شناخت اصول درام، مطالعه بسیار و تجربه مکرر روی صحنه بودن، برای نویسنده راهگشاست؛ او به این ترتیب میتواند ایدههای جدیدی را، به خصوص در حوزه نمایشهای آئینی ـ سنتی، به اجرا بگذارد.
شناخت اصول درام، مطالعه بسیار و تجربه مکرر روی صحنه بودن، برای نویسنده راهگشاست؛ او به این ترتیب میتواند ایدههای جدیدی را، به خصوص در حوزه نمایشهای آئینی ـ سنتی، به اجرا بگذارد.
شادی شادمان:
فهیمه میرزاحسینی از کارگردانان جوان تئاتری است که بیشتر در حوزه نمایش عروسکی فعالیت میکند.
او امسال با نمایش"خواستگاری آبجی خانم" در سیـزدهمین جشنـواره بیـنالـمللی تئــاتر آئینی ـ سنتی شرکت کرده است و این نمایش را با تلفیق بازیگر و تکنیکهای نمایشهای عروسکی روی صحنه برده است.
میرزاحسینی یک رسم ایرانی را برای موضوع نمایش خود انتخاب کرده است. او در اجرای نمایش از تکنیکهای نمایشهای عروسکی وام گرفـته و نمایش متفاوتی را در حـوزه تـئاتر آئینی ـ سنتی روی صحنه برده است.
به همین بهانه گفتوگوی کوتاهی با فهیمه میرزاحسینی انجام دادهایم که در زیر میخوانید:
تم نمایش"خواستگاری آبجی خانم" خواستگاری است، اما داستان نمایش حول شخصیت سه خواهر است.
اتفاقات نمایش در سالهای گذشته رخ میدهد و داستان از این قرار است که سه خواهر داخل پستوی خانه تلاش میکنند تا خواستگاری را که برای خواهر بزرگترشان آمده است، ببینند و از روی ظاهر او حدس بزنند که کیست و چه حرفهای دارد. مادر آنان این سه خواهر را به رسم سنت و آداب آن زمان در داخل پستو پنهان کرده است و تلاش آنان برای شناسایی خواستگار محور نمایش است.
با توجه به این که این نمایشنامه را خودتان نوشتهاید، میخواستم بپرسم، ایده اصلی آن از کجا شکل گرفت؟
بعد از این که کتابهای جعفر شهری را خواندم و اطلاعات مفیدی درباره مشاغل مختلف و تعدد حرفهها دیدم متوجه نکات بسیاری شدم و تصمیم گرفتم نمایشی در این زمینه روی صحنه ببرم. در حقیقت این دغدغه ذهنی من بود که پیشههای قدیمی را زنده کنم.
در مقام نویسنده چه راهکارهایی را برای نوشتن و به اجرا گذاشتن متنهای ایرانی پیشنهاد میکنید؟
شناخت اصول درام، مطالعه بسیار و تجربه مکرر روی صحنه بودن، برای نویسنده راهگشاست؛ او به این ترتیب میتواند ایدههای جدیدی را، به خصوص در حوزه نمایشهای آئینی ـ سنتی، به اجرا بگذارد.
زمان چه تأثیری در اجرای نمایش"خواستگاری آبجی خانم" دارد؟
نمایش به اوایل قـرن 13، حدود 70 یا 80 سـال پـیش، بازمیگـردد و فـضایی کاملاً سنتی ـ ایرانی دارد. من سعی کردم لباسها و دکور متناسب با زمانی باشد که نمایش در آن اتفاق میافتد؛ چرا که فضای سنتی کار به روند اجرای نمایش و درک بهتر و ارتباط بیشتر مخاطب بسیار کمک میکند.
