نقد نمایش خسیس حاضر در فجر۳۶
کمدی کلاسیکی دراماتیک و برابربا اصل
ایران تئاتر_سید علی تدین صدوقی: زمانی که نمایش خسیس را در شب اختتامیه که ویژه دعوت از هنرمندان نیز بودم دیدم .افسوس خوردم که چرا زودتر به دیدن کار مریم کاظمی عزیز ننشستم تا فرصتی باشد که حداقل علاوه بر دیدن دوباره نمایش نقدی را در زمان اجرا کار بنویسم .ما در سالهای قبل نیز شاهد نمایش خسیس مولیر با سبک ه و شیوههای مختلف بودهایم . بعضیها در پس نام مولیر پنهان میشدند و نمایشی ضعیف را ارائه میدادند
نمایش «خسیس» به کارگردانی مریم کاظمی روز آخر(۸ بهمن) سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر ساعت ۱۵:۳۰ و ۱۸:۳۰ در تالار اصلی مجموعه تئاترشهر به صحنه می رود٬ به همین بهانه نقد نمایش را بازنشر می کنیم.
زمانی که نمایش خسیس را در شب اختتامیه که ویژه دعوت از هنرمندان نیز بودم دیدم .افسوس خوردم که چرا زودتر به دیدن کار مریم کاظمی عزیز ننشستم تا فرصتی باشد که حداقل علاوه بر دیدن دوباره نمایش نقدی را در زمان اجرا کار بنویسم .ما در سالهای قبل نیز شاهد نمایش خسیس مولیر با سبک ه و شیوههای مختلف بودهایم . بعضیها در پس نام مولیر پنهان میشدند و نمایشی ضعیف را ارائه میدادند.
اما مریم کاظمی با این کار فاخر نشان داد که حرفهای زیادی برای گفتن دارد . او میداند که چه میکند و اصولاً چه میخواهد . مشخص است که برای اجرای مولیر ماهها اندیشه و تمرین کرده است تا به اجرایی اینچنین پرانرژی و دراماتیک دست پیدا کند .
نمایش خسیس حدوداً نمایشنامهای است که طولانی است بیش ا ز دو ساعت شاید به طول بیانجامد . و گاها حوصله تماشاگر به در شود .بهویژه اینکه با تکرار و اجراهای متعدد داخلی و خارجی ، این نمایش در طی سالیان تازگی خود را ازدستداده و همگان ماجرا و قصه را میدانند . پس باید بهگونهای آن را اجرا کنی که قابلیت دوباره و چند بار دین را داشته باشد و تازه و بکر و متنوع بنماید بخصوص به لحاظ استاتیک و زیباییشناسی .
مریم کاظمی بهگونهای نمایش را طراحی و اجرا نمود که انگار برای اولین بار است که نمایش خسیس را میبینی. من از نمایش خسیس خاطر بسیار نوستالژیکی دارم در کلاس چهارم ابتدایی در کتاب فارسی چند صفحه از نمایش خسیس بهعنوان یک نمونه از ادبیات نمایشی گذاشته بودند. معلم کلاس چهارم ما « آقای میرابی» که هر جا هست خدایش بهسلامت بدارد و اگر نیست روحش شاد باشد. گفت این نمایش را باید اجرا کنید بهعنوان درس کلاسی، کسی داوطلب نشد من و دو نفر دیگر دستمان را بالا بردیم، شایدم اول او انتخابمان کرد. به هرصورت من دلم میخواست که یکی از آن سه نفر باشم صحنه هارپاگون، آشپز و نوکرش بود. او مرا برای نقش آشپز انتخاب کرد و آن انتخاب همانا و اسیر شدن در دستان پرمهر تئاتر همان ما آن چهار صفحه از نمایش مولیر را اجرا کردیم و من برای اولین بار سر کلاس چهارم ابتدایی بازی کردم واین اجرای مریم کاظمی مرا یاد آن خاطر ه انداخت. همیشه دلم میخواست خسیس را کامل اجرا کنم اما با دیدن نمایش خسیس مریم کاظمی آنچه که در ذهنم برای اجرای این نمایش از آن سالها شکلگرفته بود را درصحنه دیدیم.
مریم کاظمی با طراحی دقیق حرکات و میزان هیچ نکتهای را ازنظر دور نگاه نداشته است. او بر روی تمام ریزهکاریهای نمایش کمدی بهصورت کلاسیک اشراف کامل داشته و آنها را یکبهیک بنا بر شخصیتپردازیهایی که کرده پیاده میکند مریم کاظمی چنان خوب طراحی حرکت و میزان را انجام داده که تیپها را نیز به تیپ شخصیت تبدل نموده است. او باجان دادن به اشیا وجه فانتزی نمایش را بیشتر کرده و از بازیسازان به نحوه نمایشی استفاده نموده است. مریم کاظمی با شناخت کامل از کمدیادلآرته و نمایشهای سنتی آئینی ایران و تئاتر تلفیقی از همه اینها را بر صحنه کشیده است.
