تقدیر چنین بوده که سر از تئاتر در بیاورد
بهروز غریبپور در"بینوایان" یکی از بزرگترین پروژههای تئاتری کشور را به نمایش گذاشت. حضور بازیگران حرفهای و دانشجو در کنار هم و بهرهمندی از دکوری بزرگ و متغیر باعث خرسندی تماشاگران شد از این لحاظ که یک بار دیگر در صحنه تئاتر میزانسن به معنای واقعی کلام و به شکل حرفهای شکل میگرفت.
رضا آشفته:
بهروز غریبپور در مقام کارگردان، طراح صحنه، نمایشنامهنویس، فیلمساز، فیلمنامهنویس، مترجم، مدیر فرهنگی و مدرس دانشگاه میشناسیم.
او متولد 1329 در سنندج است و در خانوادهای با فرهنگ و متدین پرورش یافته است. خانوادهای که از طرف مادر با شیخ محمد مولانا که از روحانیان بنام منطقه کردستان و اورامانات بوده است، نسبت پیدا میکند.
تقدیر چنین بوده که او در کنار آموزشهای دینی، دست به نقاشی و ویولون ببرد و با رفع موانع به بازیگری و تئاتر بپردازد. او از چهار سالگی مسیر هنری خود را در مکتبخانه پیدا کرده و در هفت سالگی خوابی میبیند که در آن خواب پدربزرگ مادریاش به او تسبیحی میدهد و این خواب را مادربزرگش این گونه تعبیر میکند که فردای روشنی پیش رو دارد.
تئاتر و خانواده
بهروز غریبپور در خانوادهای به دنیا آمده و رشد کرده است که از پایه با هنر تئاتر مخالف هستند.
او در 1346 ، 17 سالگی، با کارگردانی، طراحی صحنه و بازی در نمایش"آرش کمانگیر" نوشته سیاوش کسرایی در سنندج به شکل رسمی پا به عرصه هنری گذاشت. یکی از بزرگان فامیل او به دیدن این نمایش آمد و تأیید او باعث شد که خانوادهاش نیز با روند فعالیت هنری بهروز غریبپور مخالفتی نکنند. هر چند بر سر ادامه تحصیلات و انتخاب شغل بین او و خانواده هنوز اختلافاتی وجود داشت، تا این که در 20 سالگی برای تحصیل در رشته نمایش به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفت.
در پرونده هنری او همچنین پیش از ورود به دانشگاه بازی در دو نمایش"پهلوان اکبر میمیرد" نوشته بهرام بیضایی در 1347 و بازی و کارگردانی نمایش"زاویه" نوشته غلامحسین ساعدی ثبت شده است.
او در دوران دانشجویی(1353) در نمایش"شنل هزار قصه" به کارگردانی اسکار واتک بازی کرد و در 1353 نمایش"سار از درخت پرید" را با عنوان پایاننامه تحصیلی اجرا کرد.
از 1353 تا 1358 در فعالیتهای هنری بهروز غریبپور وقفهای 5 ساله اتفاق افتاد که در این دوران در مقام مربی تئاتر چند شهرستان و سپس دانشجوی تئاتر در آکادمی هنرهای دراماتیک رم فعالیت کرد.
نمایش عروسکی
نمایش عروسکی یکی از ویژگیهای اصلی هنری بهروز غریبپور است. او در 1358 "کوراوغلوی جنلی بل" را در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اجرا کرد و در همین سال نمایش"کچل کفتر باز" را برای کانون کار کرد. اجرای نمایش"سبز در سبز" در 1363 باعث شهرت بهروز غریبپور در مقام نمایشگر عروسکی توانمند شد. او در 1364 نمایش"بابا بزرگ و ترب" را به شیوه عروسکهای میلهای اجرا کرد که این نمایش از تلویزیون پخش شد. در 1364 فیلم"کارآگاه 2" را ساخت و اجرا کرد. در 1368 دوباره به اجرای نمایش"سبز در سبز" اما این بار در اصفهان پرداخت.
همچنین در این سال نمایش"شش جوجه کلاغ و یک روباه" را در تهران و برای کانون پرورش فکری و همچنین"جنگ کور" را در کانون در 1368 و 1369 اجرا کرد. در 1369 نمایش"بابابزرگ و ترب" را به شیوه سایه در فرهنگسرای بهمن روی صحنه برد. در 1375 نمایش عروسکی"میکس و کارگاه 2" را در تهران و گرگان اجرا کرد.
تئاتر صحنه و عروسکی بزرگسال
بهروز غریبپور همه وقت خود را صرف کودکان و نوجوانان نکرده، بلکه بخشی از فعالیتهای هنریاش برای بزرگسالان بوده است.
