در حال بارگذاری ...
...

کمبود سالن تمرین یا ارتقاء و توسعه تئاتر

محمد یعقوبی از آن دست کارگردان‌هایی است که معتقد است به علت کمبود سالن تمرین، نباید گروه‌ها را حذف کرد، بلکه باید با ‌خلاقیت‌‌ ویژه به دنبال یافتن مکان‌هایی بیشتر برای تبدیل به سالن‌های تمرین بود.

رضا آشفته:
معضلی با نام"کمبود سالن تمرین" به جشنواره تئاتر فجر امسال منحصر نمی‌شود، بلکه در همه دوره‌های این جشنواره و دیگر جشنواره‌ها با ازدحام چند گروه برای آماده کردن خود برای شرکت در مرحله بازبینی چنین معضلی بیشتر نمود پیدا می‌کند وگرنه در حالت عادی گروه‌ها حتی می‌توانند در تالارهایی مستقر شوند که قرار است اجرای عمومی داشته‌ باشند‌.
بازبینی آثار بیست‌وششمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر ‌‌ در بخش بین‌الملل از 23 مهر و در بخش چشم‌انداز تئاتر 87 از 19 آبان ماه آغاز می‌‌شود. در بخش بین‌الملل در حدود 40 و در بخش چشم‌انداز در حدود 50 کار متقاضی حضور در مرحله بازبینی‌اند. با محاسبه‌ای سرانگشتی درمی‌یابیم که این 90 اثر باید در محلی غیر از اداره تئاتر تمرین‌‌ کنند. بنا‌بر اعلام مجید سرسنگی به طور متوسط اداره تئاتر روزانه سه‌ونیم سالن را در اختیار متقاضیان جشنواره تئاتر فجر قرار داده است، که این تعداد در روزهای پنجشنبه و جمعه به 5 سالن در روز می‌رسد.
اما مشکل دیگری که اکثر گروه‌های معترض به کمبود سالن تمرین مطرح کرده‌اند، این است که اکثر بازیگران این گروه‌ها شاغل‌اند و صبح‌ها امکان حضور در تمرین‌ها را ندارد. بنابراین، وقتی دبیرخانه برای این گروه صبح‌ها را منظور کرده است، ناخواسته از گردونه جدول تمرین‌ها حذف می‌شوند. حالا این گروه‌ها ‌در نمازخانه یا نگارخانه یا پلاتوی یک دانشکده یا سالن تمرین در فرهنگسراها ‌تمرین می‌کنند، این مجاهده و تلاش هم قطعی‌ترین راه‌حلی است که باید پیش رو‌ باشد.
امسال از پیچیده‌ترین سال‌ها برای گروه‌های تئاتری است، برای آن‌که در حال حاضر مجموعه تئاترشهر، تالار سنگلج و تالار نیاوران به سبب تعمیرات اساسی و بازسازی زمانی را به این امر مهم اختصاص داده‌اند و به همین سبب بخش عمده‌ای از سالن‌ها برای تمرین گروه‌ها از رده برنامه‌ها خارج می‌شود. از آن‌جا که گروه‌ها هم به سبب مرکز‌یت تئاترشهر، بیش از هر جایی به این مکان برای تمرین کردن علاقه دارند و پس از آن هم چشم امیدشان اداره تئاتر است، ناخواسته احساس می‌کنند‌ مکانی برای تمرین تئاتر وجود ندارد.
از سوی دیگر، چندین جشنواره دیگر هم ‌‌به موازات جشنواره تئاتر فجر در نیمه دوم سال برگزار خواهد شد. جشنواره تئاتر ماه، جشنواره تئاتر رضوی، جشنواره تئاتر کانون‌های نمایشی و جشنواره‌های دیگر. مطمئناً هر یک از این جشنواره‌ها نیز به طور متوسط 40 ـ 50 ‌متقاضی ‌دارد و همه درصدد‌ند که با ‌برنامه‌ریزی دقیق و منسجم این گروه‌ها را در شرایط مطلوب بازبینی‌ قرار دهند. تلاقی چند جشنواره آن هم به موازات هم که از آذر تا بهمن برگزار می‌شوند، وضعیت را کمی ‌پیچیده‌تر از گذشته می‌کند. بنابراین، هرچند مجید سرسنگی، دبیر بیست‌وششمین جشنواره تئاتر فجر، اعلام کرده امسال امکانات بیشتری در اختیار گروه‌هاست تا راحت‌تر آثار خود را آماده کنند و به این منظور چندین فرهنگسرا و سالن مجموعه فرهنگی ـ هنری آسمان وابسته به فرهنگستان هنر را در اختیار گروه‌های تئاتری قرار داده‌اند، باز هم بازار انتقادها‌ از کمبود سالن‌ها داغ است.
