در حال بارگذاری ...
...

یادداشتی بر تازه‌ترین نمایش بهرام افشاری

قضاوت هایی دردناک تر از خود سختی ها

یادداشتی بر تازه‌ترین نمایش بهرام افشاری

قضاوت هایی دردناک تر از خود سختی ها

ایران تئاتر - نیوشا خطیب*: نمایش «جوجه‌تیغی» به قول بهرام افشاری کارگردان اثر ، تجربه‌ای تک پرسوناژی است که آنقدر جذابیت‌هایش برای مخاطب زیاد است که نه‌تنها مخاطب را خسته نمی‌کند بلکه او را در جایش میخکوب و وادار به همزادپنداری می‌کند.

بعضی نمایشنامه‌ها در ساختار و عناصر ساختاری گاهی منجر به خلق آثاری قابل‌تأمل می‌شود که اجزای متن در یک عنصر خاص خلاصه نمی‌شود و فرصت و قدرت مانور دهی روی این شاخه ها و زمان و مکان و ... قدرت عمل بیشتری به نویسنده می دهد اما وقتی نویسنده ای فقط روی یک عنصر تاکید دارد و با نگاه ویژه تری به یک پرسوناژ می نگرد و او را تک و تنها و بی واسطه نشان می دهد، کار نویسنده بسیار سخت تر است. زیرا نویسنده موظف است تک پرسوناژش را با بیان احساسات و رفتار و انتقال این احساسات به مخاطب، موضوع معینی را برای هدف خاصی پیگیری کند تا شخصیت پردازی پرسوناژ مخاطب را راضی و خشنود نگه دارد و گاهی روی صندلی میخکوب کند و جذابیت های بالایی برای تماشاگر ایجاد کند تا خسته نشود و دقیقا به همین دلیل روند پردازش نمایشنامه ی تک پرسوناژی کار هر نویسنده ای نیست.
جوجه‌تیغی نمایش و شاید به قول خود صاحب اثر بهرام افشاری، تجربه‌ای تک پرسوناژه ای بود که انقدر جذابیت‌هایش با توجه به موضوعش برای مخاطب زیاد بود که نه‌تنها مخاطب را خسته نمی کرد بلکه او را در جایش میخکوب می کرد و وادار به همزادپنداری می کرد.
این نمایش داستان جوانیست که به عشق بازیگری از شهرستان به تهران آمده و در این مسیر اتفاقاتی برایش رخ می دهد. به نظر می رسد افشاری از تجربیات مستندی که برای خود و اطرافیانش برای ورود به دنیای هنر رخ داده است استفاده کرده است و دقیقا جدا از بازی خوبش یکی از نقاط قوت کار همین است. افشاری مسلط است و گاهی از طنز کلامی استفاده می کند که بیشتر از آن که طنز بودنش مورد توجه قرار بگیرد تلخی کلام احساس می‌شود.
در اواسط و انتهای نمایش شاهد ویدئوهای مستندی هستیم که تعدادی از هنرمندان در مورد سرنوشت قهرمان داستان اظهار نظر می کنند. نظرها گاهی محترمانه و گاهی غیر محترمانه اند و تلخی نمایش را دو چندان می کند.
در جایی از نمایش قهرمان داستان می گوید انقدر خراش برداشته ام که سخت شده ام و احساس می کنم شبیه به جوجه‌تیغی شده ام. هر فردی در هر جایگاهی برای شرایط فعلی خود چه موفق بوده چه خیر زحمت و سختی بسیاری کشیده است که محترمند و قضاوت های از بیرون شاید دردناک تر از خود سختی ها باشد و ما همه به یک جوجه‌تیغی تبدیل شده ایم.

*نیوشا خطیب؛ کارشناس ارشد پژوهش هنر