به بهانه نود و چهارمین سالروز تولد آقای بازیگر
عزتالله انتظامی؛ زندگی با اخلاقِ ایرانی
ایران تئاتر- حسین سینجلی: مقامِ آقایی از آندست مقامهاییست که رسیدن به آن در فرهنگ ایرانی اصلا کار آسانی نیست؛ اما اگر اقبال یار بود و میان مردم این سرزمین کهن به «آقایی» شُهره شدی، یعنی میتوان تو را برای همیشه در دل و ذهن تک تک مردم این سرزمین دید. آقای بازیگر امروز ۹۴ ساله میشود.
نوشتن از کسی که در قلب میلیونها ایرانی زندگی میکند آنقدر سخت است که نمیدانی با چه جمله و چه واژههایی نوشتهات را شروع کنی. شک میکنی و دو دل هستی که مبادا نتوانی حق مطلب را ادا کنی.
امروز سیام خردادماه 1397 عزتالله انتظامی 94 ساله میشود. بازیگری که با عناوین و القاب گوناگون شناخته میشود؛ اسطوره زنده سینما، عزتِ سینمای ایران و آقای بازیگر. در همین حال و هوا هستم که یادِ قسمتی از یادداشت ژان کلود کریر فیلمنامهنویس و بازیگر فرانسوی با عنوان «عزت انتظامی: یک شمایل» افتادم که درباره آقای بازیگر نوشته: «هیچ دستوری برای ستاره شدن و ستاره ماندن وجود ندارد. باید دارای یک نگاه، یک حضور، جذابیتی آنی و چهرهای آشنا، حتی پیش از نخستین دیدار بود. باید دارای یک دم، یک حس و تمام ویژگیهایی که لغت روح را معنی میکند، بود»، و این همه بیتردید در او هست به بالاترین کیفیت.
بر اساس آخرین گفتههای مجید انتظامی، آقای بازیگر این روزها حال جسمانیاش به طور کلی خوب است اما به دلیل ناتوانی در راه رفتن دائما از ویلچر استفاده میکند. و همین مسئله دلیل آن است که آقای بازیگر خیلی این روزها دوست ندارد در هر محفلی حاضر شود. نمیخواهد دوستدارانش در چنین وضعیتی او را ببینند. علاوه بر این فراموشی ناشی از کهولت سن نیز به سراغ عزت سینمای ایران آمده تا جاییکه گویا این روزها بعضا برخی از کلمات را اشتباه ادا میکند و خیلی چیزها هم از یادش میرود.
هر چند شنیدن این حرفها برای همه آنهاییکه سالها با نقشآفرینیهای فراموش نشدنی آقای بازیگر زندگی کردند قطعا خوشایند نیست، ولی آنچه مهم است حضور همیشگی آقای بازیگر در ذهن و قلب مردم ایران زمین است.
عزتالله انتظامی؛ هنرمندِ زندگی با اخلاق ایرانی
محمود دولتآبادی نویسنده برجسته کشورمان چندی پیش در مراسم «شب عزتالله انتظامی» که به همت علی دهباشی و مجله بخارا برگزار شد، درباره این بازیگر برجسته گفت: همه کسانیکه در اینجا جمع شدهاند برای ادای احترام به استاد عزتالله انتظامی آمدهاند. این مهم است که هنرمندان و جامعه فرهنگی کشور ما نسبت به هنرمندان خودش همیشه واکنش مناسب داشته است، برای آقای انتظامی سخن بسیار میتوان گفت برای اینکه من این فرصت را داشتهام که در فاصله چهل، پنجاه سال ایشان را از دور و نزدیک نگاه کنم و از او بیاموزم. عزتالله انتظامی برای من فقط یک هنرمند صحنه و سینما نبوده، از نظر من عزتالله انتظامی برای من یک هنرمند زندگی بوده، است. امروز وقتی به اینجا میآمدم، فکر میکردم اگر بخواهیم بگوییم که اخلاق ایرانی، این هجای بلند ایران بار حماسی پیدا میکند. میتوانیم بگوییم اخلاقی که من در عزتالله انتظامی دیدم در زندگیاش اخلاق ایرانی بوده، برای این که او همیشه خیلی انعطافپذیر بوده و حقوق حق خودش را همیشه ستانده، هم از طریق این انعطافپذیری هم بواسطه سماجتی که در روحیه و رفتارش داشته است. همیشه در حاشیه اجتماعی هنر زندگی کرده و بحمدالله سلامت هم بدر آمده. همه اینها، مجموعه خصیصههای شاخص و بسیار ریزههای دیگری که میشود اگر حوصلهای باشد به موقع میتوان درباره آن حرف زد و کاراکتر شخصیتی را میسازد که میشود عزتالله انتظامی.
دولت آبادی در بخش دیگری از سخنانش اضافه میکند: به هر حال ما حق داوری شخصی نداریم، ولی جامعه ایران یک نهادینگی دارد، وجدان پنهانی دارد که در افراد خودش نظر میکند و داوری میکند و ما را این میسپریم به همان وجدان جمعی. من میتوانم میگویم که خودم از آقای انتظامی آموختهام، بسیاری خصیصههای پسندیده داشته که گرفتم و آن چیزهایی که من نپسندیدم به حساب این که جزو مجموعهای از کاراکتر این شخصیت است باز هم برایش احترام قایل شدم و سکوت کردم.