محمد یعقوبی از آن دست کارگردان‌هایی است که معتقد است به علت کمبود سالن تمرین، نباید گروه‌ها را حذف کرد، بلکه باید با ‌خلاقیت‌‌ ویژه به دنبال یافتن مکان‌هایی بیشتر برای تبدیل به سالن‌های تمرین بود. او از گروه‌های جوان‌تر می‌خواهد چون بیشتر متقاضی‌اند، برای حضور در جشنواره حتی مکان‌هایی را برای اجاره کردن به دبیرخانه جشنواره معرفی کنند. البته مجید سرسنگی ‌چنین امکانی را خارج از حیطه اختیارات ‌دبیرخانه تلقی می‌کند و با مکان‌های اجاره‌ای مخالف است. در مقابل دبیرخانه جشنواره تئاتر رضوی از این طرح استقبال کرده‌ و بودجه‌ای را برای اجاره کردن سالن‌‌ تمرین خصوصی اختصاص داده است. شاید در این رهگذر جشنواره تئاتر رضوی بیشتر تحت فشار باشد و بهترین گزینه را برای خروج از این معضل اجاره کردن چند سالن خصوصی ‌بداند.
به هر حال حضور این همه متقاضی دال بر رشد منابع انسانی هنر تئاتر است و فارغ‌التحصیلان تئاتر از دانشکده‌های مختلف دلالت روشنی بر این امر است. متأسفانه همه تئاترشهر را کعبه آمال خود‌ قرار داده‌اند؛ البته از امسال سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران، با فعال سازی سالن‌های تئاتری فرهنگسراها و ایجاد برنامه چرخشی گروه‌های کودک و نوجوان، تا حدی در مقابل این تمرکز بی‌مورد قد علم کرده است. برای آن‌که تئاتر باید در چهارگوشه شهر پراکنده باشد و ‌این‌ اتفاق بی‌‌نظیر باید در سال‌های بعد علاوه بر آثار کودک و نوجوان، شامل آثار صحنه‌ای و عروسکی و خیابانی هم بشود. مطمئناً یک تا چند سال پیگیری این موضوع موجب می‌شود تئاترشهر ‌‌به ‌مکانی عادی و فرهنگی تبدیل شو‌د‌ و از این همه تقدس بی‌مورد آن کاسته خواهد شد. از سوی دیگر با رفتن تئاتر به چهار گوشه شهر، از سوی دیگر بازار مخاطب سازی گرم‌تر خواهد شد و این که گروه‌ها بدانند در هر فرهنگسرایی امکان یافتن مخاطب وجود دارد، با فراغ بال از پس هدایت گروه‌های خود به شکل کاملاً حرفه‌ای برخواهند آمد. عرضه و تقاضا‌ اصلی اساسی در اقتصاد نوین جهان است؛ هنر تئاتر هم در زمان عرضه تا حدی با اتکاء به گیشه می‌تواند در مسیر توسعه، استقلال و غلبه بر نیازهای مادی خود قرار گیرد. تا وقتی که گروه‌ها از نداشتن بودجه و سالن تمرین و اجرا ‌شکوه کنند وضع بهتر از این ‌نخواهد شد. چاره همین است که به دنبال مراکز تازه‌ای برای فعال سازی تئاتر باشند. این مراکز به شکل ‌پتانسیلی بالقوه در تالارهای فرهنگسراها و بسیاری از ادار‌ه‌ها و سازمان‌ها وجود دارد. بحث فعال‌سازی چنین تالارهایی هم با توجه به قانون‌مندی آن از طریق مجلس شورای اسلامی از حالا ممکن و عملی خواهد بود. اگر قرار باشد ‌تالارها فعال شوند، می‌توان با اتکای به گیشه برای کارهای عمومی‌تر و حمایت‌های ویژه برای آثار قابل تأمل‌تر به گسترش نسبی تئاتر امیدوار شد.
جمع‌بندی
با آن که کمبود سالن تمرین ‌امری آشکار است، در عین حال غلبه بر آن نیز‌ ساده و پیش پا افتاده تلقی می‌شود. گروه‌هایی که در صدد کار کردن باشند خود را به آب و آتش می‌زنند و در سخت‌ترین شرایط‌ کارشان را برای حضور در ‌جشنواره یا اجرای عمومی آماده می‌کنند. هر کسی بنا بر وسع خود و ارتباطاتی که دارد، می‌تواند سالنی را به منظور تمرین ‌نمایش آماده کند. خوا‌ه این سالن ‌در ‌فرهنگسرایی پرت و دور افتاده باشد، یا ‌نگارخانه، زیرزمین و هر جای دیگری.
در این جولانگاه هنری که متقاضیان بی‌شمار و محل عرضه کم است، بهترین چاره ‌تکاپوی گروه‌ها برای فعال سازی هر محیطی به منظور تمرین یا اجرای عمومی خواهد بود. اگر چنین روندی رو‌ به رشد باشد، به مرور گروه‌ها ‌ابقا‌ می‌شوند و ‌‌‌‌مکان‌ها برای تولید و عرضه تئاتر اسم و رسم خواهد یافت. حالا آستین همت بالا بزنید و خودی نشان دهید که با ناله و شکوه و اعتراض آب از آب تکان نخواهد خورد؛ زیرا ‌‌در این شرایط که ممکن است سخت‌ترین شرایط ‌هم‌ باشد، همان بهتر که خود را به آب و آتش بزنید‌ یا راحت‌تر این‌که خود را از این گردونه سخت بیرون بیاورید. اگر عشق است تئاتر، عاشقی باید و عاشقی جز رنج و مرارت مباد!