نگاهی به نمایش «سرزمین تهی سران» به نویسندگی و کارگردانی روزبه اختری
لطفا توجه داشته باشید، شاید برای شما هم اتفاق بیفتد
ایران تئاتر، کیارش وفایی: اهمیت واکاوی در مسائل اجتماعی میتواند در نوع کنش و واکنش افراد جامعه نقش تعیین کنندهای داشته باشد.
نگاهی که سبب میشود این آگاهی پیش آید که تا چه اندازه به اتفاقهای پیرامون خود احساس مسئولیت داریم و در شرایط مختلف چگونه میتوانیم با آنها برخورد کنیم. رفتاری که اگر در جهت درست هدایت شود کارساز و مثمرثمر خواهد بود.
گاهی عبور از رویدادهای اجتماعی که البته وابسته به حوزههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است و شرایط زیست تمام مردم یک اجتماع را شامل میشود در آینده دور یا نزدیک تبعاتی را پیش میآورد که جبران آن در هر زمانی به سختی انجام خواهد شد. تبعاتی که در آن بروز خشم، خشونت و دیگر رفتارهای فردی و یا جمعی را شکل میدهد. بنابراین احساس مسئولیت در این مقوله راهکاری است که اگر با دقت و تفکر همراه شود از کوچکترین تا بزرگترین مسئله را حل خواهد کرد به گونهای که روزانه میتوان شاهد رشد و پیشرفت در زمینههای گوناگون و همچنین باور و یقین افراد آن جامعه بود. لذا پرورش ذهن و ارائه دادن راهکارهای مناسب از طریق ارکان فرهنگی به دلیل نزدیک بودن آنچه که مردم میبینند و میشنوند میتواند آنها را به باورپذیری بیشتری در جهت رفع مشکلات ترغیب کند.
تاثیر نمایش آثار اجتماعی با هر سبک و سلیقهای در ذهن مخاطب نهادینه میشود و در نهایت او را مصمم به آن خواهد کرد تا در رفتار فردی و اجتماعی خود بیشتر از قبل دقت نظر داشته و از زوایهای نو با پیرامونش برخورد کند. حال اهمیت تولید این آثار نمایشی با توجه به اتفاقهایی که در سطح جامعه هر روز رخ میدهد دو چندان خواهد شد زیرا بازخورد انتقال محتوا و مضمون یک نمایش با این دانسته پیش میآید که مخاطب قبل از دیدن آن اثر با مسئله مطرح شده از طریقی ارتباط داشته است. بنابراین کارکرد متن نمایشنامه و نوع نگاه نویسنده، کارگردان و سایر عوامل باید به گونهای باشد که مخاطب احساس آن را نداشته باشد که حرفی به او تحمیل میشود.
نمایش «سرزمین تهی سران» با اقتباس آزادی از نمایشنامه «کله پوکها» اثر نیل سایمون به نگارش در آمده است. اثری که باتوجه به دیدگاه و باور شخص نویسنده (نیل سایمون)، نمایشنامهای اجتماعی انتقادی در جهت نقد باورهای غلطی است که در جامعه رخ میدهد. بنابراین نسخه اقتباس شده با تاسی از این باور کوشیده است که در جهان خود شرایطی را فراهم آورد تا فضا و موقعیت نمایشی با توجه به موقعیت مکانی (روستا) در این نمایش جامعهای را به تصویر بکشد که ساکنان آن سالهای سال است که با باوری غلط در ذهن خود روزگار میگذارنند و حال با آمدن معلمی به آن روستا که نماد یک فرد دانا است جهت رهایی از این باور با او رو به رو هستند. اهمیت این نوع پردازش در متن فارغ از کنش اجتماعی، سعی دارد تا در قالب نمایش جهت آگاه سازی مخاطب و نقد به شرایط کنونی جوامع بشری حرکت کند. رویکردی که با در نظر گرفتن سبک کمدی، فضایی را پیش میآورد که شخصیتها با ظاهر و رفتارهایی متفاوت داستان را روایت کنند. در واقع استفاده از این سبک گزنده در راستای تفهیم مشکل و ارائه راهکار سبب شده است کنش مند بودن این متن و اثر به شکل قابل توجهای صورت بگیرد. حال این هدف در نوع لحن و رفتار شخصیتها به وضوح مشخص است به گونهای که آنها با باور کردن این موضوع که خودشان اکنون یکی از ساکنان آن روستا هستند رنگی دیگر به خود میگیرد. نسخه به روز شده این نمایش اهمیت کارکرد انتقال پیام خود را با در نظر گرفتن المانهای مدرن چون تلفن همراه در جهت نقد جهان اکنون پیش میبرد و ارتباط بین افراد را مهمترین مسئله میداند. لذا این اثر با در هم آمیزی موقعیت و هدایت شخصیتها به سوی هدف نهایی کوشیده تا کشف و شهود از سوی مخاطب با جلو رفتن اتفاقها شکل بگیرد و حس همذات پنداری را برای آنها فراهم کند.
بنابراین مقوله اجتماعی و مسائل آن با استفاده از سبک کمدی این مجال را برای مخاطب پیش میآورد تا در فضایی مفرح به نکات مهم و جدی توجه کند. حال اهمیت شخصیت پردازی با این داشتهها آنچنان قوت میگیرد که هر کدام از شخصیتها میتوانند به عنوان نماد یا نمایندهای از جامعه تلقی شوند. البته تاثیرات قوه تخیل در برآورده کردن خواستگاه متن و همچنین هم مسیر بودن فرم و محتوا با توجه به طراحیهای صحنه، لباس، نور و موسیقی از دیگر نکاتی است که در این اثر محلی از اِعراب دارند. لذا طراحی میزانسنها باتوجه به تمام نکاتی که با آنها اشاره شده است دیگر تعریف حرکتهای مشخص و قابل پیش بینی از سوی مخاطب را در صحنه را ندارد، بلکه عملی با تحلیل از سوی بازیگرها در جهت کنش رفتاری و زاویه دید کارگردان در مواجهه با پیام این نمایش به حساب میآید. در واقع کلیت این نمایش با تمام داشتههایش کوشیده است تا در پایانبندی خود به این نکته اشاره کند که سرنوشت هر جامعه با دانایی و مبارزه با جاهل میتواند روشن و سازگار با جهان طبیعت باشد و دیگر هیچ.