در حال بارگذاری ...
ایران تئاتر با مروری بر اجراهای فصل اول سال 97بررسی می‌کند

شکسپیر همیشه پرطرفدار

ایران تئاتر- احمد عظیمی:در نیمه اول سال ۹۷ می توان چهار نمایش را یافت که با وفاداری به اصل نمایشنامه شکسپیربه اجرا رفته اند و دو اثر هم وجود دارند که اقتباس هایی آزاد از آثار او به حساب می آیند. در این گزارش به بررسی و معرفی آثاری می پردازیم که بر اساس نمایشنامه های این نویسنده بزرگ خلق شده اند و از ابتدای امسال اجرای عموم داشته اند

نویسندگان اندکی هستند که فراتر از تاریخ و جغرافیا بر صحنه حکمرانی می کنند. سوفکل یا آشیل بیش از 4 هزار سال است که نوشته هایشان بر صحنه های تئاتر بازآفرینی می شوند و هنوز هم وجوه تازه ای در این نمایشنامه ها قابل کشف اند. احتمالا باید این سوال پیش می آید که چه چیزی در آثار آنان وجود دارد که هنوز هم قابل رجو ع اند؟ به همین ترتیب نویسندگان دیگری را نیز میتوان نام برد که چنین ویژگی ای دارند. شکسپیر یکی دیگر از قله های نمایشنامه نویسی است که رجوع به آثار او در سراسر جهان بی نظیر است. در جنگ یا صلح شکسپیر همواره حرفی برای مردم جهان داشته و این ویژگی در نوشته هایش بی نظیر است. آثار ویلیام شکسپیر حالا بعد از حدود چهار قرن کماکان پر طرفدارند، چه در میان هنرمندان و چه تماشاگران. تئاتری ها در کشورها و فرهنگ های مختلف آثار او را به شکل های متفاوتی اجرا می کنند. آنها تحلیل های متفاوتی از این نمایشنامه ها داشته اند و به همین ترتیب فرم های مختلفی در اجراهایشان به این نمایشنامه ها داده اند. در ایران نیز می توان این ویژگی را در او یافت. آثار او همواره مورد توجه تئاتری ها بوده است و  امسال نیز کارگردان های مختلفی را می توان یافت که به سراغ شکسپیر رفتند. در نیمه اول سال 97 می توان چهار نمایش را یافت که با وفاداری به اصل نمایشنامه به اجرا رفته اند و دو اثر هم وجود دارند که اقتباس هایی آزاد از آثار او به حساب می آیند. در این گزارش به بررسی و معرفی آثاری می پردازیم که بر اساس نمایشنامه های این نویسنده بزرگ خلق شده اند و از ابتدای امسال اجرای عموم داشته اند؛

 

شب دوازدهم، موزیکال و سرخوش

شب دوازدهم حکایت خواهر و برادری دوقلو را روایت می کند. آن دو به سفری می روند اما در میان راه کشتی به صخره برخورد می کند و غرق می شود. دختر که ویولا نام دارد زنده به ساحل می رسد اما از برادرش خبری نیست و او فکر می کند سباستین(برادرش) مرده است. ویولا خود را به شکل پسرها درست می کند تا بتواند کار پیدا کند و زنده بماند. این مسئله زمینه ساز پیچیده شدن اتفاقات بعدی می شود که معمولا در نمایشنامه های کمدی شکسپیر مثل رویای نیمه شب تابستان دیده ایم؛ اتفاقاتی متسلسل و مجموعه ای از سوء تفاهم ها که در نهایت کلافی سر در گم را می سازد و سرآخر نیز با رسیدن عاشق به معشوق همه چیز به خوبی و خوشی تمام می شود.

