دستهبندی ایران تئاتر از مضمون و ساختار اجراهای روی صحنه
رد پای دغدغههای نسل نو در صحنۀ تماشاخانهها
ایران تئاتر : چالشها و دغدغههای فعالان نسل نو تئاتر چه طیفهایی را شامل میشود؟ رصد نمایشهای روی صحنه شاید بتواند در شناسایی و ثبت و ضبط این دغدغهها تا اندازه ای مفید فایده باشد.
نسل نو فعالان هنرهای نمایشی چه دغدغههایی را در فعالیتهای تئاتریشان دنبال میکنند و به کدام مضامین و ساختارها اقبال بیشتری نشان میدهند؟ واضح است که این دغدغهها طیفهای بسیار رنگارنگی را شامل میشوند و شناسایی تمامی این طیفها در یک بازه زمانی کوتاه و مجالی اندک هرگز نخواهد توانست تصویری دقیق از آنچه دغدغههای نسلهای نو تئاتر ایران میخوانیم به دست دهد. با این وجود رصد نمایشهای روی صحنه شاید بتواند در شناسایی و ثبت و ضبط این دغدغهها تا اندازه ای مفید فایده باشد. به همین قصد، در گزارش پیش رو آنچه را که هنرمندان تئاتر این روزها و در جدول نمایشهای تیر ماه به مخاطب خود ارائه دادهاند، مرور میکنیم.
چالشهای روایتگری در بیان دغدغههای اجتماعی
شیوههای روایتگری در آثار نمایشی مبتنی بر مضامین اجتماعی همیشه چالشی جدی به حساب میآید. اقتضائات روایت داستانی از این مضامین به نحوی که در نهایت موفق به انتقال پیامهای مورد نظر شوند، در کنار تمایل به درگیر شدن در چالش روایتهایی متنوع تر و تاثیرگذارتر کارگردانان این دست آثار را به صرافت تجربه گری هایی میاندازد که همین امر موجب تفاوتهایی جدی در شیوههای روایت نمایشها خواهد بود.
نمایش « پشت کلانتری، کوچه اول، تیر چراغ برق» اقتباسی از داستانی به همین نام نوشته علی اصغری و کارگردانی سجاد نوبهاری است. «احمد بایرامزاده»، بیست و یکساله، اعزامی از مغان، روستای بالابگلو است. او سواد ندارد یک سرباز میخواهد که برای نامزدش «جیران» به زبان ترکی، نامه بنویسد اما سرباز اعتنا نکرده و او را کتک میزند. او تنبیه شده و بعد از گرفتن یک باتوم از تسلیحات برای پست، به مدت چهار ساعت، در کوچة اول، پشت کلانتری کنار تیر چراغبرق گمارده میشود. شب عید است و دو ساعت به تحویل سال مانده است. اما احد میبایست چهار ساعت کنار تیر چراغبرق کشیک بدهد. ماجرای این سرباز در شب سال نو در این نمایش به تصویر کشیده شده است.
نمایش «پرتی» نوشته رسول کاهانی و به کارگردانی بهار رضیزاده بازخوانی چندین بارۀ یک برش از روزمرگیهای چند دختر در یک استراحتگاه دانشجویی است. پنج دختر در روایت آنچه در یکی از ساعتهای یکنواخت گذران روزها در این فضا رخ داده اختلاف نظر دارند و هر یک برداشتی متفاوت از این دقایق را در ذهن دارند. در نهایت همۀ این روایتها جز تکرار همین ساعتهای ملال آور و سترونی نیست که در روابط ساکنین استراحتگاه حکمفرماست نمایش در مجموعۀ بازیهای زبانی که ارائه میدهد تا اندازه ای به عبث گویی های تئاتر پوچی نزدیک میشود. «پرتی» در محدودۀ همین روایتهای چندگانه ساختار خود را شکل میدهد و تقریباً از ارجاعات خارج از متن به جز چند مورد معدود پرهیز میکند. صحنۀ نمایش فاقد هرگونه عنصر نمایشی سعی دارد تنها به مدد تمرکز بر شخصیتهای نمایش و روایتهای متعددی که هر یک از آنها ارائه میدهند، تماشاگر را درگیر کند.
