دومین حاشیههای فوتبالی حواشی الدوله از روسیه
کریس جان عیب نداره، بزرگ میشی یادت میره!
ایران تئاتر- حسین سینجلی: امروز صبح همانطور که از قبل هماهنگ کرده بودیم حواشی الدوله دومین ایمیل خود از روسیه را ارسال کرد، ایمیلی که هم پر از غرور بود و هم اندکی افسوس.
دوستداران حواشی الدوله که قاعدتا از حضور او در روسیه همراه با تیم ملی فوتبال باخبرند اما برای آندستهای که شاید هنوز در جریان نیستند همین بس که رفیقِ قدیمی و شفیق ما یکی دو روز زودتر از تیم ملی به روسیه رفته و حسابی حال و هوایش فوتبالیست. اینطور که در آخرین مکالمه تلفنیاش به من گفت احتمالا با تیم ملی به ایران بازمیگردد اما میتوانستم از لحن صدایش حس کنم که از اینکه تیم ملی فوتبال نتوانسته از مرحله گروهی صعود کند، چقدر حرص خورده است.
نکته دیگر اینکه بعد از بازی با مراکش و گزارشی که برایمان ارسال کرد، ظاهرا نتوانسته اینترنت پیدا کند و به همین خاطر این ایمیل را امروز صبح همانطور که قبلا بهم گفته بود بعد از بازی ایران و پرتقال برایم ارسال کرد. آنچه در ادامه میخوانید جدیدترین ایمیل حواشی الدوله از روسیه، بعد از بازی غرورآفرین تیم ملی فوتبال کشورمان با تیم پرتقال است:
از همین جا دیار رئیس پوتین و سرزمین تزارها به همه هوطنانی که این مطلب رو از طریق سایت ایران تئاتر میخونند سلام عرض میکنم. جای همهتان خالی، کاش میشد که شما هم اینجا بودید و با هم فریاد میزدیم ایران چیکارش میکنه.... اما اینکه شدنی نیست ولی مطمئن باشید که تماشاگرانی که از جای جای ایران برای حمایت از تیم ملی به عنوان یار دوازدهم به روسیه آمده بودند، سنگ تمام گذاشتند. اگه بدونید اون خانوادهای که از اندیمشک با یه پرشیا به روسیه اومده بودند چقدر خانواده با معرفت و با صفایی بودن. یا بچههای تبریز و ارومیه که نگو و نپرس رسما تمام شهرهایی که ایران بازی داشت قُرقِ بچههای استانهای آذربایجان غربی و شرقی بود. البته اردبیلی ها هم کم نبودند. دو سه تا از بروبچههای جنوب که با شیپورهای مخصوصشون این چند روز شور حالی به پا میکردن رو که دیگه نگم براتون که فقط باید میبودید و میدیدید.
همه اینها یه طرف، اما نمیتونم همین اول به تعداد کمی از تماشاگرانی که شب قبل از بازی ایران و پرتقال رفته بودن پشت هتل پرتقالیها و با شعارهاشون اجازه نمیدادن اونا استراحت کنن یه طرف. خیلی از دستشون شاکی شدم. یادشون رفته وقتی میشنیدیم که تماشاگرای کشورهای عربی وقتی با تیمهای خودمون این کارو میکردن ما تو ایران چه حالی داشتیم. به نظرم اگه تماشاگرای ایرانی این یه کارو نمیکردن واقعا نمرهشون بیست بود اما به خاطر همین یه اشتباه نمره شون شد هجده.
راستش نمیدونم قبلا بهتون گفتم یا نه اما من یه طرفدار بارسلونم و خیلی از این کریس رونالدو دل خوشی ندارم. ضمن اینکه نمیتونم توانایی و سطح بالای کیفیت بازیش رو رد کنم اما طرفداری در فوتبال این حرفارو ورنمیداره. وقتی از یکی خوشت نمیاد یعنی خوشت نمیاد و برعکس. خلاصه هیچ رقمه این آقا رو نیستم. اگه به من بود فقط به خاطر پنالتی خوشگلی که از رونالدو گرفت سرتاپای بیرانوند رو طلا میگرفتم. دمش گرم. از همین جا هم به بهترین فوتبالیست جهان میگم؛ کریس جان عیب نداره، بزرگ میشی یادت میره! (تا اون باشه با بروبچهها لُر کل کل نکنه).
یه چیزه دیگه که تا یادم نرفته و باید بهش اشاره کنم اینه؛ حالا که این جام جهانی با یه چشم اشک و یه چشم خنده برای ما تموم شد و از همین الان به قول کارشناسای فوتبال باید به فکر جام جهانی بعدی باشیم. اما همین که یادم میافته جام جهانی بعدی قراره تو قطر برگزار بشه، یه جوری میشم. نه اینکه بخوام بگم اونا حق ندارن میزبان جام جهانی باشن اما خدایی ایران ما با این همه وسعت و بهترین آب و هوا چرا نباید در اندازه قطر که کل کشورش اندازه نصفه کرج نمیشه، تو فیفا اعتبار داشته باشه. شما اگه بدونید همین شهری که بازی ایران و پرتقال توش انجام شد چقدر شهر کوچک و معمولی بود. چارتا هتل درست و حسابی نداشت و خیلیا از مردم شهر خونههاشونو به تماشاگرا اجاره میدادن. کاش قدر کشورمونو بیشتر میدونستیم.
