همیشه فعالترین فرد گروه خود اوست
در تمام این سالها ارتباط خوبی با غریبپور داشتهام، ارتباط بازیگر و کارگردان یعنی ارتباط حس و اندیشه. در تمام لحظات فکرش حضور داشتهام و احساس کردهام که چگونه لحظه به لحظه لباسی برایم دوخته میشود. این ارتباط حسی، عمیق و زیباست و باعث میشود که حتی یک لحظه از او و اثرش جدا نشوم. همین بود که نمایشنامهخوانی"مرغ دریایی" و بعد"ایکارو" را در کنارش بودم.
آشنایی من با غریبپور به سال 61 بازمیگردد. زمانی که تازه از خارج آمده بود و ما نیز گروه تئاتری در کانون پرورش فکری داشتیم و روی نمایشنامه"جنگ کور" او کار میکردیم. مدت کوتاهی در ورکشاپها و کارهای عملی او حضور داشتم. با هم آشنا شدیم. و من سالها کارهای او را دنبال میکردم تا آن که شش سال قبل به سراغش رفتم و گفتم میخواهم نمایشنامه"حضور در آینه پریشان" او را کار کنم. خودش این نمایشنامه را در اوایل انقلاب روی صحنه برده بود و این متن تک پرسوناژه اولین تجربه کارگردانی من شد. این که چگونه نمایشنامه را بیهیچ سؤال و جواب در اختیارم گذاشت نقطه مثبتی در زندگی هنریام شد. بعدها گفت"میخواهم برای تو چیزی بنویسم که مال تو باشد" جلسات زیادی داشتم و بسیار صحبت کردیم تا آن که از دل آن نمایشنامه"2342 روز بد" خلق شد. افتخار بزرگم این بود که در صفحه اول نمایشنامه نوشتهای بود که متن را به من تقدیم کرده بود. این کار در کارنامه بازیگریام جای خاصی دارد و اعتقاد دارم که دریچهای دیگر به رویم باز کرده است.
در تمام این سالها ارتباط خوبی با غریبپور داشتهام، ارتباط بازیگر و کارگردان یعنی ارتباط حس و اندیشه. در تمام لحظات فکرش حضور داشتهام و احساس کردهام که چگونه لحظه به لحظه لباسی برایم دوخته میشود. این ارتباط حسی، عمیق و زیباست و باعث میشود که حتی یک لحظه از او و اثرش جدا نشوم. همین بود که نمایشنامهخوانی"مرغ دریایی" و بعد"ایکارو" را در کنارش بودم.
این آرزوی هر بازیگری است که برای رسیدن به نقش به خواستهها و آرای اولیه کارگردان برسد و مسیر نمیشود مگر کارگردان، آن دریچه را باز بگذارد. در گروه غریبپور تمام بچهها در بیان آرا شرکت مستقیم دارند، علاوه بر آن که با نظم و مسئولیتپذیری وظایفشان را انجام میدهند و با هم همیاری میکنند. همین اتفاق باعث میشود کارهایش انرژی خاصی داشته باشد که ناشی از انرژی دسته جمعی گروه است.
فعالترین فرد گروه برای کارهای فرعی از چیدمان صحنه گرفته تا پیچ کردن چوبهای دکور خود اوست. زودتر از همه میآید و دیرتر از همه میرود.
این روزها که ماه رمضان است به یاد میآورم در زمان تمرین"ایکارو" چگونه پیش از ورود بازیگران سفره افطارش گسترده بود.
به شخصه تعصب خاصی روی او دارم و ایمان دارم تمام کسانی که غریبپور را میشناسند او را سازنده میدانند.
چه خوب است آدم همان طور که گام برمیدارد، جای پایش اثری بگذارد تا راهی برای حرکت دیگران در تاریکی باشد.
غریبپور همیشه معتقد، بدون حب و بغض و سازنده است و همواره نامش به عنوان نفر اول در مدیریت هنری کشور میآید.
امروز که زادروز تولد اوست، برایش سلامتی آرزو میکنم و میخواهم که این پشتکار و نیروی جوانی که در اوست پا بر جا باشد و بیشتر شود. امیدوارم همیشه کارهای جدیدش را ببینیم و همچون دیگران آرزو میکنم در یک کار ایشان شریک باشم.
محمد حاتمی
بازیگر و کارگردان تئاتر