در حال بارگذاری ...

در باره تئاتر بوآل

بوآل به‌دنبال تکنیکی تئاتری بود که تماشاگر نه فقط تماشاگر، بلکه شریک در نمایش نیز باشد. این شیوه به تئاتر محرومان معروف شد. یکی از نکاتی که این شیوه نمایشی را از دیگر شیوه‌ها متمایز می‌کند‌، این است که موضوع آن آرزو و خواست و دلمشغولی مردم است و شرایط زندگی آنان را به صحنه می‌کشد.

خالد حیدری:
اگوستوبوآل‌ در‌ 1931 در شهر‌ ریودژانیروی برزیل ‌متولد شد. در دانشگاه کلمبیای نیویورک شیمی و تئاتر ‌خواند و از‌ 1956-1971 مسئول‌Teatro de Aren در شهر سائوپائولو بود. ا‌و در‌ 1971در بوینس آیریس زندگی می‌کرد و در‌ ‌1978 ـ 1979 در دانشگاه سوربن پاریس ‌استادیار دانشگاه بود؛ ‌در همان سال نیز آموزشگاه بوآل را تأسیس ‌کرد.
بوآل به عنوان استاد تئاتر، کارگران‌، نمایشنامه‌نویس و نظریه‌پرداز تئاتر شناخته شده است. او از‌ 1986 به وطن خود، برزیل، بازگشت.
در اواخر دهه 50 تا شروع دهه 70 میلادی‌ شیوه‌ای جدید از تئاتر مردمی‌ در سائوپائولو ‌به‌وجود آمد که به سرعت در امریکا‌ی لاتین رشد کرد‌. این شیوه جدید با نام اگوست بوآل عجین شد‌. در آموزشگاه بوآل نمایشنامه به صورت گروهی نوشته و اجرا می‌شد. این نمایشنامه‌ها که اکثراً داستان زندگی مردم‌ زحمتکش بود، بیشتر در روستاها و محله‌ها‌ی فقیرنشین و برای بی‌سوادان اجرا می‌شد.
بوآل به‌دنبال تکنیکی تئاتری بود که تماشاگر نه فقط تماشاگر، بلکه شریک در نمایش نیز باشد. این شیوه به تئاتر محرومان معروف شد. یکی از نکاتی که این شیوه نمایشی را از دیگر شیوه‌ها متمایز می‌کند‌، این است که موضوع آن آرزو و خواست و دلمشغولی مردم است و شرایط زندگی آنان را به صحنه می‌کشد.
بوآل خود چنین می‌گوید‌"این شیوه نشان می‌دهد مردمی که از راه کار، عادات و تاریخشان فریب می‌خورند چگونه می‌توانند زندگی خودرا تغییر بدهند‌؛ زیرا هر چیزی در تغییر کردن معنا می‌یابد‌. مردم باید برای این تغییرات در زندگی روزمره آماده بشوند" بوآل برای این آماده شدن از نمایش استفاده می‌کرد.

تئاتر تبلیغی‌:
بسیاری از گروه‌های قبل از بوآل در برزیل به چنین نمایش‌هایی علاقه داشتند‌. نمایشنامه‌ها اکثراً در ارتباط با زندگی کارگران و کشاورزان نوشته می‌شد گاهی این نوع نمایش‌ها ظرف 24 ساعت نوشته و ‌اجرا می‌شد‌. از جمله شبی که "کندی"، رئیس جمهور وقت آمریکا، محاصره دریایی کوبا را اعلام کرد، چند نویسنده برزیلی همان شب تا صبح متنی را نوشتند، تا ظهر تمرین کردند و غروب آن را روی پله‌های سالن آمفی تئاترشهر اجرا کردند. مضمون نمایش علل درگیری و دشمنی دو کشور مذکور بود. البته این نوع نمایش مخصوص برزیل نیست و در سال‌های قبل از جنگ اول و دوم در کشورهای روسیه و آلمان نیز اجرا می‌شد.‌
تئاترآموزشی :‌
در این نوع نمایش تلاش نمی‌شود که مردم را برای انتخابات یا اعتصابات و راهپیمایی ترغیب کنند؛ بلکه هدف تحلیل نظری و عملی است‌. در این نوع نمایش می‌توان از آثار کلاسیک مانند شکسپیر‌، آریستوفان و گولدونی و همچنین آثار مدرن مانند برشت و پیتروایس کمک گرفت‌. برای مثال در نمایشی که بحث و سوژه آن عدالت است قطعاً دیدگاه‌ها در این مورد متفاوت است. شاید مفهوم عدالت از منظر حکومت عملکرد قانون و مراجع قضایی را قضات در دادگاه‌ها تعریف کنند اما شهروند معمولی یا عوام برداشتی دیگرگونه از این واژه دارند. در تئاتر آموزشی با شرکت دادن تماشاگر در جریان بحث و تحلیل و بررسی آن تعریفی روشن عرضه می‌شود.