یکی از ویژگیهای بارز این نمایش تلفیق اشیاء با بازیگر است یعنی با جان بخشیدن به اشیاء و ابزار صحنه شخصیت خلق میکنید، چه تحلیلی در این مورد دارید؟
برای اجرای نمایش در حوزه آئینی ـ سنتی بیشتر توجه ما روی نمایش عروسکی بود و سعی کردم یک نمایش عروسکی کار کنم؛ همین امر باعث شد به مطالعه در مورد نمایشهای عروسکی ـ سنتی ایرانی بپردازم، به طوری که یکی از عروسکهای این نمایش"چُمچه گلین" یا همان شخصیت دادن به اشیاء است که در اجرا بسیار از آن استفاده میشود. حضور این سه دختر در پستو و استفاده آنان از ابزار و اشیاء داخل پستو به ما امکان میداد که بتوانیم به بعضی از آنها شخصیت بدهیم و آنها را عروسک ببینیم؛ بنابراین، کمبود بازیگر و عروسکگردان هم از این طریق جبران میشد.
"چُمچه" در زبان آذری به"ملاقه" گفته میشود و شما اشاره کردید که از عروسکی به نام"چُمچه" استفاده میکنید چه رابطهای بین اینها وجود دارد؟
بله دقیقاً، خانمها در قدیم به کفگیر و ملاقه شخصیت میدادند و از آنها عروسک میساختند، ما نیز در این نمایش با استفاده از این ابزار، عروسکهایی با نام چمچه را به وجود میآوریم. البته برای رسیدن به این مقصود، خانم عظیمپور و آقای اردلان به ما کمک بسیار کردند. آقای فتحعلیبیگی هم در پیدا کردن اشعار بسیار قدیمی ما را یاری دادند.
هر سه بازیگر این نمایش خواهران شما هستند؛ چرا از خواهرانتان برای اجرای این نمایش استفاده کردید؟
گروه ما خانوادگی است و فعالیت هنری را از 1379 آغاز کردیم. شاید همین خانوادگی بودن و علاقه تکتک ما به کارهای نمایشی باعث بقای گروه شد. من در سالهای گذشته، به خصوص بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه، برای تمرین با کمبود جا مواجه بودم و ناچار بودم برای تمرین بیشتر شخصیتها از فضای خانه استفاده کنم؛ علاوه بر آن، علاقه بسیاری که بین من و خواهرهایم وجود داشت ما را بیشتر به هم نزدیک میکرد.
پس به همین علت در کارهای قبلیتان هم از آنان استفاده کردید؟
بله، این رابطه و علاقه به حدی بود که تصمیم گرفتیم در کنار خواهر بودن، در فعالیتهای هنری هم پشتیبان یکدیگر باشیم.
با توجه به مطالبی که بیان کردید، به سبب خانوادگی بودنِ گروه، فرصت بسیاری برای تمرین داشتید، بنابراین باید انتظار اجرای بی عیب و نقصی از شما داشته باشیم.
ما تمرینهای خود را از 14 خرداد، سال جاری آغاز کردیم و پس از اعلام دبیرخانه مرکز هنرهای نمایشی در مورد پذیرفته شدن متن، تمرین را بسیار جدی از سر گرفتیم و روزانه دست کم شش ساعت تمرین میکردیم.
نظرتان راجع به برگزاری جشنوارههایی با موضوع آئین و سنت چیست؟
به نظر من جشنواره آئینی ـ سنتی یکی از بهترین جشنوارههاست. برپایی چنین جشنوارههایی باعث میشود سنتها و آئین گذشته ما، که به نوعی میراث معنوی این سرزمین است، حفظ و نگهداری شود. حضور افراد از شهرستانهای مختلف که نمایشهای عروسکی و سنتی خود را به جشنواره میآورند، به مردم فرصت میدهد که با آداب و رسوم ایرانی آشنا شوند که بسیار خوشایند است. برگزاری چنین جشنوارههایی ارزشمند است؛ تداوم آن و دعوت از پیشکسوتان به جوانان فرصت میدهد تا از دانش و تجربه آنان بهرهمند شوند و موجب میشود آئینهای ما مانند گذشته، نسل به نسل و سینه به سینه حفظ شود.