سیاوش تهمورث با اشاره به دغدغههایش درباره متن گفت:«مهمترین چیزی که در متن وجود دارد پاتکس است. داستان بهانهای است که حرفمان را بزنیم. در این کار میخواستیم بگوییم مهم نیست که چه چیزی را از دست دادهایم مهم این است که چیزی را از دست دادهایم و من به دنبال از دست رفتهها هستم.»
سیاوش تهمورث با اشاره به دغدغههایش درباره متن گفت:«مهمترین چیزی که در متن وجود دارد پاتکس است. داستان بهانهای است که حرفمان را بزنیم. در این کار میخواستیم بگوییم مهم نیست که چه چیزی را از دست دادهایم مهم این است که چیزی را از دست دادهایم و من به دنبال از دست رفتهها هستم.»
آرش عباسی:
نشست خبرگزاری مهر با عوامل نمایش"رویاهای رام نشده" صبح امروز با حضور ایوب آقاخانی، نویسنده، سیاوش تهمورث، کارگردان، و ایرج راد، بازیگر، برگزار شد.
به گزارش سایت ایرانتئاتر، ایوب آقاخانی در ابتدای این نشست گفت:«نگارش نمایشنامه"رویاهای رام نشده" همچون نمایشنامه"زمین مقدس" هفت ماه به طول انجامید. با این تفاوت که در"زمین مقدس" هفت ماه کار کردم و نگارش متن دو هفته وقت برد، اما برای نوشتن"رویاهای رام نشده" هفت ماه بدون وقفه نوشتم.»
وی ادامه داد:«علت طولانی شدن این بود که عزم کرده بودم یکی از وسوسههای دیرینه خود را عملی کنم و آن تجربه ساختار گسسته ـ پیوسته بود. چون عملاً ورود به این ساختار باعث شد تا به جای یک داستان به شش داستان فکر کنم.»
وی افزود:« "رویاهای رام نشده" سختترین نمایشنامهای بود که تا به حال نوشتهام و همیشه ترسم از این بود سؤالاتی که در کار مطرح میشود برای مخاطب قابل هضم است یا نه که خوشبختانه تماشاگران ارتباط خوبی با کار برقرار کردند.»
در ادامه این نشست، ایرج راد ضمن اشاره به نمایشنامه کار گفت:«من قبل از این که قرار باشد در کار بازی کنم نمایشنامه را خوانده و نظرم را به نویسنده گفته بودم. به نظر من تفکر و اندیشهای که پشت کار است تازه است. تفکری که در کار وجود دارد ذهنیتی است که برای همه مردها به خصوص مردان شرقی وجود دارد.»
وی ادامه داد:«خوشبختانه این نمایشنامه دست کارگردان را نمیبندد و قابلیت این را دارد که به اشکال مختلف اجرا شود.»
راد با اشاره به شیوه دیالوگنویسی این اثر گفت:«شما به هر کدام از این آدمها که نگاه کنید متوجه تفاوتهای آنان میشوید. هر کدام با زبان خودشان حرف میزنند و نوع گفتار آنان شخصیتشان را کاملاً نشان میدهد.»
وی افزود:«ظرایفی در درون متن نهفته است و لحظاتی دارد که شاید هر کدامش به تنهایی بتواند یک نمایشنامه مجزا باشد.»
در ادامه جلسه سیاوش تهمورث با اشاره به دغدغههایش درباره متن گفت:«مهمترین چیزی که در متن وجود دارد پاتکس است. داستان بهانهای است که حرفمان را بزنیم. در این کار میخواستیم بگوییم مهم نیست که چه چیزی را از دست دادهایم مهم این است که چیزی را از دست دادهایم و من به دنبال از دست رفتهها هستم.»
وی افزود:«من همه ماجرا را ذهنیت قهوهچی گرفتم تا هم حرفها را متمرکز کنم و هم بتوانم حضور زن در قهوهخانه را توجیه کنم.»