در این نوع نمایش‌ها از تریلی‌های یدکی‌، کلیساها و میادین شهر برای اجرا استفاده می‌کردند و تماشاگران آن از همه اقشار جامعه بودند.‌‌
تئاتر فولکلوریک :‌
در این نوع نمایش از آواز، رقص‌، آداب رسوم و مراسم‌‌ فولکلور مردمی استفاده می‌شد زیرا در‌هم‌ آمیختن آداب و سنن با نمایش موجب شکوفایی و بالندگی هر دو می‌‌شود.
در برزیل تا قبل از‌ 1964 ‌این نوع نمایش کاربرد بسیار داشت و بیشتر درخیابان‌ها اجرا می‌شد و گاهی هم به‌صورت کارناوال به نمایش درمی‌آمد. در این نوع نمایش از قصه و داستان‌های‌ فولکلوریک بهره می‌گرفتند که در ادامه نمایش و قصه وارد مسائل روز می‌شد.‌
تئاترکولاژ‌ :‌‌
در این نوع نمایش از هنرمندان هنرهای زیبا و دراماتیک دعوت می‌شد که هرکدام با توصیف کار خود موضوعی را انتخاب و آن را به نمایش بگذارند‌. ز‌مانی بوآل و گروهش از درام‌نویسان و موسیقیدانان و هنرمندان هنرهای زیبا دعوت می‌کردند که آرای خود را درباره موضوعی مانند دیکتاتوری در آثارشان به نمایش بگذارند. در این شکل آمیختگی تئاتر، فیلم‌، موسیقی و...‌ در معرض دیدگاه و نظر تماشاگر گذاشته می‌شد‌. البته هیچ لزومی نداشت که سوژه حتماً سیاسی باشد.
‌تما‌م موضوع‌هایی که ‌به انسان و زندگی انسان مربوط می‌شوند، می‌توانند دراین نوع نمایش مطرح شوند. بوآل و گروهش از شیوه‌هایی که به اختصارتوضیح داده شد، بارها استفاده کرده‌اند؛ اما چهار شیوه‌ای که در پائین خواهند آمد مختص اکوستوبوآل است. ‌
1- نمایش روزنامه‌ای
بعد از کودتای 1968 دربرزیل‌، گروه‌های تئاتری امکان فعالیت به شیوه سابق را نداشتند و همین موجب شد که شیوه‌ای جدید برای ارتباط گیری به‌وجود آورند ‌که نمایش روزنامه‌ای یکی از آن شیوه‌هاست‌.
هدف این نوع نمایش افشا‌ی دروغ‌هایی بود که در روزنامه‌های کودتاچیان چاپ می‌شد. درنمایش روزنامه‌ای مرز بین بازیگر و تماشاگر برداشته خواهد شد. و بازیگر رودررو حقیقت را برای مخاطب آشکار و به او منتقل می‌کند.
همین‌طور نیازی به تربیت بازیگر نیست و هر کسی می‌تواند نقشی داشته باشد‌ و در هر مکانی می‌تواند اجرا شود. زیرا هدف ارائه کاری هنری و زیباشناسانه نیست. ‌‌در اجرای نمایش روزنامه‌ای باید قواعد زیر را رعایت کرد.‌
- ساده خواندن
- تمام وکمال خواندن
- به دنبال هم خواندن
- ریتمیک خواندن
- مستندخواندن (نشان دادن مستندات هنگام خواندن‌)
- پانتومیم خواندن (برای تفهیم بیشتر نوشته در جریان خواندن از پانتومیم استفاده می‌شود)
- نمایشی خواندن (نوعی خواندن که تماشاگر احساس دیدن رویداد را داشته باشد‌)
- تاریخی خواندن (ارتباط دادن خبر امروز با رویدادی از این دست اما تاریخی و قدیمی‌)
- ‌مقایسه‌ای خواندن (مقایسه خبر تشییح جنازه یک شخصیت متمول با یک انسان معمولی‌)
- قرینه خواندن (دو خبر همسان را یکی بعد از دیگری خواندن‌)‌
2- نمایش نامرئی‌:‌
در این نمایش تماشاگر بدون آگاهی و اطلاع خود به شمایل بازیگر در‌می‌آید یعنی فرقی بین بازیگر و تماشاگر وجود ندارد‌. این نوع نمایش ‌هر جا که مردم باشند، قابل اجرا‌ست. گروه نمایش نوشته شده را بعد از تمرین به اجرا می‌گذارد و در پایان به کسی ‌نمی‌گویند که این‌ها بازیگر بودند و شما‌ نمایش ‌می‌دیدید..
زمانی در دانمارک ملکه حامله ‌شد همه روزنامه و رسانه‌ها به این مطلب ‌‌پرداختند و بیمارستانی به ملکه و فرزندش اختصاص دادند‌. ‌گروهی نمایشی‌، به میان مردم رفت‌‌ و این سوژه را به نمایش ‌گذاشت. به این شکل که در میان جمعیت جمع شده زنی حامله از حال می‌رود و بیهوش می‌شود؛ بقیه گروه ‌به روشنگری این مسئله می‌پردازند ‌که‌‌ شهر برای ملکه قرق شده و ز‌نانی این چنین بدون امکانات باید در خیابان زایمان کنند.