کارگردان این اثر محسن صادقی اصفهانی است  که تقریبا با آن توانست تور برگزار کند. اصفهانی این نمایش را در دانشکده هنرهای زیبا، سالن انتظامی خانه هنرمندان، سالن مولوی و تئاتر شهرزاد به اجرا برد.  این اثر برای اولین بار در هفدهمین جشنواره تجربه اجرا شد و توانست به عنوان اثر برگزیده در جشنواره تئاتر دانشگاهی نیز اجرا شود. این اثر ابتدا در دانشگاه تهران و برای دانشجویان این دانشگاه به روی صحنه رفت و سپس در ادامه توانست در سالن انتظامی، تالار مولوی و پردیس تئاتر شهرزاد اجرا شود و مورد استقبال مخاطبین قرار بگیرد. این اثر مانند سایر نمایشنامه‌های شکسپیر آمیزه‌ای از نظم و نثر است. سخنان، تک‌گویی و محاورات شخصیت‌های فرهیخته‌تر و از نظر اجتماعی بالاتر و همچنین تصنیف‌های لوده یا دلقک به نظم و محاورات دیگر شخصیت‌ها به نثر است. می توان گفت نسبت نثر به نظم در این نمایشنامه بیش از ۵۰ درصد است. به همین جهت ترانه ها در این اثر بسیار مهم اند و به نوعی فرم موزیکال با متن او عجین است و به همین دلیل هم اجرای آن توسط گروه اجرایی آن تبدیل به اثری موزیکال شده که از قضا جذابیت لازم را هم بدست آورده. با وجود اینکه تولید در این پروژه دانشجویی است اما به نظر می رسد گروه توانسته برای زمان بندی طولانی حدود دو سال سرپا بماند و چهار دوره اجرای مختلف را در سالن های متفاوت داشته باشد. این اثر برای اولین بار اسفند ماه 95 در دانشگاه تهران به روی صحنه رفت و بعد از آن اردیبهشت ماه 96(انتظامی)، فروردین- اردیبهشت 97(تالار مولوی) و اردیبهشت –خرداد 97(تئاتر شهرزاد) نیز اجرا شد.

شب دوازدهم اثری مفرح است و در میان رقبای دیگرش از این خاصیت بهره می برد که تنها کمدی شکسپیر است که تا اینجای سال اجرا شده است. البته در میان این آثار نمایش های تراژیک شکسپیر هم وجود دارند که تعبیری کمیک از آنان شده اند اما کمدی های شکسپیر در میان این آثار اندک اند و این نمایش نیز تنها کمدی لیست حاضر است.

 

ریچارد سوم در شمایلی جدید

ریچارد سوم را باید یکی از سیاسی ترین نمایشنامه های شکسپیر دانست. او در این اثر داستان یکی از پادشاهان انگلستان را روایت می کند که خونین بار بودن دوران حکومتش وجه بارز او به حساب می آید. پادشاهی ریچارد، حکومت وحشت و خون است. فضای پر از مکر و کشتار ویژگی قالب درام هایی است که قصه شان در دربار رخ می دهند اما در سرگذشت ریچارد سوم این وجه به اوج خود می رسد. او(ریچارد) بر روی کاغذ بسیار دور از تخت پادشاهی بود و احتمال بر تخت نشستنش بعید به نظر می رسید؛ دو برادر بزرگتر داشت و آنها نیز فرزندان پسر داشتند اما ریچارد تمام این فاصله بعید را با خون پر کرد و بر تخت نشست اما آنچنان که گفته می شود پادشاهی او تنها 26 ماه طول کشید. ریچارد 32 سالهدر میدان نبرد کشته شد. او آخرین پادشاه انگلستان است که در میدان نبرد کشته می شود و شاید به همین دلیل است که  شکسپیر دیالوگ بی نظیری را در دهان او گذاشته است: یک اسب! یک اسب! همه پادشاهی ام در برابر یک اسب! حمیدرضا نعیمی این نمایشنامه را با سرو شکلی نوین در تالار وحدت و با گروهی بزرگ به روی صحنه برده است. اولین تصویری که مخاطب با آن روبرو می شود مردی است گوژپشت  با پایی که آتلی به آن بسته شده. ریچارد در ضد نور ایستاده و سخن می گوید. این یک معرفی شخصیت تمام کننده برای مخاطب است؛ او همانطور که از تصویر ابتدایی برمی آید اولین چیزی که از خود نشان می دهد دورویی است. استفاده از طراحی نور اصلی ترین ایده کارگردان برای ساخت فضا است زیرا در طراحی صحنه او برخلاف دیگر آثارش دکوری نسبتا سبک -به نسبت امکانات سن تالار وحدت- را به کار می برد و اتمسفر اثرش بیشتر به واسطه نوری کم ساخته می شود. فضای پر از دسیسه ای که به سبب حضور ریچاد ایجاد می شود در طراحی صحنه با قوس هایی گوتیک که سه وجه صحنه را احاطه کرده ایجاد می شود که به واسطه تعداد زیاد بازیگران بیشتر از آنکه کاربردی باشد تاثیر بصری  دارد، به این ترتیب فضای کافی در طول اجرا برای اجرای رقص ها و صحنه های شلوغ وجود دارد.