کاریزما و قیافه عزت از همان بار اول برایم متفاوت و جالب بود
اما در میان فیلمسازان ایرانی بیشک همکاری داریوش مهرجویی و عزتالله انتظامی از آندست همکاریهایی است که نتیجهاش به تمام و کمال برای همه مطلوب و ماندگار بوده. کافیست به اسامی فیلمهایی که این دو هنرمند در آنها با هم همکاری کردند نگاهی انداخت. همکاری که با فیلم «گاو» آغاز شد و در ادامه «آقای هالو»، «دایره مینا»، «پستچی»، «اجاره نشینها»، «هامون» و «بانو» خلق شد.
داریوش مهرجویی درباره انتظامی میگوید: در مورد عزتالله انتظامی خیلی چیزها میتوانم بگویم، از سال 45 یا 46 من با او شروع به کار کردم و در این مدت علاوه بر کارهای مشترکی که با هم میکردیم دوست صمیمی و خانوادگی هم نیز بودهایم؛ از همان اول که عزتالله انتظامی را دیدم شیرینی و کاریزما و قیافه متفاوتش برایم جالب بود.
مهرجویی با اشاره به همکاریاش در فیلم «گاو» با عزتالله انتظامی ادامه داد: برنامه فیلم «گاو» پیش آمد و من با ایشان که کاراکتر اصلی آن فیلم بود و نیز با علی نصیریان، پرویز فنی زاده، جمشید مشایخی، مهین شهابی و... آشنا شدم. در واقع از طریق آقای ساعدی من با عزتالله انتظامی و گروهش آشنا شدم و خود ساعدی را از زمانی که در آمریکا بودم، میشناختم و مناسباتی با هم داشتیم و وقتی که به تهران آمدم رفت و آمدمان خیلی بیشتر شد و فیلمنامه «گاو» به وجود آمد و ساعدی من را به بچههای تئاتر سنگلج معرفی کرد که در آن زمان بهترین تئاترها در آنجا اجرا میشد. اما در مورد بازی انتظامی در «گاو» باید بگویم که عمیقا در نقش خودش فرو رفته بود و به نظر من یکی از بهترین اجراهای سینماییاش بود، کما اینکه اخیراً که این فیلم در پاریس پخش شد، بسیار مورد استقبال قرار گرفت حتی شاید خیلی بیشتر از اجرایش در تهران، و در آنجا چند روزنامه و مجله این فیلم را یکی از شاهکارهای سینمایی جهان معرفی کردهاند.
این کارگردان با بیان اینکه عزت آنچنان در نقش فرو میرفت که همه چیز را فراموش میکرد، میافزاید: یادم هست سفری بود که دو سه روزی به عوامل زمان دادیم تا به تهران بیایند و استراحت کنند ولی عزت نیامد و آنجا ماند؛ حتی یادم میآید در آن دوره برای تمرکز بیشتر روی نقشش گاهی اوقات در طویله روستا زندگی میکرد. از آن به بعد عزت یار من شد و در «آقای هالو» نیز با هم کار کردیم که با بازی در دو نقش در این فیلم بسیار خوش درخشید و اتفاقا نقش دلال خیلی مناسبش بود و همین موضوع منبع الهام من شد برای نوشتن «اجارهنشینها» و عباس آقا سوپر گوشت ؛ کارمان را همینطور با فیلمهای دیگر ادامه دادیم مثلا «دایره مینا» و بعد از انقلاب هم «اجارهنشینها»، «هامون»، «بانو» و... ولی از یک جایی به بعد چون سن و سالی از او گذشته بود، دیگر نقشی نبود که مناسبش باشد.
افرادی شبیه عزتالله انتظامی تکرار ناشدنی هستند
پرویز پرستویی که در عرصه سینما و تئاتر پنج aشاخص شامل عزتالله انتظامی، علی نصیریان، محمد علی کشاوز، داود رشیدی و جمشید مشایخی برای خودش تعریف کرده، انتظامی را در راس این پنج تن میداند و درباره آقای بازیگر میگوید: شاید باورتان نشود که من روزها در مقابل اداره تئاتر میایستادم که فقط بتوانم این عزیزان را تماشا کنم؛ بازیگر آماتوری بودم که در نازیآباد و دروازه غار تئاتر آماتوری کار میکردم و آرزویم این بود که استاد عزتالله انتظامی، عزت سینمای ایران را از نزدیک ببینم.
پرستویی در ادامه میافزاید: من و استاد انتظامی قبل از اینکه با هم کار هنری مشترکی بکنیم به یک سری فعالیتهای اجتماعی وارد شدیم که بنده در رکاب ایشان بودم. من تنها یک بار در فیلم «دیوانهای از قفس پرید» افتخار همکاری با ایشان را داشتم و آنجا تازه معنای بازیگری را فهمیدم؛ آن دوره همکاری، شب و روزهای پر افتخار زندگی من بوده و هست و آنجا خیلی چیزها آموختم.