نمایش «ناتمام» به نویسندگی و کارگردانی مشترک پیمان یاحقی و پیمان میآبادی کاری مشترک از گروه « تئا و سب» است. این نمایش داستان شخصی را روایت میکند که در اثر یک حادثه، به یک فرد معلول تبدیل شده و در زندگی خود همواره با مشکل روبروست اما او در همین حین با فردی آشنا میشود که او نیز در ابتدا برخورد شایسته میکند ولی در طول زمان همان رفتار ترحم آمیز جامعه را تکرار میکند.
«زاغ» نوشتۀ آرش منصوری و به کارگردانی حسن همتی عاشقانهای در دوران پس از جنگ است. داستان درباره دختر و پسری از یک فامیل است که عاشق هم میشوند و ناخواسته به خانهای میروند که در اثر بمباران تخریب شده است. بعد از 30 سال که این منطقه در حال پاکسازی است روح این دو نفر با هم صحبت کرده و داستانهایی را رقم میزند. بخشی از این داستان در شرایط جنگ و بخشی به دوران پس از جنگ اشاره دارد. رعنا و بشیر که نسبت فامیلی دارند و به علت مشکلات خانوادگی ناخواسته وارد جریانهایی میشوند که زندگیشان را عوض میکند.
نمایش «دیگری» به نویسندگی و کارگردانی محمد حاتمی حکایت زندگی زنی نویسنده است که در حوادث پیرامون اجتماعش سخت درگیر میشود و آخرین رمانش را بر اساس اتفاقات اطرافش پایهریزی میکند به شکلی که این اتفاقات او را با خود میبرد و در قصه غرق میکند.
اجراهای متمرکزاز نمایشهای سنتی ایران
در جدول اجرای نمایشهای تیرماه آثاری مبتنی در قالب نمایشهای سنتی ایران نیز به چشم میخورد. این گروه از اجراها خواه در ویژگیهای متنها، همچنین در شیوههای اجرایی، مضامین و قالبهایی برگرفته از سنتهای نمایش ایرانی را برای ارائه به مخاطب برگزیدهاند.
نمایش « نیرنگ اورنگ» به کارگردانی مرتضی برزگرزادگان یکی از این دست آثار است که متنی از دکتر سید هاشم خان شافع را دستمایه قرار داده است. نمایشنامه «اپرت نیرنگ و اورنگ» که آداپته نمایشنامه « نیرنگهای اسکاپن» اثر مولیر است، ماجرای فردی فریبکار به نام اورنگ را روایت میکند که از درگیریها و رقابت میان دو حاجی بازاری سود جسته و با ایجاد اختلاف به آنها و پسرانشان نیرنگ میزند. « نیرنگ اورنگ» به جز جذابیتهایی که به عنوان یک نمایش موزیکال از آنها بهره مند است، روایتگر مناسبات اجتماعی دوره ای از تاریخ معاصر ایران است که به لحاظ مضمونی نیز اشارات جالب توجهی را در خود دارد.
نمایش "صندوق ما راز داره" به نویسندگی مهدی صفارینژاد و کارگردانی نسیم یاقوتی روایتی امروزی از چالشهای هنرمندان عرصه نمایشهای سنتی را ارائه میدهد.مهشاد دختر احمد آق خیمهشبباز بعد از فوت پدر و مادرش مجبور به ترک خانه اجارهایاش میشود.در این میان از طرف دلالها پیشنهاد فروش عروسکها به موزههای فرنگ را دارد و او بین این پیشنهاد و ماندن در ایران مانده است و ...
"صندوق ما راز داره" یک نمایش ترکیبی، شامل نمایش عروسکی خیمه شب بازی (ماریونت) و نمایش تخت حوضی است که به صورت روایی اجرا میشود؛ اما آنچه به روایت درمیآید ساختار داستانی ندارد و صرفاً بهانهای برای شکلدهی به چند حادثه و موقعیت است. به این ترتیب نویسنده فرصتی برای ارائه قابلیتهای بازیگران فراهم کرده تا نمایش شکل بگیرد. بخشی از این نمایش در قالب "صندوق بازی" و خیمه شب بازی اجرا میشود و در آن از دو گونه متفاوت نمایش عروسکی دستکشی و نمایش عروسکی نخی استفاده شده است.