این اثر از 19 تیر ماه به روی صحنه رفته و تا انتهای مرداد ماه اجرایش در تالار وحدت ادامه خواهد داشت.

 

 

یک هملت احتمالا کلاسیک

میکاییل شهرستانی از جمله چهره های تئاتری نام آشنایی است که حالا سال هاست کلاس های بازیگری برگزار می کند و چند سالی است که به عنوان اجرای پایان دوره این کلاس ها نمایش های مختلفی را روی صحنه برده است. همانطور که از شهرستانی انتظار می رود او قرار است تا اجرایی وفادار به متن شکسپیر را به صحنه ببرد. این اثر از 21 مرداد در خانه نمایش مهرگان به روی صحنه برود. او در مورد این اجرا و انگیزه اش از اجرای هملت می گوید: آثار شکسپیر همواره جذابیت دارد و هملت در بین تراژدی های دیگر او خاص است. رویکرد اصلی اثر را می پسندم و از طرفی دیگر مدت ها بود که دوست داشتم از بین کلاسیک های تئاتر جهان اثری را به صحنه ببرم که هملت بسیار خوب است. وی همچنین می افزاید: من روی این اثر تمرکز از قبل نیز تمرکز داشتم و پیش از این نسخه رادیویی آن را کارگردانی کرده ام و از طرفی برای پروژه پایانی کلاس بازیگری ام مناسب است.

این کارگردان تئاتر در مورد دلایل اجرایی دیگر این نمایشنامه می گوید: عدالت خواهی یکی از چیزهایی است که در هملت وجود دارد و برای من جذاب است. او شاهزاده ای است که در ناز و نعمت بزرگ شده اما نه برای به دست اوردن منزلت اجتماعی که برای از دست دادن پدر و جایگاهی که از او غصب شده در پی عدالت است.

در میان دیگر آثاری که به روی صحنه رفته است شاید آنچنان که بر می آید این اثر بیشتر از دیگر آثار به متن شکسپیر متعهد خواهد بود.

 

یک هملت علمی تخیلی

هملت به کارگردانی علی افضل از لحاظ جهان بینی بسیار به تحلیل و ایده هایش وفادار است. البته همینجا باید تاکید کرد که این هملت یک اقتباس است و کارگردان و گروه اجرایی هم بر آن تاکید دارند اما باید دانست که ریشه هایش را در اثر شکسپیر می گستراند. در بروشور اثر نامی از شکسپیر دیده نمی شود و از کارگردان به عنوان نویسنده نام برده شده. پدیده ای که در دوران معاصر باب شده و در ایران بیش از نقاط دیگر دنیا دیده می شود. با این اتفاق اثر تکلیفش را با مخاطب روشن می کند که قرار است هملتی ببیند که تنها نامی از اثر شکسپر به عاریت گرفته است. شروع نمایش نیز چنین است و در فضایی رویا گونه آغاز می شود؛ همه شخصیت ها بر بالای سر هملت جمع شده اند و او را نظاره می کنند و در ادامه در می یابیم آنچه بر صحنه شاهد آن هستیم شبیه به هملتی است با مایه های علمی تخیلی! اثر افضل را می توان یک اقتباس متعهد و هم زمان متخیل از اثر شکسپیر دانست. این نمایش در تیرماه مهمان تماشاخانه انتظامی خانه هنرمندان بود.

این نمایش از 19 تیرماه تا هفته اول مرداد در تماشاخانه انتظامی خانه هنرمندان به روی صحنه بود.