ایستادنها، ایستهای تئاتری، زیباییشناسی در حرکات و میزان، نگاهها، میمیک، طراحی بیان و حرکات بدنی ظریف برای هرکدام از شخصیتها، موسیقی جاری در بدن، بده بسانها و... چیزی که در این میان از همه چشمگیرتر است بیان درست همه بازیگران است بیانی قوی، رسا با حس و تحول حسی و تئاتری که حتی بهردیف های آخر نیز بهخوبی میرسد آن هم در تالار بزرگ پردیس تئاتر تهران و این چیزی است که این روزها کمتر شاهد آن هستیم. بیشتر دوستان در تالارهای خیلی کوچکتر با میکروفون حرف میزنند من در ردیف شانزدهم نشسته بودم و صدا تا انتها بهخوبی میرسید. در ردیف آخر هم تست کردم به همان قویای ورسایی بود. از این بابت باید به تمام بازیگران دستمریزاد و خسته نباشد گفت. این نمایش به لحاظ تکنیکهای فردی و جمعی بازیگری می تواند الگوی مناسبی در شیوه کمدی برای دیگر نمایشها باشد و درسی برای کلاسهای بازیگری. باید گفت بدن وبیان بازیگران در سطح حرفهای و دراماتیک قرار داشت.
اما چنانچه از حرکات ومیزان اضافه پرهیز شود می توان به نتیجه یهتر و زمان مطلوب تری برای اجرا دست یافت .مثلا حرکات آشپز در جاهایی اضافه ولوث می نماید وبه ادا نزدیک می شود . یا کاستن از زمان اعلان صحنه ها یا مثلا تلطیف حرکات ومیزان مانند آنجا که آشپز از بین پاهای هارپاگون به عقب می رود و او به دنبالش می گردد .گویی این حرکات برای گرفتن خنده بیشتر از مخاطبان طرح ریز شده است که زیاده می نماید ولزومی ندارد .چرا که کار به اندازه کافی حرکات و میزان و تکه های کمدی دارد. یا مثلا در گیری های بین آشپز و نوکر که اضافه به نظر می رسد با حذف اینها هیچ لطمه دراماتیکی به لحاظ اجرایی به کار وارد نمی آید. این گونه علاوه بر حفظ هارمونی اجرا ، حلاوت حرکاتی که به جا و درست طرح ریزی و اجرا شده اند نیز حفظ می گردد . حتی در همین راستا می باید بداهه های بدنی وبیانی نیز مورد مداقه قرار گیرند تا به ادا و اطوار نزدیک نشده و لوث و لوس جلو نکرده و از هارمونی اجرایی میزان وحرکات بیرون نزنند . رعایت این نکات موجب می گرد دکه نمایشی منسجم تر با زمانی مطلوب تر را داشته باشیم .
از اینها که بگذریم به طراحی لباس مژگان عیوضی و دوخت حسین پناهی و زهرا بهرامی و... میرسیم که برابر با تاریخ و زمان نمایشی قصه با دقت صورت پذیرفته است. همانطور طراحی کلاهگیسها و گریم افسانه قلی زاده ساخت کلاً گیس مانه مخملیان فر و زهرا حبیبی و... اجرای گریم امیر شکری، ابراهیم نادری، مهسا مرادی و... که همه اینها طبیعی، واقعی نمایشی و برابر با قواعد و اصول تئاتر کمدی کلاسیک اتفاق افتاده است.
پسازاینها به انتخاب ترانهها و موسیقی نمایش میرسیم با سرپرستی و تنظیم فرید نوایی وهم کاران نوازندهاش. ترانهها همسو با اتفاقهای نمایش و حضور شخصیتها روی صحنه انتخابشده بود. باید گفت ما شاهد یک کار موزیکال و یک اپرت کامل ایرانی بودیم که جایش واقعاً در تئاتر ما خالی است. بیش از دو ساعت نمایش که تو اصلاً نمیفهمی زمان کی و چگونه میگذرد ازاینرو ریتم درونی و بیرونی نمایش مطلوب مینماید.
شناخت کلیه عوامل از بازیگران گرفته تا بازیسازان از کاری که انجام میدهند موجب شده که تو شاهد نمایشی برابر با اصل باشی. نمایشی که تو را با خود میبرد و برای دو ساعت از همهچیز جدایت میکند. باید گفت همه بازیگران بهخوبی کار خود را انجام دادهاند.
استاد حسین محب احری استادانه نقش هارپاگون را بازی میکند نقشی سخت که او با بیان و بدن بسیار خوب و تئاتری تا به انتها به انجام میرساند. حتی ریزهکاریها را نیز فراموش نمیکند. امید که هماره سلامت باشد و همچنان گرم و سرزنده هنرنمایی کند.
افشین زراعی نیز چنین است گرم و سرزنده وانرژیک با شناخت کامل از کاری که دارد انجام میدهد. همانطور جمشید جهان زاده، ساقی زینتی، حسام کلانتری، فاطمه خدابنده لو و همه بازیگران که نمیتوان تکتکشان را نام برد گرم، صمیممی و دراماتیک ایفای نقش میکنند. بهویژه نو بازیگران و بازیگر خردسال نمایش و...
اما چیزی که در این میا ن باید گفت اجراهای محدود گروه است. زمانی که نمایشی آنقدر خوب است و آنقدر با استقبال مواجه میشود چرا باید فقط سی اجرا برود. این نمایش قابلیت چندین ماه اجرا را دارد. گروه تازه جاافتاده و میباید به اجراهایش ادامه دهد. این نمایش شادی و فرح را برای مخاطبانش به ارمغان میآورد چون دارویی شفابخش است برای روحهایی افسرده ما که این روزها بهوفور یافت میشود. پس امید که به اجراهایش در همان پردیس و یا جایی مانند تالار وحدت و یا سالن اصلی تئاتر شهر ادامه دهد. درواقع مسئولین باید از ادامه اجرای این نمایش حمایت کنند این وظیفه بالقوه آنان است. به مریم کاظمی و گروهش برای اجرایی چنین گرم وانرژیک و دراماتیک تبریک گفته و خسته نباشید میگویم.