در این نوع نمایش تماشاگر‌ ناظر بر تمام رخدادهاست و نیازی به سکو نیست‌؛ از هر جایی می‌توان به جای سکو استفاده کرد. ‌نباید نگاه‌ کمدی به این نوع نمایش داشت ضمناً هیج ربطی هم به تئاترهای آنارشیستی ندارد‌. ا‌لبته بازیگران و گروه باید با درایت و هوشیاری کامل عمل کنند. باید تمام احتمالاتی که امکان بروز آن در اجرا هست، در نظر گرفت. آنان باید تمرین کنند تا آمادگی هر نوع برخورد تماشاگران ر‌ا داشته باشند. از جمله ایجاد هرج‌ومرجی که به دخالت پلیس منجر شود. چون اگر گروه مجبورشوند خود را معرفی کنند، درآن صورت نمایش از حالت نامرئی خارج می‌شود. تیز‌هوشی و درایت گروه جای هر نوع ارائه دیدگاه را برای تماشاچیان ‌باز می‌گذارد‌ و به این ترتیب از مشارکت آنان سود می‌جوید.
‌‌این نوع نمایش مستلزم مشارکت تماشاچی و جامعه است و باید درمکان‌های پر جمعیت به اجرا گذاشته شود؛ زیرا در‌ این صورت تاثیری ماندگارتر برجای خواهد گذاشت. ‌
نمایش شورایی :‌
اجرای این نوع نمایش راه و رسم‌‌ خود را دارد. مشکلات‌، خواسته‌ها و اهداف مشترک گروه، چگونگی اجرا را تعیین می‌کند. یعنی ‌سلیقه‌های گوناگون در گروه موجب پرباری نمایش خواهد شد. در واقع اجرا برآمدی از اهداف و خواسته‌های مشترک گروه(بازیگران وتماشاگران ) است‌.
به این صورت که ‌نمایش شروع می‌شود، در هر جا که تماشاگری احساس کند ‌آرا ‌‌و دیدگاه‌های مطرح شده از طرف بازیگران کمکی به رفع مشکل مشترک نمی‌کند‌، نمایش را قطع و خودش به جای کسی که ازنمایش خارج شده و در جای تماشاگر قرار گرفته‌، بازی می‌کند. این روند تا زمانی که همه به یک نتیجه و روش مطلوب برسند، ادامه خواهد داشت‌.
برای مثال اگر چند کارگر یا کارمند بخواهند در مورد ‌اخراج یکی از همکاران خود با رئیس یا مدیر کارخانه مذاکره کنند‌، قبلا"این بحث رادربین گروه امتحان می‌کنند. یعنی یکی نقش رئیس و دیگری نقش کارمند اخراجی را بازی می‌کنند این تمرین آن‌قدر ‌تکرار می‌شود تا به بهترین شیوه برخورد و گفت‌وگو برسند؛ آنگاه کارگر یا کارمند اخراجی به تنهایی یا به همراه چند همکار نزد رئیس می‌روند و به مذاکره می‌پردازند.
این نوع نمایش نیز به مکان خاصی برای اجرا نیاز ندارد همه جا می‌تواند سکوی این نوع نمایش باشد. در امریکای لاتین این نوع نمایش از گروه‌های کوچک و در میان جمعیت کم اجرا می‌شد‌؛ اما در اروپا مخاطبان بیشتری داشت‌.‌
4- نمایش پیکره (مجسمه‌) :‌
افرادی که دارای اهداف مشترکی هستند مثلا" درفرانسه بیکاران، در پرتقال افراد با مشکلات خانوادگی‌، در سوئد و هلند و آلمان کسانی که به اعتیاد گرایش دارند، سوژه‌های این گونه نمایش را تشکیل می‌دهند.
به این صورت گروهی که همه تماشاگر‌ند و همه بازیگر یکی را به عنوان مجسمه‌ساز و پیکر‌تراش معرفی می‌کنند و از او می‌خواهند که دیدگاه خود را در مورد مسائلی چون بیکاری‌، مشکلات خانوادگی‌، اعتیاد و ...... اعلام کند و آن را به صورت تابلو‌ یا مجسمه‌ای به دیگران نشان دهد.
او می‌تواند ازبازیگران به جای موم، خمیریا گل استفاده کند. بازیگرانی که این نقش را برعهده دارند حق هیچ گونه حرکت و تحرکی ندارند. زیرا مانند جسمی بیجان از آنان استفاده می‌شود.
وقتی تابلو یا پیکر آماده شد‌، از طرف مجسمه‌ساز اول به دومی که تماشاچی بوده تحویل داده می‌شود تا آن را تمام کند یا تغییر بدهد‌. این زنجیره تغییرات آن قدر ادامه می‌یابد تا به تابلو یا پیکری مشترک برسند. این نمایش نیز از این مزیت برخوردار است که در هر مکانی قابل اجراست‌.