«دلاکها» نمایشنامه ای در قالب تقلیدنامه، نوشته فرهاد نقد علی و به کارگردانی شهرام عبدلی نگاهی امروزی به سبک و شیوههای نمایش ایرانی است. تعدادی مطرب در نظر دارند برای یکی از شخصیتهای نمایش به نام غلام، حمام دامادی بگیرند که ناگهان خبر میرسد دلاک مخصوص شاه کشته شده است و همه حمامهای شهر به مدت ۴۰ روز تعطیل هستند و عروسی غلام تحت تأثیر این اتفاق قرار میگیرد. فرم اجرایی "دلاکها" برگرفته از شیوه نمایشهای ایرانی همچون روحوضی، تعزیه و ... است اما با نگاهی مدرن و امروزی. به این ترتیب تماشاگر با نمایشی کاملاً ایرانی و قراردادهای این گونه نمایشی روبرو خواهد بود. این اثر نمایشی داستانی کاملاً ایرانی دارد و بازیهای آن نیز همانند نمایشهای ایرانی لحظات توأم با خنده و گریه دارد.
«خونه قمر خانم» به نویسندگی و کارگردانی شهناز روستایی اجرایی در قالب نمایشهای زنانه از شیوههای نمایشهای سنتی ایران است. زیور زن جوان وبیوه ای است که به همراه فرزند خردسالش در یک اتاق موروثی در خانه ای قمر خانمی به همراه فامیلش زندگی میکند .قمر خانم وصیت کرده که اگر کسی اتاقش را اجاره بدهد یا بفروشد از ارث محروم میشود .در پی بیوه شدن زیور حسادت زنهای خانه مشکلاتی را برایش بوجود میآورد سرانجام این حسادتها به نفع زیور تمام میشود واو را راهی خانه بخت میکند.
نویسندگان نسل نو و مسئلۀ تئاتر
تئاتر به عنوان یک فعالیت فرهنگی تاثیرگذار و دارای کارکردهای اجتماعی خاص، گاهی اوقات خود به دغدغه و بهانه ای برای پرداخت درامهای نمایشی تبدیل میشود. شاید در نگاه اول این دست آثار نمایشی بیش از همه مخاطبان علاقه مند به مسئله تئاتر را درگیر خود کند، اما فرصتی برای هنرمندان این عرصه هم فراهم میکند تا به طور مستقیم از دغدغههای خود دربارۀ عرصه ای که در آن فعالیت دارند با مخاطب سخن بگویند.
«در نیومده بود» به نویسندگی و کارگردانی سعید زارعى پروسه کاری یک گروه تئاتری را به نمایش در میآورد و به گفته این هنرمند توصیف شرایط فعلی تئاتر ما است. در نیومده” زیست یک سال و نیمه یک گروه است که سه نفر آنها دیگر در کنار بقیه نیستند اما در جاهایی از نمایش به آنها اشاراتی میشود.
"در نیومده “میخواهد آینه ای باشد از وضعیت کنونی تئاتر در ایران. کارگردان این نمایش معتقد است؛ فروش نباید عامل و معیار اصلی در تئاتر باشد چرا که به ویژه چرخ دندههای تئاترهای دانشگاهی با این اتفاق خرد میشود. این که تئاترها به فروش خوبی برسند خیلی اتفاق خوبی ست و فضای اقتصاد تئاتر از بحث آرتیستیک تئاترکاملا جدا است.