از فوتبال که بگذریم از تاثیرات فوتبال نمیشه گذشت. خداروشکر مسئولان و دستاندرکاران با تدبیر درستی که به خرج دادن اجازه دادن خانوادهها داخل استادیوم آزادی بازیهارو تماشا کنن. نمیدونید انعکاس این اتفاق چقدر بین تماشاگرا و حتا بازیکنای دیگر کشورها سرو صدا کرد و چقدر به قولی فیدبک خوبی داشت. کاش این روند به بهترین شکل ادامه پیدا کنه که چارتا کشورای عربی نتونن این چیزارو در رسانههاشون بهونه کنن.
در رابطه با این داور ویدئویی هم راستش من که خیلی باهاش حال نکردم و به نظرم همونجوری بهتره. اما نمیتونم خوشحالیمو از اینکه باعث شد یه پنالتی برای ما بگیره هم پنهان کنم.
خلاصه برای اینکه احتمالا کسانی که این مطلب رو میخونن اهل تئاتر هستن، مطلبم اینجوری تموم میکنم که به نظرم ااتفاقاتی که در جام جهانی هر دوره میافته منبع خیلی خوبی برای ایده و قصههای جالب و فراموش نشدنی هست که نمایشنامهنویسهای توانای ما میتونن با استفاده ازشون متنهای خیلی خوبی برای تئاتر بنویسن و اینجوری فوتبال رو که خودش یه تئاتر ناتورال بیبدیل هست رو به تئاتر روی سن نزدیک کنن. شاید هم بعد از جام جهانی چندتایی از این نمایشنامههارو دیدیم، خدارو چه دیدی.
در آخر بد نیست حالا که اومدیم جام جهانی به بهانه فوتبال یه آماری هم از سالنهای تئاتر به ویژه در سه شهر مسکو، سنتپترزبورگ و سارانسک که تیم ملی در آنها بازی داشت بگیریم و ببینیم که سالنهای تئاترشون در چه حالی هست.
اینطور که من متوجه شدم با یه کم بالا و پایین، تنها تو شهر مسکو در حال حاضر 219 سالن تئاتر فعال هستند و میزبان نمایشهای مختلف. از اپرا گرفته تا انواع نمایشهای کلاسیک، موزیکال و.... سالن آکادمی تئاتر موزیکال استانیسلاوکسی و نمیروویچ دانکچنکوو، تئاتر دولتی واختانوف، سالن تئاتر بولشویی، سالن سیرک اکومارین، سالن تئاتر هنر چخوف، کنسرت هال چایکوفسکی، تئاتر معاصر مسکو، سالن تئاتر لنکم، سالن اکادمی تئاتر و اپرای مسکو، سالن کاخ کرملین، سالن تئاتر دانشگاهی شهر مسکو، مرکز تئاتر گوگول، اپرا تئاتر نوایا، آکادمی تئاتر مایکوفسکی، کارگاه تئاتر مسکو، سالن تئاتر حیوانات دروو، کاخ جوانان مسکو، سالن تئاتر معجرهها، سالن تئاتر سرپوف، تئاتر علمی موسوت، تئاتر عاملی شازکی نادم، اپرا تئاتر ژیلکون، سالن دراما تئاتر مالایا برونایا، تئاتر Moon، سالن دراما تئاتر کره، سالن تئاتر سوبیت، سالن تئاتر موزیکال فولکوریک مسکو، آکادمی تئاتر میل، آکادمی تئاتر جوانان مسکو و... از جمله سالن های شناخته شده شهر مسکو هستند.
سنت پترزبورگ هم که پایتخت فرهنگی روسیه محسوب میشه. تو این شهر سنتهای باله قدمت دیرینهای دارد. در واقع اگه کسی میخواد باله واقعی و کلاسیک روسیه رو ببینه باید بره به سنت پترزبورگ. در این شهر سالنهای تئاتر و اپرا رونق زیادی دارن. از جمله معروفترین سالنهای تئاتر و اپرا در شهر سنتپتررزبورگ میشه به سالنهای تئاتر آرمیتاژ،، کاخ تئاتر سنت پترزبورگ، سالن تئاتر آرتورا، کاخ انیچفک، سالن تئاتر مارینسکی، سالن تئاتر آلکساندرسکی، سالن تئاتر میخایلویچ، سالن بلوشویی دراما، کاخ نیکلاوسکی، سالن اکادمی فیلارمونیا اشاره کرد.
و نهایتا شهر سارانسک که در واقع سومین بازی تیم ملی ایران با پرتقال در این شهر انجام شد یکی از شهرهای کوچک و کم امکانات روسیه محسوب میشه. امکانات این شهر اصلا با مسکو و سنتپترزبورگ قابل مقایسه نیست اما بازهم رد پای تئاتر رو میشه در این شهر کوچک هم پیدا کرد. از جمله سالنهای تئاتر و موسیقی یوشوو و سالن تئاتر دراماتیک دولتی موردویا مهمترین سالنهای تئاتر این شهر کوچک هستند.