در حال بارگذاری ...
...

این پروژه در ستایش جنگ نیست. مرتضی آوینی، فیلمساز، هم پایش روی مین ‌‌رفت و پس از قطع شدن هر دو پایش شهید ‌شد. بنابراین، من به یاد تک‌تک این شهیدان که بر اثر برخورد با مین جان خود را از دست داده‌اند به آنان ادای احترام می‌کنم.

این پروژه در ستایش جنگ نیست. مرتضی آوینی، فیلمساز، هم پایش روی مین ‌‌رفت و پس از قطع شدن هر دو پایش شهید ‌شد. بنابراین، من به یاد تک‌تک این شهیدان که بر اثر برخورد با مین جان خود را از دست داده‌اند به آنان ادای احترام می‌کنم.

رضا آشفته:
نمایش"مزرعه مین" به نویسندگی، کارگردانی و طراحی محسن حسینی پس از به نمایش در‌آمدن در جشنواره دفاع مقدس، در تالار اندیشه حوزه هنری روی صحنه رفت.
در این نمایش سارا عباسپور، سارا الهیاری، سپیده صیفوری، فاطمه صارمی، نیوشا حدادی، مرجان صادقی نایینی، امیرحسین قدسی، علی دستان‌پور، امیر محرابی، یوسف خچینی، عباس ایولزاده و محسن حسینی بازی می‌کنند. ‌دیگر همکاران این نمایش عبارت‌اند از: صهبا منیرزاد مدیر اجرایی‌، آزاده امینی طراح لباس‌، مهدی سنگی دستیار دوم‌، آرمان بشری و مونا یاراحمدی عکاسان، علیرضا خالق‌وردیان تدارکات‌ و سعیده نیازخانی دستیار اول و برنامه‌ریز‌‌.
پس از این طبق ‌برنامه‌ای از قبل تهیه شده، "مرزعه مین" به دعوت مرکز هنرهای نمایشی در چند شهر مرزی ایران اجرا خواهد شد.
"مزرعه مین" گویا اولین بار در سنندج اجرا شد، در آن جا برخورد مردم با نمایش چگونه بود؟
من زیاد با مردم عادی برخوردی نداشتم، 2 اجرا در آن جا داشتم که ‌هر اجرا 50 تماشاگر داشت. متأسفانه تبلیغات بد بود. در عین حال برایم جذاب بود که مهاجری، یکی از نظامیان و مسئول بنیاد حفظ آثار در سنندج، "مزرعه مین" را ‌با داستان زندگی مردم مناطق جنگی ایران مرتبط دانست؛ به این معنا که هنوز هم مردم از بودن این مین‌ها لطمه می‌بینند. من هم برای او توضیح دادم که براساس همین موضوع نمایشی را تهیه کرده‌ام و اصلاً اتوپیا و جهان اثر طوری است که هر انسان بخردی را به رد کردن جنگ تحریک می‌کند.
چطور شد که به فکر طراحی"مزرعه مین" افتادید؟
"مزرعه مین" ‌تجربه‌ای کاملاً جدید با ‌موضوع جنگ و پیامدهای آن است. این اثر براساس جمله‌ ‌یکی از شهیدان گمنام شکل گرفته است که ‌‌می‌گوید. شهیدان را شهیدان می‌شناسند. فکر می‌کنم نفس شهادت شهدا هم این است که خودشان درباره خودشان می‌توانند رازگشایی کنند. در این نمایش هم تعدادی از شهدا از دنیای ارواح برمی‌گردند تا درباره خودشان حرف بزنند.
با توجه به پیشینه تئاتر دفاع مقدس که بیشتر بر پایه آثار رئالیستی و تبلیغی شکل می‌گرفته، چرا امسال به آثاری متفاوت و فرم گرایانه مثل"مزرعه مین" توجه شده است؟
فکر می‌کنم‌ اولین بار در جشنواره دفاع مقدس امسال از ‌نمایش‌هایی با زبان‌های دیگر در بخش ویژه دعوت به کار شده است. مثلاً از دلخواه، یثربی و من خواستند که کار کنیم. شاید با این کار بتوانند در آینده ژانرهای دیگر را هم مطرح کنند. من با اینکه ‌در جنگ حضور نداشتم، اما 5 سال با آن درگیر بود‌م. من تا سال 64 در ایران بودم و هنوز هم واقعیت‌های آن را در گوشه و کنار می‌بینم. مثلاً من در محله‌های جنوب شهر نام دو کوچه و خیابان را دیده‌ام که همنام خودم بوده‌اند. این اتفاقات آدم را از بی‌تفاوتی درمی‌آورد. هم‌صحبتی با یکی از آشنایان نزدیک که مجروح 50 درصدی است، همچنان ذهن مرا تحریک می‌کند که در این باره کار کنم.
این پروژه در ستایش جنگ نیست. مرتضی آوینی، فیلمساز، هم پایش روی مین ‌‌رفت و پس از قطع شدن هر دو پایش شهید ‌شد. بنابراین، من به یاد تک‌تک این شهیدان که بر اثر برخورد با مین جان خود را از دست داده‌اند به آنان ادای احترام می‌کنم.
در جریان سیاست‌گذاری‌های مسئولان جشنواره هم بوده‌اید؟