«مایم و پاگانینی» به نویسندگی و کارگردانی علیرضا ناصحی نمایشی دیگر از جدول اجراهای تیرماه است که شیوه ارائه خود را به طور صریح در ارتباط با مناسبات موجود در عرصه تئاتر برمی گزیند. شاید میتوان گفت این نمایش منتج از تئاتری است علیه تئاتر سرمایهداری و پر زرق و برق که بیشتر با آمدن ستارههای سینما که این روزها بیشتر از همیشه شاهدش هستیم شکل گرفته است. کارگردان این اثر معتقد است که این نمایش میتواند دریچهای باشد برای تولید تئاترهای خلاق دیگر. « مایم و پاگانینی» داستان پدر و مادری را روایت میکند که از هم جدا میشوند و فرزندشان باید در جامعه شلوغ و پر درگیری روی پای خود بایستد.
هنرهای جدید و تجربههای اجرا
اجراهای تجربهگرایانه، چندرسانهای و شیوههای هنری جدید در این سالها به ویژه نزد نسل جوان فعال در تئاتر مورد اقبال بیشتری قرار گرفته و در جدول اجراهای تماشاخانهها اغلب شاهد آثاری از این دست هستیم. از آنجا که چنین رویکردهایی در اجرای نمایشها، طیفهای وسیعی از اشکال و تجربهها را در بر میگیرد، پرداختن به چند و چون شیوههای اجرایی این قبیل آثار میتواند برای علاقهمندان به آثار نمایشی تجربی جالب توجه باشد.
پرفورمنس «کوچ بی وقت» به کارگردانی امیر فراز بر اساس شعرهای کتاب «دروغهای شاعر رو شد» اثر خود او طراحی شده است. هنرمند در این اجرا قصد داشته تا به جایگاه شعر در موسیقی و هنر ایران امروز بپردازد. جایگاهی که دست خوش چالشهای بیشماری شده است و مخاطب جدی شعر امروز را سرگردان کرده است. او که در چهارده سال گذشته به هنر اجرا و گویندگی پرداخته است، همواره دغدغه فرهنگسازی در دو شاخه شعر و گویندگی را داشته و در این اجرا نیز تلاش میکند تا گویندگی را به عنوان یک هنر مستقل و دارای مخاطب و علاقهمند، به نمایش بگذارد.
« آقا محمد خان» به نویسندگی و کارگردانی نوید معمار هم تجربه ای حول و حوش تئاتربصری است. در این نمایش تصاویری که در کنار هم قرار میگیرند، از طریق استعاره و نمادپردازی و با استفاده از قراردادهای بصری روایت را شکل میدهند. « آقا محمد خان» اثری فاقد دیالوگ است که بیشتر بر مبنای هنر اجرا شکل گرفته و شیوه اجرای آن نیز در کلیت خود در نمایش تصاویر از طریق پروجکشن، همچنین موسیقی امبیانس خلاصه شده است. میزانسنهایی که در این اثر طراحی شده متشکل از مجموعهای از قابهای نقاشی است که در کنار هم روایت زندگی آقا محمد خان را از زمانی که اخته میشود تا زمانی که به کرمان حمله میکند، نشان میدهد. به این ترتیب در نمایش «آقا محمد خان» با متن به شکلی نامتعارف سر و کار داریم. در این شکل از اجرا تصاویری که در کنار هم قرار میگیرند، از طریق استعاره و نماد پردازی و در واقع با استفاده از یک سری قراردادهای بصری روایت را شکل میدهند.
و بالاخره «کالاندولا» که جدیدترین تولید کمپانی تئاتر باران است در حقیقت پروژه پایانی کارگاه «از فکر تا اجرا» با احمد سلگی است که پیش از این نمایشهای «هویت پروانههای مرده» و «بال پنجم» را روی صحنه برده است.«کالاندولا»اجرایی بر اساس نگارش و خلق گروهی به کارگردانی احمد سلگی روی صحنه رفته است. این نمایش یک اجرای محیطی است، شماره صندلیها تنها به منظور فروش بلیت است. هر اجرا فقط ۱۰ تماشاگر دارد. راز ورود به فضای نمایش درساختمانی به اسم ساختمان شماره ۱۲۲۱ شکل میگیرد؛ ساختمانی که در آن هیچوقت هیچ چیز از یاد هیچ کس نمیرود.