او در 1358 دو نمایش"حضور در آئینه پریشان" و"تف" در تالار قشقایی اجرا کرد. پس از آن در 1375 موفق به اجرای"بینوایان" در فرهنگسرای هنر شد. او متأثر از فضای رمان بزرگ ویکتور هوگو، در یکی از تالارهای جنوب شهر تهران، موفق به جذب مخاطب از چهار گوشه شهر تهران شد. در آن سالها تئاتر رونقی نداشت و"بینوایان" همچون اتفاقی بزرگ باعث شد همه در تکاپوی احیای دوباره فعالیتهای تئاتری شوند که پس از آن"عشقآباد" داود میرباقری در تالار اصلی تئاترشهر اجرا شد.
بهروز غریبپور در"بینوایان" یکی از بزرگترین پروژههای تئاتری کشور را به نمایش گذاشت. حضور بازیگران حرفهای و دانشجو در کنار هم و بهرهمندی از دکوری بزرگ و متغیر باعث خرسندی تماشاگران شد از این لحاظ که یک بار دیگر در صحنه تئاتر میزانسن به معنای واقعی کلام و به شکل حرفهای شکل میگرفت.
او در 1376 موفق به اجرای نمایش"هفت خان رستم" در استادیوم 12 هزار نفری آزادی شد که باز هم در نوع خود کم نظیر بود.
پس از آن نمایش"2342 روز بد" و"ایکارو" را در مجموعه تئاتر اجرا کرد. اجرای اپرای عروسکی"رستم و سهراب" در 1383 باعث ایجاد یک اتفاق مهم تئاتری در کشور شد. او با این کار یک بار دیگر اپرا را در ایران احیاء کرد و توجه مردم و مسئولان را به اقتباس و برداشت از آثار عظیم ادبی مانند شاهنامه جلب کرد. همچنین با ساخت و راهاندازی تالار فردوسی یک سالن جدید به مجموعه سالنهای فعال در تهران افزود.
از همه مهمتر، ورود نمایش عروسکی نخی به شیوه ماریونت اروپایی در ایران است که ساخت و ساز این نوع عروسکها در سال جاری و در نمایش اپرای عروسکی"مکبث" توسط اعضای گروه بهروز غریبپور ممکن شده است. اپرای عروسکی"رستم و سهراب" یکی از بزرگترین پروژههای تئاتری ایران است که همچون اثر اصیل فرهنگی در خدمت مبارزه با تهاجم فرهنگی قرار گرفته است. متأسفانه این اثر باید پیش از آن که به نمایش درآمده، در سراسر کشور یا از طریق تلویزیون در دسترس عموم مردم قرار گیرد.
نمایش"قصه تلخ طلا" و نمایش عروسکی"آهو یاهو" در 1385 و اجرای اپرای"مکبث" در 1386 از دیگر اجراهای بهروز غریبپور است.
کتاب
کتاب شاید یکی از علاقههای افراطی بهروز غریبپور باشد. او در 4 سالگی به مکتبخانه رفت تا قرآن بیاموزد و در این سالها معلم مکتبخانه او را به نقاشی علاقهمند کرد و از پدرش خواست برای او کتاب"موش و گربه" عبید زاکانی بخرد چون تصویرهای بسیاری دارد.
او که پا به سن گذاشت، کتاب را همچون دوستی در کنار خود احساس میکرد و در سالهای نوجوانی و از کلاس هفتم دبیرستان شروع به نوشتن داستان میکرد. بهروز غریبپور در کلاس انشاء برای هر موضوع یک داستان خلق میکرد و آن را برای معلم و همکلاسیهایش میخواند.
به عبارتی همین خواندن و نوشتنهای ابتدایی، سیاه مشقهایی برای خلق بسیاری از نمایشنامهها و کتابهای آموزشی و ترجمههایش شد که هر یک به نوعی در خدمت فرهنگ و هنر این مرز و بوم بوده است. اگر اغراق نباشد او یکی از بهترین مؤلفان و مترجمان کتابهای آموزشی تئاتر عروسکی و انیمیشن در ایران است که با تألیفها و ترجمههای خود تا حد زیادی برای افزایش منابع آموزشی تلاش کرده است.
