بررسی نمایشنامهها و ترجمههای سیروس ابراهیمزاده
سیروس ابراهیمزاده اظهار میکند که نوشتن را بسیار دوست دارد و به سبب وقفهای که از ۱۳۵۵ تا ۱۳۸۳ در نشر آثارش پیش آمد، احساس غفلت میکند. برای آنکه آثار بسیاری دارد که یا فرصت بازنویسی آنها را پیدا نکرده یا برخی از آنها را بازنویسی کرده و هنوز منتشر نکرده است.
رضا آشفته:
چهارمین ترجمه سیروس ابراهیمزاده نمایشنامهای از رجینالد رُز، نویسنده فیلم مشهور"12 مرد خشمگین"، است که انتشارات قطره آن را با نام"طوفان بر فراز خیابان سایکمور" منتشر کرده است.
مردم بیشتر سیروس ابراهیمزاه را هنرپیشه خاص فیلمها و سریالهای تلویزیونی میشناسند. این خاص بودن به سبب رفتار و طنز خاص اوست که در نوع خود منحصر بهفرد است. اما باید گفت که یکی از عمدهترین فعالیتهای این هنرپیشه خاص، پرداختن به مقوله نوشتن است. بنابراین، نویسندگی هم یکی از فعالیتهای عمده او به شمار میآید. ابراهیمزاده پیش از این سه ترجمه دیگر هم توسط نشر قطره در اختیار علاقهمندان هنرهای نمایشی قرار داده است. این کتابها در 1384 منتشر شده و عبارتاند از"جشن نیکوکاری" اثر الن ایکبرن، "وکیل تسخیری" اثر جان مورتیمر، "آقا پسر به خانه میآید" اثر اِی. ای. میلن.
سه نمایشنامه قبلی
"جشن نیکوکاری" یکی از جدیترین کمدیهای انگلیسی است. در این متن، بخشی از روند تدارک و اصل مراسمی را میبینیم که به منظور نیکوکاری در یک روستای انگلیسی به اجرا درمیآید.
مضحکه روی صحنه، به موازات رسواییهای مسخره بیرون پیش میرود و تماشاگران در ذهن خویش روند کمدی ناب اثر را خلق کرده، از این طریق با تمام وجود به درگیری طنزآلود ماجرا میپیوندد. به زعم نویسنده تیزبین این اثر، پیچیدگی روابط بین شخصیتها و افشای ناگزیر دوروییها و نادرستیها، همواره مضحکه آفرین است و هر چه بیشتر و موشکافانهتر بکاویم، گرهها فضاحتبارتر درهم میتند، و سرانجام به بنبست میرسد. (1)
در نمایش"وکیل تسخیری" تفسیر نوین قانون، نه تنها در مفهوم و کاربرد قضایی، در نگرش به ابعاد مختلف هستی شناسانه زندگی نیز، "تراژدی ـ کمدی" جانانهای را میآفریند که نویسنده و خواننده، روی صحنه و در تالار تماشاگران، هرازچندگاه اشکهایشان را با دستمالهای کاغذی پاک میکنندو خندهها و گریههایشان حد و مرزی ندارد. مترجم"وکیل تسخیری" خواندن یا دیدن این اثر را برای درمان عصاقورتدادگی مزمن توصیه میکند، که خود نیز گرفتارش بوده است! (2)
نویسنده"آقا پسر به خانه میآید" در فاصله دو جنگ جهانی اول و دوم به کار بیوقفه نوشتن ادامه داد و مجموعه داستانهای متعدد او یکی پس از دیگری انتشار یافت. الن الکساندر میلن رساله ضدجنگ"صلح افتخارآمیز" را در 1934 منتشر کرد که موفقیتهای بسیاری داشت. او علاقه و توجه خاصی به دنیای کودکان داشت و با خلق شخصیت"پو" محبوبیت بسیاری کسب کرد که تاکنون به اکثر زبانهای زنده دنیا ترجمه و در میلیونها نسخه منتشر شده است. "خوش بیار"، "نامادری"، "مردی با کلاه شاپو" و"جوجه اردک زشت" از جمله آثار مشهور میلن است و چهبسا بهترین نمونه کارش همین نمایشنامه"آقا پسر به خانه میآید" باشد. نگاه شوخوشنگ و به ظاهر غیرمسئول بیدرد او به جدیترین و عمیقترین مسائل اجتماعی زمان خویش، تأملبرانگیز است. (3)