پرستویی در بخش دیگری از سخنانش درباره آقای بازیگر به یکی از خصوصیتهای عزتالله انتظامی اشاره میکند و میگوید: او خیلی جوانان را تشویق میکند و اگر جوان مستعدی ببیند که خوب کار میکند به هر طریق پیدایش میکند و به او میگوید که چه کاری باید بکند و بنده یکی از این آدمها بودم؛ ایشان بیش از هر چیز به من «نه» گفتن را آموخت؛ من هیچ ادعایی در عرصه بازیگری یا هیچ چیز دیگری در زندگی ندارم به جز نه گفتن، این نه گفتن خیلی سخت است مخصوصا در عرصه سینما، ولی استاد انتظامی به من آموخت که به کار حال حاضرم فکر کنم نه به آینده و کارهای بعدی و به من میگفتند که از خودت مراقبت کن، بازیگر خوب بودن تنها مهم نیست بلکه انسان بودن مهم است. فکر میکنم که افرادی شبیه عزت الله انتظامی تکرار ناشدنی هستند و خدا سایه این افراد را بر سر ما نگه دارد.
«من عزتم، بچه سنگلج»
انتشار شناختنامه عزتالله انتظامی در کتابی با عنوان «من عزتم، بچه سنگلج» در سال 1392 بهترین مرجع برای آشنایی با این هنرمند برجسته کشورمان و یکی از چهرههای ماندگار هنر ایران است. او در نامهای در سال 1392 خطاب به مردم سرزمینش چنین نوشت: «مردم سرزمینم! من برای شما همیشه همان عزتم. همان که از سیزده سالگی در تماشاخانههای لاله زار با تشویقهای شما بزرگ شدهام. همانی که همراه شما با دردهای ایران بسیار گریستهام و با شادیهایش لبخند زدهام. برای شما من همیشه همان عزتم. بچهای از سنگلج.»
عزتالله انتظامی؛ 30 خردادماه 1303
عزتالله انتظامی ۳۱ خرداد ۱۳۰۳ در محله سنگلج تهران متولد شد. پس از گذراندن دوره تحصیلات مقدماتی، وارد هنرستان صنعتی تهران شد و در رشته برق به تحصیل پرداخت. او از حدود 14سالگی تئاتر را با پیش پردهخوانی در تماشاخانههای لاله زار آغاز کرد. پس از یک سال به تماشاخانههای هنر و تهران رفت؛ همزمان در سال 1320 نخستین نمایش حرفهای خود را با عنوان «التیماتوم» نوشته پرویز خطیبی و به کارگردانی اصغر تفکری در تئاتر پارس لاله زار اجرا کرد و تا سال 1326 توانست در بیش از 10 نمایش بازی کند.
او در سال 1326 وارد عرصه هنر شد و با اندک دستمایههای هنر نمایش و تئاتر به آلمان سفر کرد و در شهر هانوفر آلمان وارد یک مدرسه شبانه آموزش سینما و تئاتر شد. انتظامی پس از گذراندن دورههای آموزشی تئاتر به ایران بازگشت و به دلیل فضای نامناسب سینمای ایران از نظر اخلاقی، به کار دوبله فیلم، اجرای نمایش و حضور در تلویزیون روی آورد.
انتظامی در سال 1348 تصمیم به کسب تجربه آکادمیک گرفت و توانست بدون کنکور وارد دانشگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشته تئاتر شود. پس از فراغت از تحصیلات دانشگاهی، در حدود سالهای 1353-1352 به تدریس رشته تئاتر در دانشکده هنرهای زیبا و دانشگاه الزهرا(س) کنونی پرداخت. در همان سال 1348 داریوش مهرجویی کارگردان «گاو» استعداد انتظامی را کشف کرد و پروراند. بازیهای او در دیگر آثار مهرجویی همچون «آقای هالو»، «دایره مینا»، «پستچی»، «اجاره نشینها»، «هامون» و «بانو» باعث بروز تواناییهای بسیار او شد. انتظامی علاوه بر نقشآفرینی در آثار مهرجویی، در فیلمهای کارگردانان دیگری چون علی حاتمی و محسن مخملباف نیز بازی کرده است.
آقای بازیگر تا امروز در بیش از 65 تلهتئاتر، شش سریال و بیش از 55 فیلم سینمایی ایفای نقش کرده و مجسمه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره سینمایی سپاس، لوح تقدیر بهترین نقش اول بازیگر مرد جشنواره فیلم فجر ۱۳۸۵، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر ۱۳۸۲، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر ۱۳۸۰، برنده جایزه دوم بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره بینالمللی فیلم شیکاگو ۱۹۷۱، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر ۱۳۷۲، دریافت لوح تقدیر بهترین نقش اول بازیگر مرد جشنواره فیلم فجر ۱۳۷۰، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر ۱۳۶۷ از جمله جوایز سینمایی هستند که از آن خود کرده است.