگ بر زندگی آدم‌هاست

وحید نفر، کارگردان نمایش «دور» که در بخش میهمان چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر حضور دارد، این اثر را روایتی کمدی-تراژدی از تأثیر جنگ بر زندگی آدم‌ها معرفی کرد.

|

گفت‌وگو با کارگردان حاضر در بخش مسابقه جشنواره تئاتر فجر

محمدحسین علیپور: بخش فراگیر اتفاقی نوین در عرصه تئاتر کشور است
گفت‌وگو با کارگردان حاضر در بخش مسابقه جشنواره تئاتر فجر

محمدحسین علیپور: بخش فراگیر اتفاقی نوین در عرصه تئاتر کشور است

کارگردان نمایش «برداشت آزاد» با بیان اینکه بخش فراگیر یک اتفاق نوین در عرصه تئاتر کشور است، می‌گوید کار کردن با افراد توان یاب نیازمند صبوری و تلاش بسیار است.

|

چهاردهمین جشنواره تئاتر استانی جنوب کرمان، برگزیدگان خود را شناخت

چهاردهمین جشنواره تئاتر استانی جنوب کرمان، برگزیدگان خود را شناخت

آیین اختتامیه چهاردهمین جشنواره تئاتر استانی جنوب کرمان، شب گذشته (چهارشنبه اول آذر) برگزار شد و با نظر هیئت داوران، نمایش صحنه‌ای «میردوست دلارته» به بخش صحنه‌ای جشنواره تئاتر مناطق فجر راه‌ یافت.

|

نظرات کاربران