بهروز غریبپور با سرمایه شخصی اولین کتابش را چاپ و منتشر کرد. در 1359 موفق به انتشار نمایشنامه"سبز در سبز" شد. در 1363 هم کتاب"استاد، خیمهشببازی میآموزد" را توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر کرد و به دنبال آن در 1364 همین ناشر کتاب"ورودی به قلمرو شبه عروسکها و نمایشهای عروسکی"اش را منتشر کرد. همچنین در این سال نمایشنامه"مرغ دریایی" آنتوان چخوف را ترجمه کرد که انتشارات فاریاب آن را منتشر کرد. ترجمه و تألیف کتاب"دنیای گسترده نمایش عروسکی" نیز از اوست که انتشارات سروش منتشر کرد و ترجمه داستان"کره اسب و رودخانه" (براساس منابع چینی) را نیز توسط انتشارات کانون پرورش فکری راهی بازار کتاب کرد.
انتشارات کانون پرورش فکری در 1367 کتاب"کاردستی" را با ترجمه و تألیف بهروز غریبپور منتشر کرد. باز همین انتشارات در 1370 کتاب"تئاتر چیست؟ چگونه زاده شد، چگونه اجرا میشود" ترجمه و تألیف غریبپور را روانه بازار کتاب کرد. این همکاری در 1372 به نشر کتاب دیگری تحت عنوان"نمایش عروسکی گام به گام" منجر شد. او در 1377 موفق به انتشار کتاب"انیمیشن از نخستین گامها تا اعتلا" شد که انتشارات دانشگاه هنر آن را چاپ کرد.
بهروز غریبپور پس از وقفه چندین ساله، از 1384 کار نشر کتابهایش را از سر گرفت. نشر اندیشه قلم نمایشنامه"قلعه حیوانات" غریبپور را در این سال منتشر کرد. در این سال همچنین کتاب"تئاتر در ایران" را در دفتر پژوهشی فرهنگی منتشر کرد. در 1385 دو نمایشنامه"بینوایان" و"کلبه عمو تم" را نشر قطره و دو نمایشنامه"قصه تلخ طلا" و"جونور" را انتشارات نمایش منتشر کرد.
مدیریت و آموزش
بهروز غریبپور در مقام مدیر و مربی سالها وقت صرف تعالی هنر در کشورمان کرده است. شاید اولین فعالیت مدیریتی او راهاندازی گروه تئاتر"شهاب کردستان" در 1347 در شهر سنندج باشد. او در مقام مربی تئاتر در 1351 در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کار میکرد. در 1358 پس از ترک ایتالیا و ورود به تهران، تماشاخانه ثابت تئاتر کودک و نوجوان را تأسیس کرد. در همین سال سرپرستی آموزش تئاتر و تئاتر عروسکی را در کانون برعهده گرفت. در 1361 مدیریت مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی را برعهده گرفت. در 1370 اقدام به راهاندازی فرهنگسرای بهمن در کشتارگاه سابق تهران کرد که اتفاقی بزرگ بود. این فرهنگسرا تا امروز یکی از فعالترین فرهنگسراها در شهر تهران بوده است که در این مدت بسیاری از هنرمندان بنام کشورمان فعالیت خود را از این فرهنگسرا آغاز کردهاند.
بهروز غریبپور در 1378 خرابههای پادگان ارتش در ایرانشهر را به خانه هنرمندان ایران تبدیل کرده و به مدت 8 سال در آن جا در مقام مدیرعامل خدمت کرد.
این هنرمند و استاد دانشگاه و مدیر فرهنگی یکی از اعضای فعال تشکیلات بینالمللی یونیما از 2000 تا امروز بوده است. او در 2006 در مقام رئیس شورای تشکیلات عروسکی WAP پراگ انتخاب شد. در سال قبلتر هم رئیس بخش آسیایی و اسلامی دایره المعارف یونیما شده بود.
او از 2000 تا 2006 عضو هیئت داوران جشنواره پراگ بود و در 2007 رئیس هیئت داوران این جشنواره شد.
فیلم
یکی دیگر از دغدغههای بهروز غریبپور فیلمسازی است. او در 1364 در مقام همکار فیلمنامهنویسی با امیر نادری در فیلم دونده همکاری داشت. در 1367 فیلمنامه"کارآگاه 2" را نوشت و کارگردانی کرد. در 1372 تهیه کننده فیلم زینت شد. در 1380 نیز فیلم"تنبل قهرمان" را ساخت.
ساخت فیلمهای کوتاه"مرثیه خاک سبز"، "با عشق تا آخرین نفس"، "دست، پا، بافته" و"دستان سبز" در 1380 تا 1382 از دیگر فعالیتهای فیلمسازی غریبپور به شمار میآید. او در 1382 برای ساخت فیلم"دست، پا، بافته" موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم از جشنواره فیلم مستند اصفهان شد.