 

آثار اقتباسی

در میان همه این آثار باید به نمایشهای دیگری نیز اشاره کرد که به نوعی اقتباس های دورتری از شکسپیر به حساب می آیند. عموما در دوران معاصر برخوردهای کاملا آزاد و متفاوتی با نمایشنامه های این نویسنده شده کارگردان ها با رویکردهایی جدید آثاری را به صحنه بردند که کاملا با اصل نمایشنامه تفاوت دارد. از این رو این آثار را در دسته متفاوتی معرفی می شوند.

رومولیت به کارگردانی مصطفی کوشکی و هستی حسینی یکی از آثار اقتباسی به شمار می آید که فضای نمایشنامه کاملا متفاوت با اصل اثر است. این نمایش اقتباسی از رومئو و ژولیت شکسپیر است که با بازنویسی و شیوه اجرایی متفاوت شکل دیگری به خود گرفته است. نمایش رومولیت، برداشتی آزاد از نمایش‌نامه رومئو و ژولیت است که کارگردان آن، مصطفی کوشکی، با تغییر در سیر روایت و ایجاد فضایی طنز با استفاده از رخداد‌های تراژیک نمایش‌نامه، با حذف‌و‌اضافه‌هایی در کاراکتر‌ها و متن و تغییر مسیر نمایش‌نامه سعی در خلق فضایی تازه دارد، تا این‌گونه دنیای نمایشی خود را خلق کند. در متن اصلی بیداری از خواب و حرکت به سمت واقعیت، خطر اقدامات شتابزده یا قدرت غم‌انگیز سرنوشت است. هیچ‌کدام از این موارد به‌طورکلی درون مایه را تشکیل نمی‌دهند. اگرچه یک درون‌مایه کلی نمی‌توان برای این اثر یافت، ولی داستان از عناصر موضوعی کوچک و متعددی تشکیل شده است که به صورت پیچیده‌ای کنار هم قرار گرفته‌اند.این نمایش از فروردین تا خرداد در تئاتر مستقل تهران به روی صحنه رفته است.

«دو روایت از شکسپیر» به نویسندگی و کارگردانی اصغر نوری تلاشی است برای اجرای دو تراژدی هملت و اتللو به فرمی روایی که از شیوه‌های نمایش ایرانی؛ نقالی و پرده‌خوانی می‌آید و ماجرا با زبانی طنز و امروزی از دیدگاه دو شخصیت جانبی، اما تأثیرگذار این دو تراژدی روایت می‌شود. تأکید روی عنصر نمایش و زیباشناسی شر از ویژگی‌های این اجراست که با استفاده از مؤلفه‌هایی نظیر موسیقی سنتی ایرانی تلاش می‌کند متن‌های شکسپیر را با ما و زمانه‌ی ما پیوند دهد. در هر یک از این روایت‌ها یک شخصیت محوری و معمولاً شخصیت شر، قصه را از نگاه خودش روایت می‌کند. در پایان نمایشنامه هملت از هوراشیو می‌خواهد که شهر به شهر برود و داستانی که بر او گذشته را برای همه بازگو کند. روایت با  فرض اینکه هوراشیو می‌خواهد توصیۀ هملت را عملی کند در فرضی دیگر در سفرش به نقاط مختلف جهان به ایران امروز می‌رسد و می‌خواهد این قصه را برای ایرانی‌ها تعریف کند و به همین منظور از پرده خوانی و نقالی برای بازگوکردن قصه‌اش استفاده کند. این اثر  اردیبهشت و خرداد امسال در تماشاخانه سنگلج به روی صحنه رفت.

 

 

 

 

 

 

                                                                                                            




مطالب مرتبط

به نویسندگی ماتئی ویسنی‌یک و کارگردانی سجاد یاری

نمایش «ریچارد کوتاهی، جهنم روده» در تالار چهارسو به صحنه خواهد رفت
به نویسندگی ماتئی ویسنی‌یک و کارگردانی سجاد یاری

نمایش «ریچارد کوتاهی، جهنم روده» در تالار چهارسو به صحنه خواهد رفت

نمایش «ریچارد کوتاهی، جهنم روده» که بر اساس نمایشنامه «ریچارد سوم اجرا نمی‌شود»، اثر ماتئی ویسنی‌یک و ترجمه اصغر نوری به نگارش درآمده است، به کارگردانی سجاد یاری‌، از دوشنبه 11 دی روی صحنه تالار چهارسو می‌رود. 

|

نظرات کاربران