طوفان برفراز خیابان سایکمور
نمایشنامه تلویزیونی"طوفان بر فراز خیابان سایکمور" نوشته رجینالدرز به موضوع خودخواهی و بیمهری مردم تازهبهدوران رسیده میپردازد و آشکار میسازد که چگونه اینان خود را تافته جدا بافته میپندارند و دیگران را خوار و فرودست میشمارند؛ تا جایی که برای ویرانی خانوادهای بیگناه لشکرکشی راه میاندازند. نویسنده باریکبین و آفرینشگر این اثر بیگمان شگرد تلویزیون را خوب میشناسد و نشان میدهد که نمایش تلویزیونی نیز، همچون تئاتر و سینما، میتواند از مایههای فرهنگی ـ هنری و همچنین نیرویی اثرگذار برخوردار باشد. به باور مترجم، این ویژگی از محدوده زمان و مکان عبور کرده متن حاضر مانند اثر دیگر نویسنده بنام"دوازده مرد خشمگین"، جزء شاهکارهای ادبیات نمایشی جهان به شمار میآید. (4)
درباره رجینالدرز در 1920 در نیویورک به دنیا آمد. پس طی دوران دبیرستان به ارتش رفت و در 1953 نویسندگی را آغاز کرد. رُز یکی از مشهورترین نمایشنامهنویسان معاصر آمریکاست که در طرح پیچیدگیها و نابسامانیهای اجتماعی زمان خویش موفق بوده است. به همین سبب میتوان او را یکی از بزرگترین نمایشنامهنویسان تلویزیونی دنیا تلقی کرد. شاهکار او"12 مرد خشمگین" است که در 1954 نوشته و اجرای آن پخش شد. او در این متن تجربههای خشن دوران سربازیاش را نوشته است که در دادگاههای نظامی سپری شد. در این نمایشنامهها، رازهایی در حاشیه و پشت پرده وجود دارد که با جسارت تمام آنها را آشکار کرده است. او در این اثر نگرش غیرانسانی برخی از قضاوت را علنی کرده است. سیدنی لومت در 1957 فیلم مشهور"12 مرد خشمگین" را براساس همین متن ساخت که شهرت و اعتبار بسیاری را برای رجینالد رُز به دنبال داشت. از دیگر آثار این نمایشنامهنویس که پر آوازه شدهاند، عبارتاند از: "جنایت در خیابانها"، "مردی از غرب" و"این زندگی از آن کیست؟". این نویسنده در آوریل 2002 درگذشت.
یک نمایشنامهنویس
از ترجمه مهمتر، سیروس ابراهیمزاده در نمایشنامهنویسی تجربههایی داشته که خود نیز آنها را کارگردانی و در آنها بازی کرد.
او تحصیلات دانشگاهی خود را در مقطع لیسانس مترجمی زبان انگلیسی در دانشگاه تهران گذراند و در مقطع فوق لیسانس در دانشگاه بیرمنگام در رشته تئاتر تحصیل میکند. بنابراین، با دانش و درایت کافی به مقوله تئاتر(بازی، کارگردانی و نمایشنامهنویسی) پرداخته است.
او تاکنون موفق به نشر و اجرای نمایشنامههای زیر شده است:"تیارت فرنگی" 1350 انتشارات گروه آزاد نمایش، "شبی خون" 1355 تلویزیون ملی ایران، کارگاه نمایش، "رستوران" 1382 نشر ثالث، "نوزاد" نشر ثالث، 1382 و"لازاروس" 1382 ، نشر ثالث. از جمله تألیفات اوست: مجموعه داستان کوتاه"از سوراخ کلید" که در 1385 نشر قطره آن را منتشر کرده است. البته باید در این پرونده، نوشتن خاطرات و طنز سینمایی را هم مدنظر داشت. او از همکلاسان هژیر داریوش، فیلمساز، بود و با یکدیگر در زمینه نگارش و ترجمه فعالیت داشتهاند. او قبل از انقلاب در مجله"تماشا" مترجم بود و پس از انقلاب در دنیای سخن، آریا، مجله سینما، حیات نو و هفتهنامههای گوناگون مطالبی نوشته است.