بله، سعید کشن‌فلاح، دبیر جشنواره، در مصاحبه مطبوعاتی خود‌ اعلام کرد که می‌خواهند جشنواره را از یکدستی و رخوت دور کنند و به همین علت گونه‌های مختلف را در جشنواره مطرح کرده‌اند.
چرا شما دغدغه‌تان جنگ و پرداختن به موضوع مین شد؟
چهار سال پیش از ‌دانشگاه امیرکبیر برای برگزاری پرفورمنس ربات‌های مین‌یاب از من دعوت به کار کردند. بعد از دو هفته مسئولان دانشگاه جلوی تمرین‌هایم را گرفتند اما‌ نمی‌توانستم این موضوع را به راحتی کنار بگذارم چون مین برای تمام مردم دنیا خطرآفرین ‌است. سرانجام سفری پیش آمد و ‌برای فیلمبرداری"عروس افغان" به هرات رفتیم؛‌ در آن‌جا دو هفته‌ای فرصت داشتیم که از نزدیک با وضعیت جنگ در افغانستان آشنا شویم. بسیاری از مردم به علت برخورد با مین عضوی از بدن خود را از دست داده بودند و از همه بدتر مین‌های پروانه‌ای شکل بود. کودکان که می‌پندارند این پروانه‌ها اسباب بازی‌اند، با برداشتن آن‌ها متلاشی می‌شوند. برایم خیلی دردناک است و هر وقت اسمش را به زبان می‌آورم، متأثر می‌شوم و اشک در چشمانم جمع می‌شود.
برای رسیدن به متن و فضایی در خور توجه، چه تحقیقاتی کرده‌اید؟
زمانی که دانشگاه امیرکبیر از من دعوت به کار کرد، ‌اطلاعات بسیاری را از آن‌ها در مورد مین گرفتم و خودم از طریق کتاب و اینترنت در این مورد ‌جست‌وجو می‌کردم. زمانی که به افغانستان رفتم، ‌‌با دیدن‌ ویرانه‌ها و مین‌ها‌ مصمم شدم که این کار را به سرانجام برسانم و‌ مسئله برایم مهم‌تر شد. در افغانستان 10 میلیون مین وجود دارد. زمانی که هیئت بازبینی‌"مزرعه مین" را دیدند، یکی از آنان از من پرسید ‌ما در جنگ خودمان‌ مین پروانه‌ای نداشتیم، برایش توضیح دادم که در چند قدمی ما و در کشور دوست و همزبان ـ افغانستان ـ این مین‌ها جان خیلی از کودکان را گرفته است.
چرا خود شما به ‌شکلی تازه به سراغ موضوع جنگ رفته‌اید؟
مثل این که در تئاتر دفاع مقدس مد شده‌ باید کوله پشتی، فانوس، چادر، فانسقه، دستمال‌گردن و پیشانی‌بند در آثار نمایشی وجود داشته باشد. در حالی که موضوع و آسیب‌شناسی آن خیلی وسیع است و از منظرهای مختلف می‌توان به آن پرداخت. اگر قرار باشد‌ به آسیب‌های روانشناسانه این پدیده بپردازیم، ‌باید به سراغ بیمارستان‌های روانی جانبازان جنگ برویم و ببینیم چه بلاهایی سر این آدم‌ها آمده است. من هم مطمئناً با رجوع به واقعیت‌ها و پرهیز از شکل‌های کلیشه شده، به دنبال ارائه پیشنهادهای تازه برای جدی گرفته شدن اثر هنری خواهم بود. نمی‌توان به نرخ روز نان خورد، این با مقوله هنر و پرداختن به حقایق ناشی از جنگ در سراسر دنیا اصلاً ‌سازگاری ندارد. من برای مطرح کردن یک مدل و به عنوان پیشنهاد به تئاتر مولتی مدیا که گران‌ترین تئاتر در دنیاست، پرداخته‌ام. "مزرعه مین" مستندگونه است و من با استفاده از فیلم‌هایی که در آرشیو بنیاد حفظ آثار بوده، زمانی را صرف استخراج فیلم‌های مورد نظر کرده‌ام.
ناگفته نماند که تئاتر ما خیلی فقیر است و هنوز از تئاتر دنیا ‌فاصله داریم؛ برای آن که بودجه‌ای صرف تئاتر نمی‌شود. من برای‌"مزرعه مین‌" به 8 مانیتور متحرک نیاز داشتم، ولی با کمبود بودجه مواجه بودم. ما در عصر دیجیتالیم و باید در تئاتر ‌از چنین امکاناتی استفاده کنیم.
باز هم در زمینه جنگ فعالیت خواهید کرد؟
بله، موضوعی درباره بمباران‌های شیمیایی دارم. در حلبچه 5 هزار نفر یک دفعه مجسمه ‌‌شدند، این موضوع ‌در تأیید جنگ نیست. به قول رضا عبدو، کارگردان سرشناس ایرانی‌، باید دگمه‌های عاطفی را باز کنیم. ‌
اجراهای بعدی"مزرعه مین" چطور خواهد شد؟
بنا بر قول و انتخاب حسین پارسایی قرار است که این نمایش در استان‌های مرزی ‌اجرای عمومی شود. فکر می‌کنم در این شهرها تأثیر بیشتری ‌بر مخاطبان خواهد گذاشت. امیدوارم این کار عملی ‌شود.