سیروس ابراهیمزاده اظهار میکند که نوشتن را بسیار دوست دارد و به سبب وقفهای که از 1355 تا 1383 در نشر آثارش پیش آمد، احساس غفلت میکند. برای آنکه آثار بسیاری دارد که یا فرصت بازنویسی آنها را پیدا نکرده یا برخی از آنها را بازنویسی کرده و هنوز منتشر نکرده است.
او درباره نمایشنامه نوزاد میگوید:«اینکه در بطن بئاتریس به عنوان مادر به جای جنین، بمبی وجود داشته باشد به هیچ وجه از نظر من نمادپردازی نیست. این وضعیت ناشی از نهایت توهمات و وحشتهای بنده از جنگ و خونریزی است... جنگ یکی از بزرگترین وحشتهای آینده جهان است و فکر میکنم اگر جنگ و خونریزی این قدر شمول یابد آیا ممکن نیست در تکامل انسان تأثیرگذار باشد؟ این موضوع فکر مرا هرگز رها نمیکند. وحشت داشتم. وحشت از اینکه مادران به جای کودک، بمب بزایند چون جنگ ادامه دارد و جنگ حرفه بسیاری از سیاستمداران بزرگ جهان است.»
"رستوران" به موضوع مهاجرت اختصاص دارد که این هم باز براساس تجربیات نویسنده نوشته شده است. ابراهیمزاده چند سالی به آمریکا رفت و برای ماندن در آنجا ناچار شد در رستورانی کار کند. او دریافت نخبگانی از سراسر دنیا به آمریکا آمدهاند که در کشورهای خود به کارهای جدی و تخصصی مشغول بودهاند اما در این کشور به کارهای بیربط با تخصص اصلی خود میپردازند.
بنابراین، سلیمان شخصیت رستوران را نتیجه تجربه شخصی خود میداند. البته ابراهیمزاده اصلاً به مهاجرت اعتقادی ندارد، بلکه بنابرضرورت معالجه خود مجبور به این کار شده است. او این نمایش را اولین بار در آمریکا نوشت و در مرکز شهر آتلانتای ایالت جورجیا 10 نوبت اجرا شد. که از مرحله نوشتن تا تمرین و اجرا 6 ماه وقت گرفت. به تعبیر ابراهیمزاده، نمایش تکنفره"رستوران" نمایش خندهدار بریز و بپاش است و چهارمین تجربه کارگردانی او پس از"زارع شیکاگو"، "لازاروس" و"با تو گفتنها" است. او بعد از بازگشت به ایران، آن را در فرهنگسرای نیاوران اجرا کرد.
شناسنامه مختصر
سیروس ابراهیمزاده در 1316 در اردبیل متولد شد و از کودکی در تهران زندگی کرده است. فعالیت هنری خود را از 1346 با رادیو و تلویزیون ایران آغاز کرد. بازی در فیلم"حسن کچل" مرحوم علی حاتمی، اولین تجربه سینمایی اوست. و در رادیو، تلویزیون، سینما و تئاتر و مطبوعات و نشر کتاب نیز فعال بوده است. اما از ابراهیمزاده میتوان با یک مشخصه کلی یاد کرد و آن هم کلمه"طنز" است. طنز ابراهیمزاده تا امروز نقد و بررسی کارشناسانه و جدی نشده است.
پانوشت:
1- جشن نیکوکاری، آلن ایکبرن، سیروس ابراهیمزاده، نشر قطره، 1384
2- وکیل تسخیری، جان مورتیمر، سیروس ابراهیمزاده، نشر قطره، 1384
3- آقا پسر به خانه میآید، اِی. اِی. میلن، سیروس ابراهیمزاده، نشر قطره، 1384
4- طوفان بر فراز خیابان سایکمور، رجینالد رُز، سیروس ابراهیمزاده، نشر قطره، 1386